ماجرای استفاده اغتشاشگران از کلت کمری
بعد از چهار روز هنوز به راحتی نمیتواند حرف بزند، در بخش ICU بستری است و اصلاً به خانواده اش نگفته که تیر خورده؛ چشمهایش را باز و بسته میکند، نفس عمیقی میکشد و میگوید: «اگر تیر در اسلحه اش گیر نکرده بود الان زنده نبودم»
شنبه نهم مهر بود، همان شنبهای که خیلی شلوغ شد و فراخوان داده بودند تا دانشجویان تجمع کنند، محل مأموریت ما جلوی درب دانشگاه علم و صنعت شمیران نو بودیک خودروی مگان مشکی از بالا به سمت پایین در حال حرکت بود، میخواست نیروهای امنیتی را زیر کند که موفق نشد و بعد از آن به سرعت به سمت ما حرکت کرد؛ وقتی که از محل کمی دور شد با موتورهایی که سالم بود به دنبالش رفتیم.هرچه به او دستور ایست دادیم توقف نکرد به نزدیکی خودرو رسیدم تا آن را متوقف کنم، راننده یک کلت کمری به سمتم گرفت و سه تیر شلیک کرد، خودم را از سمت راست به سمت زمین پرتاب کردم که یک تیر به کتفم خورد و از قفسه سینه ام خارج شد.راننده پیاده شد، بالای سرم آمد تا تیر خلاص شلیک کند که اسلحه اش گیر میکند و باقی مأموران هم میرسند و او را دستگیر میکنند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *