از شب قدر، انسان مؤمن روزهدار، سال نویی را آغاز میکند
به گزارش گروه سیاسی ، به نقل از KHAMENEI.IR، حضرت آیتالله خامنهای، در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۸۸، در خطبههای نماز عید سعید فطر بیانات مهمی را ایراد فرمودند.
مشروح بیانات مقام معظم رهبری در این خطبهها به شرح زیر است:
خطبهی اول
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للَّه ربّ العالمین. الحمد للَّه الّذی خلق السّماوات و الارض و جعل الظّلمات و النّور ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون.
نحمده و نستعینه و نستغفره و نؤمن به و نتوکّل علیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةاللَّه فی الأرضین و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین.
عید سعید فطر را به همهی برادران و خواهران نمازگزار و همهی ملت ایران و به همهی مسلمانان جهان و امت عظیم اسلامی تبریک عرض میکنیم. مسلمان از ماه رمضان با نورانیت خارج میشود. ماه رمضان با روزهاش، با ذکر و دعا و ثنای الهی در آن، با تلاوت قرآن، با حسنات فراوان دیگر که انسان مؤمن از آن برخوردار میشود، دل را نورانی میکند، زنگارها را از دل و جان انسان میزداید. در حقیقت از شب قدر، انسان مؤمن روزهدار، سال نوی را آغاز میکند. در شب قدر تقدیر او در دوران سال برای او از سوی کاتبان الهی نوشته میشود. انسان وارد یک سال نو، مرحلهی نو و در واقع یک حیات نو و ولادت نو میشود. در راهی به حرکت در میآید، با ذخیرهی تقوا این راه را طی میکند، در اثنای این راه هم مقاطع گوناگون برای تجدید خاطره و یادآوری مجدد برای او قرار دادهاند و روز عید فطر یکی از این مقاطع میان راه است. این روز را باید مغتنم شمرد.
این نماز روز عید فطر به یک معنا شکرانهی نعمت الهی در ماه رمضان است. شکرانهی این ولادت جدید است. در نماز عید فطر بارها به خداوند عرض میکنیم: «ادخلنی فی کلّ خیر ادخلت فیه محمّدا و آل محمّد»؛ ما را به آن بهشت مصفای ایمان و اخلاق و عمل که این برگزیدگان را در آن جا دادی، وارد کن. «و اخرجنی من کلّ سوء اخرجت منه محمّدا و آل محمّد صلواتک علیه و علیهم»؛ از آن دوزخ عمل ناشایست، اخلاق ناشایست، عقیدهی ناشایست که این بزرگواران و عزیزان عالم خلقت را از آن محفوظ و مصون نگاه داشتی، ما را خارج کن. این هدف بزرگ را برای خودمان در روز عید فطر ترسیم میکنیم، آن را از خدا طلب میکنیم و خودِ ما هم البته وظیفه داریم، تکلیف داریم که سعی کنیم، تلاش کنیم که در این صراط مستقیم بمانیم. این همان تقواست.
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال. در دعای شریف ابیحمزهی ثمالی میخوانیم: «و اجمع بینی و بین المصطفی و انقلنی الی درجة التّوبة الیک»؛ ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة»؛ (۱) این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجرهی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی. اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد. انسان تحت تأثیر غرائز انسانی، هویهای نفسانی دچار خطا میشود، دچار لغزش میشود و گناه میکند. هر کدام از این گناهان زخمی بر پیکرهی دل و جان ما وارد میکند. چه کار میکردیم اگر راه توبه نبود؟
در دعای کمیل امیرالمؤمنین عرض میکند: «لا اجد مفرّا ممّا کان منّی و لا مفزعا اتوجّه الیه فی امری غیر قبولک عذری»؛ اگر مسئلهی عذرخواهی کردن و قبول عذر از سوی پروردگار کریم و رحیم نبود، چطور ما میتوانستیم از آنچه بر سر خود آوردهایم از گناه، از تخلف، از لغزش، از پیروی از هویها، از شر این همه بارهای سنگین گناه، خودمان را خلاص کنیم؛ مفرّی نداشتیم، پناهگاهی نداشتیم. این پناهگاه را خدای متعال به روی ما گشوده است و آن توبه است. توبه را قدر بدانید.
جوانی بر اثر جهالت از خانهی پدر و مادر میگریزد و فرار میکند، بعد به آغوش پدر و مادر برمیگردد و با محبت آنها، با مهر آنها، با نوازش آنها مواجه میشود. این، توبه است. وقتی برمیگردیم به سوی خانهی رحمت الهی، خدای متعال با آغوش باز ما را قبول میکند و میپذیرد. این بازگشت را که در ماه رمضان به طور طبیعی برای انسان مؤمن پیش میآید، مغتنم بشماریم. من دیدم تصویر حضور جوانان را، نوجوانان را، زنان و مردان را، در ماه رمضان در جلسات دعا، در جلسات قرآن، در جلسات ذکر؛ این اشکهائی که در توجه به پروردگار بر چهرهها میغلتید و فرو میریخت، خیلی قیمت دارد، خیلی ارزش دارد. اینها توبه است. این توبه را نگه داریم. هویپرستی ما، دلهای سر به هوای ما دچار خطا و لغزش میشود. این فرصت را ماه رمضان در اختیار ما قرار داده است که بتوانیم خودمان را شستشو بدهیم. این شستشو خیلی ارزش دارد. این اشکها دل را شستشو میدهد، اما باید حفظش کرد، باید آن را نگه داشت. همهی این دردهای بزرگ، بیماریهای مهلک و خطرناک، یعنی منیتها، کبرها، حسدها، تعدیها، خیانتها، لاابالیگریها - که اینها بیماریهای بزرگ ما هستند - در ماه رمضان فرصت علاج پیدا میکنند، قابل درمان میشوند. خدای متعال توجه میکند و یقیناً توجه کرده است. ماه رمضان ما امسال ماه رمضان خیلی خوبی بود. مجالس - مجالس قرآن، مجالس ذکر، مجالس دعا، مجالس موعظه - حضور قشرهای مختلف، گروههای مختلف اجتماعی، چهرهها و قیافههای گوناگون در این مجالس. چقدر انفاق در این ماه انجام گرفت، چقدر در طول این ماه مبارک از ضعیفان دستگیری شد. اینها خیلی ارزش دارد. هر کدام یک عطری به روح انسان میدهد، گشایشی برای انسان به وجود میآورد. اینها را حفظ کنیم. من توصیه میکنم جوانها این دلهای نرم را، این دلهای نورانی را مغتنم بشمرند. در سنین بالا کمتر پیش میآید، برای جوانها بیشتر پیش میآید. این دلها را حفظ کنید. نماز اول وقت، حضور در مساجد، تلاوت قرآن، انس با قرآن، انس با ادعیهی واردهی از اهلبیت - که گنجینهی معارف اسلامی است - را مغتنم بشمرید.
به اخلاق خودمان هم برسیم؛ به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضای جامعه را فضای سوءظن و فضای بدگمانی قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاههای گوناگون ارتباطی - که امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود - روشی را در پیش گرفتهاند برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست؛ این چیز خوبی نیست، دل ما را تاریک میکند، فضای زندگی ما را ظلمانی میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضای اشاعهی گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات. همین جا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاهها - که در تلویزیون هم پخش میشد - از قول یک متهمی چیزی راجع به یک کس دیگری گفته میشود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه دربارهی خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه دربارهی خودش اگر اعترافی کرد، حجت نیست، این حرف مهملی است، حرف بیارزشی است؛ نه، هر اقراری، هر اعترافی، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونی که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگری بخواهد اعترافی کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم میفرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛ (۲) وقتی میشنوید که یکی را متهم میکنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تکلیف دستگاه اجرائی و قضائی به جای خود محفوظ است. دستگاههای اجرائی باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاههای قضائی باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشی که ثابت میشود و در قوانین اسلامی و قوانین عرفی ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونی جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکی را متهم کنیم، بدنام کنیم، توی جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمیشود. این فضا، فضای درستی نیست. یا دیگران - خارجیها، بیگانهها، تلویزیونهای مغرض - علیه کسی یا کسانی حرفی بزنند، ادعا کنند که اینها فلان جا خیانت کردند، فلان جا خطا کردند؛ ما هم عین همان را پخش کنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست. رسانههای بیگانه کِی دلشان برای ما سوخته است؟ کِی خواستهاند حقائق در مورد ما روشن بشود، که در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ میگویند، حرفهائی میزنند، ادعاهائی میکنند. نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معنای شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما اینکه ما بیائیم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهائی را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامی که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند؛ از رسانهی بیگانه - رسانهی مغرض انگلیس - شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یک نفر از آن طرف پیدا بشود و کل نظام را به اموری که شایستهی نظام اسلامی نیست و نظام اسلامی شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهائی که بعضی به نظام اسلامی نسبت میدهند، متهم بکند، این اشکال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامی، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است. پروردگارا! با تقوای خود ما را از این گناهان دور کن.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
والعصر. انّ الانسان لفی خسر. الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات
و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر. (۳)
خطبهی دوم
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد
و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین لا سیّما علىّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة
و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علىّبنالحسین و محمّدبنعلىّ
و جعفربنمحمّد و موسیبنجعفر و علىّبنموسی و محمّدبنعلىّ و علىّبنمحمّد
و الحسنبنعلىّ و الخلف الهادی المهدىّ حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین
اوصیکم عباد اللَّه بتقوی اللَّه
در خطبهی دوم، اولین مطلبی که وظیفهی خود میدانم عرض بکنم، عرض سپاس و قدردانی است از ملت عظیمالشأن ایران به خاطر نمایش عظمتی که در روز قدس در برابر چشم جهانیان قرار دادند. چقدر سعی کردهاند در طول این سالها که روز قدس را که نماد صفبندی حق در مقابل باطل است، تضعیف کنند. روز قدس نشاندهندهی صفبندی حق و باطل، صفبندی عدل در مقابل ظلم است. روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛ روز امت اسلامی است. روز فریاد رسای مسلمانان علیه سرطان کشندهی صهیونیزم است که به وسیلهی دست متجاوز اشغالگران، مداخله کنندگان، قدرتهای استکباری به جان امت اسلامی افتاده است. روز قدس چیز کوچکی نیست. روز قدس یک روز جهانی است. یک پیام جهانی هم دارد. نشاندهندهی این است که امت اسلامی اولاً زیر بار ظلم نمیرود، ولو این ظلم از پشتیبانی بزرگترین و قدرتمندترین دولتهای عالم برخوردار باشد. چقدر سعی کردند روز قدس را تضعیف کنند و امسال بیش از همیشه تلاش کردند؛ اما روز قدس در ایران اسلامی، در تهرانِ باعظمت به همهی دنیا نشان داد که عقربهی انقلاب و ملت ایران به کدام سمت و کدام جهت است؛ نشان داد که ارادهی ملت ایران چیست؛ نشان داد که ترفندها و حقهها و پول خرجکردنها و خباثتهای سیاسی آنها بر روحیهی ملت ایران اثری ندارد.
سران و سیاسیون غرب در این چند ماه فریب رسانههای خودشان را خوردند، فریب تحلیلگران حرفهای مطبوعات و رادیو تلویزیونهای خودشان را خوردند، خیال کردند که میتوانند روی ملت ایران اثر بگذارند. روز قدس شما نشان دادید که آنها در پی سراب بودند. حقیقت این است. حقیقت ملت ایران همان چیزی است که در روز جمعهی آخر ماه مبارک رمضان - روز قدس - نشانداده شد و نشانداده شد که امتداد این عظمت، این حرکت در دنیای اسلام گسترده است و مخصوص ایران نیست؛ در نقاط مختلف عالم مسلمانها هر جائی که امکان پیدا کردند، روز قدس را با فریاد خود علیه ظلم آمیختند. روز قدس روز بسیار عظیمی است. این کار را شما به بهترین وجهی انجام دادید. یک بار دیگر ملت ایران نشان داد که در مواقع حساس، سخن خود را با رساترین فریاد به گوش مردم دنیا میرساند.
هفتهی دفاع مقدس آغاز میشود. دفاع مقدس جهاد بزرگ دینی و ملی ملت ایران بود. ملت ایران روح اعتماد به نفس ملی را به وسیلهی هشت سال دفاع قدرتمندانه توانست در خود تقویت کند، توانست استعدادها را در خود شکوفا کند، توانست ظرفیتهای ناشناختهی خود را بشناسد. جوانهای ما در جنگ تحمیلی، چه در نیروهای مسلح - ارتش و سپاه - و چه در بسیج عظیم مردمی - بسیج مستضعفان - توانستند چهرهای را از ایران نشان بدهند که دهها سال بود - شاید بشود گفت دویست سیصد سال بود - که از ایران چنین چهرهای دیده نشده بود. اگر شما میبینید امروز ملت ما و جوانان ما با ظرفیت عظیم استعداد خود در میدانهای دانش و فناوری حضور دارند، بخش عمدهای از این مرهون دفاع مقدس است. آنجا بود که ملت ایران آگاه شدند، دانستند که چه ظرفیتی دارند، چه قدرتی دارند. آنهائی که به جمهوری اسلامی حمله کردند، به خودشان وعده دادند که سه روز دیگر، یک هفتهی دیگر، یک ماه دیگر، تهران را فتح خواهند کرد(!) امروز از آن روزها نزدیک به سی سال گذشته است؛ ملت ایران روزبهروز مقتدرتر و قویتر شده است؛ این درخت روزبهروز تناورتر و ریشهدارتر شده است و آن مفلوکهائی که آن خیالهای باطل را کردند، هر کدامشان در کنجی به زبالهدان افتادند و نابود شدند. بعد از این هم همین جور خواهد بود.
آنچه که من امروز به همهی ملت عزیزمان و به مسئولین محترم - بخصوص که بحمداللَّه هم قوهی مجریه، هم قوهی قضائیه، یک دورهی جدید را آغاز کردهاند و تازهنفسند - توصیه میکنم، این است که برای دههی پیشرفت و عدالت، همه خودشان را آماده کنند. ما احتیاج داریم به جهش در این راه. ما عقبماندگی زیاد داریم. با رفتار معمولی نمیشود به نقطهی مطلوب رسید؛ ما به جهش احتیاج داریم. این جهش، ایمان میخواهد، اخلاص میخواهد، هماهنگی میخواهد، همکاری نیروها را با یکدیگر لازم دارد. قوای سهگانه با هم همکاری بکنند، همدلی کنند، به هم کمک کنند؛ مردم به مسئولین، بخصوص به قوهی مجریه که وسط میدان است کمک کنند، همکاری کنند، همراهی کنند، ما بتوانیم راههای نرفته را برویم؛ کارهای بزرگی که در انتظار ماست، انجام بدهیم.
بر روی یک نقطهی بخصوص هم تاکید میکنم در میان کارهائی که باید انجام بدهیم و آن نقطه، علم است. چند سالی است که حرکت علمی در کشور آغاز شده است. نخبگان نگذارند این حرکت کند شود یا خدای ناکرده متوقف شود؛ پیش بروید. حوزه و دانشگاه در این مورد مسئولیت سنگینی دارند. استاد و دانشجو همه مسئولیت دارند. راه علم را باید دنبال کنید. اگر ملتی نتواند در میدان علم و پیشرفت علمی و خطشکنىِ علمی پیشرفت کند، کلاهش پس معرکه خواهد ماند.
اگر میبینید کسانی آگاهانه، بیپروا در دنیا ظلمِ آشکار میکنند، این به پشتوانهی علمشان هست. علم است که برای آنها ثروت به وجود آورده است، قدرت سیاسی به وجود آورده است، نفوذ در دنیا و در مناطق گوناگون عالم به وجود آورده است. کلید پیشرفت، علم است. نگذارید حرکت علمی متوقف بشود.
یک نکتهی دیگر هم عرض بکنم. امسال ما اعلام کردیم سال اصلاح الگوی مصرف؛ همه هم استقبال کردند؛ مسئولین استقبال کردند، مردم - هر کدام صدایشان به ما رسید - استقبال کردند، متخصصین و نخبگان و افراد مطلع در زمینههای اجتماعی و اقتصادی استقبال کردند، گفتند عجب شعار درستی است، شعار خوبی است؛ خوب، چه شد؟ سه چهار ماه متأسفانه کشور دنبال همین هیجانهای کاذب، در این زمینه وقت را از دست داد. ما الان در پایان نیمهی اول سال قرار داریم. البته اصلاح الگوی مصرف مخصوص یک سال نیست؛ سالها طول میکشد. من ایام عید هم این را گفتم؛ شاید ده سال طول بکشد که انسان بخواهد این کار را بکند؛ اما باید شروع کنیم. مسئولین باید در این زمینه تلاش کنند، کار کنند، همکاری کنند، دانشگاهها، افراد مطلع، حوزههای علمیه، هر کدام نقشی دارند؛ انشاءاللَّه این نقش را ایفاء کنند و بتوانیم به کمک الهی، با همت دولت محترم که در این زمینه باید پیشتاز باشد و پیشرو باشد و با کمک مردم، این کار را پیش ببریم.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
انّا اعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک و انحر. انّ شانئک هو الابتر. (۴)
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
۱) صحیفهی سجادیه، دعای ۴۵
۲) نور: ۱۲
۳) عصر: ۱ - ۳
۴) کوثر: ۱ - ۳