رژیم صهیونیستی در سوریه چه میخواهد؟
بیتردید نیروهای محور مقاومت به همراه ارتش سوریه، راهبردهای جنگی خود را برای تعیین تکلیف وضعیت میدانی سوریه و بیرون راندن تمام نیروهای مداخلهگر خارجی پیش خواهند برد. درواقع سرکوب گسترده نیروهای تکفیری سلفی وابسته به محور عبری-عربی میتواند پاسخ روشنی به اقدامات اسرائیل و آمریکا باشد.
خبرگزاری میزان -
در هر صورت این حملات با چراغ سبز آمریکا و و همفکری برخی کشورهای عربی ضدایران نظیر عربستان طراحی و اجرا شده است. هدف اساسی آن نیز روحیه بخشیدن مجدد به نیروهای تکفیری و تزلزل در محور مقاومت است که با پیروزیهای درخشان در مناطق مختلف سوریه شرایط را برای تثبیت اوضاع داخلی و ورود به فاز سیاسی در مسیر حل و فصل بحران فراهم کرده است.
یکی دیگر از اهداف اصلی تهاجمات اخیر اسرائیل به برخی از مراکز نظامی سوریه ایجاد درگیری گسترده با ایران و محور مقاومت عنوان شده است. از آنجا که آمریکاییها به تضمین امنیت رژیم صهیونیستی و برتری نظامی آن در منطقه تعهد سیاسی و اخلاقی دارند هرگونه تضعیف موقعیت منطقهای این رژیم را برخلاف منافع ملی و راهبردهای منطقهای خود ارزیابی میکنند. ورود متغیر مستقلی به نام حزبالله در منطقه و اثبات توانمندیهای آن در عرصه میدانی میتواند یکی از عوامل اصلی حملات جدید قلمداد شود.
همچنین باید به یاد داشته باشیم که رژیم صهیونیستی تلاش کرده است با تحریک آمریکا و همپیمانان منطقهای آن، یک ائتلاف گسترده ضدایرانی را در منطقه شکل دهد و به ظن خود جلوی نفوذ طبیعی آن را سد کند.
اما فارغ از این اهداف کلی، نباید از این نکته گذشت که نوع بازیگری رژیم صهیونیستی در سوریه، با دیگر تحولات راهبردی منطقه و حتی برخی تحولات جهانی ارتباط مستقیمی دارد، همچنانکه با ملاحظه شرایط جدیدی که منطقه در آن قرار گرفته است، از جمله پیروزی سیاسی حزب الله در انتخابات اخیر لبنان، خروج آمریکا از برجام و نیز انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، شاهد تهاجمیتر شدن سیاستهای رژیم صهیونیستی در سوریه هستیم.
در این شرایط، بیتردید نیروهای محور مقاومت به همراه ارتش سوریه، راهبردهای جنگی خود را برای تعیین تکلیف وضعیت میدانی سوریه و بیرون راندن تمام نیروهای مداخلهگر خارجی پیش خواهند برد. درواقع سرکوب گسترده نیروهای تکفیری سلفی وابسته به محور عبری-عربی میتواند پاسخ روشنی به اقدامات اسرائیل و آمریکا باشد. همچنین تلاش برای ایجاد سازوکارهای سیاسی و بازگشت به منطق گفتگو براساس مدل سوری-سوری بدون دخالت نیروهای خارجی راهبردی است که پیشتر از سوی ایران برای خروج از وضعیت جنگی سوریه تجویز شده است.
به نظر میرسد که با تضعیف هرچه بیشتر مخالفان نظام بشار اسد و تلاش روسها برای اعاده صلح در جغرافیای سوریه، مسیر برای گفتگوهای ملی مهیا شده است. نکته کلیدی این است که ایران در کنار ترکیه و روسیه در نشستهای متعدد آستانه همچنان بر حفظ و یکپارچگی سوریه و ایجاد ثبات و امنیت در این کشور تاکید داشته و دارد و به نظر میرسد که جنگ به عنوان راهحلی که از سوی آمریکاییها و بخشی از کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی برای ایجاد بیثباتی و تجزیه سوریه به عنوان یک راهبرد اصلی قبلا پیریزی شده بود در شرایط فعلی ارزش و اهمیت خود را از دست داده است. به طوری که آمریکاییها هم به دنبال خروج از مهلکه سوریه هستند.
به گزارش گروه سیاسی به نقل از شورای راهبردی روابط خارجی، گرچه قبل از شروع بحران نظامی و سیاسی سوریه، مرز این کشور با رژیم صهیونیستی یکی از مرزهای امن و بدون دغدغه امنیتی برای این رژیم محسوب میشد، ولی با حضور بازیگران متعدد منطقهای و فرامنطقهای، این رژیم هم درصدد اعمال نفوذ و ایجاد ائتلاف علیه سوریه و حامیان منطقهای آن برآمد.
با ورود ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقهای و حامی حکومت قانونی سوریه و پشتیبانی محور مقاومت در جنگ فراگیر علیه تکفیریها، واکنش رژیم صهیونیستی نیز نسبت به حضور در سوریه، بیش از گذشته نمایان شد. ضمن آنکه این رژیم از سال ۱۹۶۷ قسمتی از جغرافیای سرزمینی سوریه به نام جولان را در اشغال خود داشت. براین اساس، نزدیکی نبردهای میدانی نسبت به سرزمینهای اشغالی و تهدید امنیت این رژیم از یک سو و گسترش تثبیت حضور محور مقاومت از سوی دیگر، شرایط را برای دخالت بیشتر تلآویو در جنگ داخلی سوریه فراهم کرد؛ به گونهای که این رژیم علاوه بر پشتیبانیهای نظامی و تسلیحاتی از برخی گروههای تکفیری و همپیمان نظیر جبهه النصره و جندالشام، برخی از پایگاههای نظامی و موشکی ارتش سوریه و همپیمانان آن را نیز در مناطق استراتژیک این کشور مورد حمله قرار داد. دلیل این حملات بیشتر جلوگیری از حضور نیروهای مستشار ایرانی در سوریه و برهم خوردن توازن قوا به ضرر دولت سوریه عنوان شده است.
با ورود ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقهای و حامی حکومت قانونی سوریه و پشتیبانی محور مقاومت در جنگ فراگیر علیه تکفیریها، واکنش رژیم صهیونیستی نیز نسبت به حضور در سوریه، بیش از گذشته نمایان شد. ضمن آنکه این رژیم از سال ۱۹۶۷ قسمتی از جغرافیای سرزمینی سوریه به نام جولان را در اشغال خود داشت. براین اساس، نزدیکی نبردهای میدانی نسبت به سرزمینهای اشغالی و تهدید امنیت این رژیم از یک سو و گسترش تثبیت حضور محور مقاومت از سوی دیگر، شرایط را برای دخالت بیشتر تلآویو در جنگ داخلی سوریه فراهم کرد؛ به گونهای که این رژیم علاوه بر پشتیبانیهای نظامی و تسلیحاتی از برخی گروههای تکفیری و همپیمان نظیر جبهه النصره و جندالشام، برخی از پایگاههای نظامی و موشکی ارتش سوریه و همپیمانان آن را نیز در مناطق استراتژیک این کشور مورد حمله قرار داد. دلیل این حملات بیشتر جلوگیری از حضور نیروهای مستشار ایرانی در سوریه و برهم خوردن توازن قوا به ضرر دولت سوریه عنوان شده است.
در هر صورت این حملات با چراغ سبز آمریکا و و همفکری برخی کشورهای عربی ضدایران نظیر عربستان طراحی و اجرا شده است. هدف اساسی آن نیز روحیه بخشیدن مجدد به نیروهای تکفیری و تزلزل در محور مقاومت است که با پیروزیهای درخشان در مناطق مختلف سوریه شرایط را برای تثبیت اوضاع داخلی و ورود به فاز سیاسی در مسیر حل و فصل بحران فراهم کرده است.
یکی دیگر از اهداف اصلی تهاجمات اخیر اسرائیل به برخی از مراکز نظامی سوریه ایجاد درگیری گسترده با ایران و محور مقاومت عنوان شده است. از آنجا که آمریکاییها به تضمین امنیت رژیم صهیونیستی و برتری نظامی آن در منطقه تعهد سیاسی و اخلاقی دارند هرگونه تضعیف موقعیت منطقهای این رژیم را برخلاف منافع ملی و راهبردهای منطقهای خود ارزیابی میکنند. ورود متغیر مستقلی به نام حزبالله در منطقه و اثبات توانمندیهای آن در عرصه میدانی میتواند یکی از عوامل اصلی حملات جدید قلمداد شود.
همچنین باید به یاد داشته باشیم که رژیم صهیونیستی تلاش کرده است با تحریک آمریکا و همپیمانان منطقهای آن، یک ائتلاف گسترده ضدایرانی را در منطقه شکل دهد و به ظن خود جلوی نفوذ طبیعی آن را سد کند.
اما فارغ از این اهداف کلی، نباید از این نکته گذشت که نوع بازیگری رژیم صهیونیستی در سوریه، با دیگر تحولات راهبردی منطقه و حتی برخی تحولات جهانی ارتباط مستقیمی دارد، همچنانکه با ملاحظه شرایط جدیدی که منطقه در آن قرار گرفته است، از جمله پیروزی سیاسی حزب الله در انتخابات اخیر لبنان، خروج آمریکا از برجام و نیز انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، شاهد تهاجمیتر شدن سیاستهای رژیم صهیونیستی در سوریه هستیم.
در این شرایط، بیتردید نیروهای محور مقاومت به همراه ارتش سوریه، راهبردهای جنگی خود را برای تعیین تکلیف وضعیت میدانی سوریه و بیرون راندن تمام نیروهای مداخلهگر خارجی پیش خواهند برد. درواقع سرکوب گسترده نیروهای تکفیری سلفی وابسته به محور عبری-عربی میتواند پاسخ روشنی به اقدامات اسرائیل و آمریکا باشد. همچنین تلاش برای ایجاد سازوکارهای سیاسی و بازگشت به منطق گفتگو براساس مدل سوری-سوری بدون دخالت نیروهای خارجی راهبردی است که پیشتر از سوی ایران برای خروج از وضعیت جنگی سوریه تجویز شده است.
به نظر میرسد که با تضعیف هرچه بیشتر مخالفان نظام بشار اسد و تلاش روسها برای اعاده صلح در جغرافیای سوریه، مسیر برای گفتگوهای ملی مهیا شده است. نکته کلیدی این است که ایران در کنار ترکیه و روسیه در نشستهای متعدد آستانه همچنان بر حفظ و یکپارچگی سوریه و ایجاد ثبات و امنیت در این کشور تاکید داشته و دارد و به نظر میرسد که جنگ به عنوان راهحلی که از سوی آمریکاییها و بخشی از کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی برای ایجاد بیثباتی و تجزیه سوریه به عنوان یک راهبرد اصلی قبلا پیریزی شده بود در شرایط فعلی ارزش و اهمیت خود را از دست داده است. به طوری که آمریکاییها هم به دنبال خروج از مهلکه سوریه هستند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *