در تیررس مقاومت/ اعلام بد تصمیم خوب ارزی/ ایران و مدافعان حریم اروپا
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «در تیررس مقاومت» منتشر شده و در آن چنین آمده است: رژیم صهیونیستی از هر فرصتی در طول جنگ سوریه استفاده کرده بود تا با خیمهشببازی تروریستها در زمینه اجتماعی، سیاسی و نظامی تأثیراتی داشته باشد و هر زمان که اقدامات تجاوزگرانهاش مورد اعتراض سوریه قرار میگرفت، در پاسخ مدعی میشد که اسرائیل هر تصمیمی که امنیتش را تضمین کند، به اجرا خواهد گذاشت. این رویه ادامه داشت تا اینکه پاکسازی تروریستها که حلقه امنیتی تلآویو را تشکیل میدادند، سرعت گرفت و حالا نوبت اسرائیل بود که به بهانه اجرای معاهدات دوجانبه، از سیاستهای خباثتآمیز خود در سوریه کوتاه بیاید.
تحلیلگران صهیونیست به این نتیجه رسیدهاند که ارتش سوریه، از جهات مختلف تقویتشده و به شکلی هدفمند، قاطعانه و عاقلانه با کمترین هزینه و تلفات، در حال بازپسگیری مناطق اشغالی است. عاقلانه عمل میکند، چراکه نیروهای خود را در معرض هلاکت قرار نمیدهد، هر جا که گوشی برای شنیدن باشد، تروریستها را به ترک مناطق تحت تصرفشان توصیه کرده و آنها را راهی ادلب میکند؛ هرچند که اعلامشده مقصد بعدی ارتش، استان ادلب است. یک نمونه، مجالی است که دولت مشروع دمشق به «نیروهای سوریه دموکرات» داده است. بر اساس گزارشها، این نیروها آمادگی خود برای خروج از شهرها و شهرکهای تحت کنترل خود و تسلیم آنها به ارتش سوریه را به اطلاع مقامات این کشور رساندهاند. درنتیجه، صهیونیستها خوب فهمیدهاند که ارتش سوریه فقط از شیوه قلعوقمع دشمنانش استفاده نمیکند، بلکه روشی را برای تفهیم قدرتش به تروریستها بکار گرفته که بسیار مؤثر بوده است. بنابراین، التماس آنها برای عمل به ترتیبات سال ۱۹۷۴ به دلیل درک توازن قوا و شناخت قدرت رو به تزاید سوریه و جبهه مقاومت اتفاق افتاده است. ارزیابی جمیع جهات ذکرشده، از این واقعیت پرده برمیدارد که جبهه مقاومت از لایههای بیرونی توطئههای خطرناک منطقهای با موفقیت عبور کرده و با ورود به لایههای درونی و آسیبپذیر پیادهنظام زرسالاران بینالمللی، شیشه عمر آنها را در تیررس خود قرار داده است. تغییر تاکتیک عربستان و ایادیاش از فاز تهاجمی به لاک دفاعی، نشان از درستی این گزاره دارد و باید منتظر ماند و دید که ضربه قدرتمند مقاومت چه زمانی شکست محتوم ارتجاع را رقم خواهد زد.
از این گذشته خط پاسداری از مرکزیت اروپا در سیاست خارجی ایران عمدا از توجه ایرانیان به این نکات تجربه و تصریح شده پرهیز میدهد که همین حالا اروپا در حال دشمنی با ایران است و خط آمریکا در مورد ایران، ویرانی ایران و انتقام از ایستادگی آن در مقابل مطامع غرب است.این خط عمدا خود را به تغافل زده و مخاطب خو د. را نیز به تغافل وامیدارد که اساسا کوتاه آمدن در برابر آمریکا و اروپا به هیچ وجه سبب جلب اعتماد آنان و کاستن از دیوار بیاعتمادی آنان به ایران نمیشود. آنچه اروپا از ایران میخواهد حتی از میان برداشتن جمهوری اسلامی نیست بلکه از میان رفتن هر سطحی از قدرت در ایران است که ولو بصورت بالقوه برای آینده قدرت غرب خطرآفرین باشد. در سال ۲۰۰۹ در کتابی که توسط یک موسسه مطالعات راهبردی آمریکا، تحت عنوان سیاست خارجی آمریکا در چشمانداز منتشر گردید که به قلم دیوید سیلوان و استیفن مجسکی نوشته شده و از سوی مقامات رسمی آمریکا مورد تحسین قرار گرفت و مطالعه آن توصیه و به یک کتاب پرفروش در آمریکا و کانادا تبدیل شد، بنیانهای سیاست در آمریکا (و بالتبع در انگلیس، فرانسه و آلمان) اینگونه توضیح داده شده بود: «هیچ صلح کاملی- با دولت معارض با خود- نمیتوانیم داشته باشیم حتی اگر آن دولت نه تنها سیاست خارجی خود را بلکه حتی همه ترتیبات قدرت داخلی خود را تغییر داده باشد.»
حتی در حوزه اقتصادی نیز ایالات متحده قائل به بازی «برد- برد» در برابر ایران نبوده، نیست و نخواهد بود! در دوران پسابرجام، واشنگتن سعی کرد از توافق هستهای به عنوان یک «نقطه ثقل اقتصادی» در ایران استفاده کند که متاسفانه نوع نگاه حاکم بر تیم اقتصادی دولت نیز این روند را تقویت کرد. واشنگتن کاملا آگاه است تکیه بر اقتصاد مقاومتی و درونزا در داخل کشورمان، منتج به تحقق ظرفیتهای بالقوه اقتصادی و هدایت هدفمند تواناییها و امکانات بالفعل اقتصادی به سود ملت ایران خواهد شد. از این رو کاخ سفید در صدد تقویت «نگاه به خارج» در حوزه اقتصادی کشورمان است.بدیهی است راهکار دولت دوازدهم در مواجهه با چنین بازی پیچیدهای، اصلاح بسیاری از باورهای نادرست در حوزه اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی است. سخنان آقای روحانی در تقابل با دونالد ترامپ، گامی لازم، اما ناکافی در این باره محسوب میشود. هنوز اقدامات عملی و علنی زیادی در راستای بیاثر کردن نقشههای ایالات متحده آمریکا در قبال نظام و ملت ایران باید انجام شود؛ گامهایی که افکار عمومی بیصبرانه در انتظار برداشته شدن آنهاست.
اما متاسفانه این خبر هم به لطف رانت خبری برخی رسانهها پیش از موعد رسانهای شد و مسئولان بانک مرکزی و دولت هم هیچ واکنشی به آن نشان ندادند. البته رسانه مذکور، احتمالا، تصور کرده است که با به کاربردن تیتر پمپاژ ارز به بازار ثانویه باعث موج نزولی قیمتها در بازار خواهد شد، اما روی دیگر سکه، یعنی ارسال سیگنال عقبگرد دولت موثرتر افتاد.در هر حال، آن چه تصمیم گرفته شده، اقدامی مثبت است و در میان مدت نرخها در بازار ثانویه را تعدیل خواهد کرد. برای تسریع و افزایش اثر آن، لازم است دولت سریعتر تصمیم خود را بگیرد. طبق برخی شنیده ها، بانک مرکزی تصمیم خود را گرفته و منتظر اعلام نظر دولت است. امید هست که دولت تاخیر نکند و هرچه زودتر بسته سیاستی را شفاف و با اقتدار اعلام کند تا منافع آن حداکثر شود و بخش بزرگ تری از زیان تحمیل شده بر اقتصاد در ۴.۵ ماه گذشته را پوشش دهد.
مسألهای که امروز شورای شهر و شهرداری تهران به اتفاق بر آن تأکید دارند، بحث ضرورت تغییر پارادایم تأمین مالی پایتخت است. بیتردید بخش قابل توجهی از این امر، از طریق لایحه درآمدهای پایدار شهرداریها محقق خواهد شد که عملاً در ۳۰ سال اخیر، بلاتکلیف مانده است و بسیار ضروری است با همکاری و عزم دولت و مجلس، بحث درآمدهای پایدار شهرداریها، یک بار برای همیشه تعیین تکلیف شود تا از این رهگذر، بتوان به میزان قابل توجهی وابستگی درآمدهای شهرداری به عوارض ناشی از ساخت و ساز را کاهش داد؛ چرا که تحقق شهر زیست پذیر که شعار شهردار محترم پایتخت در زمان ارائه برنامه به شورا بوده است، صرفاً از طریق کاهش معنادار وابستگی به درآمدهای ناپایدار مقدور خواهد بود.