عملیات «بیتالمقدس»؛ هم خرمشهر آزاد شد هم صدام آرزوی مرگ فرماندهانش را کرد
به گزارش گروه سیاسی ، عملیات بیتالمقدس به عنوان طولانیترین عملیات دوران دفاع مقدس از ۱۰ اردیبهشت سال ۶۱ آغاز شد و در تاریخ ۴ خرداد به پایان میرسد. مهمترین ثمره ۲۵ روز عملیات مداوم رزمندگان اسلام در این برهه، آزادسازی خرمشهر در روز ۳ خرداد بود.
«حضور توامان و منسجم نیروهای ارتش، سپاه و بسیج در همه ردهها حتی فرماندهی»، «تَکهای غافلگیرکننده نیروهای پیشرونده»، «استفاده بجا و بهینه از توان رزمی و ترابری هوانیروز، نیروی هوایی و نیروی دریایی»، «عبور از موانع پرتعداد و متوالی تعبیه شده در مسیرهای آبی و خاکی» و سایر ویژگیهای دیگر، عملیات بیتالمقدس را در میان تمامی عملیاتهای ۸ سال دفاع مقدس به عنوان عملیاتی ظفرمند و درخشان، برجسته کرده است.
پس از عملیات ثامنالائمه و قبل از عملیات آزادسازی خرمشهر، عملیاتهای پیروزمندانه طریقالقدس و فتحالمبین هم صورت گرفت. در جریان عملیات فتحالمبین شمال استان خوزستان از دشت عباس تا قسمتهایی از غرب کرخه آزاد شد و در یک تصمیم بسیار مهم و سرنوشتساز، قرار بر این شد که عملیات بیتالمقدس برای آزادسازی خرمشهر نیز بلافاصله انجام شود. از زمان اشغال خرمشهر، آزادسازی این شهر برای تمام مردم کشور یک آرزو شده بود. برای برخیها باور این موضوع سخت بود که منطقهای با مساحت ۶ هزار کیلومتر مربع، بلافاصله بعد از عملیات فتحالمبین بخواهد آزاد شود. زیرا یک عملیات برای انجام شدن تنها به نیروی انسانی نیاز ندارد بلکه نیروهای پشتیبانی و تدارکات و همچنین سوخت و... نیز باید به صورت گسترده فراهم باشد. آن هم عملیاتی مثل عملیات بیتالمقدس که آن همه مانع بر سر راه داشت و سیمخاردارها و مینهای ارتش بعث بهطور مرتب در مسیر عملیات بود.
بعثیهای عراق بعید میدانستند که نیروهای مسلح ایران بعد از فتحالمبین بخواهند یک چنین عملیات بزرگی را طرح ریزی و اجرا کنند. صدام تضمین داده بود که غیرممکن است ایرانیها، خرمشهر را پس بگیرند. سرهنگ عراقی «عبدالعظیم شکرچی» از فرماندهان عراقی که در خرمشهر حضور داشت، در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «خاطرات سرخ» مینویسد: شب دوم خرداد ۱۳۶۱ روحیهای بسیار عالی داشتیم. صدام به دیدار ما آمد و گفت: «مطمئن باشید در روی زمین هیچ قدرتی وجود ندارد که بتواند مُحمَره (خرمشهر) را از ما پس بگیرد». درست یک روز بعد از این نطق صدام در جمع فرماندهان عراقی، ایرانیان موفق شدند خرمشهر را آزاد کنند.
تعداد گردانهای سپاه در عملیات بیتالمقدس ۱۳۰ عدد و تعداد گردانهای ارتش بیش از ۶۰ عدد بود، اما گردانهای ارتش ۷۵۰ نفری و گردانهای سپاه ۳۵۰ نفری بود. نیروی زمینی و پیاده ارتش در عملیات بیتالمقدس ۴۵ هزار نفر و نیروهای بسیج و سپاه نزدیک ۴۱ هزار نفر بود. علاوه بر نیروهای پیاده، نیروی هوایی، هوانیروز و نیروی دریایی ارتش نیز در عملیات مشارکت بسیار فعالانه و تاثیرگذاری داشتند.
