سردرگمی سیاست آمریکا درباره ایران
جمعه در بروکسل یک جلسه است و این مکانیسم باید به کار گرفته شود یعنی باید یک قطعنامه مقابله با این حرکت آمریکا از سوی کشورهای باقیمانده در توافق صادر شود و اقدام واشنگتن در خروج از برجام را محکوم کنند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی به نقل از شورای راهبری روابط خارجی، فواد ایزدی در ارزیابی راهبرد دولت آمریکا در قبال ایران گفت، آمریکا در وهله نخست به دنبال سرنگونی حکومت ایران است، اما در میان مقامات سیاسی این کشور یک اختلافنظر وجود دارد مبنی بر اینکه این سرنگونی چطور باید اتفاق بیفتد.
پرسش: با توجه به صحبتهای اخیر مایک پمپئو، وزیر امور خارجه میتوان گفت که اکنون دولت ترامپ چارچوب سیاست خود در قبال ایران را علنی کرده است؟
دغدغه اصلی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نابود کردن دستاوردهای باراک اوباما بود که اکنون با خروج از برجام به این خواسته دست یافت و امروز دیگر ایران خیلی اولویت ترامپ نیست. البته این نکته در مورد اطرافیان ترامپ همچون جان بولتون و مایک پمپئو صادق نیست و این افراد سالهاست که به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. این استراتژی اخیر پمپئو نیز در واقع شروع کار برای این گروه است. به بیان دیگر کار ترامپ با ایران به نوعی به پایان رسیده، اما کار اینها آغاز شده است. چنانکه این گروه در حال پیگیری اقداماتی است که برای سرنگونی حکومت لازم میباشد. یکی از نکاتی که در خصوص این افراد باید توجه داشت اینکه نمیتوان با آنها مذاکره کرد یا به توافق رسید. این تفکر تغییر حکومت از ۴۰ سال پیش آغاز شده و در عمل سیاست بسیار ناموفقی بوده است. دلیل اینکه اوباما و جان کری به سمت توافق برجام حرکت کردند این بود که آنها نیز به دنبال تغییر حکومت بودند، اما مشاهده کردند که بعد از ۴ دهه هنوز این حکومت پابرجاست، لذا به این سمت حرکت کردند که ابزارهای قدرت ایران را بگیرند و این کشور را به زعم خود تضعیف کنند.
پرسش: پایههای اساسی سیاست دولت ترامپ در قبال ایران چیست؟
اصل داستان تغییر حکومت است؛ وقتی از پمپئو پرسیدند برنامه شما چه بازه زمانی دارد گفت بازه زمانی را مردم ایران مشخص میکنند. یعنی به زعم خودشان هرچقدر زودتر حکومت ایران را سرنگون کنند، ماموریت آمریکا نیز زودتر پایان خواهد یافت. پس طرف مقابل در وهله نخست به دنبال سرنگونی حکومت ایران است؛ اما در طرف آمریکایی یک اختلافنظر وجود دارد مبنی بر اینکه این سرنگونی چطور باید اتفاق بیفتد. تفکر تیم جدید این است که فشار مضاعف اعمال شود و بعد از یکی دو سال حکومت ایران شاید سرنگون شد و اگر این اتفاق هم نیفتاد طرف آمریکایی امیدوار است که ایران پای میز مذاکره خواهد رفت. در این شرایط از نظر آنها، چون ایران ضعیف شده است به یک توافق بهتر دست پیدا خواهند کرد؛ لذا طراحی آنها فشار زیاد در ابتدا و گرفتن امتیازات بالا پای میز مذاکره است.
پرسش: تناقضها در سیاست اعلامی پمپئو چیست؟
ادبیات وی کاملا متناقض بود؛ از یک طرف میگوید که ایران کل خاورمیانه شامل سوریه، لبنان، عراق و یمن را اشغال کرده از سوی دیگر متنی که ارائه کرده نشاندهنده کشوری است که میخواهد تسلیم شود. تناقض اینجاست که اگر ایران تا به این حد قدرتمند است، چرا باید متن تسلیم را امضا کند. از این جهت یک سردرگمی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران دیده میشود.
پرسش: بهترین سیاست ایران برای تقابل با این دستور کارهای آمریکا چیست؟
ایران باید ذهنیت طرف مقابل را اصلاح کند. ذهنیت طرف آمریکایی این است که ایران آماده دادن امتیاز در حوزههای موشکی و منطقهای است؛ بنابراین ایران نباید صحبت از برجام ۲ و ۳ به میان آورد، زیرا این مسئله طرف مقابل را به طمع میاندازد. آقای ظریف در نیویورک سه سناریو را درخصوص دستورکارهای ایران مطرح کردند؛ نخست رجوع به ساز و کارهای حل اختلاف، طبق مفاد مندرج در برجام است. جمعه در بروکسل یک جلسه است و این مکانیسم باید به کار گرفته شود. یعنی باید یک قطعنامه مقابله با این حرکت آمریکا از سوی کشورهای باقیمانده در توافق صادر شود و اقدام واشنگتن در خروج از برجام را محکوم کنند. گزینه دومی که آقای ظریف مطرح کردند خروج از برجام بود؛ منتها دولت اکنون آمادگی خروج از برجام را ندارد، اما میتواند اقداماتی انجام دهد که لغو برجام نیست، ولی برای طرف مقابل پیام دارد؛ مانند فعالیت در حوزههای آموزشی، پژوهشی هستهای، فیزیک هستهای و راهاندازی برخی رآکتورهای آموزشی و ... بحث سوم نیز خروج از انپیتی بود که این مسئله نیز باید در مجلس پیگیری شود. مجلس ایران در این مسیر خوب عمل نکرده است و لااقل باید بحث خروج از انپیتی مطرح شود. دیپلماتهای ما که به بروکسل میروند دستشان خیلی پر نیست و طرف مقابل باید با بحث خروج از انپیتی از سوی ایران تهدید شود تا اگر با ما راه نیامدند این تصمیم عملی شود. در نهایت در داخل باید اجماع و اتحاد کامل وجود داشته باشد. پمپئو با ادبیاتی که در خصوص ایران به کار گرفت به تمام ایرانیها اهانت کرد و لذا ما نیاز به انسجام و اتحاد ملی داریم. اگر این اقدامات را انجام دهیم کشور رو به جلو حرکت خواهد کرد، اما اگر انجام ندهیم این ذهنیت را ایجاد میکنیم که کشور آمادگی دادن امتیازات را به طرف مقابل دارد و آنها نیز برای گرفتن امتیاز فشارهایشان را افزایش خواهند داد.
پرسش: با توجه به صحبتهای اخیر مایک پمپئو، وزیر امور خارجه میتوان گفت که اکنون دولت ترامپ چارچوب سیاست خود در قبال ایران را علنی کرده است؟
دغدغه اصلی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نابود کردن دستاوردهای باراک اوباما بود که اکنون با خروج از برجام به این خواسته دست یافت و امروز دیگر ایران خیلی اولویت ترامپ نیست. البته این نکته در مورد اطرافیان ترامپ همچون جان بولتون و مایک پمپئو صادق نیست و این افراد سالهاست که به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. این استراتژی اخیر پمپئو نیز در واقع شروع کار برای این گروه است. به بیان دیگر کار ترامپ با ایران به نوعی به پایان رسیده، اما کار اینها آغاز شده است. چنانکه این گروه در حال پیگیری اقداماتی است که برای سرنگونی حکومت لازم میباشد. یکی از نکاتی که در خصوص این افراد باید توجه داشت اینکه نمیتوان با آنها مذاکره کرد یا به توافق رسید. این تفکر تغییر حکومت از ۴۰ سال پیش آغاز شده و در عمل سیاست بسیار ناموفقی بوده است. دلیل اینکه اوباما و جان کری به سمت توافق برجام حرکت کردند این بود که آنها نیز به دنبال تغییر حکومت بودند، اما مشاهده کردند که بعد از ۴ دهه هنوز این حکومت پابرجاست، لذا به این سمت حرکت کردند که ابزارهای قدرت ایران را بگیرند و این کشور را به زعم خود تضعیف کنند.
پرسش: پایههای اساسی سیاست دولت ترامپ در قبال ایران چیست؟
اصل داستان تغییر حکومت است؛ وقتی از پمپئو پرسیدند برنامه شما چه بازه زمانی دارد گفت بازه زمانی را مردم ایران مشخص میکنند. یعنی به زعم خودشان هرچقدر زودتر حکومت ایران را سرنگون کنند، ماموریت آمریکا نیز زودتر پایان خواهد یافت. پس طرف مقابل در وهله نخست به دنبال سرنگونی حکومت ایران است؛ اما در طرف آمریکایی یک اختلافنظر وجود دارد مبنی بر اینکه این سرنگونی چطور باید اتفاق بیفتد. تفکر تیم جدید این است که فشار مضاعف اعمال شود و بعد از یکی دو سال حکومت ایران شاید سرنگون شد و اگر این اتفاق هم نیفتاد طرف آمریکایی امیدوار است که ایران پای میز مذاکره خواهد رفت. در این شرایط از نظر آنها، چون ایران ضعیف شده است به یک توافق بهتر دست پیدا خواهند کرد؛ لذا طراحی آنها فشار زیاد در ابتدا و گرفتن امتیازات بالا پای میز مذاکره است.
پرسش: تناقضها در سیاست اعلامی پمپئو چیست؟
ادبیات وی کاملا متناقض بود؛ از یک طرف میگوید که ایران کل خاورمیانه شامل سوریه، لبنان، عراق و یمن را اشغال کرده از سوی دیگر متنی که ارائه کرده نشاندهنده کشوری است که میخواهد تسلیم شود. تناقض اینجاست که اگر ایران تا به این حد قدرتمند است، چرا باید متن تسلیم را امضا کند. از این جهت یک سردرگمی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران دیده میشود.
پرسش: بهترین سیاست ایران برای تقابل با این دستور کارهای آمریکا چیست؟
ایران باید ذهنیت طرف مقابل را اصلاح کند. ذهنیت طرف آمریکایی این است که ایران آماده دادن امتیاز در حوزههای موشکی و منطقهای است؛ بنابراین ایران نباید صحبت از برجام ۲ و ۳ به میان آورد، زیرا این مسئله طرف مقابل را به طمع میاندازد. آقای ظریف در نیویورک سه سناریو را درخصوص دستورکارهای ایران مطرح کردند؛ نخست رجوع به ساز و کارهای حل اختلاف، طبق مفاد مندرج در برجام است. جمعه در بروکسل یک جلسه است و این مکانیسم باید به کار گرفته شود. یعنی باید یک قطعنامه مقابله با این حرکت آمریکا از سوی کشورهای باقیمانده در توافق صادر شود و اقدام واشنگتن در خروج از برجام را محکوم کنند. گزینه دومی که آقای ظریف مطرح کردند خروج از برجام بود؛ منتها دولت اکنون آمادگی خروج از برجام را ندارد، اما میتواند اقداماتی انجام دهد که لغو برجام نیست، ولی برای طرف مقابل پیام دارد؛ مانند فعالیت در حوزههای آموزشی، پژوهشی هستهای، فیزیک هستهای و راهاندازی برخی رآکتورهای آموزشی و ... بحث سوم نیز خروج از انپیتی بود که این مسئله نیز باید در مجلس پیگیری شود. مجلس ایران در این مسیر خوب عمل نکرده است و لااقل باید بحث خروج از انپیتی مطرح شود. دیپلماتهای ما که به بروکسل میروند دستشان خیلی پر نیست و طرف مقابل باید با بحث خروج از انپیتی از سوی ایران تهدید شود تا اگر با ما راه نیامدند این تصمیم عملی شود. در نهایت در داخل باید اجماع و اتحاد کامل وجود داشته باشد. پمپئو با ادبیاتی که در خصوص ایران به کار گرفت به تمام ایرانیها اهانت کرد و لذا ما نیاز به انسجام و اتحاد ملی داریم. اگر این اقدامات را انجام دهیم کشور رو به جلو حرکت خواهد کرد، اما اگر انجام ندهیم این ذهنیت را ایجاد میکنیم که کشور آمادگی دادن امتیازات را به طرف مقابل دارد و آنها نیز برای گرفتن امتیاز فشارهایشان را افزایش خواهند داد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *