اعراب ایرانی که مقابل صدام ایستادند/ مدافعان غیوری که ۲۸ عضو خانواده را فدای وطن کردند
هفتمین برنامه ماه عسل میزبان مهمانان عرب ایرانی خوزستان بود که با غیرت مقابل صدام ایستادند و ۲۸ عضو خانواده فدای دفاع این غیور مردان از خاک ایران شد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، هفتمین برنامه ماه عسل سال ۹۷ با حضور مهمانانی متفاوت روی آنتن شبکه ۳ رفت.
هفتمین برنامه ماه عسل با حضور زوج خوزستانی از روستاهای مرزی ایران روی آنتن شبکه ۳ رفت.
مرد خوزستانی تعریف می کند که از کودکی بچه های روستا یاد میگیرند که چگونه زیر آب ماندن را یاد بگیرند و در زیر آب مرغابی شکار کنند.
این دو زن و شوهر و خانواده هایشان از اولین کسانی بودند که متوجه حمله عراق به ایران شدند. مرد گفت که خلبان ایرانی ناگهان در روستایشان سقوط می کند و خلبان با چتر پایین می آید.خلبان نمی دانست که در کجاست.
مرد گفت که بعثی ها پیغام دادند که باید او را تحویل دهید. مطمئنیم او در نزد شماست. مرد گفت وقتی عراق حمله کرد تمام روستاها می ترسیدند. به خصوص که او فکر می کرد که با حمله به ایران روستاییان مرزی نزدیک عراق با او همراه می شوند اما انها دشمن صدام شدند.
در ادامه برنامه، دو مهمان دیگر از اهالی روستایی که خلبان سقوط کرد در برنامه حاضر شدند.
زن گفت که در روز عروسی بودیم که عراقی ها به روستا ریختند و ۲۷ نفر را بردند که همه علاوه بر پدر که پناه دهنده خلبان بود از اقوام زن و شوهر بودند. مرد گفت که کل روستاها را بمباران کرده بودند و هر ۲۷ نفر را به شهدات رساندند و زن با لباس عروس فرار می کند.
شرفی مهمان دیگر برنامه گفت در آن زمان هنوز امادگی جنگ را نداشتیم و عراقی ها از چند نقطه حمله کردند.
همه مردم از جمله خانم ها نقش بسزایی در دفاع داشتند. صدام پول و سلاح برای روستاییان فرستاد با این تصور که پیاده نظام او بعد از ورود به ایران شوند.
شریفی گفت که روستای زن که مچریه نام دارد در واقع مدافع کشور بودند و به مقابله راخت. او گفت با لباس محلی به دل دشمنان برای شناسایی می رفتیم و از طریق آنان به دشمن ضربه زد.
شریفی ادامه داد این مقاومت روستاییان خوزستان سبب شد صدام و لشکرش تحقیر شوند.
در ادامه برنامه علیخانی گفت این ۲۷ نفر پیکرشان پیدا شده و مشخص نیست که دقیقا برخی را زنده به گور کردند یا تیرباران کرده و خاک کردند.
زن ادامه داد که اسم پسرش را حسین گذاشت چون آن خلبان هم اسمش حسین بود. ۱۵ سال ازدواج نکرد و بعد از مرگ پدر و مادر و ازدواج برادرش بالاخره ازدواج کرد.
مرد خوزستانی گفت جهاد کشاورزی در حال حفاری بودند که گور دسته جمعی این ۲۸ نفر پیدا شد که پیکر داماد که برادرش بوده نیز در میان انها بوده است.
شریفی در ادامه گفت خاطرات زیادی از مقاومت و دفاع در دل مردمان سرزمین دشت آزادگان و هویزه وجود دارد که باید به آن پرداخته شود.
علیخانی گفت مگر می شود از قهرمانی کسانی که پدر و برادران و پسر عموها و اقوام خود را برای ایران اسلامی از دست داده نگفت. این ها افتخار این سرزمین و هموطن من هستند و باید از آنان تشکر کرد. باید مزار این شهدا این قدر ساده نباشد و باید برای شکوه آن کاری کرد چون کسانی که در این مزار قرار دارند انسان های بزرگی هستند که قهرمان های سزمین ایران هستند.
مرد خوزستانی تعریف می کند که از کودکی بچه های روستا یاد میگیرند که چگونه زیر آب ماندن را یاد بگیرند و در زیر آب مرغابی شکار کنند.
این دو زن و شوهر و خانواده هایشان از اولین کسانی بودند که متوجه حمله عراق به ایران شدند. مرد گفت که خلبان ایرانی ناگهان در روستایشان سقوط می کند و خلبان با چتر پایین می آید.خلبان نمی دانست که در کجاست.
مرد گفت که بعثی ها پیغام دادند که باید او را تحویل دهید. مطمئنیم او در نزد شماست. مرد گفت وقتی عراق حمله کرد تمام روستاها می ترسیدند. به خصوص که او فکر می کرد که با حمله به ایران روستاییان مرزی نزدیک عراق با او همراه می شوند اما انها دشمن صدام شدند.
در ادامه برنامه، دو مهمان دیگر از اهالی روستایی که خلبان سقوط کرد در برنامه حاضر شدند.
زن گفت که در روز عروسی بودیم که عراقی ها به روستا ریختند و ۲۷ نفر را بردند که همه علاوه بر پدر که پناه دهنده خلبان بود از اقوام زن و شوهر بودند. مرد گفت که کل روستاها را بمباران کرده بودند و هر ۲۷ نفر را به شهدات رساندند و زن با لباس عروس فرار می کند.
شرفی مهمان دیگر برنامه گفت در آن زمان هنوز امادگی جنگ را نداشتیم و عراقی ها از چند نقطه حمله کردند.
همه مردم از جمله خانم ها نقش بسزایی در دفاع داشتند. صدام پول و سلاح برای روستاییان فرستاد با این تصور که پیاده نظام او بعد از ورود به ایران شوند.
شریفی گفت که روستای زن که مچریه نام دارد در واقع مدافع کشور بودند و به مقابله راخت. او گفت با لباس محلی به دل دشمنان برای شناسایی می رفتیم و از طریق آنان به دشمن ضربه زد.
شریفی ادامه داد این مقاومت روستاییان خوزستان سبب شد صدام و لشکرش تحقیر شوند.
در ادامه برنامه علیخانی گفت این ۲۷ نفر پیکرشان پیدا شده و مشخص نیست که دقیقا برخی را زنده به گور کردند یا تیرباران کرده و خاک کردند.
زن ادامه داد که اسم پسرش را حسین گذاشت چون آن خلبان هم اسمش حسین بود. ۱۵ سال ازدواج نکرد و بعد از مرگ پدر و مادر و ازدواج برادرش بالاخره ازدواج کرد.
مرد خوزستانی گفت جهاد کشاورزی در حال حفاری بودند که گور دسته جمعی این ۲۸ نفر پیدا شد که پیکر داماد که برادرش بوده نیز در میان انها بوده است.
شریفی در ادامه گفت خاطرات زیادی از مقاومت و دفاع در دل مردمان سرزمین دشت آزادگان و هویزه وجود دارد که باید به آن پرداخته شود.
علیخانی گفت مگر می شود از قهرمانی کسانی که پدر و برادران و پسر عموها و اقوام خود را برای ایران اسلامی از دست داده نگفت. این ها افتخار این سرزمین و هموطن من هستند و باید از آنان تشکر کرد. باید مزار این شهدا این قدر ساده نباشد و باید برای شکوه آن کاری کرد چون کسانی که در این مزار قرار دارند انسان های بزرگی هستند که قهرمان های سزمین ایران هستند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *