ملت شهیدپرور ایران وظیفه دارد منافقین را از صفحه روزگار براندازد
پیامم به دوستان، آشنایان و ملت شهید پرور ایران این است که پشتیبان ولایت فقیه و امام باشید و سخنان امام را بر قلبهایتان جاری سازید و با جان و دل پیرو امام باشید و مواظب باشید که این منافقین مبادا به اسلام ضربه بزنند و بر عهده شماست که آنان را از صفحه روزگار براندازید.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، شهید مرتضی بابائیان در سال ۱۳۴۴ و در ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ در ایستگاه حسینیه خرمشهر به شهادت رسید.
بسم الله الرحمن الرحیم
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی ومن عرفنی احبنی ومن احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته ومن علی دیته فانا دیته
هر کس که مرا طلب کند خواهد یافت و هر کس که مرا بیابد مرا خواهد شناخت و هر کس مرا بشناسد مرا دوست دارد وهر کس مرا دوست دارد عاشقم خواهد شد و هر کس که عاشقم شود عاشقش خواهم شد و هر کس که عاشقش گردم او را خواهم کشت و هر کس را که بکشم دیه او را بر گردن خواهم گرفت و هر کس که دیهاش بر گردن من باشد دیهاش را خواهم پرداخت.
حدیث قدسی
به نام الله حافظ حرمت خون شهیدان که سرنوشت انسان به دست اوست. اوست که میمیراند و زنده میکند.
با درود فراوان بر خاتم انبیاء و اهل بیتش و با سلام بر مهدی (عج) موعود منجی انسانها و نائب بر حقش رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و تمامی شهدا و خانواده آنانکه فرزندان خود را در راه بدست آوردن آرمانهای اصیل اسلامی از دست دادهاند و با سلام بر ملت قهرمان ایران و با سلام بر مادر، برادر و خواهر عزیز خود و دوستان و آشنایان
فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لا کفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثواباً من عندالله... «آل عمران آیه ۱۹۵»
آنانکه از وطن هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده، در راه خدا رنج کشیده و جهاد کرده و کشته شدند، همانا گناهان ایشان را (در پرده لطف خود) بپوشانیم و آنها را به بهشتهایی در آوریم که زیر درختانش نهرها جاری است، این پاداشی است از جانب خدا...
ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد. امام خمینی
انسان بنا بر مسئولیتی که بر دوش او گذاشته شده است، باید این مسئولیت را که پاسداری از خون هزاران شهید و مجروح و معلول است به انجام رساند و من نیز بنابر مسئولیتی که حس نمودم برای الله و برای پاسخ دادن به ندای «هل من ناصرینصرنی» حسین (ع) به جبهههای جنگ که به قول اماممان انسان را به یاد صدر اسلام میاندازد آمدم تا با کفار به جهاد بپردازم و اگر در این راه کشته شدم که چه سعادتی از این بالاتر که در راه خدا و برای خدا کشته شدهام و به جایی میروم که آنجا را بهشت نامند و اگر قرار باشد که روزی من بمیرم هرگز نمیخواهم که در بستر مرگ بمیرم بلکه مرگ سرخ و شهادت در راه خدا را ترجیح میدهم، اما افسوس که سالها از عمرم گذشت، ولی هنوز مانند آب راکدی هستم. زیرا تا به حال از این همه نعمتی که خداوند به ما داده سپاسگذاری نکردهام و شرمندهام از اینکه به سخنان امام خود توجه درستی نکردهام و کلیه فرامینی را که بر یک مسلمان واجب است انجام ندادهام
و، اما درود بر توای مادرم که با امضا کردن رضایتنامه در حقیقت شهادتنامه من را امضا نمودی و مبادا ناراحت باشی، همیشه در یاد خدا باش، زیرا یاد خدا قلبها را آرامش میبخشد و چون کوه استوار و سر افراز باشی و هر گاه که خواستی برای من گریه کنی دلت را به کربلا ببر و بیاد حسین (ع) و اهلبیت او گریه کن و همیشه فریاد لاالهالاالله و اللهاکبر خمینی رهبر را بلند کن که پیام شهیدان را به مردم رساندهای
و، اما توای خواهرم؛ مانند زینب (س) باش و مانند زینب (س) زندگی کن و مسئولیت خویش را در قبال این انقلاب و امام به انجام رسان و همیشه حجابت را سنگر خود قرار ده، زیرا خواهرم حجاب تو برندهتر از خون من است
و شماای برادران عزیزم محمد، اصغر و حسن؛ شما ادامه دهنده راه شهدا باشید و راه مرا ادامه دهید و همیشه در پی تهذیب نفس خود باشید که باعث خواهد شد به خدا نزدیک شوید و در پی این باشید که اسلام را احیا کنید
و پیامم به دوستان، آشنایان و ملت شهید پرور ایران این است که پشتیبان ولایت فقیه و امام باشید و سخنان امام را بر قلبهایتان جاری سازید و با جان و دل پیرو امام باشید و مواظب باشید که این منافقین مبادا به اسلام ضربه بزنند و بر عهده شماست که آنان را از صفحه روزگار براندازید. ادامه دهنده راه شهدا باشید. در این صورت است که خدا و رسول او و شهیدان از شما راضی خواهند بود. در غیر این صورت مدیون خون شهدا هستید؛ و توای خواهر و برادر محصلم تو در سنگر مدرسه و من در سنگر جبهه و قلم سلاح تو و اسلحه سلاح من است و هر دوی ما در پی یک هدفیم و آن هم اسلام و خداست. پس بیدار باش و قلمت و کتابت را محکم در دستانت بفشار و در مقابل هر گونه انحرافی بایست و سعی کن همیشه کار را برای خدا انجام دهی.
چند تذکر که در پایان دارم:
۱- ۱۰۰ تومان پولی را که در دفترچه ام دارم، به حساب دولت بریزید.
۲- حتی الامکان از گذاشتن حجله خودداری کنید.
۳- در شهادتمای مادر وای خواهر وای برادرم و دوستان و آشنایانم به هیچ وجه پیراهن سیاه نپوشید، زیرا مرگم آگاهانه بوده.
۴- مجلس ختم مرا در مسجد امام جعفر صادق (ع) برگزار کنید و از حجه الاسلام قاضوی نیز برای سخنرانی دعوت کنید.
در پایان از کلیه دوستان و آشنایانی که موفق به دیدار آنها نشده ام حلالیت میطلبم.
والسلام
امام را دعا کنید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
مرتضی بابائیان
دوم فروردین ۱۳۶۱
بسم الله الرحمن الرحیم
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی ومن عرفنی احبنی ومن احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته ومن علی دیته فانا دیته
هر کس که مرا طلب کند خواهد یافت و هر کس که مرا بیابد مرا خواهد شناخت و هر کس مرا بشناسد مرا دوست دارد وهر کس مرا دوست دارد عاشقم خواهد شد و هر کس که عاشقم شود عاشقش خواهم شد و هر کس که عاشقش گردم او را خواهم کشت و هر کس را که بکشم دیه او را بر گردن خواهم گرفت و هر کس که دیهاش بر گردن من باشد دیهاش را خواهم پرداخت.
حدیث قدسی
به نام الله حافظ حرمت خون شهیدان که سرنوشت انسان به دست اوست. اوست که میمیراند و زنده میکند.
با درود فراوان بر خاتم انبیاء و اهل بیتش و با سلام بر مهدی (عج) موعود منجی انسانها و نائب بر حقش رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و تمامی شهدا و خانواده آنانکه فرزندان خود را در راه بدست آوردن آرمانهای اصیل اسلامی از دست دادهاند و با سلام بر ملت قهرمان ایران و با سلام بر مادر، برادر و خواهر عزیز خود و دوستان و آشنایان
فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لا کفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثواباً من عندالله... «آل عمران آیه ۱۹۵»
آنانکه از وطن هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده، در راه خدا رنج کشیده و جهاد کرده و کشته شدند، همانا گناهان ایشان را (در پرده لطف خود) بپوشانیم و آنها را به بهشتهایی در آوریم که زیر درختانش نهرها جاری است، این پاداشی است از جانب خدا...
ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد. امام خمینی
انسان بنا بر مسئولیتی که بر دوش او گذاشته شده است، باید این مسئولیت را که پاسداری از خون هزاران شهید و مجروح و معلول است به انجام رساند و من نیز بنابر مسئولیتی که حس نمودم برای الله و برای پاسخ دادن به ندای «هل من ناصرینصرنی» حسین (ع) به جبهههای جنگ که به قول اماممان انسان را به یاد صدر اسلام میاندازد آمدم تا با کفار به جهاد بپردازم و اگر در این راه کشته شدم که چه سعادتی از این بالاتر که در راه خدا و برای خدا کشته شدهام و به جایی میروم که آنجا را بهشت نامند و اگر قرار باشد که روزی من بمیرم هرگز نمیخواهم که در بستر مرگ بمیرم بلکه مرگ سرخ و شهادت در راه خدا را ترجیح میدهم، اما افسوس که سالها از عمرم گذشت، ولی هنوز مانند آب راکدی هستم. زیرا تا به حال از این همه نعمتی که خداوند به ما داده سپاسگذاری نکردهام و شرمندهام از اینکه به سخنان امام خود توجه درستی نکردهام و کلیه فرامینی را که بر یک مسلمان واجب است انجام ندادهام
و، اما درود بر توای مادرم که با امضا کردن رضایتنامه در حقیقت شهادتنامه من را امضا نمودی و مبادا ناراحت باشی، همیشه در یاد خدا باش، زیرا یاد خدا قلبها را آرامش میبخشد و چون کوه استوار و سر افراز باشی و هر گاه که خواستی برای من گریه کنی دلت را به کربلا ببر و بیاد حسین (ع) و اهلبیت او گریه کن و همیشه فریاد لاالهالاالله و اللهاکبر خمینی رهبر را بلند کن که پیام شهیدان را به مردم رساندهای
و، اما توای خواهرم؛ مانند زینب (س) باش و مانند زینب (س) زندگی کن و مسئولیت خویش را در قبال این انقلاب و امام به انجام رسان و همیشه حجابت را سنگر خود قرار ده، زیرا خواهرم حجاب تو برندهتر از خون من است
و شماای برادران عزیزم محمد، اصغر و حسن؛ شما ادامه دهنده راه شهدا باشید و راه مرا ادامه دهید و همیشه در پی تهذیب نفس خود باشید که باعث خواهد شد به خدا نزدیک شوید و در پی این باشید که اسلام را احیا کنید
و پیامم به دوستان، آشنایان و ملت شهید پرور ایران این است که پشتیبان ولایت فقیه و امام باشید و سخنان امام را بر قلبهایتان جاری سازید و با جان و دل پیرو امام باشید و مواظب باشید که این منافقین مبادا به اسلام ضربه بزنند و بر عهده شماست که آنان را از صفحه روزگار براندازید. ادامه دهنده راه شهدا باشید. در این صورت است که خدا و رسول او و شهیدان از شما راضی خواهند بود. در غیر این صورت مدیون خون شهدا هستید؛ و توای خواهر و برادر محصلم تو در سنگر مدرسه و من در سنگر جبهه و قلم سلاح تو و اسلحه سلاح من است و هر دوی ما در پی یک هدفیم و آن هم اسلام و خداست. پس بیدار باش و قلمت و کتابت را محکم در دستانت بفشار و در مقابل هر گونه انحرافی بایست و سعی کن همیشه کار را برای خدا انجام دهی.
چند تذکر که در پایان دارم:
۱- ۱۰۰ تومان پولی را که در دفترچه ام دارم، به حساب دولت بریزید.
۲- حتی الامکان از گذاشتن حجله خودداری کنید.
۳- در شهادتمای مادر وای خواهر وای برادرم و دوستان و آشنایانم به هیچ وجه پیراهن سیاه نپوشید، زیرا مرگم آگاهانه بوده.
۴- مجلس ختم مرا در مسجد امام جعفر صادق (ع) برگزار کنید و از حجه الاسلام قاضوی نیز برای سخنرانی دعوت کنید.
در پایان از کلیه دوستان و آشنایانی که موفق به دیدار آنها نشده ام حلالیت میطلبم.
والسلام
امام را دعا کنید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
مرتضی بابائیان
دوم فروردین ۱۳۶۱
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *