به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان « آفند و پدافند در جنگ اقتصادی» منتشر شده و در آن چنین آمده است:در جنگ اقتصادی، پدافند نیز روی دیگر هماوردی با آمریکاست. پدافند به مفهوم بکارگیری هر وسیله، ابزار و امکاناتی است که بهمنظور جلوگیری و مقاومت در مقابل پیشروی و انهدام توان دشمن در چله کمان گذاشته میشود. اگر پدافند، هوشمند، سریع و به هنگام نباشد، پدافند نیست، چراکه لازمه آن، ورود قدرتمندانه به میدان، پیش از برخورد و تأثیرگذاری است. بهعنوان نمونه، رونق تولید داخلی به مدد شرکتهای دانشبنیان، سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر و پاک مثل انرژی خورشیدی – با توجه به اینکه اکثر نقاط کشور در اغلب اوقات، آفتابی است – یا گسترش ظرفیت تولید فرآوردههای پتروپالایشی میتواند ذخایر نفتی را به بمبی ضامندار تبدیل کند تا در صورت بروز خطر، نقش بازدارنده تحریمها را ایفا نماید.
به تعبیر مقام معظم رهبری، «در زمینه اقتصادی باید قوی و پرحجم کار کرد و تمام خلأها را پر کرد که همه این موارد امکانپذیر و شدنی است.» از طرفی، پیشنیاز پدافند - درست مثل آفند – حضور دیدبانانی خبره در رصد تحرکات است. مثلاً باید بدانیم که نقشه راه دشمن در کشورهای همسایه ازنظر اقتصادی چیست و روی چه بخشهایی سرمایهگذاری کرده است، یا گام احتمالی بعدی حریف با توجه به نیازهایش در منطقه کدام است. به نظر میرسد که اصلیترین چالش پیش روی کشور این است که در رویارویی با هجمه اقتصادی، ابتدا همه ظرفیتها لیست شوند و در چارچوب اقتصاد مقاومتی، برای هر تاکتیکی، روشی اجرایی تدوین گردد. وقتی ظرفیتها و پتانسیلهای عظیم کشور معلوم شوند، آنگاه میتوان مشخص کرد که فرصتها چگونه میتوانند تهدیدات را از بین ببرند یا تهدیدات با چه روشی ممکن است که به فرصت تبدیل شوند؛ و بالاخره اینکه در فرمایشات رهبر معظم انقلاب در خصوص اقتصاد مقاومتی، بهکرات، کلیدواژههای «توانمندی»، «آفندی»، «بازدارندگی» و «سنگر سازی دفاعی» به چشم میخورند. همانگونه که از مفهوم «بازدارندگی» برمیآید، دشمن نباید حتی به مخیلهاش هم خطور کند که وارد جنگ اقتصادی شود؛ کما اینکه در حوزه نظامی این اتفاق افتاده و همانطور که «توانمندسازی» ایجاب میکند، توان و قوت اقتصادی ما باید بهاندازهای باشد که حریف از پاسخ تحریمی کشورمان واهمه داشته باشد.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «عراق، غوغای انتخاب نخست وزیر جدید» منتشر شده و در آن آمده است:در هفتههای گذشته و بهخصوص روزهای گذشته ثامر السهبان وزیر مشاور در امور خارجی عربستان و سفیر سابق که سال گذشته بهعنوان عنصر نامطلوب از عراق اخراج گردید، به همراه «حسن احمدشحی» سفیر امارات تلاش زیادی کردند که با وعدههای چرب و نرم در ائتلافهای شیعی اثر بگذارند و نوعی خطکشی مصنوعی بین شیعیان عراق و ایران را به رخ بکشند.
آنان با علم به اینکه آقای عبادی به دلیل فقدان حدنصاب لازم در کرسیهای پارلمان، شانس سال ۱۳۹۳ در انتخاب بهعنوان نخستوزیر را ندارد به او فشار آوردند تا از ائتلاف با گروههای شیعی جهادی اجتناب کرده و با گروههایی نظیر الوطنیه وابسته به ایاد علاوی و سائرون به رهبری مقتدا صدر و بخشهایی از کردها و نیز تعدادی از نمایندگان اهل سنت ائتلافی تشکیل دهد. هدف آنان یکی از سه چیز بود؛ جلوگیری از شکلگیری سریع پارلمان و تاخیر زیاد در انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر جدید و در نتیجه فشل شدن سیستم مردمسالار عراق، گرفتن زمان برای به نتیجه رساندن طرحهای مشترک آمریکایی، سعودی و اماراتی علیه مردم و دولت عراق و یا در نهایت برجستهنمایی اختلاف داخل عراق و رو به بحران سیاسی و امنیتی نشان دادن این کشور. بر این اساس دولت سعودی در حالی که اساساً مخالف استقرار نظم در عراق است، اعلام کرد که از ادامه نخستوزیری عبادی حمایت میکند و رسانههای سعودی از جمله عکاظ و الشرقالاوسط وانمود کردند که ایران مخالف نخستوزیری حیدرالعبادی است!اما واقعیت این است که:تاخیر کنونی در تشکیل پارلمان که پسفردا تشکیل خواهد شد، مسبوق به سابقه است. عراق حتی در سال ۱۳۸۹ شاهد تاخیری بیش از این در شکلگیری پارلمان و نهادهای منبعث از آن بود. کما اینکه با فرض اینکه پارلمان عراق در هفتههای آینده نتواند به اجماع لازم برای انتخاب رئیسجمهور و نخست وزیر برسد چندان غیرطبیعی نیست.
البته برابر آخرین خبرها هماینک ائتلافی شیعی، کردی و سنی با محوریت ابوحسن العامری رئیس فراکسیون الفتح به ۲۰۳ کرسی از ۳۲۸ کرسی پارلمان دست یافته است و بحث انتخاب رئیسجمهور بین دو گروه عمده کردی در حال نهایی شدن است و احتمال انتخاب مجدد فواد معصوم قوت گرفته است.ایران نظر خاصی در مورد انتخاب فرد یا افرادی بهعنوان نخستوزیر یا رئیسجمهور در عراق ندارد و آنچه مورد تاکید جمهوری اسلامی است وحدت و همگرایی درون عراقی و مخالفت با مداخلات خارجی در امور این کشور میباشد.علیرغم تبلیغات جهتدار آمریکایی- سعودی، مردم و حکومت در عراق، رابطه فعال و راهبردی با ایران را اولویت مهم خود میدانند و این موضوع تحت تاثیر افراد خاصی قرار نمیگیرد. زمان زیادی لازم نیست تا کذب بودن تبلیغات دشمنان رابطه راهبردی ایران و عراق بار دیگر اثبات گردد.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:سوزش غربزدهها از شورش خلق عالم، گویی تمامی ندارد! نه تیر سهشعبه، حریف پرواز خون علیاصغر شد و نه این شعبات شبهه قادر است از حرارت محبت امام عاشورا بکاهد! بخواهی یا نخواهی، نبض حوادث دنیا، دست علمدار کربلاست! بدبخت و بیچاره، جماعتی که توهم زدهاند در وعده شمر، تضمینی هست! ما الگو از عباس و قاسم و عبدالله میگیریم و خوب میدانیم برای عمرسعد، ری اصلا گندم ندارد! زندهباد آن شیرزن عراقی که برای «سیدهخانوم» نان تنوری درست کرد تا زائر اربعین آقا را تکریم کرده باشد!
و به یقین، ما باز هم این جاده را خواهیم رفت و باز هم عمودها را خواهیم شمرد و باز هم با دیدن سربندهای «یا زهرا» یاد شهدا خواهیم افتاد! عشق است زیارت عاشورا، با همین عبارات فعلی! یزید و شمر و پسر مرجانه را لعن میکنیم؛ اینجا به زنجیرهایها برمیخورد! البته حق دارند! رنگ لوگویشان ست با پرچم بازماندگان همین جانورهاست! لذا عشق است زیارت اربعین با همین عمودهای فعلی! عشق ما به قدمگاه جابر اگر بسته به ۴ تا دروغ بود، که حتی در عید قربان هم هوایی محرم نمیشدیم! اصلا هر چه بیشتر در راه کربلا زخم بخوری و زخمزبان بشنوی، لذتش بیشتر است! فدای صوت و صورت قاسم شهید که در قایق عاشورا داشت زیارت عاشورا میخواند و هنگام سلام بر حضرت اباعبدالله، جرعهنوش باده شهادت شد! ۳۳ سال گذشت و ما عاشقتر شدیم! دل توی دل «سیدهخانوم» نیست که بچههای هیأت حضرت قاسم، کی زنگ در خانهاش را به صدا درآورند امسال! صبر کن شیرزن قهرمان! صبر کن مادر شهید! اندکاندک جمع مستان میرسد...
یادداشت امروز روزنامه اعتماد نیز به ادلب و ساز ناكوك واشنگتن اشاره کرده است و نوشته: در حال حاضر دولت بشار اسد، با تمام قوا، از اجرای یک علمیات تمام عیار در ادلب سخن میگوید، اما ممکن است چنین عملیاتی با همکاری کشورهای حامی مخالفان برای رسیدن به یک راهحل میانه، با تسلیم سلاحهای سنگین و بازگشت نیروهای خارجی، به یک عملیات محدودتر و کم تلفاتتر تبدیل شود. امریکا در حقیقت هنوز نتوانسته به استراتژی روشن و دقیقی در مورد آینده سوریه برسد. اگر هم استراتژی مشخصی از سوی دولت امریکا برای سوریه تدوین شده باشد، این استراتژی با نوسانهای بسیار شدید و فراز و نشیبهای عجیبی مواجه شده است.
زمانی امریکاییها اعلام میکردند که خط قرمزی برای ورود نظامی به جنگ سوریه تعیین کردهاند و تهدید کردند که به صورت تمامعیار با استفاده از نیروهای زمینی و هوایی وارد جنگ با سوریه میشوند، بعدها این هدف به حملات محدود موشکی تغییر کرد، بعدها تصمیم به خروج فوری کلیه نیروها از سوریه توسط رییسجمهور امریکا اعلام شد، این تصمیم هم مدتی بعد نقض شد. نهایتا گفتههای مقامهای امریکایی دستکم در ظاهر پراکنده، بدون هماهنگی و فاقد انسجام است و وزیر دفاع، وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی و رییسجمهور هر یک ساز خود را در مورد سوریه میزنند. این تناقض در موضعگیری نشاندهنده فقدان استراتژی واحد در واشنگتن و ناتوانی در تصمیمگیری در مورد سوریه است. واشنگتن در شرایط کنونی به هیچ عنوان توان ریسکپذیری در سوریه را ندارد و نمیتواند این خطر را بپذیرد که با ورود به یک درگیری گسترده دیگر در خاورمیانه، عملا باقیمانده تصور عظمت و بزرگی امریکا را بر بادرفته ببیند. در حقیقت همه سروصداهایی که از واشنگتن شنیده میشود، نشانی از آمادگی امریکا برای وارد شدن به ریسک درگیری تمامعیار در سوریه ندارد.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «افغانستان در پیچ جدید امنیتی » چنین نوشته است:نبود دولت مرکزی، دستگاه امنیتی مقتدر و در نهایت نیمه اشغالگری افغانستان توسط آمریکا موجب شده بحران امنیتی در این کشور سرریز شود و افغانستان را برای بازگشت عناصر تروریستی حاضر در سوریه و جولانگاه آن آماده کند. با استعفای اتمر به عنوان مشاور امنیت ملی اشرف غنی، عملا افغانستان در یک مرحله جدید امنیتی قرار گرفته که میتواند بدنه مورد حمایت اتمر را در برابر دولت مرکزی قرار دهد.
در اتهامات اتمر که موجب استعفای اجباری او شد، مواردی، چون «همکاری با عناصر تروریستی برای شکل دهی به آنان در قالب داعش افغانستان» و «بی توجهی به مهار تروریسم» دیده میشود. اتمر بازیگر مهمی در کنار دولت افغانستان بود و به نوعی نقش میانجی را برای بازیگران قومی و امنیتی افغانستان برعهده داشت. رفتن اتمر از دولت، اشرف غنی را با یک چالش مواجه ساخته و به طور حتم عناصری که اتمر را واسطه چانه زنی سیاسی میدانستند به عملیات نظامی روی خواهند آورد و انتخابات شهریور ماه افغانستان خونینترین انتخابات تاریخ این کشور پس از اشغال ۲۰۰۱ خواهد بود. باید منتظر ماند و دید آلترناتیو اتمر در امنیت ملی افغانستان کیست و آیا این فرد قادر است توازن امنیتی را در سطوح مختلف افغانستان به وجود آورد یا خیر؟ توازنی که دستگاه امنیتی افغانستان را از این بی خاصیتی نجات دهد و به یک سرویس اطلاعاتی موفق تبدیل سازد.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «پایان جدال ۴ روزه حقوقی ایران و امریکا در لاهه» منتشر و در آن چنین آمده است: دیوان لاهه بعد از پایان جلسات چهار روزه ضمن اشاره به اینکه مشورتهایش را آغاز میکند، خبر داد که درباره درخواست تدابیر موقت در یک نشست عمومی، که تاریخ آن در وقت مقتضی اعلام میشود، اعلام نظر خواهد کرد. آنطور که دیوان در بیانیه پایانی جلسات دادگاه اعلام کرده مقامهای ایرانی در شکایت خود خواستار توقف و تعلیق تمام تحریمهایی شدند که امریکا از ۸ مه (۱۸ اردیبهشت)، اعمال کرده است. ایران همچنین خواسته ایالات متحده باید فوراً اجازه انجام کامل تراکنشهایی را که پیش از این مجوز آنها بهصورت کلی یا مشخصاً، صادر شده، بخصوص برای فروش یا اجاره هواپیماهای مسافربری و تجهیزات و قطعات یدکی هواپیما، صادر کند.
همچنین بنا به درخواست ایران، ایالات متحده باید به اتباع و شرکتهای ایرانی، ایالات متحده و غیرایالات متحده اطمینان دهد که از دستورات دیوان پیروی میکند و باید هرگونه اقدام و بیانیهای را که شرکتها و اتباع ایالات متحده و غیرایالات متحده را از تعامل و ادامه تعامل اقتصادی با ایران و شرکتها و اتباع ایرانی، نهی میکند، متوقف کند. نمایندگان کشورمان همچنین از دیوان خواستند که واشنگتن باید از هر اقدامی که ممکن است حقوق ایران و شرکتها و اتباع ایران ذیل عهدنامه ۱۹۵۵ مودت را در ارتباط با هر تصمیمی که ممکن است این دیوان اتخاذ کند، تضییع کند، خودداری کند.چنانچه استدلال ایران از تخطی امریکا از تعهداتش در چارچوب پیمان مودت بین دو کشور مورد قبول قضات دیوان قرار گیرد، امکان دارد آنها حکم اضطراری تعلیق تحریمها تا پایان رسیدگی و صدور رأی نهایی را صادر کنند. این در حالی است که نمایندگان امریکا در پایان جلسات استماع، با اشاره به استدلالهای مطرحشده در جلسه دادگاه، از دیوان خواستهاند درخواستهای ایران برای اتخاذ تدابیر موقت را رد کند.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:رهبر انقلاب در جلسه دیدار با رییسجمهوری و اعضای هیات دولت در محورهای بیاناتشان به مسائلی اشاره داشتند که در صورت توجه کامل و عملیاتی شدن توسط مسوولان و کارگزاران نظام میتوان به بسیاری از مشکلات فعلی جامعه فائق آمد. از مهمترین نکتههای مطرحشده، بیان معیارهای ارزیابی و سنجش اقدامات مسوولان بر اساس شاخصهای حکومت علوی بود. شاخصهای مشخص مانند: «عدالت، پاکدامنی، پارسایی و با مردم بودن.» مردم سرزمین اسلامی ایران همواره نشان دادهاند که در حمایت از نظام و تمامیت ارضی آن، از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نداشتهاند و همین مساله همواره مورد تاکید و توجه رهبر انقلاب بوده است که به مسوولان تذکر میدهند: «در زمینه اقتصاد باید قوی، پرحجم و با کیفیت کار کرد.» حالا که دشمن تلاش و هدف خود را به ضربهزدن از طریق عوامل اقتصادی متمرکز کرده است؛ برنامهای مشخص روبهروی مسوولان قرار گرفته است. برنامهای روشن و شفاف و مشخص: «در زمینه اقتصاد باید قوی و پرحجم کار کرد و تمام خلأها را پر کرد که همه این موارد امکانپذیر و شدنی است و ما در اداره اقتصاد کشور بنبست نداریم. حجم و کیفیت فعالیت و عملکرد مسوولان اقتصادی کشور باید بهگونهای باشد که شب و روز نشناسد و محور فعالیتها هم باید سیاستهای اقتصاد مقاومتی باشد که اساس آن تکیه به تولید داخلی است.» با توجه به این تاکید بر تولید داخلی باید همه توان و نقطه هدف مسوولان و کارگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی به سمت حل کردن مشکلات تولید باشد. این مشکلات راهحلهایی دارد که بارها توسط کارشناسان و اقتصاددانان ارائه شده است چرا که اگر مشکلات تولید حل شود، تأثیر مستقیم در بهبود وضعیت معیشت مردم دارد که درحالحاضر با سختیهایی همراه است. پس تلاشها باید در جهتی باشد که ابتدا کارخانهای تعطیل نشود و سپس تولیدیهایی که مشغول به کارند با تکنولوژیهای پیشرفته به تولید بهینه و بهروز مجهز شوند.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.