نگاهی به پروژه فشار به هنرمندان و ورزشکاران برای همراهی با ساختارشکنان/ قهرمانی تا وقتی که حرف ما را بزنی!
خبرگزاری میزان - واکنش به اتفاقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و اعلام موضع در مقاطع مختلف یکی از موضوعات پرتکراریست که با مرور صفحات هنرمندان و ورزشکاران در فضای مجازی به وضوح قابل مشاهده است.
این واکنشها در بسیاری از مواقع به صورت هماهنگ و در چارچوبی خاص منتشر میشوند، سلبریتیها با اظهار نظر در خصوص مسائلی که در خیلی از موارد اطلاع کارشناسی و دقیقی از آن ندارند سعی میکنند تا خود را به عنوان هنرمندی دغدغهمند و آگاه به مسائل و مشکلات مردم جلوه داده و با در دست گرفتن تابلوی معترض علاوه بر چهره تثبیت شده از خود در بین عموم مردم به عنوان فردی مرفه با زندگی لاکچری و امکانات متمولانه چهرهای مردمی و دلسوز نیز از خود به جامعه ارائه دهند.
مرگ مهسا امینی در روزهای اخیر فرصتی مغتنم برای رساندن سلبریتیها به این هدف بود، آنها از همان دقایق نخست انتشار این خبر ناگوار با سوار شدن بر موج احساسات مردمی که با انتظار به حق، پیگیری این رویداد و مشخص شدن زوایای پنهان آن بودند به تلاش برای بدست گرفتن هدایت اعتراضات و پیش بردن آن به سمت رویارویی با نظام پرداختند.
کنشگری سلبریتیها اما در این ماجرا به روشی خاص و تندتر از همیشه بروز پیدا کرد.
علی کریمی که مدتی قبل از این حادثه از کشور خارج شده بود با تشویق مردم به حضور در خیابان و اعتراض به نیروهای امنیتی بر تقابل با هرآنچه که از نظر او خلاف میل مردم است از راه حضور در تجمعات تاکید میکند.
در کنار او چند هنرپیشه سینما و تلویزیون نیز با کشف حجاب به میدان میآیند و یکی از آنها در گفتوگو با یکی از شبکههای تلویزیونی ضد انقلاب ایران را زندانی بزرگ معرفی میکند.
پس از این شروع تند و رادیکال فضا برای سایر سلبریتیها حساس میشود، آنها از یکسو همکاران و دوستان خود را میبینند که نامشان به عنوان هنرمند مردمی در حال مطرح شدن در فضای مجازی است و از سوی دیگر از طرف رسانههای ضد انقلاب و معترضان داخلی برای اعلام موضع تحت فشار شدید قرار میگیرند.
سلبریتیها که سالها در فضای مجازی تلاش کرده بودند تا چهرهای دغدغهمند و آگاه به خواسته مردم از خود به نمایش بگذارند حالا در وضعیتی قرار دارند که راهی جز سکوت مطلق یا اعلام موضع همسو با چند سلبریتی واکنش نشان داده ندارند.
برای درک بهتر این موقعیت به سراغ بازیکنان تیم ملی فوتیال ایران میرویم، بازیکنانی که با حضور در اردوی اتریش خود را برای رویارویی با تیم ملی اروگوئه و سنگال در راه جام جهانی قطر آماده میکنند. آنها با شروع واکنشهای مجازی از سمت برخی از مردم و رسانههای ضد انقلاب تحت فشار شدیدی برای ورود به این موضوع قرار میگیرند و حتی بابت شادی پس از گلشان نیز با حجم زیادی از توهین رو به رو میشوند.
هر ثانیه تاخیر در واکنش فوتبالیستها از طرف رسانههای حامی اغتشاش با واکنش تند ورزشکاران خارجی نسبت به فوت مهسا امینی مقایسه میشود و نتیجه این مقایسه برای فوتبالیستهای تیم ملی چیزی نیست جز نزدیک شدن به از دست رفتن چهرهای که سالها تلاش کرده بودند از خود در قبال دغدغههای مردم بسازند، فشاری که شامل آرزو برای کنار گذاشته شدن از جام جهانی، تحریم تماشای بازی دوستانه آنها و عدم خوشحالی از پیروزیشان در مقابل اروگوئه بود.
مروری گذرا در شبکههای اجتماعی مشخص میکند که آنها حتی برای خداحافظی از تیم ملی به پیروی از چند ورزشکار که در شبکههای اجتماعی از حضور در تیم ملی انصراف داده بودند نیز با درخواست و فراتر از آن تهدیدهای روبرو میشوند.
تعیین شعار تیم ملی در جام جهانی یعنی « تا پای جان برای ایران» نیز موجی از حمله به بازیکنان و متهم کردن آنها برای ایرانی نبودن و دوری از مردم را به دنبال داشت.
در اوج این فشار اما یکی از بازیکنان تیم با انتشار مطلبی در یکی از شبکههای اجتماعی سکوت را میشکند، این واکنش اما نه تنها موجب از بین رفتن فضای ایجاد شده علیه بازیکنان تیم نمیشود که توقع از سایر بازیکنان برای حمایت و پیروی از این جریان را افزایش میدهد.
حالا فاز بعدی عملیات بلندگوهای رسانهای اغتشاشگران برای به صحنه آوردن ورزشکاران آغاز میشود، سلبریتیها و بخشی از مردم در شبکههای اجتماعی از بازیکن معترض تیم حمایت و شجاعت او را با سایر بازیکنان مقایسه میکنند و بازیکن معترض را تشویق به ترک تیم ملی و قرار گرفتن در صف مردم! میکنند. کار تا جایی پیش میرود که یک خواننده زن ساکن خارج نیز در متنی بازیکنان ساکت تیم را برای افشای مکالمات خصوصیشان تهدید میکند.
تیم ملی و بازیکنانش اما تنها گروه تحت فشار نبودند، «حسن یزدانی»، پرافتخارترین کشتی گیر ایرانی چند روز پس از کسب هشتمین مدال جهان و المپیک خود در مسابقات قهرمانی جهان برای ادعایی واهی در خصوص آنفالو کردن علی کریمی هدف توهینهای مجازی قرار میگیرد، یزدانی که طبق توضیحات خودش هیچوقت علی کریمی را فالو نداشته حالا در فضایی باورنکردنی در حال تخریب شدن است.
یزدانی که تا پیش از این به صورت مدام توسط مردم و رسانهها با شادروان تختی مقایسه میشد و در هنگام بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله در کنار مردم دیده شده بود متهم به دوری از مردم و تقابل با تختی زمانه میشود!
در آخرین مورد از عملیات رسانهای شبکههای ضد انقلاب برای تحت فشار قرار دادن سلبریتیها و وادار کردن آنها برای اعلام موضع همسو با اغتشاشگران شبکه منوتو از عدم اعلام موضع بسیاری از هنرمندان خبر داد تا با این کار دستور عملیات برای آغاز موج جدید فشار به سلبریتیهای سکوت کرده را صادر کرده باشد و با نام آوردن از هنرمندان و ورزشکاران نیروهای رسانهای خود را برای پیاده کردن فشار برای گرفتن واکنش اجباری ترغیب کند.
ایجاد دو قطبی کاذب در میان مردم و اجبار به سلبریتیها برای قرار گرفتن در یکی از این دو طیف ماجرا و در مرحله بعد وارد کردن فشار در صورت موافق نبودن نظر آنها با جریان رسانهای هدایت کننده فضا در ماجرای کشته شدن مهسا امینی به وضوح قابل مشاهده است.
ورزشکارانی که سالها برای مردم افتخارآفرین بودهاند، هنرمندانی که با ساخت آثاری ماندگار بخش بزرگی از هنر این کشور را زنده نگه داشته و خاطرات بصری ماندگاری برای مردم ساختهاند حالا اگر در صف این مدعیان آزادی بیان برای حمایت از اغتشاشات و از بین رفتن امنیت مردم قرار نگریند باید با توهین و تهدید کنار بیایند.
تلاش دشمن برای قرار دادن هنرمندان و فوتبالیستها در مقابل مردم و ایجاد فضای دو قطبی در میانشان برای دامن زدن به اختلافات موضوعی بود که رئیس جمهور نیز در گفتوگوی تلویزیونی اخیر خود با مردم ایران به آن اشاره کرد و گفت: دشمن میخواهد اقشار مختلف مردم را رو در روی هم قرار دهد، ترفند قدیمی دشمن این بوده که بخواهند یکی را تحریک کنند، هنرمند را در مقابل هنرمند قرار دهند، یک رسانه را در مقابل یک رسانه قرار دهند، یک فوتبالیست را در مقابل فوتبالیست قرار دهند، یک دانشجو را در مقابل یک طلبه قرار دهند، یک طلبه را در مقابل یک دانشجو قرار دهند.
صحنه آرایی رسانههای معاند و وابسته به استکبار جهانی برای عمل به ماموریت سازمانی خود یعنی ایجاد درگیری در میان مردم و از بین بردن اتحاد و انسجام ملی، پیاده سازی آن توسط زامبیهای مجازی با تمرکز بر ادبیاتی توهین آمیز و تهدید کننده فشار زیادی بر هنرمندان و فوتبالیستها برای قرارگیری در صف اغتشاشگران وارد کرده است. فضایی که قطعا به مرور و با نمایان شدن عدم همراهی مردم با جریان اغتشاش و خالی شدن خیابانها از اغتشاشگران، برای همراه کردن سلبریتیها با هشتگها و بیانههای مجازی خشنتر و بی رحمتر میشود.
انتهای پیام/