شکست معامله قرن/ هفتمین بازنده خود را گرم میکند!/ دو پیام مهم ایران به اروپا
مهمترین اثر راهپیمایی روز گذشته و حوادث اخیر در فلسطین اشغالی را میتوان در آشکار شدن کاهش چشمگیر توان آمریکا در حمایت از سیاستهای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی در مجامعی همچون سازمان ملل جستجو کرد.
خبرگزاری میزان -
جلوی برخوردهای خشن و ضد انسانی صهیونیستها باید گرفته شود تا امنیت و آرامش به کشورها بازگردد. بحثهای حقوقی در این زمینه لازم است. کشورهای مختلف جهان مذاکراتی برای حل مساله فلسطین باید آغاز کنند. اگر کشوری کوتاهی کند باید مردمشان به آنها فشار بیاورند. این حرکت باید در شمایل جدید آغاز شود. آن هم در شرایطی که امریکا با انتقال سفارتخانهاش به قدس تفاهم گذشته را مخدوش کرده است. نه تنها جهان اسلام بلکه کشورهای غیرعربی هم باید به این حرکت بپیوندند. یک حرکت فرهنگی سیاسی لازم است تا هر چه سریعتر جلوی این قتل عامها گرفته شود و مردم فلسطین بعد از ۷۰ سال به حق و حقوق خود برسند.
روزنامه خراسان همچنین در یادداشت امروز خود نوشت:کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» تألیفی از بیانات و تقریرات رهبر معظم انقلاب در تحلیل کلی زندگی و خط مبارزاتی ائمه معصومین (ع) از ابتدا تا آغاز دوران غیبت صغراست که در آن مصداقی از «نور واحد» بودن اهلبیت عصمت و طهارت ترسیم شده است. برجستهسازی و زمینهسازی برای تشکیل حکومت اسلامی بهعنوان نقطه محوری این کتاب، مهمترین هدف مشترکی است که امامان معصوم ما (علیهمالسلام) - باوجود تفاوتهایی که در شرایط محیطی و سیاسی حضور آنان وجود داشته - به روشهای متناسب با شرایط موجود دنبال کردهاند؛ طوری که گویا یک انسان با طول عمر ۲۵۰ ساله چنین مسیری را طی کرده است.
مفهوم کلی که از کتاب انسان ۲۵۰ ساله منتقل میَشود، آن است که وقتی هدفی والا و مقدس، چون تشکیل حکومت الهی در میان باشد و پیگیرندگان آن هدف نیز انگیزهای الهی و بهدوراز منفعتطلبیهای شخصی داشته باشند، اختلافی حتی در شیوه مدیریت و مبارزه هم پدید نمیآید. برای همین است که هر امام معصوم، کار را درست از همانجایی پی گرفتهاند که از امام پیشین بهجای مانده، طوری که گویا اگر جای این انسانهای شریف هم در مقاطع تاریخی عوض میشد، بازهم سیر اتفاقات همانی میشد که صورت گرفته است.
نکته دومی که منتقدان و تحلیلگران اروپایی در آن مقطع به آن اشاره داشتند این بود که دولتهای اروپایی تصور میکردند میتوانند روی شکاف داخلی در ایران برای بحث هستهای سرمایهگذاری کرده و از آن به نفع خودشان استفاده کنند. اما بعدها معلوم شد که آنها در این موضوع هم واقعبینانه نگاه نمیکردند و رفتار تقریباً منسجم مسئولان ایرانی باعث شد تا اروپاییها متوجه خطای راهبردی خودشان بشوند. در شرایط فعلی از این منظر کشورمان با اقدامات خودش دو پیام مهم را برای اروپا میفرستد؛ اول اینکه آیا اروپا در انجام توافق با ایران جدی هست و اگر جدی باشد آیا سریعتر و در کوتاهترین زمان ممکن میتواند به یک توافق مورد قبول برای طرفین برسد؟ دوم اروپاییها روی اختلاف نظر و تفاوت دیدگاهها در داخل ایران حساب باز نکنند، چرا که در موضوع هستهای سیاستی منسجم در پیش است.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان "شکست معامله قرن " منتشر شده، و در آن چنین آمده است: رویکرد تغییرناپذیر انقلاب اسلامی در حمایت دائمی از آرمان قدس شریف که بخشی از حرکت «عدالتخواهانه بینالمللی» ایران به شمار میآید، یکی از نقاط برجسته و مایه اعتبار و وجاهت کشورمان است، بهگونهای که آزادی فلسطین، بهعنوان قله آرمانهای نظام شناختهشده و به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، «اینکه جمهوری اسلامی طرفدار ملت فلسطین باشد، یک آبرو است.» به همین دلیل، مادامیکه سیاست صهیونیسمستیزی و جانبداری از گروههای مقاومت – چه از جانب ایران و چه از سوی کشورهای اسلامی- ادامه دارد، مخالفتها و هجمهها نظام سلطه نیز ادامه خواهد داشت. نکته اینجاست که این خصومت، به سنگ محکی برای راستی آزمایی و تطابق کشورها با مسئله اول جهان اسلام تبدیلشده است، چراکه مسلمانان، دشمنی خطرناکتر از صهیونیسم ندارند و توطئهای پیچیدهتر از گسترش این غده سرطانی بر سرزمینهای اشغالی رقم نخورده است. ازاینرو، معمار کبیر انقلاب (ره)، روز جهانی قدس را برای زنده نگهداشتن مسئله فلسطین به یادگار گذاشت و آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به کابوس هولناک ابدی اشغالگران مسجدالاقصی تبدیل کرد.
مهمترین اثر راهپیمایی روز گذشته و حوادث اخیر در فلسطین اشغالی را میتوان در آشکار شدن کاهش چشمگیر توان آمریکا در حمایت از سیاستهای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی در مجامعی همچون سازمان ملل جستجو کرد. همچنین این واقعیت بیشازپیش روشن شد که استراتژی آمریکا در وادار کردن کشورها به تبعیت از سیاستهای جانبدارانه از صهیونیسم با بکارگیری اهرم فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی رو به افول است و باید گفت که نوعی موازنه قدرت در عرصه روابط بینالملل به نفع جبهه مقاومت در حال شکلگیری است، چراکه رژیم صهیونیستی برای اولین بار از سال 1948، بسته شدن چتر حمایتی و کمرنگ شدن پوشش بین اللملی آمریکا را بهخوبی احساس میکند. 4. افزون بر این، شعارهای ضد صهیونیستی به مناسبت روز قدس و مناسبتهای دیگر، با طنین بیشتری نسبت به گذشته در قلب پایتختهای اروپایی شنیده میشود و سیاستمداران این قاره، چارهای جز همراهی با عموم معترضین – هرچند در ظاهر - در تقابل با سبعیت رژیم صهیونیستی ندارند. از باب مثال، آش فلسطین کشی صهیونیستها آنچنان شور شده که «امانوئل ماکرون»، متحد نزدیک فرانسوی آنها در دیدار اخیرش با «بنیامین نتانیاهو»، خوشحالی آمیخته به خون تلآویو از انتقال سفارت آمریکا به قدس را مردود شمرده و تصریح کرد: «انتقال سفارتخانهای که باعث کشتار مردم شود، جشن گرفتن ندارد»! بنابراین، استراتژی مثلث شوم عبری، عربی، غربی در توطئهچینی ازجمله در طراحی معامله قرن، حقانیت ابتکار عمل ایران اسلامی در خصوص مسئله فلسطین را بار دیگر ثابت کرد، زیرا اقدامات آمریکا به رهبری ترامپ علیه قدس اشغالی ثمری جز تقویت انتفاضه و مقاومت نداشت و علاوه بر شعلهور کردن آتش انتفاضه مردمی، موجب شد تا جهانیان در حمایت از این شهر مقدس صفوف واحدی تشکیل دهند. همه این موارد و حقایقی بسیاری که از حوصله این نوشته خارج است، ثابت میکنند که اوضاع منطقه علیه اسرائیل با شیب و شتاب زیادی در حال حرکت است و دست برتر جمهوری اسلامی در جنگ نرم عدالتخواهانه برای در صدر نگهداشتن اولویت نخست جهان اسلام، نوید نابودی اسرائیل و آزادی قدس شریف در آیندهای نزدیک را میدهد.
یادداشت امروز روزنامه کیهان هم با عنوان «هفتمین بازنده خود را گرم میکند!» منتشر شده و در آن آمده است:رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از سخنرانی روز ۱۴ خرداد در حرم مطهر امام خمینی (ره) به راهبرد سه وجهی دشمن در مقطع فعلی پرداخته و «فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی» را محورهای این راهبرد معرفی کردند. شناخت مختصات هر کدام از این محورها، چگونگی پیوند و اثر تشدید کنندگی آنها بر یکدیگر برای شناخت نقشه راه دشمن و خنثیسازی آن ضروری است. درباره طرح دشمن برخی نکات قابل تامل و مهم است.
اول آنکه نباید مقهور قابلیتهای تکنیکی و سختافزاری، فعالیت گسترده و پر سر و صدای دشمن در این حوزه شد. هیچ آفتی بالاتر از مرعوب شدن در جبهه نبرد نیست. آنکه مرعوب میشود، با دست خود، خود را نابود میکند. اگر قرار به محاسبات تحمیلی دشمن باشد، ایران باید همان سال ۱۳۵۹ و در پی هجوم ارتش بعث با پشتیبانی بلوک شرق و غرب، دستها را بالا برده و تسلیم میشد. نکته دوم آنکه در جنگ روانی طرفی برنده است که در حالت آفند قرار دارد. نقل قولی انگلیسی میگوید؛ تا حقیقت شلوار خود را بالا بکشد، دروغ نصف دنیا را طی کرده است! نمیشود و نباید همیشه در موضع واکنش و انفعال بود. فضای مجازی و جهان شبکهای همانقدر که برای دشمن فرصت است برای ما نیز میتواند فرصتساز باشد. همت و خلاقیت لازم دارد و البته کار گروهی و همافزایی. نکته سوم آنکه عملیات روانی دشمن که زمانی رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان تهاجم و شبیخون فرهنگی نیز یاد کردند، نسبتی فوقالعاده ظریف و البته حساس و موثر در زمینه فشار اقتصادی دشمن دارد. نفیو در کتاب خود به ظرایف این موضوع به خوبی میپردازد. بطور خلاصه در این زمینه میتوان گفت؛ استحاله فرهنگی جامعه، پیشزمینه و جاده صافکن فشار اقتصادی دشمن است و آنان که به ایمان، فرهنگ و باورهای عمیق جامعه میتازند، پیشقراولان چریکهای اتاق جنگ آمریکا یعنی وزارت خزانهداری این کشورند.
فشار اقتصادی دشمن مشکل و مانع ایجاد میکند و عملیات روانی آن، مشکلات را صدچندان و البته لاینحل نشان میدهد. ترکیب این دو محور شوم، زمینه را برای فشار عملی فراهم میسازد که عبارت از ایجاد ناآرامی و آشوب در کشور با سوءاستفاده از مطالبات طبیعی و برحق مردم است. رسیدگی به موقع و صادقانه مطالبات بحق مردم از سوی مسئولان و پرچمداری رسانههای خودی در طرح و پیگیری این مطالبات، از جمله سرفصلهایی هستند که فشار عملی دشمن را خنثی میکند. ترامپ برخورد با ایران را با معاملات تجاری اشتباه گرفته است. شش رئیسجمهور پیش از او نیز روی شکست جمهوری اسلامی شرطبندی کرده بودند و باختند. سیاست او نیز تا کنون تنها یک نتیجه بیشتر نداشته است؛ افزایش انسجام و اتحاد ملت ایران.
فشار اقتصادی دشمن مشکل و مانع ایجاد میکند و عملیات روانی آن، مشکلات را صدچندان و البته لاینحل نشان میدهد. ترکیب این دو محور شوم، زمینه را برای فشار عملی فراهم میسازد که عبارت از ایجاد ناآرامی و آشوب در کشور با سوءاستفاده از مطالبات طبیعی و برحق مردم است. رسیدگی به موقع و صادقانه مطالبات بحق مردم از سوی مسئولان و پرچمداری رسانههای خودی در طرح و پیگیری این مطالبات، از جمله سرفصلهایی هستند که فشار عملی دشمن را خنثی میکند. ترامپ برخورد با ایران را با معاملات تجاری اشتباه گرفته است. شش رئیسجمهور پیش از او نیز روی شکست جمهوری اسلامی شرطبندی کرده بودند و باختند. سیاست او نیز تا کنون تنها یک نتیجه بیشتر نداشته است؛ افزایش انسجام و اتحاد ملت ایران.
روزنامه وطن امروز هم در یادداشت امروز خود به آینده برجام پرداخته و نوشته:برخلاف تصویری که عموما در رسانهها ارائه میشود، مذاکرات برای حفظ برجام با اروپا خوب پیش نمیرود. دولتهای اروپایی فقط به حرف بسنده کردهاند و در عمل شرکتهای اروپایی در حال ترک ایران هستند، اگرچه زمانی هم که در ایران بودند کار خاصی جز تبدیل ایران به بازار صادرات نامطمئن کالاهای خود نمیکردند. اروپا تقریبا هیچ گام عملی درخوری برای تحمیل هزینه خروج از برجام به آمریکا برنداشته و تضمینی حتی نصفه و نیمه به ایران ارائه نکرده که ثابت کند پروژه حفظ برجام با اروپا چشمانداز روشنی دارد. آنچه محتملتر است این است که اروپاییها نابودی برجام را پذیرفتهاند و هدف آنها نه حفظ توافق، بلکه حفظ محدودیتهای هستهای ایران به اضافه استفاده از این برگ در منازعات بزرگتری است که با آمریکا دارند بویژه مسأله تعرفههای تجاری که میتواند آینده بازرگانی خارجی اروپا را دگرگون کند.
راهبرد جدید، توهم بیگزینه بودن یا ضعیف بودن ایران و همچنین توهم محافظهکار شدن ایران بر اثر مشکلات یا اختلافنظرهای داخلی را از میان خواهد برد. یکی از پیشفرضهای غرب در دوران جدید فشار این است که توان یا اراده ایران برای مقاومت تضعیف شده است. مسؤول این سوءمحاسبه هم کسانی در ایران هستند که در مقام شبکه همکار غرب منظما و به طور سیستماتیک اراده و اتحاد ملی را در مقابله با آمریکا تضعیف و تخریب میکنند. راهبرد جدید مشخصا این اشتباه محاسباتی را هدف گرفته و به آمریکا میگوید ایران نهتنها تصمیم گرفته بایستد، بلکه ابزارهای فراوانی هم برای ایستادگی دارد. در معادله راهبردی که میان ایران و آمریکا شکل گرفته، کاهش «احتمال اثرگذاری فشار» اگر به دقت انجام شود، مستقیما به بیمعنا شدن فشار خواهد انجامید.
ایران در حال صادر کردن این پیام است که حتی دولت آقای روحانی هم ممکن است استراتژی حفظ برجام به هر قیمت را کنار گذاشته باشد. از این پس این اروپاست که باید برای حفظ برجام بجنگد نه ایران و این کاملا وابسته به میزانی از جدیت است که دولت آقای روحانی در اجرای راهبرد جدید به خرج خواهد داد. استراتژی جدید به طور گام به گام برای عدم پایبندی آمریکا و اروپا به برجام هزینه تولید خواهد کرد و شدت این هزینه عدم پایبندی است که انهدام یا بقای برجام را تعیین تکلیف میکند.همه اینها به این معناست که نوعی حرکت ملی در ایران به سمت تکمیل تجربه برجام آغاز شده است. به شرط اینکه دولت آقای روحانی موقعیت بسیار حساسی را که در آن قرار دارد دریابد و شبکه همکار غرب در ایران کنترل شود، یک زیرساخت ملی جدید برای مهار فشارهای دشمن و تبدیل تهدیدها به فرصت شکل خواهد گرفت.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشت امروز خود نوشت: اهمیت روز قدس بر همگان روشن است. هر انسان آزادهای که خود را طرفدار حق و انسانیت میداند، نسبت به ۷۰ سال تعرض به حقوق اولیه مردم فلسطین نمیتواند بیتوجه باشد. بحث سرزمین از مهمترین مسائل بشری است. وقتی به تاریخ مردم فلسطین نگاه میکنیم و برخوردهای غیرانسانی با آنها را میبینیم، نمیتوانیم بیتفاوت بمانیم. همه نیکاندیشان و طرفداران حقوق بشر و مسائل انسانی نباید بگذارند بیش از این رژیم اسراییل کودککش که به فلسطینیان اندکی رحم نمیکند، به رفتارهای خود ادامه دهد. کشورهایی، چون امریکا و عربستان تمام این سالها مانع این بودند که مردم فلسطین به حقوق طبیعی خود برسند. کشورهای جهان نباید اجازه بدهند که کشتار و افزون طلبی و تضییع حقوق انسانی از سوی اسراییل بیش از این ادامه پیدا کند. نهایتا باید اقداماتی صورت بگیرد تا این معضل سرزمینی حل و فصل شود. سازمان ملل که داعیه این را دارد که از تعرض به ملتها جلوگیری میکند تاکنون به وظیفه خود عمل نکرده است. حال واجب است که همه کشورها برای رفع این معضل راهکاری پیدا کنند و جلوی خونریزیهای ۷۰ ساله را بگیرند. روز قدس تلنگری به همه آزادیخواهان است تا برای گرفتن حق مردم فلسطین تلاش کنند. روز قدس این حرکت را زنده نگه میدارد. البته فقط نباید به صرف برگزاری مراسم در روز قدس بسنده کرد. راهپیمایی به عنوان یادآوری معضل فلسطین در جای خود مثبت است، اما باید تمام علما، مراجع و صاحب نظران کشورهای مختلف در قالب سمینارها و جلسات این معضل را پیگیری کنند.
جلوی برخوردهای خشن و ضد انسانی صهیونیستها باید گرفته شود تا امنیت و آرامش به کشورها بازگردد. بحثهای حقوقی در این زمینه لازم است. کشورهای مختلف جهان مذاکراتی برای حل مساله فلسطین باید آغاز کنند. اگر کشوری کوتاهی کند باید مردمشان به آنها فشار بیاورند. این حرکت باید در شمایل جدید آغاز شود. آن هم در شرایطی که امریکا با انتقال سفارتخانهاش به قدس تفاهم گذشته را مخدوش کرده است. نه تنها جهان اسلام بلکه کشورهای غیرعربی هم باید به این حرکت بپیوندند. یک حرکت فرهنگی سیاسی لازم است تا هر چه سریعتر جلوی این قتل عامها گرفته شود و مردم فلسطین بعد از ۷۰ سال به حق و حقوق خود برسند.
روزنامه خراسان همچنین در یادداشت امروز خود نوشت:کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» تألیفی از بیانات و تقریرات رهبر معظم انقلاب در تحلیل کلی زندگی و خط مبارزاتی ائمه معصومین (ع) از ابتدا تا آغاز دوران غیبت صغراست که در آن مصداقی از «نور واحد» بودن اهلبیت عصمت و طهارت ترسیم شده است. برجستهسازی و زمینهسازی برای تشکیل حکومت اسلامی بهعنوان نقطه محوری این کتاب، مهمترین هدف مشترکی است که امامان معصوم ما (علیهمالسلام) - باوجود تفاوتهایی که در شرایط محیطی و سیاسی حضور آنان وجود داشته - به روشهای متناسب با شرایط موجود دنبال کردهاند؛ طوری که گویا یک انسان با طول عمر ۲۵۰ ساله چنین مسیری را طی کرده است.
مفهوم کلی که از کتاب انسان ۲۵۰ ساله منتقل میَشود، آن است که وقتی هدفی والا و مقدس، چون تشکیل حکومت الهی در میان باشد و پیگیرندگان آن هدف نیز انگیزهای الهی و بهدوراز منفعتطلبیهای شخصی داشته باشند، اختلافی حتی در شیوه مدیریت و مبارزه هم پدید نمیآید. برای همین است که هر امام معصوم، کار را درست از همانجایی پی گرفتهاند که از امام پیشین بهجای مانده، طوری که گویا اگر جای این انسانهای شریف هم در مقاطع تاریخی عوض میشد، بازهم سیر اتفاقات همانی میشد که صورت گرفته است.
اگر قرار باشد، الگویی نجاتبخش برای جامعه و برونرفت از مشکلات ریزودرشت آن وجود داشته باشد، باید آن الگو را در روش مدیریت اسلامی ائمه معصومین و استمرار آن در رهبری انقلاب اسلامی جست وجو کرد. روشی که همواره نگاه به آینده دارد، تا باقیماندن در گذشته. بیانات رهبر انقلاب درباره عملکرد دولتهای مختلف آشکارا از نارضایتیهای گاه شدید ایشان از بعضی عملکردها حکایت دارد، اما حمایت مستمر از مسئولان ردهبالا و راهبری امور با هدف اصلاح روشها و گاه حتی بهجان پذیرفتن تبعات منفی عملکرد مدیران، روشجاری مدیریت نظام اسلامی در دوران رهبری امامخمینی (ره) و حضرت آیت ا... خامنهای است، طوری که حتی بعضی احکام حکومتی که مغایر خواست مدیران دستگاههای عالی بوده نیز با روش و منشی پدرانه و دلسوزانه ابلاغ و اجرا شده و تا حد ممکن از انتقال فشارهای روانی به جامعه پرهیز شده است. باوجود تفاوتهایی که در روش مدیریت و راهبری کلان با مدیریت دستگاههای اجرایی وجود دارد، اما اگر بعضی اصول کلی مانند پایبندی به قانون و برنامههای بالادستی، اولویت منافع ملی، نیت الهی، پیروی از ولایت و سختکوشی و تلاش مجاهدانه و استفاده از همه ظرفیتهای انسانی کشور صرفنظر از تعلقات جناحی که میتوان آن را در «شایستهسالاری» خلاصه کرد، در منظومه فکری و مدیریتی کشور به رسمیت پذیرفته و نهادینه شود، چشمانداز روشنتری فراروی مُلک و ملت خواهد بود.
یادداشت امروز روزنامه ایران نیز به بازتاب دستور رهبر معظم انقلاب برای افزایش توان غنیسازی ایران اشاره کرده و نوشته:دستور رهبر معظم انقلاب برای افزایش توان غنیسازی ایران در شرایطی که کشورهای اروپایی در حال ارزیابی وضعیت اجرای برجام و تأمین منافع ایران در قالب این توافق هستند، بیش از آنکه اهمیت فنی داشته باشد، دارای اهمیت سیاسی است.
آنچه اهمیت دارد و میتوان آن را پیام سیاسی تحولات اخیر دانست، این است که این رویداد با توجه به تجربه مذاکرات ایران و اروپا در فاصله سالهای ۸۲ تا ۸۵ قابل فهم است. در سه سالی که ایران با اروپا مذاکراتی داشت، خود تحلیلگران و مفسران اروپایی بر چند نکته تأکید میکردند که اروپا در آن مذاکرات چند اشتباه راهبردی داشت؛ یکی از مهمترین این اشتباهات این بود که اروپا سرعت لازم را برای رسیدن به توافق با ایران نداشت و تعلل میکرد. در همان زمان در ایران، مقامات ما اعلام کردند که مخالف مذاکره برای مذاکره هستند؛ بنابراین اقدام اخیر ایران برای ایجاد آمادگی جهت تولید ۱۹۰ هزار سو انرژی هستهای میتواند در این راستا تلقی شود که اروپا نبایستی مثل گذشته رفتار کند و اگر ارادهای برای توافق با ایران دارد، باید سریعتر اراده خودش را عملی بکند.
نکته دومی که منتقدان و تحلیلگران اروپایی در آن مقطع به آن اشاره داشتند این بود که دولتهای اروپایی تصور میکردند میتوانند روی شکاف داخلی در ایران برای بحث هستهای سرمایهگذاری کرده و از آن به نفع خودشان استفاده کنند. اما بعدها معلوم شد که آنها در این موضوع هم واقعبینانه نگاه نمیکردند و رفتار تقریباً منسجم مسئولان ایرانی باعث شد تا اروپاییها متوجه خطای راهبردی خودشان بشوند. در شرایط فعلی از این منظر کشورمان با اقدامات خودش دو پیام مهم را برای اروپا میفرستد؛ اول اینکه آیا اروپا در انجام توافق با ایران جدی هست و اگر جدی باشد آیا سریعتر و در کوتاهترین زمان ممکن میتواند به یک توافق مورد قبول برای طرفین برسد؟ دوم اروپاییها روی اختلاف نظر و تفاوت دیدگاهها در داخل ایران حساب باز نکنند، چرا که در موضوع هستهای سیاستی منسجم در پیش است.
