وقتی جریان خاص هرکاری میکند "هی نمیشود! "/ لزوم مطالعه پرونده فردی که اول گل به گردن او انداختند و بعد طناب اعدام!
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، دو جلسه دادگاه رحیم مشایی سوم شهریور و یازدهم شهریور به صورت علنی و با حضور نمایندگان رسانهها در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی موسی غضنفرآبادی برگزار شد.
تیرهایی که یکی پس از دیگری به سنگ خورد!
رسانههای جریان خاص هرچه داشتند گذاشتند تا این دادگاه را زیر سوال ببرند؛ در ابتدا گفتند تنها در این دادگاه حضور داشته است؛ به حدی این ادعا مضحک بود که مشاور رسانهای احمدی نژاد حضور حداقل ۵ رسانه در این دادگاه را تایید کرد؛ در مرحله بعد به "قد و هیکل" حاضرین در جلسه دادگاه انتقاد کردند که چرا برخی از حاضرین اضافه وزن دارند و قد کوتاه نیستند!؛ اندازه طنز این ادعاها هر مرحله نسبت به مرحله قبل بیشتر میشد؛ تا جایی که در تلاش آخر خود گفتند چرا رحیم مشایی با محافظ در دادگاه حضور پیدا کرده است؟! جملهای که موجب شد تا هم طیفان آنها نیز به به آنها هجمه کنند که در کدام کشور زندانی بدون مراقب در دادگاه حضور پیدا میکند! {بیشتر بخوانید}
اسامی که برده شد و پاسخی که داده نشد!
در دو جلسه دادگاه مشایی، اسامی افرادی آورده شد و قاضی از رئیس دفتر رئیس جمهور پیشین درباره ارتباطش با آنها پرسید.
از ارتباط با پریوش سطوتی گرفته تا ارتباط با "پلین گرام"، "زن تیمسار رحیمی"، "زن تیمسار جهانبانی"، "زن تیمسار پاکروان" و... این سوالات و بسیاری از سوالات دیگر قاضی همگی بدون پاسخ ماند و مشایی حتی برای یکی از این سوالها هم پاسخی نداشت.
بعد از این جلسه، رسانههای وابسته به یک جریان خاص برخی از اسامی را که در این دادگاه از آنها نام برده شده بود را در رسانههای داخلی جستجو کردند و گفتند اگر فلان فرد خائن امنیتی است چرا پس رسانههای داخلی خبری را درباره آنها منتشر کردند!
ذکر چند نکته در مورد این نگاه سطحی ضروری است:
اول اینکه مگر خبرنگاران و مدیران رسانهها کاشف پرونده های امنیتی هستند (!) و یا خیانت کاران امنیتی شکل ظاهری خاصی دارند که رسانهها متوجه شوند فلانی خیانت کرده است و نباید با او مصاحبه کرد؟! در ادامه نظر مخاطبان محترم را به پرونده فردی که از قضا معاون وزارت خارجه دولت احمدی نژاد از او در فرودگاه با دسته گل و با لقب قهرمان هستهای استقبال کرد! اما بعد از مدتی اعدام شد، جلب میکنیم.
"شهرام امیری اعدام شد. " حتما این تیتر را پیشتر دیده اید؛ اعدام فردی که تیرماه سال ۸۹ با استقبال وارد کشور شد و علاوه بر این در آن دوران برخی حتی از او به عنوان قهرمان هستهای هم یاد کردند!
«شهرام امیری»، پژوهشگری بود که در سفر حج عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپدید و حدود یک سال بعد از آنکه چند کلیپ ویدئویی با سخنان متناقض از او منتشر شد، سرانجام ۲۲ تیر ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا رفت و سپس به ایران بازگشت. هنگام بازگشت به ایران، از او استقبال شد. مقاماتی که در فرودگاه به استقبال امیری رفتند، حلقه گل به گردن او انداختند و برخی حتی او را قهرمان هستهای لقب دادند؛ جالب اینکه بعد از این استقبال گسترده هوشمندی امنیتی سرنوشت تلخی را برای دشمن به جای گذاشت.
"تصورشم نمیکردند که ایران از ارتباط این فرد با آنها مطلع باشد" یکصدمین نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه نشست خبری متفاوتی بود؛ حجت الاسلام و المسلمین اژهای در این نشست با اشاره به اجرای حکم اعدام شهرام امیری گفت: این شخص با توجه به دسترسیهای اطلاعات سری و بکلی سری نظام با آمریکا ارتباط برقرار کرده بود.
او علاوه بر این در آن نشست خبری که در نیمه مرداد سال ۹۵ برگزار شد افزود: آمریکا در این پرونده از سیستم اطلاعاتی ایران رو دست خورد و به هیچ وجه تصور نمیکرد که ایران از ارتباط این فرد با آنها مطلع باشد.
سخنگوی دستگاه قضا تصریح کرد: آنها با برنامه خاص وی را به کشور عربستان بردند و به شکل خاص از این کشور خارج کردند و تصور میکردند که همه اینها از چشم سیستم اطلاعاتی ایران پوشیده است؛ درحالیکه همه این اتفاقات زیر ذره بین اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بود.
خائنین شاخ و دم ندارند
نکته بعدی اینکه خیانت امنیتی مانند قتل و یا مابقی جرائم نیست که بشود بعد از وقوع، با بررسی صحنه جرم قاتل را پیدا کرد؛ جرائم امنیتی ممکن است سالها و سالها مورد بررسی قرار گیرند تا علاوه بر اینکه باید جرم فرد محرز شود؛ زنجیرههای ارتباطی او را نیز کشف گردد و برای همین مهم شاید فرد مجرم سالها زیر نظر زندگی کند تا تحقیقات کامل شود؛ مواردی وجود داشته است که حتی مجرم ممنوع الخروج هم نشده و به خارج از کشور هم سفر کرده است بدون آنکه ماموران امنیتی مانع سفر او شوند.
سوم در مواردی برای اینکه بخشی از پروندههای امنیتی لو برود و نقشههای ماموران اطلاعاتی برای پیدا کردن مابقی سرنخهای پروندهها ناکام بماند برخی از افراد مرتبط به قوه قضائیه فشار میاورند و به رسانه هایشان ابلاغ میکنند تا این نهاد را مورد هجمه قرار دهند تا این دستگاه قضا مجبور شود تا اطلاعات محرمانه پرونده را منتشر کند تا بدانند که دستگاههای امنیتی به چه سرنخهای دیگری در موضوع پرونده رسیده اند؛ این افراد باید آگاه باشند که قوه قضائیه حتما در این تله رسانهای قرار نمیگیرد.