رسوایی برلین و پیاده سازی دستورهای دولت‌های غربی، رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه توسط عده‌ای فارسی زبان برای براندازان آبی گرم نکرد و تنها توانست نقشه دشمن برای افزایش تحریم و فشار بین المللی بر مردم ایران را مقدمه چینی کند.
خبرگزاری میزان - مرگ ناگوار مهسا امینی و شروع تحرکات خیابانی در ایران برای ضد انقلاب خارج نشین بستری را مهیا کرد که با موج سواری بر احساسات مردمی تحرکات خیابانی را عمیق کرده و به زعم خود به سمت فروپاشی نظام حرکت کنند.
بسیاری از آن‌ها که با توهم زندگی غرق در رفاه از ایران مهاجرت کرده بودند حالا با افزایش هزینه‌های زندگی در اروپا و آمریکا و از بین رفتن رویای ساختگی خود دلیل این ناکامی را نظام جمهوری اسلامی و تغییر این نظام را مقدمه ای برای بازگشت خود به ایران می‌دانند.
اپوزیسیون خارج نشین در یک ماه اخیر سعی کرده بیشتر از هر زمانی متحد شود، اتحادی که در زیر پوست خوددارای اختلافات فراوانی است.
عدم اشتراک بر هدایت واحد، وجود گرایشات قومیتی رادیکال در میان بسیاری از آن‌ها و رسوایی‌های متعدد لیدرهای میدانی در خصوص سوء استفاده از موقعیت ایجاد شده برای داشتن یک تجارت پرسود و خالی کردن جیب پیمانکاران ایجاد آشوب در ایران را می‌توان از جمله دلایل محقق نشدن اتحاد واقعی در میان این گروه دانست.
روز گذشته آخرین نمونه از نمایش اتحاد پوشالی بود، برلین از چند روز گذشته با تبلیغات بدون وقفه تبدیل به شهر امید این جماعت برای تغییر بازی و ایجاد شوک مجدد بر فضای داخلی ایران شده بود دیروز به صحنه‌ای برای نمایان شدن اختلافات درون گروهی ضد انقلاب خارج نشین تبدیل شد.
ضد انقلاب که در تمام سال‌های پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران را متهم به برگزاری راهپیمایی‌های سفارشی و اتوبوسی می‌کرد برای مهیا کردن صحنه برلین دست به دامن اتوبوس‌های بین شهری و حتی برون مرزی شد و ایرانیان را از سراسر اروپا به سیرک برلین رساند.
حاصل تلاش ضد انقلاب اما مفتضاحانه تر از برآوردشان شد، جمعیت برآوردی 20 هزار نفری و طبق اعلام اسوشیتدپرس 37 هزار نفری و به ادعای خودشان 50 هزار نفری حاضر در برلین در حالی از طریق بلندگوهای فارسی زبان ضد معاند به حضور گسترده تعبیر شد که بر اساس برآوردهای دبیرخانه شورای عالی ایرانیان خارج کشور در سال 1399، یک میلیون و 184 هزار و 552 ایرانی دراروپا زندگی می‌کنند و آلمان با 319 هزار نفر بعد از انگلیس دومین مقصد محبوب ایرانیان در خارج از کشور است.
جمعیت اندک حاضر در برلین اما تنها رسوایی ضد انقلاب در روز گذشته نبود، در نماهای مختلفی که از میدان نمایش روز گذشته منتشر شده است پرچم‌هایی از گروهک‌های تروریستی تجزیه طلب به چشم می‌خورد که نمایانگر طرح این جماعت برای ایران پس از براندازی است، سوریه سازی از ایران و کشاندن کشور به جنگ داخلی مسیریست که این گروه از طریق آن اهداف پرچمی که در دست دارند را دنبال می‌کنند.
روز گذشته برلین عرصه نمایش خود بود و تخریب دیگری، علایق تجزیه طلبانه در میان بخش زیادی از حاضرین در تجمع تا جایی پر رنگ بود که برای نمایش پرچم تجزیه طلبی خود به پرچم گروه‌های سلطنت طلب حاضر در مراسم نیز رحم نکردند. تبدیل دیگری به سکویی برای رسیدن به قدرت را در یکی از تصاویر منتشر شده از روز گذشته به سادگی می‌توان دید.
یکی دیگر از نکات با اهمیت تجمع روز گذشته وجود پرچم همجنسگرایی در میان جمعیت بود، وجود این پرچم در میان جمعیت نشان داد آزادی همجنس بازی که در سخنرانی اخیر رضا پهلوی به عنوان یکی از وعده‌ها مطرح شد طرفدارانی جدی در میان ضد انقلاب خارج نشین دارد. گروهی که نسبتی با اخلاق ندارند و پشت کردن به فرهنگ ایرانی اسلامی را در فردای براندازی دنبال می‌کنند.
اهانت به پرچم ایران و در دست داشتن پرچم رژیم صهیونیستی هم یکی دیگر از نکاتی بود که پشت صحنه برگزاری این تجمع را مشخص می‌کند.
ارتباط سوابق حامد اسماعیلیون و کاوه شهروز که از هیچ تلاشی برای برگزاری این تجمع خودداری نکردند با عوامل پشت صحنه این صحنه کار دشواری نیست.
شهروز در صفحه توییتر خود با «تری گلاوین» و «اروین کاتلر» عکس دارد و از این دو چهره نام‌آشنای منافقین به‌عنوان «دوست» و «مربی» خود یاد کرده است.
فرهیختگان این دو چهره را اینگونه توصیف کرده است: گلاوین ژورنالیست دست‌راستی طرفدار منافقین است که پیش‌تر در نشنال‌پست خواستار حذف منافقین از لیست گروه‌های تروریستی کانادا شده بود. کاتلر نیز وکیل طرفدار فرقه رجوی است و سال 2013 مریم رجوی را به پارلمان کانادا برده بود. او در میتینگ‌های منافقین نیز حضور داشته و گزارشی هم درباره حذف منافقین از لیست گروه‌های تروریستی در اورشلیم‌پست دارد.
رسوایی برلین علاوه بر عدم همراهی ایرانیان با خود صحنه حمله به امنیت و تمامیت ارضی ایران و اخلاق و فرهنگ ایرانی اسلامی بود.
آنچه از چند روز تلاش ضد انقلاب برای فراهم آوردن سیرک برلین به نمایش درآمد چیزی نبود جز اینکه که هرچند پیاده سازی دستورات دولت‌های غربی، رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه توسط عده‌ای فارسی زبان برای براندازان آب نداشت اما برای عوامل پیدا و پنهان ماجرا نان داشت و توانست نقشه آن‌ها برای افزایش تحریم و فشار بین المللی بر مردم ایران را در روزها و ماه‌های آینده مقدمه چینی کند.