نیروی دریایی که آن زمان تحت امر نیروی زمینی قرار داشت ۳۰۰ قایق را به صحنه آورد و رزمندگان با این قایقها از رودخانه کارون عبور کردند.
نیروی هوایی نیز در مقطعی از عملیات بیتالمقدس که بسیج نیازمند تعداد نیروهای پیاده بیشتری بود در شب ۱۹ اردیبهشت، ۶ هزار بسیجی را با هواپیمای بویینگ ۷۴۷ از مشهد به سمت امیدیه در استان خوزستان ترابری کرد. نیروی هوایی در حقیقت یک پل هوایی در کشور درست کرد. کار بسیار سخت و محالی بود که در فاصله یک شب تا صبح، ۶ هزار نیرو با اسلحه و تجهیزات از مشهد به نیروهای بسیج در خوزستان تزریق شوند. تعداد هواپیماها هم خیلی زیاد نبود، اما خلبانان تا صبح این ترابری را انجام دادند. تمام هماهنگیهای این اقدام را هم شهید صیاد شیرازی انجام داده بود.
ما در عملیات بیتالمقدس ۴ هواپیمای اف۴ خود را از دست دادیم، اما ۵۵ هواپیمای دشمن را هم زدیم.
هوانیروز ارتش نیز ۹۵ هلیکوپتر خود را در عملیات بیتالمقدس وارد میدان کرد و با استفاده از آنها بسیاری از خودروهای دشمن را منهدم کرد. هوانیروز ۶ هزار مجروح را جابجا و ۵ هزار و ۷۰۰ نیرو را انتقال میدهد. هلیکوپترهای ۲۱۴ مدام در حال هلیبرن نفرات، تخلیه مجروحان و انتقال مهمات بودند و هلیکوپترهای کبرا نیز دائما در حال جنگیدن بودند. اتفاقاً بیشتر هلیبرنها و ترابریهای هوانیروز برای نیروهای بسیج انجام میشد.
در این عملیات هواپیماهای اف ۴ نیروی هوایی دائما برای بمباران مواضع دشمن و هواپیماهای اف ۱۴ جهت شکار هواپیماهای جنگی دشمن، هواپیماهای سوخترسان جهت تامین سوخت جنگندهها در آسمان و هواپیماهای شناسایی در حال جمعآوری اطلاعات دائما در حال اجرای ماموریت بودند.
عملیات بیتالمقدس، تنها شسکت ارتش بعث نبود بلکه شکست استکبار بود و با این عملیات کمر استکبار شکست. عملیات بیتالمقدس تمام سازمان رزمی عراق را بر هم ریخته بود. ۱۹ هزار اسیری که ما از عراقیها در عملیات بیتالمقدس گرفتیم به اندازه ۲ لشکر بود.
صدام بعد از عملیات بیتالمقدس، فرماندهانش را در کاخ خودش جمع کرد. او همچنین برخی از دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای عراقی و بینالمللی را نیز به این مراسم دعوت کرده بود. صدام در برابر دوربین رسانهها مدال شجاعت را بر گردن فرماندهانش انداخت و بعد که دوربینها و خبرنگاران را از اتاق بیرون کرد به آن فرماندهان گفت: «این مدالها برای تسکین افکار عمومی بود. آرزو میکردم در خرمشهر کشته میشدید. وجدان من آرام نخواهد شد مگر اینکه سرهای لِه شده شما را زیر شِنیهای تانکها ببینم. چرا علیه ایرانیها از سلاحهای شیمیایی استفاده نکردید؟» در اینجا یکی از فرماندهان به صدام میگوید: «در آن صورت سلاح شیمیایی سربازان خود ما را هم از بین میبُرد چراکه نیروهای ایرانی خیلی به ما نزدیک شده بودند.» صدام به آن فرمانده جواب میدهد: «سربازان شما بمیرند، مهم نیست. من در مقابل خودم چهره مرد نمیبینم. همه شما زن هستید. غیرت زنان عراقی از شما بیشتر است».