نگاهی به عوامل رشد احزاب راست افراطی در اروپا؛ نابرابری و قوانین مهاجرتی، اروپا را به کدام سو میبرد؟
ظهور و بروز احزاب راست افراطی در اروپا و در اختیار گرفتن قدرت توسط این احزاب در دهه اخیر موضوعی است که توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است.
خبرگزاری میزان -
توجه به این نکته ضروری است که شرایط اقتصادی در اروپا و آمریکا بیش از دورههای بحرانی اقتصاد، بستر مناسبی برای پوپولیسم فراهم میکند. این امر سبب شده تا سیاستمداران در دورههای رونق اقتصادی به جای تمرکز بر سیاستهای اجتماعی بر سیاستهای هویتی تاکید داشته باشند.
دیدگاه فراگیری که در حال حاضر بیش از سایر رویکردها در این زمینه میتواند مورد استناد قرار بگیرد، بر عامل خشم عمومی تاکید کرده و بر این باور است که خشم عمومی عامل اصلی تغییر جهت سیاسی در اروپاست.
در سراسر قاره اروپا گروهها و سازمانهای نژادپرست از مبارزه علیه تروریسم برای ایجاد پایگاهی جدید برای خود استفاده کردهاند. در ۱۰ سال گذشته، جنبشهای سیاسی افراطی راست در اروپا توانستهاند اکثریت را در انتخابات به دست آورده و قدرت را در اختیار بگیرند. آنها در حال حاضر در قدرت هستند و تلاش میکنند که در زمینه آموزش و پرورش، مهاجرت و قوه قضائیه قوانین مدنظر خود را به تصویب برسانند.
حملات تروریستی در نیس، چارلی ابدو و در مرکز هنری باتاکلان در فرانسه و حملات مشابه در سایر کشورهای اروپا سبب شد تا تهدیدات تروریستی بیش از پیش واقعی به نظر برسند. این حوادث به موازات افزایش میزان مهاجرتها به اروپا موجب شد تا اروپا شاهد قوانین سختگیرانه تری در مورد مهاجران باشد. در فرانسه قوانین اضطراری، اجازه دستگیری و بازرسیهای متعدد را میدهد و در بلژیک، آلمان و هلند پلیس لیستهایی از مظنونین که اغلب شامل جوانان رنگین پوست هستند، تهیه کردهاند. در انگلیس به طور فزایندهای مهاجران مرتکب جرایم جزئی، تهدید به اخراج میشوند. در واقع اروپا شهروندی را با موضوعات تبعیض آمیزی بازتعریف کرده است.
در حالی که جنبشهای جدید جناح راست در انتخابات شرکت میکنند، هواداران آنها گروه های گشت زنی در مرزها را تشکیل میدهند، کسب و کار مهاجران را مختل میکنند، زنان را به دلیل حجاب شان مورد آزار قرار میدهند و ارتشهای کوچکی از اراذل و اوباش تشکیل میدهند. آنها حتی از ظاهر شدن به صورت عمومی در اینترنت ابایی ندارند و حسابهای مشخصی در شبکههای اجتماعی دارند.
روند سیاسی جدید که تقریبا کل اروپا را در بر گرفته است، گرایشات سیاسی را به طیف راست افراطی و پوپولیسم محدود میکند. روی کار آمدن احزاب افراطی در کشورهای مختلف اروپایی مانند مجارستان، لهستان، چک، اتریش، اسپانیا و هلند در حال تبدیل شدن به عرفی سیاسی است که تهدیدی جدی برای کشورهای اتحادیه اروپا مانند ایتالیا، فرانسه و آلمان محسوب میشود.
به عنوان مثال در فرانسه، امانوئل مکرون در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، جنبشی را شکل داد که به نظر پوپولیستی اما در محتوا، ضد پوپولیستی بود. همانند همه پوپولیستها، او کل طبقه سیاسی را مورد انتقاد قرار داد و وعده داد سیاستمداران را با مردم عادی جایگزین کند.
کشورهای اروپایی باید سیاستهای خود را مورد بررسی قرار داده و مشارکت شهروندان را از طریق اعتمادسازی بالا ببرند تا جذابیت احزاب پوپولیست کمتر شود.
به گزارش گروه بین الملل ، ظهور و بروز احزاب راست افراطی در اروپا و در اختیار گرفتن قدرت توسط این احزاب در دهه اخیر موضوعی است که توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است.
توجه به این نکته ضروری است که شرایط اقتصادی در اروپا و آمریکا بیش از دورههای بحرانی اقتصاد، بستر مناسبی برای پوپولیسم فراهم میکند. این امر سبب شده تا سیاستمداران در دورههای رونق اقتصادی به جای تمرکز بر سیاستهای اجتماعی بر سیاستهای هویتی تاکید داشته باشند.
دیدگاه فراگیری که در حال حاضر بیش از سایر رویکردها در این زمینه میتواند مورد استناد قرار بگیرد، بر عامل خشم عمومی تاکید کرده و بر این باور است که خشم عمومی عامل اصلی تغییر جهت سیاسی در اروپاست.
در سراسر قاره اروپا گروهها و سازمانهای نژادپرست از مبارزه علیه تروریسم برای ایجاد پایگاهی جدید برای خود استفاده کردهاند. در ۱۰ سال گذشته، جنبشهای سیاسی افراطی راست در اروپا توانستهاند اکثریت را در انتخابات به دست آورده و قدرت را در اختیار بگیرند. آنها در حال حاضر در قدرت هستند و تلاش میکنند که در زمینه آموزش و پرورش، مهاجرت و قوه قضائیه قوانین مدنظر خود را به تصویب برسانند.
حملات تروریستی در نیس، چارلی ابدو و در مرکز هنری باتاکلان در فرانسه و حملات مشابه در سایر کشورهای اروپا سبب شد تا تهدیدات تروریستی بیش از پیش واقعی به نظر برسند. این حوادث به موازات افزایش میزان مهاجرتها به اروپا موجب شد تا اروپا شاهد قوانین سختگیرانه تری در مورد مهاجران باشد. در فرانسه قوانین اضطراری، اجازه دستگیری و بازرسیهای متعدد را میدهد و در بلژیک، آلمان و هلند پلیس لیستهایی از مظنونین که اغلب شامل جوانان رنگین پوست هستند، تهیه کردهاند. در انگلیس به طور فزایندهای مهاجران مرتکب جرایم جزئی، تهدید به اخراج میشوند. در واقع اروپا شهروندی را با موضوعات تبعیض آمیزی بازتعریف کرده است.
در حالی که جنبشهای جدید جناح راست در انتخابات شرکت میکنند، هواداران آنها گروه های گشت زنی در مرزها را تشکیل میدهند، کسب و کار مهاجران را مختل میکنند، زنان را به دلیل حجاب شان مورد آزار قرار میدهند و ارتشهای کوچکی از اراذل و اوباش تشکیل میدهند. آنها حتی از ظاهر شدن به صورت عمومی در اینترنت ابایی ندارند و حسابهای مشخصی در شبکههای اجتماعی دارند.
روند سیاسی جدید که تقریبا کل اروپا را در بر گرفته است، گرایشات سیاسی را به طیف راست افراطی و پوپولیسم محدود میکند. روی کار آمدن احزاب افراطی در کشورهای مختلف اروپایی مانند مجارستان، لهستان، چک، اتریش، اسپانیا و هلند در حال تبدیل شدن به عرفی سیاسی است که تهدیدی جدی برای کشورهای اتحادیه اروپا مانند ایتالیا، فرانسه و آلمان محسوب میشود.
به عنوان مثال در فرانسه، امانوئل مکرون در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، جنبشی را شکل داد که به نظر پوپولیستی اما در محتوا، ضد پوپولیستی بود. همانند همه پوپولیستها، او کل طبقه سیاسی را مورد انتقاد قرار داد و وعده داد سیاستمداران را با مردم عادی جایگزین کند.
همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که بسیاری از کشورهای اروپایی استراتژی واضحی برای مقابله با افزایش افراط گرایی راستی ندارند. با در نظر داشتن همه این موارد باید خاطر نشان کرد که کشورهای اروپایی باید توجه بیشتری به پیامدهای نابرابری و بی عدالتی اجتماعی داشته و اقدامات موثری در سیاستهای مهاجرتی خود انجام دهند.
کشورهای اروپایی باید سیاستهای خود را مورد بررسی قرار داده و مشارکت شهروندان را از طریق اعتمادسازی بالا ببرند تا جذابیت احزاب پوپولیست کمتر شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *