گروه مقاومت در کاخ سفید؛ از واقعیت تا توهم توطئه
انتشار مقالهای در نیویورک تایمز در روز چهارشنبه گذشته با عنوان "من بخشی از گروه مقاومت در دولت ترامپ هستم" گمانه زنی و سوءظنهای اخیر در کاخ سفید را تشدید کرد.
خبرگزاری میزان -
تنها چند روز مانده به ورود کتاب باب وودوارد روزنامه نگار سرشناس ماجرای واترگیت به بازار با عنوان "وحشت: ترامپ در کاخ سفید"، کاخ سفید بحران بدگمانی و سوظن جدیدی را تجربه میکند. در این کتاب آمده است: "جیمز متیس وزیر دفاع، ضمن توجه نشان دادن به این اظهارات ترامپ، بعد از گفتگو با رئیس جمهور به یکی از دستیارانش گفت: «ما هیچ کدام از این کارها را نخواهیم کرد.»، اما ترامپ امروز در حضور خبرنگاران با رد چنین دستوری گفت: «این هرگز مد نظر قرار داده نشد و قرار هم نبود مد نظر قرار داده شود.»
همچنین در این کتاب به نقل از متیس گفته شده ترامپ هوشی معادل «یک دانشآموز کلاس پنجم یا ششم» (۱۰ تا ۱۱ ساله) را در درک مسائل خارجی دارد.
باب وودوارد میگوید: «گری کوئن، مشاور ارشد اقتصادی و راب پورتر، رئیس دبیرخانه ویژه کاخ سفید اسناد را از روی میز ترامپ بر میداشتند تا مانع از امضای آنها شوند. در صورت امضای این اسناد، آمریکا از توافقنامه نفتا و توافق تجاری با کره جنوبی خارج میشد. به نقل از پورتر گفته شده «انگار ما دائما روی لبه پرتگاه حرکت میکنیم.» به نقل از جان کلی، رئیس دفتر کاخ سفید گفته شده است: «ما در دیوانهخانه هستیم، این بدترین شغلی است که تا کنون داشتهام.»
جان داوئد، وکیل سابق ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را یک دروغگو خوانده و به او فحش داده است.
ترامپ، رینس پریبوس، رئیس دفتر سابق خود را به موش تشبیه کرده و گفته است او فقط این ور و آن ور میدوید. ترامپ به ویلبور راس، وزیر بازرگانی خود گفته است به او اطمینان ندارد. ترامپ به او گفته بود: «دیگر نمیخواهم مذاکرهای کنی، دیگر توانایی لازم را نداری.» روابط ترامپ با رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق پس از انتشار گزارشهایی که در آن تیلرسون، رئیسجمهور آمریکا را «سبکمغز» خوانده بوده، بهبود نیافت. "
به علاوه بخشهایی از این کتاب تلاش دارد نشان دهد گروهی از مشاوران ترامپ، مسئولیت دارند از بروز خطاهای ترامپ جلوگیری کنند. ترامپ که با انتشار بخشهایی از این کتاب عکس العمل شدیدی از خود نشان داد، حال با مقاله نیویورک تایمز مواجه شده که نویسنده ناشناس ادعا میکند به عنوان یکی از مقامات ارشد دولت آمریکا در قالب گروه مقاومت در کاخ سفید فعالیت میکنند تا مانع تصمیمات نا بجای رئیس جمهور شوند.
اکنون همه اعضای دولت آمریکا که به ترامپ اعتراض کرده یا حتی به سوالات پولیتیکو پاسخ دادهاند در معرض اتهام قرار دارند. اما بیش از همه مایک پنس معاون رئیس جمهور، مایک پمپئو وزیر امور خارجه و دان کوتس مدیر اطلاعات ملی آمریکا مورد سوظن هستند.
تکیه کلام غیرمعمول پنس در مقاله جنجالی نیویورک تایمز " قطب نما " مورد استفاده قرار گرفته است. اما او با رد این ادعا اعلام کرده استفاده از این کلمه نوعی فریبکاری است. یکی از مقامات ارشد کاخ سفید گفت: «پنس و همکارانش مورد سوءظن قرار نگرفتهاند و این کلمه برای گمراه کردن روزنامه نگاران به کار برده شده است.»
مایک پمپئو که به همراه جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا برای گفتگو با همتایان هندی خود در هند به سر میبرد، روز پنجشنبه نگارش این مقاله را به شدت رد کرد و گفت: "آن نویسنده من نبودم."
ماتیس نیز ضمن رد ادعاهای مطرح شده در کتاب باب وود وارد مبنی بر نادیده گرفتن برخی دستورات رئیس جمهور از سوی وی، اعلام کرد که وی نویسنده مقاله جنجالی نبوده است.
دان کوتس روز پنجشنبه نسبت دادن این مقاله به خود را کاملا نادرست اعلام کرده و گفت: ما در تلاشیم تا بهترین خدمات را به رئیس جمهور و دولت وی ارائه دهیم.
موج انکار و رد اتهام نوشتن مقاله، کاخ سفید را در درنوردیده است. رایان زینک وزیر کشور آمریکا، جف سشنز دادستان کل، نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل، وزیر بهداشت، نماینده تجاری آمریکا، وزیر انرژی، وزیر حمل و نقل، سخنگوی وزارت کار و وزیر آموزش و پرورش که هر یک به نوعی با رئیس جمهور در موردی خاص به چالش برخورده بودند، پس از انتشار مقاله اعلام کردند که نویسنده مقاله نیویورک تایمز نبوده اند.
این موضوع تا حدی جدی شده و سوءظنها تا جایی پیش رفته که حتی از متخصصان زبانشناسی نیز کمک گرفته شده است. اما به نظر میرسد به دلیل ویراست و ادیت مطلب توسط نیویورک تایمز مشخص کردن نویسنده مقاله امکان پذیر نیست. این بی اعتمادی که یک بار دیگر در ماجرای واترگیت رخ داده بود، افراد زیادی را در دایره اتهام وارد میکند، اما احتمالا هویت نویسنده مانند ماجرای قبلی نامعلوم خواهد ماند.
سارا سندرز سخنگوی کاخ سفید و از افراد نزدیک به ترامپ این مقاله را نمونه دیگری از تلاشهای هماهنگ رسانهها برای بی اعتبار کردن رئیس جمهور خوانده است.
اما آن چه اهمیت این مقاله را بیشتر میکند شرایط برکناری رئیس جمهور و جایگزینی معاون وی در قانون اساسی این کشور است. این امکان در چهار بخش پیش بینی شده است. بخش ۴ از اصل دوم قانون اساسی آمریکا اعلام میکند رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور و کلیه مقامات کشوری پس از اعلام جرم علیه آنان و محکومیت به خاطر ارتکاب (جرم) خیانت، ارتشاء و سایر جرائم شدید از کار برکنار میشوند و بند ۶ از بخش یک اصل دوم قانون اساسی آمریکا نیز در این باره میگوید: وظایف و اختیارات رئیسجمهور در صورت برکناری، فوت، کنارهگیری یا ناتوانی از انجام آن ها، به معاون رئیسجمهور واگذار میشوند. کنگره میتواند به موجب قانون در موارد برکناری، فوت، کنارهگیری یا ناتوانی رئیسجمهور و نیز معاون وی، مقام مسئولی را به عنوان کفیل ریاست جمهوری تعیین نماید و مقام مزبور طبق مقررات، تا زمان رفع ناتوانی یا انتخاب رئیسجمهور، به عنوان رئیسجمهور انجام وظیفه مینماید. به نظر میرسد تلاش مقاله پرررنگ کردن این دو مورد بحث برانگیز قانون اساسی و مصداق یافتن آن با دولت آمریکا بوده باشد.
به گزارش گروه بین الملل ، انتشار مقالهای در نیویورک تایمز در روز چهارشنبه گذشته با عنوان "من بخشی از گروه مقاومت در دولت ترامپ هستم" گمانه زنی وسوظنهای اخیر در کاخ سفید را تشدید کرد. نویسنده در این مقاله اعلام کرد که "قهرمانان نامعلوم" دولت برای نادیده گرفتن "بدترین تمایلات" رئیس جمهور تلاش میکنند.
تنها چند روز مانده به ورود کتاب باب وودوارد روزنامه نگار سرشناس ماجرای واترگیت به بازار با عنوان "وحشت: ترامپ در کاخ سفید"، کاخ سفید بحران بدگمانی و سوظن جدیدی را تجربه میکند. در این کتاب آمده است: "جیمز متیس وزیر دفاع، ضمن توجه نشان دادن به این اظهارات ترامپ، بعد از گفتگو با رئیس جمهور به یکی از دستیارانش گفت: «ما هیچ کدام از این کارها را نخواهیم کرد.»، اما ترامپ امروز در حضور خبرنگاران با رد چنین دستوری گفت: «این هرگز مد نظر قرار داده نشد و قرار هم نبود مد نظر قرار داده شود.»
همچنین در این کتاب به نقل از متیس گفته شده ترامپ هوشی معادل «یک دانشآموز کلاس پنجم یا ششم» (۱۰ تا ۱۱ ساله) را در درک مسائل خارجی دارد.
باب وودوارد میگوید: «گری کوئن، مشاور ارشد اقتصادی و راب پورتر، رئیس دبیرخانه ویژه کاخ سفید اسناد را از روی میز ترامپ بر میداشتند تا مانع از امضای آنها شوند. در صورت امضای این اسناد، آمریکا از توافقنامه نفتا و توافق تجاری با کره جنوبی خارج میشد. به نقل از پورتر گفته شده «انگار ما دائما روی لبه پرتگاه حرکت میکنیم.» به نقل از جان کلی، رئیس دفتر کاخ سفید گفته شده است: «ما در دیوانهخانه هستیم، این بدترین شغلی است که تا کنون داشتهام.»
جان داوئد، وکیل سابق ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را یک دروغگو خوانده و به او فحش داده است.
ترامپ، رینس پریبوس، رئیس دفتر سابق خود را به موش تشبیه کرده و گفته است او فقط این ور و آن ور میدوید. ترامپ به ویلبور راس، وزیر بازرگانی خود گفته است به او اطمینان ندارد. ترامپ به او گفته بود: «دیگر نمیخواهم مذاکرهای کنی، دیگر توانایی لازم را نداری.» روابط ترامپ با رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق پس از انتشار گزارشهایی که در آن تیلرسون، رئیسجمهور آمریکا را «سبکمغز» خوانده بوده، بهبود نیافت. "
به علاوه بخشهایی از این کتاب تلاش دارد نشان دهد گروهی از مشاوران ترامپ، مسئولیت دارند از بروز خطاهای ترامپ جلوگیری کنند. ترامپ که با انتشار بخشهایی از این کتاب عکس العمل شدیدی از خود نشان داد، حال با مقاله نیویورک تایمز مواجه شده که نویسنده ناشناس ادعا میکند به عنوان یکی از مقامات ارشد دولت آمریکا در قالب گروه مقاومت در کاخ سفید فعالیت میکنند تا مانع تصمیمات نا بجای رئیس جمهور شوند.
نیویورک تایمز که برخلاف واشنگتن پست، مقالات ناشناس را منتشر میکند، مدعی شده هویت نویسنده را میداند، اما به دلیل در خطر بودن جان وی از افشای نام آن خودداری میکند. این ادعای نیویورک تایمز به تشدید سوظنها در کاخ سفید دامن میزند.
اکنون همه اعضای دولت آمریکا که به ترامپ اعتراض کرده یا حتی به سوالات پولیتیکو پاسخ دادهاند در معرض اتهام قرار دارند. اما بیش از همه مایک پنس معاون رئیس جمهور، مایک پمپئو وزیر امور خارجه و دان کوتس مدیر اطلاعات ملی آمریکا مورد سوظن هستند.
تکیه کلام غیرمعمول پنس در مقاله جنجالی نیویورک تایمز " قطب نما " مورد استفاده قرار گرفته است. اما او با رد این ادعا اعلام کرده استفاده از این کلمه نوعی فریبکاری است. یکی از مقامات ارشد کاخ سفید گفت: «پنس و همکارانش مورد سوءظن قرار نگرفتهاند و این کلمه برای گمراه کردن روزنامه نگاران به کار برده شده است.»
مایک پمپئو که به همراه جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا برای گفتگو با همتایان هندی خود در هند به سر میبرد، روز پنجشنبه نگارش این مقاله را به شدت رد کرد و گفت: "آن نویسنده من نبودم."
ماتیس نیز ضمن رد ادعاهای مطرح شده در کتاب باب وود وارد مبنی بر نادیده گرفتن برخی دستورات رئیس جمهور از سوی وی، اعلام کرد که وی نویسنده مقاله جنجالی نبوده است.
دان کوتس روز پنجشنبه نسبت دادن این مقاله به خود را کاملا نادرست اعلام کرده و گفت: ما در تلاشیم تا بهترین خدمات را به رئیس جمهور و دولت وی ارائه دهیم.
موج انکار و رد اتهام نوشتن مقاله، کاخ سفید را در درنوردیده است. رایان زینک وزیر کشور آمریکا، جف سشنز دادستان کل، نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل، وزیر بهداشت، نماینده تجاری آمریکا، وزیر انرژی، وزیر حمل و نقل، سخنگوی وزارت کار و وزیر آموزش و پرورش که هر یک به نوعی با رئیس جمهور در موردی خاص به چالش برخورده بودند، پس از انتشار مقاله اعلام کردند که نویسنده مقاله نیویورک تایمز نبوده اند.
این موضوع تا حدی جدی شده و سوءظنها تا جایی پیش رفته که حتی از متخصصان زبانشناسی نیز کمک گرفته شده است. اما به نظر میرسد به دلیل ویراست و ادیت مطلب توسط نیویورک تایمز مشخص کردن نویسنده مقاله امکان پذیر نیست. این بی اعتمادی که یک بار دیگر در ماجرای واترگیت رخ داده بود، افراد زیادی را در دایره اتهام وارد میکند، اما احتمالا هویت نویسنده مانند ماجرای قبلی نامعلوم خواهد ماند.
سارا سندرز سخنگوی کاخ سفید و از افراد نزدیک به ترامپ این مقاله را نمونه دیگری از تلاشهای هماهنگ رسانهها برای بی اعتبار کردن رئیس جمهور خوانده است.
اما آن چه اهمیت این مقاله را بیشتر میکند شرایط برکناری رئیس جمهور و جایگزینی معاون وی در قانون اساسی این کشور است. این امکان در چهار بخش پیش بینی شده است. بخش ۴ از اصل دوم قانون اساسی آمریکا اعلام میکند رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور و کلیه مقامات کشوری پس از اعلام جرم علیه آنان و محکومیت به خاطر ارتکاب (جرم) خیانت، ارتشاء و سایر جرائم شدید از کار برکنار میشوند و بند ۶ از بخش یک اصل دوم قانون اساسی آمریکا نیز در این باره میگوید: وظایف و اختیارات رئیسجمهور در صورت برکناری، فوت، کنارهگیری یا ناتوانی از انجام آن ها، به معاون رئیسجمهور واگذار میشوند. کنگره میتواند به موجب قانون در موارد برکناری، فوت، کنارهگیری یا ناتوانی رئیسجمهور و نیز معاون وی، مقام مسئولی را به عنوان کفیل ریاست جمهوری تعیین نماید و مقام مزبور طبق مقررات، تا زمان رفع ناتوانی یا انتخاب رئیسجمهور، به عنوان رئیسجمهور انجام وظیفه مینماید. به نظر میرسد تلاش مقاله پرررنگ کردن این دو مورد بحث برانگیز قانون اساسی و مصداق یافتن آن با دولت آمریکا بوده باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *