درآمدی بر شروط برجامی ایران/ نقشه پیچیده ترامپ برای لغو یک دیدار
اروپاییها مدعیاند جایگزینی برای برجام وجود ندارد، اما مرور تجارب تاریخی گواه این واقعیت است که آنها خواهان توافقی با الزام صددرصدی ایران و تعهدات حداقلی و سیاسی خود هستند!
خبرگزاری میزان -
شروط هفتگانه مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی با مسئولین نظام، دقیقاً ناظر به بستن راه سوءاستفاده از همین مواضع چندپهلو بود و بهعنوان آخرین فرصت، چراغ سبزی با تایمر معکوس برای عمل به مطالبات بحق ایران اسلامی در برابر بروکسل روشنشده است.بر این مبنا، واکاوی ضمانتهایی که قاره سبز باید به ایران ارائه کند، ضروری به نظر میرسد.
۱. اروپا سابقهای طولانی در سکوت و بدتر از آن در همراهی با نقض عهد برجامی آمریکا داشته است. وقتی «بوریس جانسون»، وزیر خارجه انگلیس، رسماً برجام را به دستبندی تشبیه میکند که بر دستان جمهوری اسلامی زدهشده و غرب را از باز کردن آن بر حذر میدارد، این حقیقت نمود بیشتری پیدا میکند که اروپا شریک دزد است و ابداً به رفاقت او با اهالی قافله اعتمادی نیست.
۵. جمهوری اسلامی از ناحیه رفتار دوگانه و محتاطانه اروپا در توافق هستهای تاکنون بسیار متضرر شده، اما به جای اینکه ما طلبکار باشیم، آنها موضوعات موشکی و منطقهای را تلویحاً و تصریحاً پیش شرط حضور منفعلانه خود در برجام ذکر کردهاند!
«اون» شاید از انجام این مذاکرات انگیزههای دیگری غیر از آنچه اعلام میشود داشته باشد. مثلا به چالش کشیدن آمریکا و اعلام اینکه، این آمریکاست که بدعهد است و غیر قابل اعتماد. روی کار آمدن آدم بدعهدی مثل ترامپ نیز در رسیدن اون به این هدف کمک کرده است. اگر به تحلیلهایی که بعد از بدعهدی ترامپ و لغو دیدارش با اون در رسانهها منتشر شده (و در ابتدای این وجیزه به آناشاره کردیم) نگاهی بیندازیم خواهیم دید، همان طور که ریچارد هاوس، نانسی پلوسی و سناتور منندز هم دیروز اعلام کردند، «کره شمالی در برابر آمریکا پیروز شد» و «دنیا به این نتیجه رسید که آمریکا غیر قابل اعتماد است.»
اول- نخستین نکته اینکه سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیفکننده تجربهای است که نظام جمهوری اسلامی از برجام آموخته است. برجام علاوه بر اینکه برای مردم ایران در مقام یک ملت، واجد تجربه بوده، به نظام جمهوری اسلامی هم درسهایی آموخته است.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت را دکتر محمدحسن قدیری ابیانه نوشته است؛ در بخشی از این سرمقاله که با عنوان " درآمدی بر شروط برجامی ایران" منتشر شده، آمده است: برجام منهای آمریکا که مقامات انگلیسی، فرانسوی و آلمانی از آن دم میزنند، با اظهارات ضدونقیض مقامات اروپایی در هالهای از ابهام فرورفته و تجربه بدعهدی آنان میطلبد تا تداوم توافق هستهای با قاطعیت بیشتری به نفع مصالح کشور تعقیب و پیگیری شود. اروپاییها مدعیاند جایگزینی برای برجام وجود ندارد، اما مرور تجارب تاریخی گواه این واقعیت است که آنها خواهان توافقی با الزام صددرصدی ایران و تعهدات حداقلی و سیاسی خود هستند!
شروط هفتگانه مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی با مسئولین نظام، دقیقاً ناظر به بستن راه سوءاستفاده از همین مواضع چندپهلو بود و بهعنوان آخرین فرصت، چراغ سبزی با تایمر معکوس برای عمل به مطالبات بحق ایران اسلامی در برابر بروکسل روشنشده است.بر این مبنا، واکاوی ضمانتهایی که قاره سبز باید به ایران ارائه کند، ضروری به نظر میرسد.
۱. اروپا سابقهای طولانی در سکوت و بدتر از آن در همراهی با نقض عهد برجامی آمریکا داشته است. وقتی «بوریس جانسون»، وزیر خارجه انگلیس، رسماً برجام را به دستبندی تشبیه میکند که بر دستان جمهوری اسلامی زدهشده و غرب را از باز کردن آن بر حذر میدارد، این حقیقت نمود بیشتری پیدا میکند که اروپا شریک دزد است و ابداً به رفاقت او با اهالی قافله اعتمادی نیست.
۲. اگر ایران ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ بود، تروئیکای اروپا با پرچمداری آمریکا برای تصویب قطعنامه علیه کشورمان در شورای امنیت از یکدیگر سبقت میگرفتند، اما آنها در مورد نقض برجام از سوی کاخ سفید که مغایر با قطعنامه شورای امنیت است، هیچ عکسالعمل درخوری از خود نشان ندادند.
۳. اساس مذاکرات هستهای برای رفع تحریمها و استیفای اموال بلوکهشده بود و این در حالی است که افزون بر تحریمهای قبلی، قانونهای تحریمی جدیدی در کنگره آمریکا یکی پس از دیگری به تصویب رسیدهاند.
۴. در بخش بانکی، اروپاییها موظفاند امکان تراکنش بین ایران و همه کشورها را فراهم آورند، چراکه رفع تحریمهای بانکی، یکی از موارد مهم مندرج در برجام بود و شرط ذکرشده، درواقع تکرار مطالبه بحق ایران است. تا جایی که از سیاستهای اروپا اطلاع داریم، آنها زیر بار این شرط نیز نخواهند رفت و به فرض اینکه بپذیرند این ضمانت را ارائه دهند، آن را مشروط به پذیرش پیششرطهایی از جانب ایران خواهند کرد.
۵. جمهوری اسلامی از ناحیه رفتار دوگانه و محتاطانه اروپا در توافق هستهای تاکنون بسیار متضرر شده، اما به جای اینکه ما طلبکار باشیم، آنها موضوعات موشکی و منطقهای را تلویحاً و تصریحاً پیش شرط حضور منفعلانه خود در برجام ذکر کردهاند!
۶. این آخرین فرصت غرب است و در صورتی که تعلل و تردید آنها گشایشهای پیش بینی شده در برجام را برای ایران مهیا نکند، متن و روح برجام به طور کلی نقض شده و دیگر توافقی وجود نخواهد داشت که ایران از آن خارج شود و یا آن را نقض کند.
ذکر این نکته نیز در پایان قابل توجه است که به وعدههای اروپا و حتی امضای آنها در خصوص شرایط ذکرشده اعتباری نیست، همانگونه که امضای کری تضمین نبود. بنابراین، ضروری است تضمینهای اروپا در قالب قراردادهایی های بینالمللی که بار حقوقی داشته باشند و در صورت عهدشکنی، خسارات و تبعات سنگینی را متوجه طرف مقابل نمایند، اخذ شوند و مفاد آن نیز کاملاً شفاف، صریح، بدون ابهام و با بیاعتمادی کامل به نگارش درآید.
یادداشت امروز روزنامه کیهان را نیز نوشته:دو کشور «کره شمالی» و «آمریکا» طی یکی دو روز گذشته تبدیل به محور تحلیلهای بسیاری در رسانههای سراسر دنیا شدند. اعلام شد کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی چند روز پس از آزاد کردن سه زندانی آمریکایی، تونلهایی را که محل آزمایشهای هستهایاش بود، مقابل دیدگان خبرنگارانی از سراسر دنیا منفجر و به وعدهاش عمل کرد، اما ترامپ با لغو برنامه دیدارش با «اون» و از سرگیری تهدیدها و اعلام اینکه، هم تحریمها ادامه پیدا خواهند کرد و هم گزینه نظامی هنوز روی میز است، در برابر خوشقولی پیونگ یانگ، «دبه» کرد. اگرچه این «بدعهدی» با جملات دلگرمکنندهای همراه بود که هدفش، جز باز گذاشتن راه مذاکره، چیز دیگری نبود.
کیم جونگ اون جوان است و تازهکار، اما کشورش توانسته خود را به بالاترین سطح دانش هستهای و توانایی نظامی برساند. این کشور اصلا با مرتجعین عربی که همه چیزشان اجارهای است (حتی ارتششان) قابل مقایسه نیست. بنابر این بعید است آن طور که آمریکا انتظار دارد، تسلیم این کشور شود. تجربه برجام نیز به خوبی نشان داد، از آدمی مثل ترامپ کسی انتظار عمل به وعده ندارد چه رسد به دادن تضمینهای قوی. بنا بر این فقط یک راهحل میماند و آن، «چین» است. آیا چین، کشوری که سودای ابرقدرتی دارد و در اندیشه به زیرکشیدن هژمونی آمریکاست، حاضر میشود چنین ابزار قدرتمندی را از دست بدهد؟! پاسخ روشن است.
«اون» شاید از انجام این مذاکرات انگیزههای دیگری غیر از آنچه اعلام میشود داشته باشد. مثلا به چالش کشیدن آمریکا و اعلام اینکه، این آمریکاست که بدعهد است و غیر قابل اعتماد. روی کار آمدن آدم بدعهدی مثل ترامپ نیز در رسیدن اون به این هدف کمک کرده است. اگر به تحلیلهایی که بعد از بدعهدی ترامپ و لغو دیدارش با اون در رسانهها منتشر شده (و در ابتدای این وجیزه به آناشاره کردیم) نگاهی بیندازیم خواهیم دید، همان طور که ریچارد هاوس، نانسی پلوسی و سناتور منندز هم دیروز اعلام کردند، «کره شمالی در برابر آمریکا پیروز شد» و «دنیا به این نتیجه رسید که آمریکا غیر قابل اعتماد است.»
روزنامه وطن امروز هم در یادداشت امروز خود به آینده برجام پرداخته و نوشته:فرمایشات روز چهارشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره آینده برجام، خط مشی راهبردی کشور را هم در مذاکرات جاری با اروپا و هم در چگونگی اداره کشور در شرایطی که دشمن آشکارا درصدد به هم ریختن وضعیت داخلی است، روشن میکند. چند نکته زیر، حاشیهای است بر منطق راهبردی آن سخنان.
اول- نخستین نکته اینکه سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیفکننده تجربهای است که نظام جمهوری اسلامی از برجام آموخته است. برجام علاوه بر اینکه برای مردم ایران در مقام یک ملت، واجد تجربه بوده، به نظام جمهوری اسلامی هم درسهایی آموخته است.
دوم- نکته دوم درباره سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که ایشان فهرست تضمینهای مورد درخواست از اروپا را-که در واقع روایتگر خطوط قرمز ایران در مذاکرات است- شفاف و علنی کردند. به لحاظ راهبردی، وقتی خطوط قرمز علنی میشود عقبنشینی از آنها بسیار دشوار خواهد بود.
سوم- یکی از مهمترین دلالتهای راهبردی سخنان روز چهارشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که اروپا اگر واقعا خواهان یک توافق با ایران است باید خود را از بازی راهبردی آمریکا علیه ایران خارج کند. چنانکه وقت دیگری به تفصیل بحث خواهیم کرد، آمریکا اکنون درصدد آن است که از طریق راهاندازی جنگ اقتصادی و تعمیق شکاف «دولت- ملت» در داخل کشور، بقای برجام را به ابزار امتیازگیری از ایران در حوزههای موشکی و منطقهای- که رهبری آنها را مولفههای معاملهناپذیر قدرت ملی ایران خواندند- تبدیل کند.
پنجم- دولت آقای روحانی و دیپلماتهای مذاکرهکننده در میانه آزمونی تاریخی قرار دارند. برای یک ملت رشید، آگاه و قدرتمند شایسته نیست ظرف ۴-۳ سال از یک سوراخ ۲ بار گزیده شود. اگر از گذشته چیزی آموخته باشیم، آینده روشن خواهد بود.
چهارم- واپسین نکته هم این است که شروط رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره توافق با وجود عمق و دقت آن، حداقلی است و نشان از آن دارد که هدف ایشان نه دشوار یا پیچیده کردن مذاکرات، بلکه تضمین این است که مذاکره در همان مسیری انجام میشود که مردم ایران میخواهند و توافق دقیقا ناظر به هدفی خواهد بود که مردم از هرگونه توافق احتمالی انتظار دارند. در واقع تضمینهای خواستهشده میتوانست بسیار وسیعتر و سختگیرانهتر باشد و از جمله ضمانتهایی درباره رفتار اروپا در زمان پایان توافق و حصول اطمینان از دبه نکردن در روزهای واپسین را در بر بگیرد، اما این مسائل فعلا مسکوت گذاشته شده تا مسیر مذاکره سهلتر شود.
پنجم- دولت آقای روحانی و دیپلماتهای مذاکرهکننده در میانه آزمونی تاریخی قرار دارند. برای یک ملت رشید، آگاه و قدرتمند شایسته نیست ظرف ۴-۳ سال از یک سوراخ ۲ بار گزیده شود. اگر از گذشته چیزی آموخته باشیم، آینده روشن خواهد بود.
در یادداشت امروز روزنامه شرق نیز که با عنوان «توجه به فرصت حساس مذاکره با اروپا» منتشر شده است آمده است: در دوران انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پس از اعلام نتایج غیرمنتظره آن، تصور این بود که نامزد جمهوریخواهان یعنی دونالد ترامپ، با نوعی تندخویی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد؛ چراکه به زعم او آمریکای اوباما، اعتبار خود را از دست داده و در توافق برجام رقابت را به ایران واگذار کرده است.
ویژگیهای شخصیتی ترامپ، سرانجام باعث اعلام خروج یکجانبه ایالاتمتحده از توافق هستهای با ایران شد. بدون شک تاکتیک استفاده از ظرفیت اروپا میتواند شوک ناشی از عملکرد آمریکا را تا حدی کاهش دهد.
پیشنهاد نگارنده از گذشته تا امروز ایجاد دفتر اتحادیه اروپا در ایران بوده است که میتواند منجر به بازشدن فضایی جدید در روابط شود؛ ایران امروز نخبگان و افرادی دارد که به دقت مسائل خارجی را از زاویه منافع ملی دنبال میکنند. نباید فقط با بدبینی نسبت به عملکرد اتحادیه اروپا نگریست و درعینحال باید بهشدت از منحصرشدن رابطه به چین و روسیه پرهیز شود.
زمانی که آمریکا قانون داماتو را تصویب کرد اروپاییها اعلام کردند این تحریمهای یکجانبه مضاعف برخلاف مقررات سازمان تجارت جهانی و مغایر با حقوق بینالملل است. اکنون نیز اگر اروپاییها این خط مشی را در پیش بگیرند و در مقام مخالفت برآیند و حتی به سازمان تجارت جهانی شکایت کنند، فرایند خروج آمریکا آثار منفی آنچنانی نخواهد داشت؛ اما منوط است به اینکه اروپاییها تا چه حد پایبند به توافق با ایران خواهند بود و میتوانند شرکتهای خود را از تحریمهای امریکا مستثنا کنند. به همین دلیل ضروری است از هرگونه افراط و تفریط در مسئله برجام در داخل ایران پرهیز شود. باید فضایی ایجاد کرد که اروپا بتواند در قبال آمریکا و ترامپ موضعگیری جدی حقوقی خود را دنبال کند که هم به سود منافع اروپا و هم به نفع ایران است. ممکن است آنان بخواهند سه موضوع عدم دسترسی همیشگی ایران به فناوری هستهای، ارتباط سیستم موشکی با بحث هستهای و عدم دخالت در کشورهای همسایه بهویژه یمن را مطرح کنند؛ درحالیکه این مسائل هم منوط به حل مسئله سوریه است. اروپا باید بتواند روی ظرفیتهای ثباتبخش ایران در خاورمیانه حساب کند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشت امروز خود نوشت: یازده هفته پیش بود که مقامهای بلندپایه کره جنوبی شبانه در حیاط کاخ سفید به خبرنگاران گفتند رییسجمهور امریکا موافقت کرده است تا دیداری بیسابقه با رهبر کره شمالی داشتهباشد. صبح روز پنجشنبه به وقت واشنگتن، دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا، بعد از چند تماس تلفنی با مشاوران ارشدش، شخصا یک متن کوتاه را به گفته سناتور کوری گاردنر، به جان بولتون، مشاور امنیت ملیاش دیکته کرد تا بعد از چند هفته گمانهزنی در مورد برگزاری دیدار تاریخیاش با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، این نشست را لغو کند.
ترامپ بعد از انتشار نامه سه پاراگرافیاش که به لحاظ ادبیات از سوی خبرنگاران امریکایی، خام و بچگانه توصیف شد، در یک نشست خبری آماده شد و تهدید کرد در صورتی که لازم باشد، ارتش امریکا برای واکنش به کره شمالی آماده است.
کره شمالی با وجود نامه اخیر رییسجمهور امریکا اعلام کرده که این کشور هنوز از برگزاری دیدار میان رهبران دو کشور استقبال میکند.
رییسجمهور امریکا، از دوران تبلیغات انتخاباتی تاکنون، همواره به مهارتهای خود در مذاکره کردن، افتخار کرده است. او که سالها پیش کتاب «هنر معامله» را در مورد شیوههای مذاکره در دنیای تجارت منتشر کردهبود، بخشی از جمعیت رایدهندگان به خود را قانع کرده است که بهتر از هر سیاستمدار دیگر فن مذاکره را میشناسد.
پس از انتشار خبر لغو دیدار دونالد ترامپ با کیم جونگ اون، رییسجمهور امریکا در تازهترین اقدام به خبرنگاران در کاخ سفید گفت که مذاکره با کره شمالی با وجود نامه روز گذشته وی برای لغو دیدار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی هنوز در جریان است. رییسجمهور امریکا حتی ادعا کرد که هنوز امکان دارد دیدار با رهبر کره شمالی روز ١٢ ژوئن برگزار شود.
توماس والاشک، مدیر اندیشکده کارنگی اروپا، در یادداشتی مینویسد: «اگر مذاکرات با کره شمالی موفق میشد، آنگاه یک منطق روشن برای اروپا ایجاد میشد تا نسبت به بدبینی اولیهاش در مورد سیاست فشار حداکثر دونالد ترامپ، تجدیدنظر کند. در برابر اگر دیپلماسی امریکا در برابر کره شمالی شکست بخورد، آنگاه غالب اروپاییها نتیجه خواهند گرفت که توافقی که به سختی با ایران به دست آمد و اکنون کارایی خود را نشان داده است، بیدلیل از سوی امریکا کنار گذاشتهشد.»
پت بیوکنن، مدیر ارتباطات کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری رونالد ریگان، برای وبسایت امریکن کانسروتیو مینویسد: «تهدیدهای امریکا ممکن است هنوز تا حدی جواب بدهد، اما قطعا دیگر ایران و کره شمالی را نمیترساند.» او با اشاره به خروج امریکا از برجام و شروط دوازدهگانه اخیر مایک پومپئو به عنوان Plan B. امریکا در برابر ایران مینویسد: «قطعا خلع سلاح ناقص، اما قابل راستیآزمایی کره شمالی، نسبت به جنگ در شبهجزیره مرجح است و قطعا یک توافق هستهای جدید با محدودیت بر موشکها، نسبت به جنگ در خلیج فارس بهتر است. اما نباید از یاد برد که هیچوقت نمیتوانیم به به نتیجه بینقص برسیم، نتیجه بینقص، دشمن نتیجه خوب است.»
روزنامه خراسان همچنین در یادداشت امروز خود نوشت: رئیس جمهور آمریکا در اقدامی غیر منتظره دیدار برنامه ریزی شده خود با کیم جونگ اون ، رهبر کره شمالی را لغو کرد اما ساعاتی بعد از آن دوباره از احتمال برگزاری این دیدار سخن گفت.
هم ترامپ نیازمند این دیدار است، هم اون که کشورش از نظر اقتصادی بشدت در مضیقه است و با توجه به تحریمهای موجود که حتی چین نیز تا حدودی به آنها پایبند بودهاست، سه میلیارد دلاری را که با تجارت خارجی به دست میآورد، از دست داده است.
البته هنوز هیچکدام از دو طرف به طور کامل از خواستههای طرف مقابل خبر ندارند. نه کره شمالی میداند امریکا بهطور دقیق چه خواستههایی بجز خلع سلاح هستهای و موشکی از این کشور دارد و نه واشنگتن میداند، پیونگ یانگ در قبال دست برداشتن از سلاح هستهای خود، خواستار چه امتیازاتی خواهد شد. پس انتظار میرود، دو طرف در مدتی که دیدار «اون» و «ترامپ» به تعویق میافتد دیدارهایی پنهانی با یکدیگر داشته باشند و بر سر مسائل فی مابین برای خلع سلاح هستهای مذاکره کنند.
در حالی که کاخ سفید در روز ۸ مارس تایید کرد که دونالد ترامپ با پیشنهاد دیدار با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی موافقت کرده است، در روزهای بعد برخی شایعات از تصمیم فردی ترامپ برای ورود به دیدار پرمخاطره با رهبر کره شمالی حکایت داشت؛ اقدامی که مخالفت گسترده سیاستمداران آمریکایی از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه را برانگیخت و نگرانی زیادی بین نخبگان آمریکا به وجود آورد.
آمریکاییها انتظار داشتند ابتدا کره به شکل کامل، برگشت ناپذیر و راستی آزمایی شده تمام توان هستهای و موشکی خود را تسلیم آمریکا کند سپس آمریکا در راه تقویت اقتصاد کره شمالی گام بردارد.
بیان این سخنان، خشم کره شمالی را برانگیخت و پیونگ یانگ هشدار داد، هرگز راه شکست خورده معمر قذافی، رهبر سرنگون شده لیبی را در پیش نخواهد گرفت. البته کاخ سفید برای فرونشاندن خشم پیونگ یانگ با عجله اعلام کرد، دیدگاههای بولتون نظر رسمی ترامپ نیست و رئیس جمهوری آمریکا همچنان بر دیدار با رهبر کره شمالی اصرار دارد. اما گویا کار از کار گذشته و مشخص شده بود که کره شمالی برای محقق ساختن ایده خلع سلاح اتمی شبه جزیره کره شمالی خواستههایی را مطالبه خواهد کرد که دولت ترامپ از عمل به آن عاجز خواهد بود. از این رو ترامپ در اقدامی پیش دستانه برای پرهیز از بن بست در جریان دیدار با کیم، یک طرفه این ملاقات را لغو کرد تا گروههای بهرهمند از ادامه تنش در شرق آسیا از فواید آن همچنان بهرهمند شوند. با این حال، رفتار رفت و برگشتی رئیس جمهوری آمریکا در قبال کره شمالی نشان داد که حداقل دولت کنونی این کشور فاقد هرگونه راهبرد استراتژیک در موضوعات حساس جهانی است و تصمیمات آن بر اساس احساسات هیجانی دونالد ترامپ تنظیم میشود. ادامه این روند با توجه به خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس و خروج از توافق هستهای با ایران - برجام - بر میزان بی اعتمادی جهانی به دولت آمریکا خواهد افزود. ریچارد هاس، رئیس اندیشکده با نفوذ شورای روابط خارجی آمریکا شرایط را این گونه برای دولت ترامپ توصیف میکند: «اگر کاخ سفید سیاست همه یا هیچ را دنبال میکند، بهتر است خود را برای هیچ آماده کند.»
بیان این سخنان، خشم کره شمالی را برانگیخت و پیونگ یانگ هشدار داد، هرگز راه شکست خورده معمر قذافی، رهبر سرنگون شده لیبی را در پیش نخواهد گرفت. البته کاخ سفید برای فرونشاندن خشم پیونگ یانگ با عجله اعلام کرد، دیدگاههای بولتون نظر رسمی ترامپ نیست و رئیس جمهوری آمریکا همچنان بر دیدار با رهبر کره شمالی اصرار دارد. اما گویا کار از کار گذشته و مشخص شده بود که کره شمالی برای محقق ساختن ایده خلع سلاح اتمی شبه جزیره کره شمالی خواستههایی را مطالبه خواهد کرد که دولت ترامپ از عمل به آن عاجز خواهد بود. از این رو ترامپ در اقدامی پیش دستانه برای پرهیز از بن بست در جریان دیدار با کیم، یک طرفه این ملاقات را لغو کرد تا گروههای بهرهمند از ادامه تنش در شرق آسیا از فواید آن همچنان بهرهمند شوند. با این حال، رفتار رفت و برگشتی رئیس جمهوری آمریکا در قبال کره شمالی نشان داد که حداقل دولت کنونی این کشور فاقد هرگونه راهبرد استراتژیک در موضوعات حساس جهانی است و تصمیمات آن بر اساس احساسات هیجانی دونالد ترامپ تنظیم میشود. ادامه این روند با توجه به خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس و خروج از توافق هستهای با ایران - برجام - بر میزان بی اعتمادی جهانی به دولت آمریکا خواهد افزود. ریچارد هاس، رئیس اندیشکده با نفوذ شورای روابط خارجی آمریکا شرایط را این گونه برای دولت ترامپ توصیف میکند: «اگر کاخ سفید سیاست همه یا هیچ را دنبال میکند، بهتر است خود را برای هیچ آماده کند.»
یادداشت امروز روزنامه ایران نیز به لغو دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی اشاره کرده و نوشته:دونالد ترامپ روز پنجشنبه دیدار با رهبر کرهشمالی را که قرار بود ماه آینده میلادی در سنگاپور برگزار شود، بهطور موقت لغو کرد. اما این تعویق در واقع برای نجات مذاکرات او با رهبر کرهشمالی انجام شده است و نه برای سنگاندازی در مسیر دیداری که خود او بیش از کیم جونگ اون به آن نیاز دارد.
اما چند رخداد باعث شد رئیس جمهوری امریکا تصمیم بهتعویق این دیدار بگیرد.پیشاز هر چیز باید اقدامات کرهشمالی و اظهاراتی را که از درون کاخ سفید بیان شد، مرور کرد. رهبر کرهشمالی نخست با سفر به کرهجنوبی با رئیس جمهوری این کشور دیدار داشت، در مرحله بعد چند امریکایی چینی تبار را آزاد کرد تا همراه وزیر خارجه امریکا به واشنگتن بروند و ترامپ نیز در نمایش تبلیغاتی به استقبال آنها رفت.
«اون» پس از همه اینها حتی تن به انهدام سایت هستهای پونگی ری هم داد. اما در نقطه مقابل در کاخ سفید شاهد بدترین توهینها نسبت به کرهشمالی بودیم که باعث دلسردی پیونگ یانگ میشد. نخست جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا اعلام کرد، خلع سلاح هستهای کره شمالی باید به شیوه لیبی باشد. پس از او نیز مایک پنس، معاون ترامپ، در تهدیدی مشابه مدعی شد که اگر اون، امریکا را سر بدواند، با سرنوشت قذافی رو به رو میشود. این اظهارات واکنش تند کره شمالی و تهدید این کشور به لغو مذاکره را در پی داشت؛ بنابراین دونالد ترامپ برای نجات دیدار خود با اون و برای آرام کردن فضا تصمیم به لغو موقت دیدار خود با رهبر کره شمالی گرفت. از همین رو معتقدم لغو دیدار ترامپ با اون، یک مانور سیاسی است و دیدار قطعاً انجام میشود.
«اون» پس از همه اینها حتی تن به انهدام سایت هستهای پونگی ری هم داد. اما در نقطه مقابل در کاخ سفید شاهد بدترین توهینها نسبت به کرهشمالی بودیم که باعث دلسردی پیونگ یانگ میشد. نخست جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا اعلام کرد، خلع سلاح هستهای کره شمالی باید به شیوه لیبی باشد. پس از او نیز مایک پنس، معاون ترامپ، در تهدیدی مشابه مدعی شد که اگر اون، امریکا را سر بدواند، با سرنوشت قذافی رو به رو میشود. این اظهارات واکنش تند کره شمالی و تهدید این کشور به لغو مذاکره را در پی داشت؛ بنابراین دونالد ترامپ برای نجات دیدار خود با اون و برای آرام کردن فضا تصمیم به لغو موقت دیدار خود با رهبر کره شمالی گرفت. از همین رو معتقدم لغو دیدار ترامپ با اون، یک مانور سیاسی است و دیدار قطعاً انجام میشود.
هم ترامپ نیازمند این دیدار است، هم اون که کشورش از نظر اقتصادی بشدت در مضیقه است و با توجه به تحریمهای موجود که حتی چین نیز تا حدودی به آنها پایبند بودهاست، سه میلیارد دلاری را که با تجارت خارجی به دست میآورد، از دست داده است.
البته هنوز هیچکدام از دو طرف به طور کامل از خواستههای طرف مقابل خبر ندارند. نه کره شمالی میداند امریکا بهطور دقیق چه خواستههایی بجز خلع سلاح هستهای و موشکی از این کشور دارد و نه واشنگتن میداند، پیونگ یانگ در قبال دست برداشتن از سلاح هستهای خود، خواستار چه امتیازاتی خواهد شد. پس انتظار میرود، دو طرف در مدتی که دیدار «اون» و «ترامپ» به تعویق میافتد دیدارهایی پنهانی با یکدیگر داشته باشند و بر سر مسائل فی مابین برای خلع سلاح هستهای مذاکره کنند.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *