ایران بالای سر تنگه هرمز، شاهرگ حیاتی نفت جهان ایستاده است/تهران دارای شبکههای ارتباطی وسیعی است که میتواند آمریکا را درگیر جنگ نامتقارن کند
پایگاه آسیا تایمز در یادداشتی ضمن انتقاد از دیپلماسی توئیتری رئیس جمهور آمریکا که از آن با عنوان ترامپلوماسی یاد کرده، کاربرد آن را در مورد ایران مورد بررسی قرار داده است.
خبرگزاری میزان -
در این گزارش آمده است: دونالد ترامپ استفاده از توئیتر برای ارسال پیامهای خود به آمریکایی ها، جهان و سران دنیا را رویه خود قرار داده است. در روزهای گذشته ترامپ با دنبال کردن این روش رویه جدیدی ایجاد کرده است. به نظر میرسد این تاکتیک درباره کره شمالی کارا بود. ترامپ با مرد موشکی نامیدن رئیس کره شمالی وی را با "آتش خشم"خود تهدید کرد. بزرگترین تهدید وی زمانی توئیت شد که خطاب به کیم جونگ اون گفت: من دکمه هستهای بزرگتری از کیم در اختیار دارم که کار میکند.
در ادامه گزارش با اشاره به غیر متعارف بودن روش ترامپ در رسیدگی به مسئله کره شمالی، اطمینان از عدم وقوع آرماگدون هستهای در شبه جزیره کره را موفقیت بزرگی دانست. اخیرا ترامپ با تهدید توئیتری ایران تهاجم دیپلماتیک جدی را آغاز کرده است.
نویسنده در پاسخ به این سوال که آیا تاکتیک ارعاب ترامپ در مورد ایران برای رسیدن به موفقیتهای مشابه موضوع کره شمالی کمک خواهد کرد؟ میگوید، پاسخ به احتمال بسیار زیاد " نه " است.
یادداشت در توضیح پاسخ منفی کارآمد بودن تاکتیک ارعاب چنین توضیح میدهد:
- برخلاف کره شمالی، ایران دارای جمعیت و اقتصاد قابل توجهی است و از هر دو حیث در رتبه ۱۸ جهان قرار دارد. ایران از منابع طبیعی، انرژی و انسانی با کیفیت بالایی برخوردار است و مهمتر از همه بالای سر تنگه هرمز، شاهرگ حیاتی نفت جهان ایستاده است.
- ایران دارای متحدان منطقهای قدرتمندی نیز هست. روابط خوبی با روسیه، چین، پاکستان، ترکیه و هند دارد. همه این کشورها قدرتهای منطقهای هستند و تاثیر قابل توجهی بر مدیریت و تجارت جهانی دارند. همه این کشورها خواستار ایرانی قوی، با ثبات و موفق هستند.
با بیان مزیتهای ایران، نویسنده از دشواریهای پیش روی ترامپ میگوید که متحدان اروپایی ترامپ برخلاف دوره اوباما در کنار آمریکا نیستند. خروج یکجانبه او از برجام نیز سبب این دوری شده است. ضمن این که شرکتهای اروپایی در بخشهای انرژی و خصوصی ایران نیز سرمایه گذاری کردهاند.
ارتش نیز به زعم نویسنده از دیگر موانع موفقیت تاکتیک ارعاب ترامپ است. ایران برخلاف کره شمالی دارای ارتش حرفهای متمرکزی است. ارتش ایران تجارب حرفهای نیز دارد. جنگ ایران و عراق، تنشهای متعدد با آمریکا و عملیات ضد تروریسم سبب شدهاند نیروهای ایرانی تجارب فراوانی کسب کند.
به علاوه ایران بدون تردید دارای شبکههای ارتباطی وسیعی در منطقه است که میتواند از آن طریق آمریکا را درگیر جنگ نامتقارن کند. این امر میتواند حضور در منطقه را برای آمریکا بسیار دشوار کند.
عامل دیگر ناموفق بودن تاکتیک ابداعی توئیتری ترامپ از دیدگاه نویسنده که دو فاکتور اقتصادی و نظامی را توامان دارد، تنگه هرمز است. ایران در صورت بروز جنگ میتواند باعث اختلال در تولید و انتقال نفت به بازارهای جهانی شود. حتی اگر این اتفاق تنها چند هفته طول بکشد، تبعات فاجعه باری برای اقتصاد جهانی خواهد داشت. ترامپ قطعا این را نمیخواهد؛ چون خودش یک تاجر است.
نویسنده در ادامه از ترامپ میخواهد که اشتباه گذشته خود را تکرار نکند؛ چرا که در گذشته نیز سیاست چماق و هویج درباره ایران موثر نبوده است.
وی با ابراز امیدواری بر غلبه جهان بر این دوران بی ثباتی و عدم قطعیت از کنگره و اتاق فکرهای آمریکایی به ویژه اتاقهای فکر نظامی این کشور میخواهد ساختارمند و منطقی فکر کرده و درصدد دست یافتن به استراتژی مناسب و قابل قبول برای همه طرفها باشند.
به گزارش گروه بین الملل ، پایگاه آسیا تایمز در یادداشتی از دیپلماسی توئیتری ترامپ با عنوان "ترامپلوماسی" یاد کرده و کاربرد آن را در مورد ایران مورد بررسی قرار میدهد.
در این گزارش آمده است: دونالد ترامپ استفاده از توئیتر برای ارسال پیامهای خود به آمریکایی ها، جهان و سران دنیا را رویه خود قرار داده است. در روزهای گذشته ترامپ با دنبال کردن این روش رویه جدیدی ایجاد کرده است. به نظر میرسد این تاکتیک درباره کره شمالی کارا بود. ترامپ با مرد موشکی نامیدن رئیس کره شمالی وی را با "آتش خشم"خود تهدید کرد. بزرگترین تهدید وی زمانی توئیت شد که خطاب به کیم جونگ اون گفت: من دکمه هستهای بزرگتری از کیم در اختیار دارم که کار میکند.
در ادامه گزارش با اشاره به غیر متعارف بودن روش ترامپ در رسیدگی به مسئله کره شمالی، اطمینان از عدم وقوع آرماگدون هستهای در شبه جزیره کره را موفقیت بزرگی دانست. اخیرا ترامپ با تهدید توئیتری ایران تهاجم دیپلماتیک جدی را آغاز کرده است.
نویسنده در پاسخ به این سوال که آیا تاکتیک ارعاب ترامپ در مورد ایران برای رسیدن به موفقیتهای مشابه موضوع کره شمالی کمک خواهد کرد؟ میگوید، پاسخ به احتمال بسیار زیاد " نه " است.
یادداشت در توضیح پاسخ منفی کارآمد بودن تاکتیک ارعاب چنین توضیح میدهد:
- برخلاف کره شمالی، ایران دارای جمعیت و اقتصاد قابل توجهی است و از هر دو حیث در رتبه ۱۸ جهان قرار دارد. ایران از منابع طبیعی، انرژی و انسانی با کیفیت بالایی برخوردار است و مهمتر از همه بالای سر تنگه هرمز، شاهرگ حیاتی نفت جهان ایستاده است.
- ایران دارای متحدان منطقهای قدرتمندی نیز هست. روابط خوبی با روسیه، چین، پاکستان، ترکیه و هند دارد. همه این کشورها قدرتهای منطقهای هستند و تاثیر قابل توجهی بر مدیریت و تجارت جهانی دارند. همه این کشورها خواستار ایرانی قوی، با ثبات و موفق هستند.
با بیان مزیتهای ایران، نویسنده از دشواریهای پیش روی ترامپ میگوید که متحدان اروپایی ترامپ برخلاف دوره اوباما در کنار آمریکا نیستند. خروج یکجانبه او از برجام نیز سبب این دوری شده است. ضمن این که شرکتهای اروپایی در بخشهای انرژی و خصوصی ایران نیز سرمایه گذاری کردهاند.
ارتش نیز به زعم نویسنده از دیگر موانع موفقیت تاکتیک ارعاب ترامپ است. ایران برخلاف کره شمالی دارای ارتش حرفهای متمرکزی است. ارتش ایران تجارب حرفهای نیز دارد. جنگ ایران و عراق، تنشهای متعدد با آمریکا و عملیات ضد تروریسم سبب شدهاند نیروهای ایرانی تجارب فراوانی کسب کند.
به علاوه ایران بدون تردید دارای شبکههای ارتباطی وسیعی در منطقه است که میتواند از آن طریق آمریکا را درگیر جنگ نامتقارن کند. این امر میتواند حضور در منطقه را برای آمریکا بسیار دشوار کند.
عامل دیگر ناموفق بودن تاکتیک ابداعی توئیتری ترامپ از دیدگاه نویسنده که دو فاکتور اقتصادی و نظامی را توامان دارد، تنگه هرمز است. ایران در صورت بروز جنگ میتواند باعث اختلال در تولید و انتقال نفت به بازارهای جهانی شود. حتی اگر این اتفاق تنها چند هفته طول بکشد، تبعات فاجعه باری برای اقتصاد جهانی خواهد داشت. ترامپ قطعا این را نمیخواهد؛ چون خودش یک تاجر است.
نویسنده در ادامه از ترامپ میخواهد که اشتباه گذشته خود را تکرار نکند؛ چرا که در گذشته نیز سیاست چماق و هویج درباره ایران موثر نبوده است.
وی با ابراز امیدواری بر غلبه جهان بر این دوران بی ثباتی و عدم قطعیت از کنگره و اتاق فکرهای آمریکایی به ویژه اتاقهای فکر نظامی این کشور میخواهد ساختارمند و منطقی فکر کرده و درصدد دست یافتن به استراتژی مناسب و قابل قبول برای همه طرفها باشند.
در پایان یادداشت آمده است: جهان نیازمند صلح و هماهنگی است و جوامع تنها در محیط صلح آمیز موفق خواهند بود. ما در دهکده جهانی زندگی میکنیم و هیچ کشوری قادر نیست در انزوا زندگی کند و بدبختی هر نقطهای از جهان اثرات جهانی خواهد داشت. باید عاقلانه فکر و زندگی کنیم. من میترسم، چون هر برخوردی با ایران میتواند فاجعهای در منطقه به ویژه برای همسایگانش در پی داشته باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *