به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، یادداشت امروز روزنامه کیهان با عنوان «کشور بدون اقتدار نظامی یعنی سرباز بیگلوله...!» منتشر شده و در آن آمده است:اضمحلال قدرت جهانی آمریکا در هیچ کجا به اندازه تحولات خاورمیانه تا این اندازه مشهود و آشکار نبوده است. این روند تغییر موازنه قدرت آمریکا موقتی و زودگذر نخواهد بود. دیگر زمانهای که آمریکا پرنفوذترین نیرو در منطقه به شمار میرفت، سپری شده و دوران پر هیبت گذشته قابل بازگشت نخواهد بود و آمریکا باید خود را با این وضعیت رو به اضمحلال وفق دهد... نظم سابق منطقهای در خاورمیانه به سرعت در حال افول و اضمحلال است... ایران به هیچ وجه مهار نشده است. ضریب نفوذ تهران در منطقه به وضوح پس از سرنگونی صدام در عراق به مراتب تقویت شده و افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر تعمیم قدرت نظامی و سیاسی ایران در سراسر سوریه تا لبنان و حماس که بخشی از آن در قالب واکنشی دفاعی در برابر آمریکا صورت گرفته است، تهران را به یک بازیگر اصلی در منطقه تبدیل کرده است.»
در گزارش یونایتدپرس راجع به اقتدار ایران یک نکته مهم جا افتاده بود. نکتهای که بر شدت وحشت و نگرانی دشمن از موقعیت ایران افزوده است: «عاشورا» و راهپیماییهای میلیونی. راهپیماییهایی که مسلمان و غیر مسلمان نمیشناسد و همه را مجذوب و محب حسین بن علی (ع) میکند، حتی بودائیان را! راهپیمایی میلیونی عاشورایی یمن با شعارهای ضد سعودی، صهیونیستی، آمریکایی، راهپیمایی میلیونی کربلا، راهپیمایی عظیم عاشورایی ضاحیه بیروت، نیجریه، بحرین، عربستان، پاکستان، هند، انگلیس، آمریکا و... اهواز دشمن را حقیقتا ترسانده است. هموطنان عزیز اهوازیمان عاشورای امسال سنگ تمام گذاشتند. دشمن به شدت نگران است. اقتدار ایران اسلامی فراتر از خاورمیانه، و جهانی است و دشمن چنین وضعی را نمیتواند تحمل کند.دشمن شمشیر را از رو بسته پس باید شمشیر را از رو بست. ریاض باید منتظر سیلی سخت باشد. این کمترین انتظار مردم و شهدای حمله تروریستی اهواز است. ما هم مثل همه مردم ایران عزیز منتظر انتقام خون شهدایمان هستیم.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:بدا به حال کسی که نداند بودجه من و تو، از همان منبعی تامین میشود که ترامپ برای دوشیدن آن لهله میزند، بودجه الپهلوی که اخیرا براندازان در بیبیسی او را نخ تسبیح جبهه برانداز مینامند و قرار است یک براندازی مردمی داشته باشد (این را البته با خنده بخوانید) از کاخ سعودیها به او میرسد! چنانکه بودجه استخدام دلقک هایی، چون مسیح علینژاد را هم او به صورت اینترنتی میفرستد! بودجه بیبیسی هم علاوه بر جیب مالیاتدهندگان انگلیسی، از جیبهای گشاد حامیان تروریستهایی که بیبیسی مدام آنها را «پیکارجویان میانهرو» میخواند، جور میشود. سلاحهای مورد نیاز برای قیمهقیمه کردن یمنیها هم از دل قاره سبز به دست باکفایت سعودیها میرسد. اروپاییها، اما میدانید که، متمدنند خب! لذا مشکلی نیست اگر آنقدر وقیح باشند.
مسیح علینژاد هم کاری جز همین نمیکند. او با دریافت پولهای کثیف، سعی در دامن زدن به خشونت در سطح جامعه ایران دارد. دولتهای تروریست غربی هم تروریسم و خشونت جمعی و دولتی را به سوی منطقه ما صادر میکنند. باز از یاد نبریم که جریان رسانهای غربگرایی که کاری جز سنگاندازی در برابر راه روشن انقلاب ندارد، سال ۸۸ انتخابات را با میدان جنگ اشتباه گرفته بود و طی ۷ سال گذشته نیز مدام از تکفیریهای فعال در سوریه حمایت کرده است.ربع پهلوی حقیر از سعودیها پول میگیرد و حرفی جز دامن زدن به خشونت در کشور ندارد. خود سعودیها هم که مجسمه خباثت و خشونتند. مجله مهرنامه به عنوان مهمترین رسانه اصلاح طلبان، اما مردادماه ۹۱ در اوج جنگ سوریه، طی پروندهای مفصل به عربستان و سیستم حکومتی آن پرداخته، با مقالاتی، چون «تصویر نادرست ایرانیان از بدوی بودن عربستان»، «میراث پیامبر در عربستان»، «همراهی مردم با دولت سعودی درباره حقوقبشر»، «دموکراسی قبائلی» و...، سعی میکند از وجود دموکراسی بومی خاصی (!) در عربستان خبر داده و برای آینده سعودیها آرزوی موفقیت کند! خلاصه! اگر کسی میخواهد رمز ماندگاری انقلاب اسلامی را بداند، کافی است به منطق دشمنان پیدا و پنهان آن نگاهی بیندازد؛ همین!
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به مناسبت هفته دفاع مقدس به اتفاقات جنگ تحمیلی عراق اشاره کرده است و نوشته: زمانی که در روز ۲۴ مرداد سال ۶۹ رادیو اردوگاه از قول صدام اعلام کرد که عراق شرایط ایران برای اتمام جنگ را پذیرفته و تا دو روز دیگر تبادل اسرا آغاز میشود، بسیاری از اسرا بدون توجه به تمامی شکنجهها و مصایبی که در طول اسارت بر آنها رفته بود، از اینکه چرا جنگ بدون پیروزی نظامی ایران خاتمه یافته است، عصبانی بودند. اما به هر حال، ما پیروز مسلم جنگ بودیم، چراکه نه تنها برای نخستینبار در طول تاریخ، یک وجب از خاکمان را به دشمن ندادیم، بلکه مجامع بینالمللی نیز به متجاوز بودن طرف متخاصم، اذعان کردند.
جنگ ما جنگی «تحمیلی» بود که در آن ایران و ایرانی در برابر یک دنیا میجنگید کما اینکه در بین اسرای ایران، شما میتوانستید اسرایی از ۱۵ ملیت مختلف را ببینید. در حقیقت جنگ و دفاع ما موضوعی اجتنابناپذیر بود و به همان نسبت، شرکت در آن وظیفه هر جوان غیرتمند ایرانی تلقی میشد. امروز بعد از ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی هفته دفاع مقدس، گرامیداشتی است برای آن روزهای مقدس سالهایی که نمادی بودند از رشادت و دلاوری و ایثار فرزندان این مرز و بوم که با تکتک سلولهایشان، از وجب به وجب این خاک مقدس دفاع کردند و آن را از سقوطی که در انتظارش بود، نجات دادند. هفتهای که میتواند در عین حال با زنده نگه داشتن نام دفاع مقدس و یادآوری و مرور خاطرات آن دوران، تلنگری باشد برای زنده نگه داشتن روحیه دفاع و میهندوستی ما و صدالبته آمادگی برای رویارویی با تهاجمهای احتمالی از سوی کشورهایی که امروز ایران را خاری میدانند در جهت منافع و خواستهای نامشروع خود. هفتهای که امسال متاسفانه با حادثه تلخ حمله تروریستی به سربازان و نظامیان و مردم ما در اهواز مواجه بود. حادثهای که خودش، تلنگری بود برای ما که هر روز و هر لحظه باید هوشیارتر از قبل، مواظب تحرکات شیطنتآمیز دشمنان و منافقان به ظاهر دوست خود باشیم. پایان سخن آنکه، امیدواریم هرگز جنگی رخ ندهد، اما خدای ناکرده، اگر دشمن و کشوری دچار حماقت شد و قصد تعرض به این خاک مقدس را داشت، این گرامیداشتها و یادمانهایی، چون هفته دفاع مقدس میتواند بهترین گزینه برای نقویت روحیه رشادت و دفاع از میهن عزیزمان باشد.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «جنگی که هنوز ادامه دارد» چنین نوشته است:جنایتی که روز گذشته تروریستها در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز مرتکب شدند نشان میدهد پروژه زمین گیر کردن کشورمان و دمیدن روح ناامیدی در مردم از چند جبهه همچنان در حال اجراست، بیرون آمدن رئیس جمهور نابخرد و ناپخته و البته نژادپرست و جنگ طلب آمریکا از معاهده بین المللی «برجام»، آن هم درست پس از شکست داعش در عراق و سوریه توسط نیروهای مقاومت، از سرگیری تحریم ها، تجدید فشارهای سیاسی و اقتصادی، دودوزه بازهای اروپاییان، اقدامات و تحریکات رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقهای خصوصا سعودی ها، ایجاد اخلال در بازار، برهم زدن سیستم اقتصادی کشور با بهره گیری از همه ابزارهای پیش گفته و همچنین سوءمدیریت مسئولان از یک سو و القای ناکارآمدی و سیاه نمایی همه امور و زیر سوال بردن و ضربه زدن به امنیت کم نظیر کشور و تلاش برای ایجاد احساس ناامنی و تبلیغ گسترده که گویی هیچ نقطه امید، سفید و روشنی در کشورمان وجود ندارد و حتی نشانه گرفتن مراسم سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) و ... همه و همه پازلهای آشکار این پروژه است؛ و اگرچه دل بستن بیش از حد برخی مسئولان به «برجام» و ناتوانی در استفاده بهینه از امکانات کشور خصوصا ظرفیت و سرمایه کم نظیر انسانی، فشارهای روانی و اقتصادی را بر مردم بسیار سنگین کرده و هر چند برخی آقایان فرصتهای بسیاری را سوزانده اند، اما هنوز و باید و میتوان با صداقت با مردم با کمک گرفتن از مردم با اعمال مدیریت صحیح و سیاست گذاریهای دقیق و اقدامات بهنگام و موثر و جلب و جذب اعتماد و اطمینان قشرهای گوناگون مردم، سوءمدیریت ها، اهمالها و کم کاریها و ندانم کاریها را تا حد قابل توجهی جبران کرد.
نکته آخر این که اولا مشکلات اقتصادی پیش آمده نباید حتی ذرهای مسئولان را از حفظ امنیت کم نظیر کشورمان غافل کند ثانیا نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی با استفاده از ظرفیتهای مردمی در این شرایط حساس و در هنگامهای که کشور در یک «پیچ تاریخی» سرنوشت ساز قرار گرفته بیش از پیش بر آمادگیها و هوشیاری خود بیفزایند ثالثا این که حادثه تروریستی اخیر در سالروز آغاز جنگ تحمیلی نشان داد جنگ دشمنان علیه ملت ایران همچنان ادامه دارد و باید همه خصوصا مسئولان همیشه هوشیار و بیدار باشند.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «رسالت روحانی در نیویورک» منتشر و در آن چنین آمده است: باید در متقاعد کردن دیگران به اینکه ایران فارغ از دستهبندیهای گذشته میان کشورها، آماده همکاری به منظور متوقف کردن جنگ سوریه و ریشهکنی خشونت و تروریسم در بسترهای سیاسی و اجتماعی آن است، بکوشیم. همینطور ما باید اطمینان بدهیم که قصد حضور دائمی فراسرزمینی بی توجه به خواست ملتها را نداریم. افول ایالات متحده و یا مسئولیت گریزی و اتکاناپذیری آن، باید موجد استقلال عمل مناطق در دستیابی به نظم بینالمللی عادلانه، رضایتبخش و پایدار از منظر همه کشورهای یک منطقه باشد. آقای روحانی پیش از این با به میان کشیدن مفهوم «منطقه قویتر» بخوبی نشان داده که از نگاه جمهوری اسلامی ایران، جایگاه یک کشور نمیتواند درون منطقهای سوخته و مملو از کشورهای درماندهای که از اجابت مطالبات شهروندانش ناتوان است، ارتقا یابد. صدها هزار کشته و میلیونها آواره به دنبال جنگهای سوریه، یمن و عراق، همراه با نابودی گسترده زیرساختهای اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی این کشورها، چالش بیسابقهای را پیش روی امنیت ایران و تکتک کشورهای منطقه قرار داده که بدون همیاری در جبران آن، میتواند در آینده نزدیک با به حرکت درآوردن موج تازهای از مهاجرت، جنگهای نیابتی، رقابت تسلیحاتی، تروریسم و سایر بزهکاریهای فرامرزی، بخش عظیمی از انرژی نظامی و دیپلماتیک کشورهای این منطقه را به خود اختصاص دهد.
در کوران سیاست هویت که از جهان عرب تا اتحادیه اروپا گسترده شده و اکنون با گرایشات جنسیتی و نژادی دونالد ترامپ به ایالات متحده نیز راه یافته است، رئیس جمهوری ایران میتواند طنین پژواکی باشد که گوشهای شنوای زیادی در جهان دارد. ایده منطقه قویتر که توأم با همزیستی هویتی درون و میان کشورهای منطقه ماست، یک نظم سیاسی و راه حل اجتناب ناپذیری را پیشنهاد میدهد که تحقق آن میتواند امنیت و آرامش را در کشورهای منطقه ما تا سرحدات بی ثبات اروپا مستقر کند. پیگیری این ایده نوآورانه در عصر زوال قدرت و نفوذ امریکا همانقدر ارزشمند است که ایده گفتوگوی تمدنها در دورانی که گمان میرفت جهان در معرض برخوردهای تمدنی است. اکنون رئیس جمهوری فرصت دیگری برای به رخ کشیدن بی اعتباری اخلاقی امریکای ترامپ و ترسیم دورنمایی نزدیک از یک نظم منطقهای، بدون تسلط غیرمسئولانه امریکا در اختیار دارد.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است: اهواز ۳۸سال بعد از حمله صدام، بار دیگر روز خود را با تهاجم تکفیریها آغاز کرد؛ گروهکی ساخته دست انگلیسیها، تأمینشده توسط سعودیها و آموزشدیده اسراییلیها. برگی که دیروز در میانه رژه نیروهای مسلح رو شد، بخش چدنی دستکش مخملی آمریکاییهاست که تیلرسون و پمپئو، وزرای خارجه دو ساله اخیر این رژیم وعدهاش را دادند؛ تلاش برای تغییر حکومت ایران با استفاده از هر ابزار و امکانی. جنگ مستقیم کنار گذاشته شده و هشدارهای مکرری وجود داشته در مورد جنگهای نیابتی یا خرابکاریهای قومیتی. اینها اتفاقات خیلی دور نیست و همگیاش مربوط به همین چندماهه اخیر است، اما نکته ناگفتهاش، همپیمانی طرفهای برانداز با آمریکاییها بر سر یک نقطه است: هیچ مناسک ملیای نباید بدون گزند و آسیب باقی بماند. این پروژه نخستینبار در ۹دی اجرا شد تا از حلاوت این یومالله بکاهد، حالا در میعادگاه دفاع مقدس و ۶ ماه آینده در تمامی مراسم و یادبودهای گذشته. البته که تاکنون هم موارد زیادی بوده که ناکام ماندهاند از عزاداریهای محرم گرفته تا شبهای احیای ماه رمضان. این سناریو، وجهی کاملاً نمادین دارد؛ به این معنا که عناصر گفتمانی انقلاب اسلامی را که ظهور عینی و مادی یافته، زیر سؤال و حاشیه ببرد و به این طریق، بتواند بهزعم کورکورانه خویش، خدشهای به چهره نظام بزند. سال قبل هم در هیبت انجمنهای پادشاهی و ادیان انحرافی، ضدیتهایی با دین و دینداران صورت گرفت که ناکام ماند. این هوشیاری حوزه فرهنگ را بیش از امنیت و سیاست میطلبد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.