چه تهمتها که به من نزدند ولی من از حق خود گذشتم
به گزارش گروه سیاسی ، علی اصغر بشکیده در تاریخ ۹ آذر ۱۳۳۸ در ملایر متولد شد و سرانجام در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
متن وصیتنامه این شهید بزرگوار به شرح زیر است.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
ان الله الشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فى التوریة و الانجیل و القرآن ... و ذلک هو الفوز العظیم.
همانا خداوند جان و مال مؤمنین را به بهاى بهشت از ایشان خریدارى نمود که در راه خدا جهاد میکنند پس بکشند و کشته شوند و این وعده حقى است در تورات و انجیل و قرآن و این است رستگارى.
خدایا: هدایتم کن براى اینکه میدانم گمراه بودن چه خطرى دارد.
خدایا؛ مرا از غرور و خودخواهى نجات بده تا حقایق وجود و جمال زیباى تو را ببینم.
خدایا؛ کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پر کاهیم در مقابل طوفانها به من دیدهاى عبرت بین ده تا ناچیزى خود را ببینم و عظمت و جلال تو را بفهم و ترا بدرستى تسبیح کنم.
خدایا؛ دوست دارم که تنها و گمنام باشم تا در غوغاهاى کشمکشهاى پوچ مدفون نشوم.
خدایا؛ دردمندم، روحم از زیادى درد مىسوزد، قلبم مىطپد، احساسم شعله مىکشد تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش. خسته شدهام، دلشکستهام، ناامید شدهام، دیگر آرزوئى ندارم، احساس میکنم که دنیا دیگر جاى من نیست، میخواهم تنها با خدا باشم و با همه وداع کنم.
خدایا؛ تو خودت میدانى که همه مرا از خود راندند ولى امیدم به توست که همه را میخوانى.
خدایا؛ در این دنیاى شلوغ و مارک زدنها چه مارکها که بر من نزدند و چه تهمتها که بمن نگفتند ولى خدایا من از حق خود گذشتم، چون میدانم هدایت شدهاند همچون که خودم نشدهام، پس از تو میخواهم که هم مرا و هم دیگران را هدایت کنى به راه انبیاء، اولیاء، شهداء، صدیقین، صالحین، متقین الى الله المصیر.
صحبت زیاد داشتم ولى همین راز و نیاز شهید چمران را که مطالعه کردم خیلى چیزها درونش نهفته بود و ما هم از سوز دلمان و آن چیزى که بر دلمان نشست گفتیم.
خدایا؛ تو خودت شاهد باش و شاهد بودى که در چه راهى قدم برداشتم و چگونه راه را ادامه دادم و چگونه بازگشتم.
تو خودت آگاهى اگر حرف نمىزنم بگذار که این دردها در دلم بماند ناگهان سر برآورد و مرا بسوى تو رهنمون سازد، چون: در ناامید بسى امید است پایان شب سیه سپید است در مسلخ عشق بجز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خوى را نکشند گه عاشق صادقى ز. مردن مهراس مردار بود هر آنکه او را نکشند خدایا در این راه که قدم برداشتم ثابت قدم بدار و راضیم به رضاى تو و فقط بخاطر تو آمدهام اگر نبود این قید بندگى هرگز نمىآمدم یا اگر مىآمدم براى قیود دنیائى و پست مىآمدم. ولى تو را شکر که این لطف و مرحمت را بمن کردى که در این راه قدم بردارم.
خطاب به خانواده:
پدر عزیزم، چون شیر باش و به دل و قلب تمام دشمنان داخلى و خارجى و باطنى و ظاهرى بزن که پیروزى یا رزمنده با نفس است.
مادر عزیزم: اى گرامیم، چون کوه باش استوار و قوى و محکم. از خودت ضعفى نشان مده گریه مکن در خلوت براى تسکین دردت و روشنى دیدگانت و براى آمرزش گناهانم و گناهانت اگر چه میدانم که گناهى ندارى اى زحمتکش در برابر دشمنان داخلى و خارجى انقلاب و اسلام قوى بایست و پشتیبان پدرم باش و کمکش کن تا بتواند خواهران و برادرانم را خوب تربیت کند؛ و تو اى پدر تو هم پشتیبان او باش تا با دو دست اتحاد بتوانید مشکلات را از سر راه خود بردارید.
دست از ولایت فقیه - روحانیت مبارزه و دست از اسلام و قرآن و خدا و پیغمبر و ائمه اطهار (ع) برندارید که اگر دست بردارید در گمراهى بسر خواهید برد.
دعا کنید براى رهبر انقلاب براى مسئولان دلسوز و مهربان مملکت براى پیروزى حق بر باطل و براى آمرزش گناهان من و خودتان و دیگران.
با خواهران و برادرانم با مهربانى رفتار کنید آنها را با مسائل اسلامى آشنا کنید و آنها را زینبوار و حسینوار بزرگ کنید و تحویل اجتماع بدهید تا هم براى خودشان و هم براى شما سعادت همراه داشته باشند. هدایت کوچولو را عوض من ببوسید.
و، اما شما اى خواهران عزیزم، شما اى مادران آیندهساز تاریخ، شما اى دامنهاى عفت و شما اى مربیان فرزندان آینده، شما هم مرا ببخشید. چقدر شما را اذیت کردم ولى چکنم لطف خواهر و برادرى و پدر و مادرى هم به همین چیزهاست امیدوارم شما در راه خدا گام بردارید و براى اسلام و انقلاب مفید باشید و فقط پیرو ولایت فقیه باشید و وابسته به هیچ دسته و گروهى نباشید. البته همکارى و همفکرى با اسلامیان بکنید ولى وابسته نباشید که اگر خطا کردند بتوانید آنها را از خود دور کنید نه اینکه وابستگیتان باعث شود که بر ضد قرآن و اسلام قدم بردارید، به درستان ادامه دهید و فعالیت و کوشش بیش از حد در راه انقلاب بکنید انشاءالله که خداوند شما را پیروز کند بر شیطانهاى درونى و بیرونى.
شما باید همانند زینب باشید، زینبوار پیامآور خون شهید باشید با صداى بلند به جهان بگوئید (قالوا لا لله الا الله تفلحوا) پیام قرآن را برسانید، مستضعفین د. رانتظارند تاش ما انقلابتان را صادر کنید با خون و پیام و خون از ما و پیام از شما؛ و تو اى برادر عزیزم محمد، تو هم به دست ادامه بده و فعالیت را فقط براى رضاى خدا خالص کن و از حالا که جوانى سراپا اسلامى شو و سعى کن کارى خلاف اسلام انجام ندهى تو هم در آینده باید یا خون بدهى و با خون خود درخت اسلام را آبیارى کنى و یا با قلمت به فکر پیشرفت و نجات اسلام باشى که هر دو در نزد خداوند متعال داراى قدر و منزلت خاصى است. تصمیمت را قوى کن و فقط به فکر اسلام باش مکتبى باش و دست از خدا و رهبر و مکتب و قرآن و امام برندار، انشاءالله.
و، اما کوچولو: هادى ریزه و خوشمزه و سفید و دوست داشتنى تو را فقط مىسپارم به دست خداوند و بعد هم به دامان گرم مادر و آغوش پدر تا تو را تربیتى اسلامى کنند و تربیتى حسینى کنند و از همین کودکى تو را قوى و مکتبى تربیت کنند فقط تو را از راه دور مىبوسم و به مادر و پدر و خواهر و برادرم گفتم که تو را عوض من ببوسند.
انشاءالله که موفق شوند انشاءالله.
اموالم متعلق به خانواده و با اجازه پدرم هر کارى میخواهید بکنید وسائل نظامى را به سپاه بدهید، کتابهایم را بدهید خواهران و برادرانم بخوانند و بعد یا نگه دارید یا بدهند کتابخانه حسینیه با میل خودشان.
اگر جنازهام بدستتان رسید هر کجا راحت بودید دفن کنید و اگر هم نرسید که هیچ. فقط مرا حلال کنید و از طرف من از همه دوستان اقوام دور و نزدیک خداحافظى کنید و برایم حلالیت بخواهید. امیدوارم اگر فرزند خوبى برایتان در این دنیا نبودم در آن دنیا خداوند مرا در زمره شهداء قرار دهد. برایم زیاد خرج نکنید و مجالس سوگوارى را خیلى ساده بگیرید فقط رهبر را تنها نگذارید و اسلام را یارى کنید و فرزندانتان را خوب تربیت کنید برایم از خدا طلب آمرزش کنید. نماز بخوانید و قرآن بخوانید.
خدایا مرا از سربازانت قرار ده که سربازانت همیشه پیروزند.
خدایا مرا از قربت قرار ده که قربت همیشه پیروز است.
خدایا مرا از اولیائت قرار ده که اولیاء تو هیچ وقت ترسى و اندوهى بدل ندارند.
قوى و استوارم بدار، از عمرم بکاه و به عمر رهبرم بیفزا و انقلابم را به انقلاب جهانى مهدى موعود (عج) متصل بگردان.
خدمتگزار اسلام اگر خدا قبول کند
اصغر بشکیده