به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «ماراتن سیاسی عراق در خط پایان» منتشر شده و در آن چنین آمده است: پدیده جالبی که امیدواری زیادی نسبت به پایداری آن وجود دارد، تفاهماتی است که مابین گروه «الفتح» به رهبری «هادی العامری» و «سائرون» به زعامت «مقتدی صدر» حاصلشده است. اگر این دو جریان، تفاهمات خود را تثبیت و تحکیم کنند، یک دولت کاملاً مستقل تشکیل میشود که سهم هر کدام از آنها در دستگاه اجرایی آینده مشخص است و در سایه این همکاری و برخورداری از این پشتوانه، دولت بعدی عراق میتواند نسبت به درمان زخمهای کهنه این کشور اقدام کند. این رویکردی است که پارلمان بهطور اختصاصی و فضای سیاسی عراق به شکل عمومی در حال پیمایش آن است و چشمانداز بسیار امیدبخش و دلگرمکنندهای را در این راستا به تصویر کشیدهاند.
آمریکاییها همچون ماری زخم خورده، ضربه مهلکی از مردم، اراده و وحدت ملی و جریانهای سیاسی این کشور خوردهاند و قطعاً مثلث شوم واشنگتن، لندن و ریاض آرام نخواهند نشست و بر سر راه فعالیت دولت عبدالمهدی که تشکیلاتی فرا طایفهای است، سنگاندازی خواهند کرد. با این حال، آنچه مسلم است اینکه آمریکا با آن یال و کوپال کذایی که به همه مصادر امنیتی و سیاسی عراق دست انداخته بود، از نفس افتاده و هرچه دولت جدید عراق، خود را به مردم نزدیکتر کند و برای مبارزه با فساد، کمر همت را محکمتر ببندد، از حمایت بیشتر مرجعیت نیز برخوردار خواهد بود.بنابراین، از شرایط موجود میتوان نتیجه گرفت که کشور جنگزده و بحرانزده عراق بهتدریج در حال گذار از تونل تاریک فتنهانگیزیهای داخلی و خارجی است و ایران اسلامی بهعنوان حامی همیشگی ملت عراق، در هر فرایندی که به توسعه، آبادانی، صلح و امنیت این کشور دوست و همسایه منجر شود، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد، کما اینکه تاکنون اینگونه بوده است.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «آمریکا علیه دلار؟!» منتشر شده و در آن آمده است:با پیروزی انقلاب اسلامی هیبت ابرقدرتی آمریکا در جهان فرو ریخت، اکنون میتوانیم شاهد فرو ریختن «سلطه دلار» باشیم. این یک ادعای خوشبینانه نیست بلکه یک واقعیت است، زیرا تنفر از سیاستهای آمریکا به شدت نه تنها در منطقه غرب آسیا و کشورهای اسلامی بلکه در سراسر جهان در حال تشدید شدن است و قبل از بروز هرگونه تغییری در کشور دیگری، طوفان خشم جهانی علیه دلار شاید منجر به تغییر در نظام خود آمریکا شود. حتی بسیاری از سیاستمداران اروپایی هم علیرغم مقاومت سرانشان در مقابل ائتلافهای ضدآمریکایی، به این نتیجه رسیدند که منافع کشورهایشان مقاومت در برابر تحریمهای آمریکاست.
ولفگانگ ایشینگر دیپلمات کهنهکار آلمانی و سفیرسابق این کشور در آمریکا که ریاست کنفرانس امنیتی مونیخ را برعهده دارد در آستانه انتشار کتابش باعنوان‹‹جهان در خطر» در مصاحبه با رویترز تاکید کرد «با سیاستهای آمریکا، ضرورت فاصله گرفتن از آمریکا بیشتر احساس میشود و قدرت گرفتن هرچه بیشتر ائتلافهای ضدآمریکایی و سوق یافتن کشورها به سوی ائتلاف ایران، روسیه و چین بیشتر شده است». وزیر کشور و معاون نخستوزیر ایتالیا هم با هشدار درباره زیانهای تحریمها، در شبکه آرتی اعلام کرد «تحریمها فاقد منطق است و برای تغییر این سیاست به تلاشهای خود ادامه میدهم». این همان سخن رهبری در نوشهر است که فرمودند: «تحلیلگران سیاسی و هوشمندان عالم از اینکه ایران قدرتهای جهانی را ناکام گذاشته، شگفت زدهاند و به این واقعیت اذعان میکنند» لذا باید «سیاست نخست آمریکا» را شکست خورده تلقی کرد و باور داشت نه تنها جهان بلکه خود آمریکا هم ناخواسته علیه دلار قیام کرده و زمان «مهار آمریکا» با «سقوط دلار» فرا رسیده است!
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:هر وقت از آگاهی تاریخی حرف میزنم، روایتهای سالم و وفادارانه به تاریخ که در قالب داستان، نمایش، سریال و فیلم سینمایی تولید شدهاند، از جلوی چشمانم میگذرد. مثلا «روزگار قریب»؛ وقتی زینب دارد برای دکتر محمد قریب تعریف میکند که چگونه مادرش به خاطر فقر، نداری و گرسنگی اول به او و برادرش علی به زور مرگ موش خورانده تا بمیرند و از این محنتکده خلاص شوند و بعد که همسایهها نجاتشان دادند، دست برنداشته و بار دیگر برای خودکشی و فرزندکشی، خود، زینب و علی را به چاهی انداخته است. در حالی که هیچ چیز برای خوردن نداشتهاند. دریغ از تکهای نان که نجاتشان دهد.
از این معرکه بلا، اما زینب جان سالم به در برده است و روایتگر دردهای خود و خانواده و در حقیقت دردهای یک ملت است. دکتر قریب به این دردها گوش میکند. حالا زینب از هوش رفته است. دکتر قریب به راهرو میآید تا از پرستاران پیگیر مداوای زینب شود، اما آنها هنوز دارند جشنهای ۲۵۰۰ ساله را از تلویزیون تماشا میکنند و روایت اینجا تلختر میشود؛ جشنهای ۸۰۰ میلیون دلاری (سال ۵۰) ۲۵۰۰ ساله در حالی برگزار میشد که در همان تاریخ به استناد خاطرات حضرات حاضر در دربار شاهنشاهی، متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی میکردند.حالا و در زمانهای که شاید حجم مشکلات اقتصادی و بعضی از تبعیضها ممکن است گویندگان، نویسندگان و گروههایی از مردم را از دایره انصاف خارج کند، باید از آگاهی تاریخی حرف زد؛ و اینکه فارغ از به رسمیت شناختن حق انتقاد و اعتراض برای عموم شهروندان، نباید چیزهایی را فراموش کرد که یکی از آنها گذشته سیاهی است که خان و خانزادهاش ساختند. خلاصه، آگاهی تاریخی مهم است!
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به نسبت ما و عاشورا اشاره کرده است و نوشته: محرم میتواند تمام مشکلات سیاسی و اقتصادی ما را حل و فصل کند. ظرفیتهای این مراسم آنقدر بالاست که میتواند همه ما را با هر گرایشی، در برابر ترامپ و دمودستگاه ظلم و جورش متحد کند. ما در سایه تفضل سیدالشهدا میتوانیم هر تحریمی را تاب بیاوریم. میتوانیم خودمان را بسازیم و عقبماندگیهایمان را جبران کنیم. میتوانیم نسبتمان را با عالم عوض کنیم و این تکه از دنیا را به بهشت روی زمین تبدیل کنیم. شعار نمیدهم بلکه قسم میخورم در عاشورا ظرفیتهای کشفنشده بسیار هست. هنوز هزاران ظرفیت عاشورا بر ما پوشیده است و کافی است متواضعانه وضع درست بگیریم تا درهای رحمت کربلا به رویمان باز شود. اما متاسفانه گاهی از در خرافه و بیفرهنگی وارد میشویم و سوالاتی سطحی و سخیف میپرسیم.
شما کدام فرهنگ و دین و آیین و عقیدهای را میشناسید که در قرن بیستویکم بتواند این همه پیر و جوان را از خانه بیرون بیاورد و آنها را وادار به کار خیر و ثواب کند؟ در اربعین میگویند نزدیک بیست میلیون زائر به پابوس امام حسین میروند. بیست میلیون؟ میدانید معنی این حرف یعنی چی؟ یعنی اینکه وجود بابرکت امام حسین میتواند امنیت سیاسی و اجتماعی این منطقه ملتهب را تضمین کند. یعنی که میتواند همه گروههای تروریستی و تکفیری را فراری دهد. یعنی که میتواند موقعیت شیعیان را در جهان بالا ببرد. در همین عاشورا هم میتوان از برکت این وجود شریف بسیاری از مشکلات و معضلات را حل و فصل کرد. مهم این است که من و شما بتوانیم نسبت درست و معقول و مومنانه و متدینانه با آن واقعه برقرار کنیم و مثل پدرانمان در ذیل نام حسین در اصلاح فرهنگ و هنر و عقیده خود بکوشیم. انشاءالله.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «اقتصاد پاک، جامعه پاک» چنین نوشته است:اهتمام و توجه به کسب مال حلال، در هر رسته و صنفی و در هر مقام و مرتبه ای، شرط لازم برای تحقق حق است. نکته دیگر، اسباب تحصیل مال حرام در یک جامعه چیست؟ چه چیزی باعث شده بود که جمعیت مسلمان کوفه که فاصله چندانی با حکومت پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) نداشتند، دچار چنین آسیبی شوند که حتی از شنیدن سخن امام طفره روند؟
یک دلیل بنا به فرمودههای امام، دست درازی به ناحق در بیت المال مسلمین بود. فساد و رانت جویی و قبیله گرایی، موجب شده بود تا عدهای بر بیت المال تسلط یابند و از آن برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره برند. شیوخ و سران قبایل کوفه که در جبهه مقابل امام صف آرایی کردند، کسانی بودند که دست شان تا آرنج در بیت المال مسلمین بود و جیب هایشان از سکه و دینارهای بیت المال لبالب بود؛ و عدهای دیگر نیز کسانی بودند که کمتر سر در خزانه بیت المال داشتند، اما تحصیل مال را به بهای معاملات ربوی یا غش در معامله، کم فروشی یا تدلیس در تولید، دروغ و فریب و خلاصه زیر پا گذاشتن هر حکم اخلاقی، بر خود روا
میداشتند. جامعهای که خواص و عوام آن بر تحصیل مال حلال اهتمام نورزند و نظام اقتصادی آن، مبتنی بر حلال بنا نشده باشد، گریزان از حق میشود و آن میشود که در کربلا شد. اقتصاد، در جامعه اسلامی هدف نیست، اما شرطی لازم برای تحقق اهداف، سعادت، کمال دنیوی و اخروی انسان است. اقتصاد پاک، جامعه پاک را رقم خواهد زد و سیاست حاکم وحاکمان این جامعه نیز پاک خواهد بود. عاشورا فرصت خوبی است تا همه ما اعم از مدیران، کارگزاران، قانون گذاران، ناظران و صیانت کنندگان از بیت المال یا تولید کنندگان، بازرگانان، اصناف و کارمندان و کارگران، اصحاب قلم و فکر و حتی دانشجویان و دانش آموزان و زنان، همه و همه، اندکی درنگ و در اقتصاد و معیشت خویش و زیردستان و رعیت خویش تامل کنیم و رفتار و اخلاق اقتصادی خویش را در مسیر رضایت امام خویش قرار دهیم.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «انسانیت، مخاطب نهضت عاشورا» منتشر و در آن چنین آمده است:امام حسین (ع) سالها قبل از نهضت در چارهجویی برای رخوت فکری و روحی مسلمانان، حرکت آگاهی بخش را آغاز کرده بود که حاصل فرجامین آن شکلگیری جنبش اصلاحطلبی درجمع نخبگان بود. به لحاظ روش شناسی نیز تفکر اصلاحطلبانه مقدمتاً بایستی از نخبگان آغاز میشد و از الهیات اسلام الهام میگرفت.
این اقدام ضمن مورد تردید قرار دادن مشروعیت خلیفه وقت - معاویه - تحرک زیادی به جنبش اصلاح طلبی بخشید و زمینه تجدید حیات دینی به پرچمداری امام حسین (ع) را هموار ساخت. شگفت آنکه مقاصد اصلاحطلبی امام حسین (ع) در حوزه اصول عقاید از سوی هیچ یک از افراد دستگاه اموی و سران نحلههای منحرف که از سوی دستگاه خلافت حمایت میشدند مورد تردید قرار نگرفت وجریان اصلاحطلبی در این عرصه غالباً بدون معارض بود. نهضت حسینی (ع)، اما حداقل بخشی از جهان اسلام را درگیر مبارزهای قاطع با بدعتها نمود و کوشید رهبری خود را بر بنیاد حق طلبی استوار کند.گرفتاری مهم امام حسین (ع) سست ایمانی نخبگان و رواج فساد در میان آنان بود که مداوای آن با گسترش آگاهی درمان نمیشد بلکه نیازمند اقدامی دیگر بود تامنجر به بیداری وجدان آنان شود. از اینرو آن حضرت (ع) در کنار پیش بردن اهداف اصلاحی در صدد بود تا با دمیدن روح معنوی حیات تازهای به جامعه ببخشد. نهضت عاشورا از آغاز تا انجام سرشار از نمونههایی است که اباعبدالله الحسین با مخاطب قرار دادن وجدانها سعی دارد تا روح افراد را بیدار نموده و آنان را به راه خیر وصلاح هدایت کند.بر این اساس نهضت عاشورا فراخوانى است براى بالندگى و تربیت اخلاقی افراد. در همین جهت مهمترین پیام اصلاحى امام حسین (ع) بعد تربیتى و خودآگاهى آن است. با این تأکید که تا انسان خود را نشناسد و ظرفیتها، نیازها وکمبودهای خود را نشناسد، مسئولیت خویش را درارتباط با هستى، اجتماع و تاریخ نمیتواند به انجام رساند. اصلاحات همه جانبه نهضت عاشورا در بعد تربیتى به انسان کمک مى کند تا جایگاه خود را در کلیه زمینهها در نسبت با جامعه دریابد. از این رو اوج کارآیى اصلاحات حسینی (ع) دربعد انسان سازى آن است.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.