نقش دیپلماسی رسانهای در توانمند سازی دولتها
به گزارش گروه سیاسی ،بدون شک در عصر پیشرفت بی وقفه فناوری اطلاعات و ارتباطات که زندگی تمام مردم دنیا را تحت تاثیر شتاب و گستردگی خود قرارداده است، صدای قلب تپنده رسانههای مختلف به عنوان ابزاری بسیار مهم برای تعاملِ فارغ از زمان و مکان و همچنین تاثیر بر افکار عمومی، در لحظه لحظهی حیات انسانها جاری و ساری است. با توجه به موضوع فوق، دولتهای موفق و توانمند، دولتهایی هستند که در دیپلماسی و سیاست خارجی خود از این ویژگی رسانهها به نحوی مطلوب برای ارتقای منافع، ترویج هویت و برندسازی ملی استفاده کنند.
"بیولا و هلمز" در کتاب «دیپلماسی دیجیتال»، دیپلماسی را از قول "بول" به عنوان پرکاربردترین تعریف در میان اندیشمندان دیپلماتیک اینگونه تعریف میکنند که دیپلماسی، هدایت روابط میان دولتها و دیگر موجودیتهای سیاست جهانی توسط کارگزاران رسمی و از طریق ابزارهای مسالمت آمیز است. این دو محقق، به تعریف دیگری از دیپلماسی از نگاه "واتسون" اشاره دارند که دیپلماسی را روند مذاکره میان موجودیتهای سیاسی میداند به طوری که استقلال یکدیگر را به رسمیت میشناسند. هر دو تعریف یک ویژگی بنیادین دیپلماسی را در خود جای داده اند و آن رویکرد غیر خشونت آمیز برای وفق منافع دولتها است (۱).
دیپلماسی رسانهای با شروع سال ۲۰۰۰ میلادی، به عنوان یکی از بخشهای مهم فعالیتها و رویکردهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها آشکار شد تا قسمت ویژهای از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را در قالب اصلیترین ابزار تبلیغات سیاسی و عملیات روانی به نمایش بگذارد.
هم اینک فن آوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات، گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را به تحریریه خبرگزاری ها، روزنامه ها، شبکههای اینترنتی، تلویزیونها و رادیوهای جهانی کشانده است. این همان عاملی است که در عصر جامعه اطلاعاتی، فضای روابط متعامل دیپلماتها و رسانهها را الزامی ساخته است. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی بیش از پیش به میزان تاثیرگذاری تاکتیکهای خبری و رسانهای وابسته شده است. چنانکه هر قدر این تاکتیکها و پوشش خبری پر قدرتتر و تاثیر گذارتر طراحی و منتشر شوند، چرخهای سیاست خارجی روانتر میچرخد (۲).
به عبارتی، دیپلماسی رسانهای، در کنشهای متقابل بینالمللی، توانایی و قابلیت مساوی را به همه دولتها اعطا میکند. بسیاری از تصمیمگیران سیاست خارجی و طراحان فرآیندها و سناریوهای دیپلماتیک؛ به این دیپلماسی، به عنوان ابزاری برتر برای پیروزی بر قلبها و پوییدن راهی که دولتها برای دستیابی به اهداف خود بیشتر و بیشتر به آن وابسته میشوند، مینگرند. رسانههای جهانی همزمان با اعمال فشار بر مقامات رسمی و دیپلماتها، به آنها کمک میکنند تا به اهداف خود دست یابند. آنها به طور روزافزونی به منبعی پر سرعت برای انتقال پیامهای دیپلماتیک رهبران و دیپلماتها تبدیل میشوند. رسانهها به مراتب نقش ابزار تبلیغات سیاسی- دیپلماتیک دولتها را نیز بازی میکنند. آنها با دفاع از سیاست خارجی و با ارزشگذاری و ارزش سازی در گفتمانها و تصاویر رسانهای دیپلماتیک، نسبت به مشروعیت بخشی به سیاستهای حکومتی و رساندن پیامهای دست اندرکاران دیپلماسی کشورها به افکار نخبگان و عامه جهانیان، نقش انتقال دهنده توجیه گر را در عرصه سیاست خارجی ایفا مینمایند. رسانهها به ویژه نقش تعیین کنندهای در ایجاد «محیط تصمیمسازی سیاست خارجی» بازی میکنند (۳).
اکنون دیپلماسی رسانهای سنتی، مکمل نوپا و چابکی را در کنار خود دارد که دیپلماسی الکترونیکی یا سایبری نامیده میشود. به طوری که استفاده از رسانههای اجتماعی در جهت اهداف دیپلماتیک، ابزاری قدرتمند برای پیشبرد سیاست خارجی کشورها محسوب میشود. "بیولا و هلمز" این نوع دیپلماسی را، دیپلماسی دیجیتال و یا به عبارتی، نوعی استراتژی برای مدیریت تغییر از راه ابزارهای دیجیتال و همکاریهای مجازی میدانند.
دخالت رسانهها در روابط بین الملل، ماهیتی پیچیده در دیپلماسی است. رفتار رسانهها در عصر جدید تغییر کرده است؛ آنها میتوانند به عنوان یک بازیگر سیاسی مستقل و تاثیر گذار ظاهر شوند. از طرفی، از رسانهها به عنوان یک ابزار پیشرفته در دست مقامات و در قالب مدلهای دیپلماسی رسانهای استفاده میشود. امروزه استفاده از رسانهها برای توسعه ارتباطات، مذاکره و حل اختلافات، امری غیر قابل انکار است. درنتیجه حذف رسانه از دیپلماسی میتواند تاثیر بسیار منفی در مذاکرات رهبران سیاسی داشته باشد. استفاده از رسانههای جمعی توسط سیاست گذاران در موقعیتهای حساس برای ایجاد اعتماد و پیشبرد مذاکرات، عامل مهمی به منظور ارسال سیگنال و اعمال فشار بر بازیگران دولتی و غیر دولتی به حساب میآید (۴).
در دنیای سیاست امروز، نقش دیپلماتهای الکترونیکی و آنلاین، درتوانمندسازی دولتها غیر قابل انکار است. دیپلماتها باید بتوانند در کنار مذاکره و تعامل متواتر، از رسانههای دیجیتال در جهت اهداف سیاسی و ارتقای منافع ملی، بهره کافی ببرند.
دیپلماسی، دیگر پدیده اتاقهای دربسته نیست، بلکه پدیدهای آشکار است. پدیدهای رسانهای است که هرچه پویاتر باشد، سیاست خارجی را پویاتر خواهد ساخت و اینکه دیپلماسی در جهان امروز، بدون درک عمیق از نقش مهم وسایل مدرن ارتباطی ناممکن است. در دوره جدید نه تنها سیاست خارجی به عنوان یکی از بخشهای مهم در محتوای رسانهها خود را نشان داده است؛ بلکه فراتر از آن، روابطی تعاملی میان رسانهها و سیاست خارجی برقرار شده است. بدین معنی که دو نهاد رسانه و دستگاه سیاست خارجی، تأثیر و تأثرات متقابلی بر هم به جای میگذارند (۵).
درنتیجه، مبنای یک دیپلماسی رسانهای کارآمد، تبدیل منافع متعارض به منافع رقابت آمیز و تغییر منافع مزبور به منافع موازی و مشترک در بین بازیگران سیاسی است. این نوع دیپلماسی با الگوهای خاص خود و معیار قراردادن منافع ملی (دفاعی، اقتصادی و ایدئولوژیک) در سیاست خارجی، توانایی آن را دارد که ضمن کسب منابع قدرت و حمایت از وجهه ملی، دشمن را از سطح مخالف، به سطوح همکار و شریک تبدیل کند؛ که این موضوع نشان دهنده تاثیر دیپلماسی و رسانه به عنوان قدرت نرم موجودیتهای سیاسی، در توانمندسازی دولتها و نمایش اقتدار و اعتبار آنها است.
منابع:
1- بیولا، کورنلیو؛ هلمز، مارکوس.دیپلماسی دیجیتال: نظریه و عمل. ترجمه كاظمي مهرآبادي، رعنا. (1395). تهران: نشرکتاب پارسه
2- بزرگمهری، مجید؛ نعمتی، فاطمه. (1390). تاثیر دیپلماسی رسانه ای بر سیاست خارجی : تبیین راهکارها. فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، 7 (17)، صص 158-139
3- خرازی آذر، رها (1394). دیپلماسی رسانه ای؛ توان نوین استراتژیک کشورها. مطالعات رسانه ای، 10 (29)،صص 122- 113
4-
Lim, Young Joon.(2017).Conceptual Models Of Media Diplomacy For The Resolution Of International Communication Conflict. International Journal of Communication Research, Vol. 7, Issue 1, pp. 11-21
5- سلطانی فر، محمد؛ خانزاده، لیلا (1394). بررسی ضرورت بازتعریف منافع ملی در عصر دیپلماسی رسانه ای. فصلنامه علمی- ترویجی وسایل ارتباط جمعی/رسانه، 24 (2)، صص 44-25
سید عیسی عماد
دانشجوی دکتری تخصصی علوم ارتباطات