روایتی از سود چند میلیاردی موسسات کنکور از نمایشگاه کتاب
به گزارش گروه فضای مجازی ،دیگر دیدن تبلیغ موسسات کنکوری آن هم به صورت روزانه در سطح شهر یا حتی از رسانه ملی به امری عادی برای همه مردم تبدیل شده است؛ تبلیغاتی که همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در مصلای تهران به اوج خود میرسد و علاوهبر پخش اسم موسسات مختلف فعال در این حوزه از بلندگوهای محوطه، بیلبوردهایشان نیز در جای جای نمایشگاه کتاب به چشم میخورد تا ذهن مخاطب لحظهای از نام این موسسات خالی نماند.
نمایشگاه کتاب تهران بزرگترین اجتماع ناشران حوزههای مختلف به شمارمی رود؛ نمایشگاهی که در آن موسسات مختلف کنکوری علاوهبر داشتن سالنی مجزا با نام ناشران آموزشی، حتی در غرفه ناشران دانشگاهی نیز جا خوش کردهاند به دانشجویان و دانشآموزانی که خواهان ورود به دانشگاه هستند و جدای از فروش کتاب، خدماتی از جمله مشاوره تحصیلی نیز ارائه میدهند؛ خدماتی که در ظاهر راه را برای ورود به مقاطع تحصیلی مختلف دانشگاهی هموار میکند.
این روزها همه از قیمت بالای کلاسهای کنکور و تستزنی برای مقاطع مختلف تحصیلی باخبرند، اما نکته جالب حضور موسسات آموزشی در نمایشگاه کتاب تهران نحوه ارائه خدمات آنهاست؛ موضوعی که من و همکارم را راهی مصلی کرد تا از نزدیک در جریان آن قرار بگیریم. اگر شما هم مثل ما مترو را برای رفتن به نمایشگاه انتخاب کنید، تنها چند دقیقه کافی است تا بعد از بیرون آمدن از مترو و حرکت به سمت محل استقرار ناشران دانشگاهی، صدای تبلیغ این موسسات را بشنوید؛ صدایی که شما را بیشتر ترغیب میکند تا سری به آنها بزنید.
در کنار صداهای دور و نزدیکی که نامهای این موسسات را تکرار میکنند، تبلیغات محیطی ارائه مشاوره و فروش بستههای کمک آموزشی نیز از دور خودنمایی میکنند؛ تبلیغاتی که از فاصله چندصدمتری هم قابلمشاهده است. بالاخره بعد از کمی پیادهروی به چادرهای ناشران این حوزه رسیدیم، هفت چادری که تعداد قابلتوجهی از این ناشران را در خود جای داده و تبلیغات برای آن به حدی وسیع است که از هر جای مصلی میتوان به راحتی مسیر رسیدن به آنها را پیدا کرد. اینجا همان محلی بود که راه من و همکارم را از هم جدا کرد تا هر کدام به دنبال پیدا کردن جواب سوالاتمان برویم.
سراغ یکی از موسسات مطرح کنکوری که غرفه نسبتا بزرگی هم دارد، میروم؛ موسسهای که کتابهای دانشگاهی عرضه میکند، اما ظاهرا خرید آنها کار چندان سادهای هم نیست، چون وقتی از غرفهدار میخواهم قیمت بسته کمک آموزشی کتابها را برای آزمون کارشناسیارشد بگوید، رقم عجیب بیش از یک میلیون را از زبانش میشنوم. غرفهدار خانم که خودش متوجه تعجبم شده، میگوید: «بسته کمک آموزشی را بدون شرکت در آزمونمان ارائه نمیدهیم.» جملهاش که تمام شد، از ارائه تخفیف ۳۰ درصدی ویژه نمایشگاه سخن گفت؛ تخفیفی که درنهایت امکان استفاده از بسته کمک آموزشی رشته مدنظرم آن هم با حضور در چهار آزمون اجباری! به قیمت ۷۸۰ هزار تومان را فراهم میکرد. سراغ غرفه دیگری میروم تا شاید آنجا بتوانم بسته کمک آموزشی رشتهام را بخرم، ولی زمانی که موضوع را با غرفهدار مطرح میکنم، جواب قابلتاملی میدهد؛ «برای سفارش بسته باید با شماره موسسه تماس بگیرید، اینجا کتابها به صورت تک به فروش میرسد.» البته به گفته مسئول غرفه، این موسسه برای راحتی دانشجویان بستهها را با دو بسته قیمتی متفاوت که شامل باآزمون و غیرآزمون است، ارائه میدهد، با این حال در این غرفه هم نتوانستم بسته کمک آموزشی را که تبلیغات آن را بارها و بارها از رسانه ملی دیدهایم، بخرم.
اینقدر رقم سود این موسسات در صفحه نمایش ماشین حسابم بالا بود که تصمیم گرفتم برای پرت کردن ذهنم از سالن ناشران دانشگاهی خارج شوم و بیهدف به سمت سایر ناشران مصلی حرکت کنم. در همین فکر و خیال بودم که خودم را میان ناشران آموزشی دیدم؛ ناشرانی که ظاهرا برای خرید کتابهایشان نیازی به ثبتنام در کلاسی نداری، اما انتشار کتابهای کمکآموزشی برای هر درس و هر مقطع پیش از دانشگاه از سوی تعداد اندک این ناشران نیز حکایت از سود کلان آنها دارد، بهطوری که بدون نیاز به کسب آمار میتوان موفقترین موسسات این بخش را به انتشارات گاج و قلمچی نسبت داد. از سالن این ناشران هم خارج میشوم و از همان راهی که آمده بودم، برمیگردم؛ راهی که شاید برای من تنها گشتن در غرفهها را به همراه داشت، اما ظاهرا برای موسسات کنکوری چه آنهایی که بهعنوان اولین مقصدم به آنجا سر زدم و چه ناشران آموزشی سودهای هنگفت میلیاردی به همراه داشته و دارد. در مسیر برگشت به مترو دوباره با همکارم هم قدم میشوم و او برایم از دیده هایش میگوید، گفتههایی که نشان از سود عجیب موسسات مشاوره داشت و همین مسأله مرا دوباره به فکر میاندازد که سود یک موسسهای که هم مشاوره ارائه میدهد و هم بستههای کمک آموزشی در طول ۱۰ روز نمایشگاه حدود ۸۰۰ میلیون تومان است حال اگر تنها ۱۰ موسسه فعال در این حوزه را نیز در نظر بگیریم حداقل سود حاصل از آنها تنها در دوران برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک به ۱۰ میلیارد تومان میشود.
از اطلاعات نمایشگاه محل استقرار موسسات کنکور را جویا میشوم. غرفه انتشارات دانشگاهی، سالن f۱ تا f۴ سالنهایی هستند که اگر میخواهید از مشاوره این موسسات استفاده کنید باید به آنجا بروید! در تمام مسیر راه بوروشورهایی را میتوان دید که کف سالنهای چادری ناشران آموزشی را پر کردهاند و تمام مدت به شما یادآوری میکنند که برای قبولی در کنکور راهی جز مشاوره گرفتن و ثبتنام در کلاسهای آنان وجود ندارد؛ بوروشورهایی که زیر پای بازدیدکنندگان لگدمال میشوند!
به سالن ناشران دانشگاهی میرسم. نیازی نیست برای پیدا کردن غرفههای این موسسات تلاش زیادی کنید، زیرا تمام آنها در این سالن غرفه دارند! و در یک دکور شیک بهصورت غیرمستقیم تبلیغات کلاسهای کنکور و آزمونهای آمادگی کنکور سراسری را انجام میدهند. صندلیهایی که در غرفه برای داوطلبان چیده شده و بهاصطلاح مشاورانی که با روی گشاده منتظر داوطلبان کنکور هستند تا آنان را راهنمایی کنند. مشاورهای که چیزی از آن عاید شما نمیشود، چراکه در همان ابتدا متوجه میشوید برای دریافت اطلاعات درباره نحوه قبولی در آزمون باید سرکیسه را شل کنید! ناگفته نماند که با صحبت کوتاهی با این مشاوران بهراحتی میتوان فهمید هیچ سررشتهای از مشاوره ندارند. با یکی از آنها که صحبت میکنم من را به یکی از مشاوران زبده خود ارجاع میدهد و میگوید برای مشاوره باید با او تماس گرفته تا شیوههای مطالعه صحیح را در مدت زمان باقیمانده بیاموزید. نکته قابلتوجهی که از سوی این فرد مطرح شد، هزینه انجام مشاوره بود! هرچند به گفته او اولین جلسه یا اولین تماس تلفنی رایگان است، اما برای جلسات بعد اگر قرار بود از مشاوره تلفنی استفاده کنم نیمساعت تا ۴۵ دقیقه ۴۰ هزار تومان و در صورت مراجعه حضوری باید حدود ۷۵ هزار تومان برای هر مشاوره پرداخت میکردم، مبلغی که با یک حساب ساده میتوان فهمید این موسسات سودهای میلیاردی را از طریق ارائه مشاوره به جیب میزنند.
این فرد در حالی از هزینه مشاوره پایین صحبت میکرد که هیچ تضمینی نیز برای قبولی در کنکور نمیداد و دائما این مساله را که «قبول شدن یا نشدن به خود شما بستگی دارد» تکرار میکرد! چند دقیقهای به بهانه دریافت اطلاعات بیشتر در غرفه نشستم تا تعداد داوطلبانی را که برای مشاوره میآمدند، حساب کنم. حدود ۱۰ دقیقهای که آنجا بودم پنج داوطلب به همراه دوستان یا پدر و مادر خود برای مشاوره وارد غرفه شدند. با این حساب اگر در یک ساعت حدود ۳۰ نفر برای مشاوره بیایند و ۱۵ نفر از آنها متقاعد شده باشند که برای مشاوره تماس بگیرند میتوان با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسید که در یکساعت حدود ۶۰۰ هزار تومان سود نصیب این موسسه میشود. این فقط کاسبی برای یکساعت است و اگر این عدد را ضربدر ۱۲ ساعت (ساعت کار نمایشگاه) کنیم ۷۲۰۰۰۰۰ (هفتمیلیون و دویست هزار تومان) میشود. البته این رقمی است که تنها از مشاوره تلفنی به دست میآوردند. رقمی که از مشاوره حضوری، شرکت در آزمونها، فروش پک کتابهای تستزنی و... به حسابشان واریز میشود که دیگر جای خود دارد. به سراغ غرفه دیگری رفتم، شلوغی غرفه این تصور را در ذهنم ایجاد کرد که اینجا میتوان از مشاوره تضمینی بهره برد، ولی اینجا هم خبری از تضمین نبود! خانم خوشرویی که مرا به داخل غرفه دعوت میکرد، از مقطع تحصیلیام پرسید و وقتی فهمید قرار است برای آزمون دکتری امتحان دهم، گفت: پس کارتان سخت است؛ چراکه هم باید برای آزمون مشاوره بگیرید و هم برای بعد از قبول شدن در آزمون و مرحله مصاحبه. قبل از اینکه حرفی بزنم، سریع گفت: البته خیالتان راحت، برای هر دو مرحله به شما مشاوره میدهیم و مطمئن باشید اگر بخواهید میتوانید از پس هر دوی آن بربیایید.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.