در واقع ایران این پیام را میدهد که اگر روند فعلی ادامه یابد و از برجام چیزی نماند، ایران هم اقدامات بیشتری را در پیش خواهد گرفت. نکته مهم این است که اقدامات ایران تا چه اندازه میتواند در روند چارهاندیشی اروپاییها برای حفظ برجام تأثیر داشته باشد. این مهم به عوامل تعیین کنندهای برمیگردد نظیر اینکه اروپاییها بر سر مسیر پیش رو بین خودشان تا چه اندازه دارای انسجام هستند و چقدر میتوانند در مورد برجام اختلافات خود را حل کنند؟ دوم این است که آیا اروپا بر خلاف روند قبلی میخواهد اشتباهات راهبردی خود را کنار بگذارد یا خیر؟ مسأله دیگر هم این است که اگر اروپا اراده عملی خود را برای حفظ برجام نشان دهد، آیا این اراده میتواند برای مدت زمانی قابل توجه حفظ شود یا ظرف چند ماه این اراده تحت تأثیر عواملی نظیر فشارهای امریکا متزلزل خواهد شد؟ البته این مذاکرات برای اروپاییها هم دارای اهمیت بسزایی است؛ چرا که نتیجه آن میتواند بر تصویر جهانی از اتحادیه اروپا و میزان استقلال رأی و نفوذ آن تأثیر زیادی بگذارد. چرا که موقعیت این اتحادیه نسبت به سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ در نظام بینالملل بشدت ضعیفتر شده است؛ بنابراین توافق با ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری بستگی به اراده کشورهای اروپایی دارد.
روزنامه صبح نو نیز در یادداشت امروز خود نوشت:جمهوری اسلامی، مردمی است و مردمی بودن خود را با دو رخداد مهم به رخ میکشد: اول راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن که نگاهی رو به داخل دارد و دومی راهپیمایی آخرین جمعه ماه رمضان (روز قدس) که برای گرامیداشت آرمان فلسطین است و رویکردی فراملی. این مردمی بودن، تکیهگاهی است برای رهایی از مشکلاتی که همواره کشور در ۴۰ سال اخیر گرفتار آن بوده، از فشارهای تحریمی نظام سلطه، جنگ نظامی، کودتا، ترور و خرابکاریهای متعدد تروریستها و تجزیهطلبها تا عملیات روانی-رسانهای گسترده، تهاجم فرهنگی و آشوبآفرینی خیابانی؛ و این آخری، ابزاری تکراری است که مجدداً در زمستان سال قبل به کار گرفته شد و اینبار برخلاف اغتشاش در مرکز، از پیرامون قصد توسعه آشوب را داشتند. فشار عملی در داخل از ناحیه اغتشاش، بر فشارهای اقتصادی خارجی مبتنی است که ایران را گرفتار بحرانی دائمی معرفی میکند (و البته در نهاد خود نشانگر ناکام ماندن برنامههای آمریکا و عمال منطقهای آن برای واردکردن ایران در جنگهای نیابتی است که کمتر درباره این موفقیت مهم کشور سخن گفته شده است) و متوقع است که اعتصابها، مطالبهها و درخواستهای مدنی را سیاسی کرده و آنها را وارد فاز امنیتی کند؛ تجربهای که از سحرگاه پیروزی انقلاب تا امروز به روشهای مختلف اجرا و تکرار شده است؛ و البته هر بار آنچه آبی بر آتش این فتنهها ریخته، هوشمندی و هوشیاری مردمی در ناهمراهی با آشوبگران است (و نه صرفاً قدرت قاهره که البته در جای خود کارآمدیاش را نشان داده است.)
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *