قاضی صلواتی: تلگرام محل امنی جهت اعمال گروهک تروریستی داعش بوده است/متهم ردیف هفتم: من داعش را قبول ندارم آنها تروریست هستند/ پایان جلسه رسیدگی به پرونده هشت نفر از عوامل تروریستی حمله به حرم امام راحل و مجلس شورای اسلامی
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، هفتمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس و حرم مطهر امام راحل در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
در این جلسه مستشار دادگاه، خانواده شهدا و نماینده دادستان حضور داشتند.
قاضی صلواتی در ابتدای جلسه دادگاه با اشاره به مواد ۳۵۳، ۳۵۲، ۳۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر رعایت نظم جلسه دادگاه خطاب به اولین شاکی از وی خواست رسما شکایت خود را بیان کند.
شاکی در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده جوانی داشتم که در این حمله تروریستی به شهادت رسید که گناهی جز دفاع از مملکت نداشت. جوانان ما میخواستند با آمریکا و استکبار جهانی و رژیم غاصب صهیونیستی مبارزه کنند و در اینجا علاوه بر خون شهدا شکایت ما از تفکر این افراد است، دین اسلام را به گونهای نشان داده اند که همه از اسلام بیزار شوند این درحالی است که اربابهای این افراد از آنها حمایت میکنند.
شاکی با طرح این سوال که در کدام مسلک و آیین دیدهاید که اسیر را آتش بزنند و سرنیزه به حلق آن کنند، گفت: در کجای اسلام این موارد آمده است ما تحت زعامت، ولی فقیه در مملکتی زندگی میکنیم که نسبت به سایر کشورها امنیت بیشتری دارد این افراد در سوریه و عراق کشتار کردند و اقناع نشدند جز خون آشامی هیچ چیز در ضمیر آنها نیست بنابراین طبق آنچه که قرآن فرموده تقاضای اشد مجازات را داریم چرا که این تفکر تفکر غلطی است کاری کنید که با عدالت اسلامی ریشه این تفکر سوزانده شود.
در ادامه قاضی صلواتی از شاکی دوم خواست که در جایگاه حاضر شود.
شاکی گفت: در شرایطی که رسانههای جهانی و غربی در خفقان مطلق نسبت به خون جوانان ما سکوت اختیار کرده اند بر خود فرض واجب میدانیم که صدای این عزیزان را به گوش جهانیان برسانیم، جوانان ما لباس مدافع حرم تن کرده اند و جهادشان با آمریکا و اسرائیل بوده است و این راه را همواره ادامه خواهند داد.
شاکی ادامه داد: از دادگاه محترم تقاضا داریم با اذن از محضر ولی امر مسلمین آنچنان که در شرع مقدس مصرح است اشد مجازات را نسبت به این دشمنان آل الله خواستاریم.
قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب از یکی از شاهدان عینی عملیات تروریستی مجلس خواست که ضمن حضور در جایگاه موضوع را تشریح کند.
یکی از شاهدان عینی در جایگاه حاضر شد و گفت: اینجانب به عنوان شاهد عینی عملیات تروریستی در صحنه حضور داشتم و در اینجا مطالب را بی پرده بیان میکنم، در روز حمله به مجلس شورای اسلامی سه نفر از گروهک تروریستی با تجهیزات کامل، نارنجک و جلیقه انفجاری از سمت درب مراجعات مردمی به مجلس ورود کردند. در ابتدا یک فرد بی گناه را که در حال خروج بود با اسلحه مورد هدف قرار دادند و به او شلیک کردند و سپس شهید تیموری را که لباس سپاه به تن داشت به طرز وحشیانهای مجروح کردند و با بستن رگبار به سرش او را به شهادت رساندند. با اینکه شهید تیموری به شهادت رسیده بود به دلیل اینکه لباس سپاه به تن داشت دوباره وی رابه رگبار بستند.
وی ادامه داد: من پشت سرآنها میرفتم، در طبقه سوم شهید توده فلاح و جعفرزاده حضور داشتند آنها به پای شهید توده فلاح شلیک کردند و او را مجروح کردند. شهید توده فلاح گفت: من بچه دارم شلیک نکنید، اما آنها فقط به دلیل اینکه وی ایرانی بود با رگبار او را متلاشی کردند. این عزیزان با حالت سجده در راهرو بودند و خون از سر آنها به بیرون پاشیده میشد. همچنین فردی را دیدم که خون به صورت کامل از بدن او رفته بود، اما باز به سر او شلیک کردند.
این شاهد عینی با بیان اینکه حامی این گروه تروریستی رژیم کودک کش صهیونیست است، افزود: این سه نفر در مجلس به دنبال کودک کشی هم بودند، در آن روز مادری از ترس و وحشت برای نجات جان فرزند خود او را از پنجره به بیرون فرستاد.
وی ادامه داد: طبقه چهارم توسط نیروهای سپاه محاصره شده بود و این افراد مانند گرگی که در قفس گیر کرده باشد زوزه میکشیدند و با سلاح هایشان از پنجره مردم را هدف میگرفتند و شلیک میکردند، این افراد بغض و کینه فراوانی به ایران و مردمی دارند که پای انقلاب ایستادهاند.
قاضی صلواتی از شاکی سوم خواست که برای بیان شکایت خود در جایگاه حاضر شود.
شاکی سوم گفت: تا قبل از عملیات تروریستی، مجلس نسبت به کسانی که از راه دور برای ملاقات میآمدند به منظور تکریم ارباب رجوع سختگیری نمیکرد و مردم به راحتی به مجلس وارد و با نمایندگان ملاقات میکردند، در آن روز این افراد ساعت ۱۰:۲۰ وارد مجلس شدند و بی پروا به هر فردی تیراندازی و تیر خلاص میزدند افرادی که خود را مسلمان مینامند همنوعان خود را به ضرب گلوله میکشند و سپس در شبکههای اجتماعی پخش میکنند.
شاکی سوم گفت: این افراد سر خود و به اختیار خود دست به این اقدامات نمیزنند بلکه توسط گروههایی شستشوی مغزی شده و توسط آمریکا و صهیونیستها به آنها خط داده میشود، این تیم تروریستی وقتی اقتدار و توانمندی بالای نیروهای امنیتی را دیدند اقدام به انفجار خود کردند این افراد با وجود کمربند انفجاری نتوانستند به نیت شوم خود در مجلس برسند و حتی در آن روز صحن مجلس تعطیل نشد و نمایندگان تا اذان ظهر به جلسه ادامه دادند و نماز را نیز به جا آوردند.
درخواست ما از دادگاه این است که متجاوزان به جان و ناموس مردم را به اشد مجازات محکوم کند.
در ادامه فیلمی از زمان حمله تروریستها به مجلس شورای اسلامی در دادگاه پخش شد و قاضی صلواتی گفت: فیلمی که تروریستها از حادثه مجلس تهیه کرده بودند از طریق تلگرام به مرکزیت داعش فرستاده شده است و متاسفانه تلگرام محل امنی جهت اعمال گروهک تروریستی داعش، تبادل اطلاعات، جابجایی و انتقال مهمات و ورود تروریستها به کشور بوده است.
قاضی صلواتی از شاکی چهارم خواست که برای بیان شکایت خود در جایگاه حاضر شود.
شاکی چهارم ضمن تشکر از عزم جدی قوه قضاییه در پیگیری این پرونده گفت: این دادگاه نشانه اقتدار قوه قضاییه است.
وی در ادامه به اسناد منتشره در روزنامه واشنگتن پست اشاره کرد و بیان کرد: در این اسناد اقدامات هیلاری کلینتون را تئوری توطئه جدید در خاورمیانه دانسته اند، طبق اظهارات ترامپ رئیس جمهور آمریکا اوباما و هیلاری کلینتون بنیانگذار داعش هستند به نحوی که ترامپ میگوید اگر داعش بخواهد جایزه موثرترین بازیکن را در این زمینه به کسی بدهد آن فرد هیلاری کلینتون خواهد بود همچنین شواهد میدانی در سوریه نشان از حمایت آمریکا از گروههای داعش دارد و مستندات آن در رسانههای مستقل دنیا موجود است.
شاکی چهارم در پایان گفت: درخواست دارم با توجه به مستندات و اظهارات مقامات رسمی این کشور در خصوص دخالت هیلاری کلینتون به عنوان نقشه گردان گروه دادگاه محترم دستور تعقیب متهمان به اتهام معاونت در حمله تروریستی را صادر نماید و پلیس اینترپل نیز برای دستگیری آنان اقدام کند.
قاضی صلواتی از یکی از مجروحان حادثه حمله تروریستی به مجلس خواست که برای بیان اظهارات خود در جایگاه حاضر شود.
مجروح این حادثه تروریستی گفت: بنده در آن روز به محوطه حیاط مجلس رفتم و پشت یک دیوار کوتاه پناه گرفته بودم که از یکی از اتاقهای طبقه ۴ به سمت من شلیک شد و مرا مجروح کردند امیدواریم که مسببین این جنایات به اشد مجازات محکوم شوند.
وی در ادامه گفت: از این متهمین چند سوال دارم نخست اینکه بر اساس کدام دین و مذهب کشتن برادر مسلمان در ماه مبارک رمضان جایز است؟ این آموزهها را کدام مکتب به شما داده است؟ مدعیان حقوق بشر که فقط برای چند جاسوس سر و صدا میکنند کجایند که از حقوق ما که توسط تروریستهای داعش که دست پرورده آمریکا و آل سعود هستند دفاع کنند. امیدوارم این پرونده در مجامع بین المللی پیگیری شود.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی صلواتی خطاب به متهم ردیف هفتم پرونده خ. ر. گفت: بر اساس کیفرخواست اتهامات شما دائر بر معاونت در افساد فی الارض مستوجب اعدام، تهیه و حمل و نگهداری چندین سلاح سنگین و نیمه سنگین و استفاده از سند مجعول است، دفاعیات خود را بیان کنید. متهم ردیف هفتم تولد ۱۳۵۵ و فاقد سابقه کیفری است.
خ. ر. متهم ردیف هفتم در جایگاه حاضر شد و گفت: در زمان جنگ از سال ۵۹ تا ۷۰ در عراق بودم و سپس تا سال ۹۰ در یکی از استانهای غربی کشور بودم. برادر من در یکی از شهرستانهای غربی کشور مغازه داشت. یک روز ر. ب. مقداری پول برایم آورد و گفت: برای س. م. است، این را به دختر او بده.
قاضی صلواتی گفت: س. م. از تروریستهای وارداتی داعش است.
متهم این مطلب را تأیید کرد و ادامه داد: من آن پول را به داماد س. م. دادم؛ اما ر. ب. پس از اطلاع با من قهر کرد و گفت که قرار بود این پول را به دخترش بدهی.
متهم ردیف هفتم افزود: ر. ب. بعد از چند روز به من گفت: س. م. میخواهد تو را ببیند، به مدت ۲۰ دقیقه با او ملاقات کردم و از او پرسیدم برای چه کاری آمده ای؟ اگر میخواهی جنایت کنی من را در آن وارد نکن که س.. م. گفت: آسمان ایران در امان است و ما قصدی نداریم. میخواهم خانهای بگیرم و در آنجا بمانم تا پسرم آزاد شود.
قاضی خطاب به متهم گفت: آیا نگفت که با شما چه کاری دارد؟
متهم پاسخ داد: از احوالات پدر و مادرش سوال پرسید.
متهم ادامه داد: ر. ب. مدام و روزی چند بار به من سر میزد. او فامیل زنم بود و من خودم از این فرد شکایت دارم. زمانی که س.. م. را به یکی از استانهای غربی کشور میبردم در راه به او گفتم که خودت را تحویل بده. اما او گفت: اگر من را بگیرند پسرم را ول نمیکنند.
قاضی گفت: آیا شما آدم مطمئنی برای تشکیلات بودید؟ چه ارتباطی به شما داشت که یک تروریست تا دندان مسلح را از سر پل ذهاب به کرمانشاه بیاورید.
متهم گفت: ر. ب. به من خیانت کرد.
قاضی گفت: شما میدانستید س.. م. به داعش پیوسته است.
متهم گفت: خیر نمیدانستم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما مدتی در یکی از استانهای جنوبی کشور با تفکرات وهابیت آشنا شدی و در اقاریر صریح خودت موجود است که به جماعت تبلیغ گرایش پیدا میکنید و به یکی از استانهای غربی کشور میآیی و با گروه تروریستی بیعت میکنی و سپس امکانات و تدارک نیرو را به عهده میگیری. در این زمینه چه توضیحی داری؟
متهم پاسخ داد: من تنها در ماه رمضان نماز میخوانم و تاسال ۷۷ به مسجد هم نمیرفتم و با کسی بیعتی نکردم.
قاضی گفت: چه لزومی داشت که ر. ب. به شما فشار بیاورد که س.. م. را ببینی؟ شما با س.. م. امیر و عضو تیم ترور داعش بیعت کردی.
متهم پاسخ داد: من از هدف آنها اطلاعی نداشتم و هیچ وقت بیعت نکردم. فقط به س. م. گفتم اگر میخواهید جنایت کنید ما را شریک نکنید.
قاضی گفت: شما از کجا میدانستید که میخواهد جنایت کند؟
متهم پاسخ داد: از او سوال کردم که کجا بودی و او گفت که موصل بوده است.
قاضی صلواتی بیان کرد: کسی که از موصل میآید و ضعیتش مشخص است چه لزومی داشت با او ملاقات کنی؟ اقاریر شما در وزارت اطلاعات و دادسرا موجود است چرا صداقت نداری؟
متهم پاسخ داد: من از هدف آنها اطلاعی نداشتم.
قاضی گفت: بستهای از طرف س.. م. برایت آوردند. آن بسته چه بود؟
متهم گفت: بستهای به من ندادند، پولی بود که گفتند به دختر س.. م. بدهم. من سواد خواندن نوشتن ندارم. نمیدانم که در بسته و کاغذ چه چیزی نوشته شده بود.
قاضی گفت: آیا بعد از ملاقات با س.. م. اعلام آمادگی برای تیم ترور نکردید؟
متهم پاسخ داد: خیر من اعلام آمادگی نکرده ام.
قاضی پرسید: شما که میدانستی س. م. ناپدید شده است وقتی او را دیدی از کجا مطمئن شدی که برای جنایت میآید آیا جلیقه انتحاری بسته بود؟
متهم پاسخ داد:، چون از موصل آمده بود در اولین بار که او را ملاقات کردم از او پرسیدم که برای چه آمده است.
قاضی گفت: چرا منزل الف. را در اختیار تیم ترور گذاشتی و آن منزل یک هفته در اختیار ۴ نفر تروریست بود.
متهم پاسخ داد: س. م گفت: برای ۲۰ دقیقه میخواهم دامادم را ببینم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما بیعت کرده بودی و عنصر مورد اعتماد تشکیلات ترور بودی.با توجه به شناختی که از محلات استان محل سکونت خود داشتی در جستجوی منزلی بود که از نظر مسائل حفاظتی امن باشد و در یکی از محلات منزل مورد نظر را پیدا کردی.
متهم پاسخ داد: من تاکسی داشتم و ۸ سال سابقه دارم بنابر این محل را خوب میشناختم، اما س.. م. خودش خانه را گرفت.
قاضی گفت: شما کار و زندگیت را رها کردی و به دنبال منزل برای آنها بودی و این به معنای همکاری با تیم ترور است و اظهارات خودت در دادسرا بر این محور است که برای آنها خانه گرفتهای و از تمام بازجویی هایت هم فیلمبرداری شده است.
قاضی ادامه داد: چه کسی تروریستها را از راههای فرعی به داخل آورد؟
متهم گفت: من کسی را نیاوردم.
مستشار خطاب به متهم ردیف هفتم خ.ر گفت: چرا گوشی تحویل شما شد؟
متهم پاسخ داد: گوشی تلفن متعلق به ر.ب بود و به گردن من انداخته بود.
در ادامه هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده عوامل تروریستی مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: متهم خ.ر در یکی از استانهای جنوبی کشور با تفکر وهابیت آشنا شد از طریق ر.ب با یکی از نفرات اصلی به نام س.م با تیم ارتباط گرفته است. پس از حضور تیم در منزل یکی از اعضا از طریق ر.ب به خ.ر تحویل و او به تیم میپیوندد.
متهم خ.ر جهت همکاری با داعش اعلام آمادگی میکند و امیر داعش سیم کارت و گوشی به او میدهد. و در ادامه پس از اطلاع تیم تروریستی منزل الف.ل را به مدت یک هفته در اختیار اعضای تیم قرار میدهد.
نماینده دادستان ادامه داد: با توجه به شناخت از مأموریت تهیه مکان امن به خ.ر واگذار میشود. او با مراجعه به محلههای مختلف با بررسی کلیه جوانب یک باب منزل مسکونی را در کرمانشاه تهیه کرده که محل اختفای گروهک تروریستی داعشی و ساخت تجهیزات انفجاری و محل اعزام آنها به تهران میَشود.
وی ادامه داد: متهم خ.ر از طریق جاده فرعی افراد را به خانواده امن کرمانشاه میبرد و محموله و مهمات را به آن خانه انتقال میدهد و عناصر اصلی را به استان برده و افراد را برای تشکیل جلسات به منزل امن میبرد. همچنین متهم منابع مالی گروهک داعش را از امیر تیم ق.ح دریافت و به افراد تحویل میدهد. همچنین گوشی و اقلام اطلاعاتی را به شهرستان روانسر میبرد که به دلیل ناهماهنگی به وجود امده اجرای قرار تشکیلاتی عقیم میماند.
نماینده دادستان ادامه داد: بیش از 40 قبضه گلوله و ادوات نظامی متعلق به انفجار در جلیقههای انفجاری در منزل متهم کشف شد. با توجه به نیاز تیم تروریستی به مواد منفجره با دستور ق.ح از منزل ع به خ.ر تحویل میشود و متهم با خودروی شخصی محموله را به کرمانشاه منتقل کرده و به عناصر تیم تروریستی میدهد. که عناصر تیم تروریستی بخشی را برای عملیات انتحاری میبرند و باقی را در 16/3/96 به ر.ب و ف.ذ تحویل میدهند.
نماینده دادستان به اهم اقرارهای متهم میپردازد و میگوید: اقرار به جابجایی عناصر تیم، اقرار به اطلاع از اهداف تروریستی گروه توسط ر.ب برای انجام اقدامات در داخل کشور، اقرار به رابط بودن بین تیم تروریستی به ر.ب، اقرار به دریافت پول از س.م، اقرار به انتقال یک نفر از عوامل تروریستی به خانه امن ، اقرار به تحویل گرفتن گوشی لمسی ساده و دلار امریکایی ، اقرار به انتقال گلولههای توپ و مواد منفجره، اقرار به خرید دو الی سه کیلو ساچمه فلزی که برای ساخت جلیقه انتحاری استفاده میشد، اقرار به اجاره دو باب منزل برای اسکان تیم تروریستی، اقرار به انتقال اعضای تیم و به عکس، اقرار به تحویل شناسنامه جعلی و اجاره خانه امن.
در ادامه جلسه نماینده دادستان از متهم پرسید: چه زمانی از مأموریت آگاه شدی که متهم پاسخ داد اطلاع نداشتم.
نماینده دادستان گفت: براساس صفحه 1794 اقرارنامه متهم اقرارکرده است که خود از این مأموریت آگاه بود که گفته است 4 یا 5 رمضان بوده است که بعد از این تاریخ همکاری متهم ادامه یافته است.
همچنین به گفته نماینده دادستان متهم اقرار کرده که گلوله و مهمات درون کیسه برنج قرار داده شده بود که این براساس صفحه 1883 جلد 7 پرونده است.
در ادامه نماینده دادستان از متهم پرسید: آقای خ.ر آیا ق.ح به شما درخواست جذب نفرات کرد؟
متهم پاسخ داد: خیر
نماینده دادستان گفت: براساس صفحه 1888 جلد 7 متهم اقرار کرده بله، من تعدادی را میشناسم که به شما معرفی کنم.
معاون دادستان از متهم در ادامه پرسید: آیا شما از قصد انجام عملیات تروریستی اطلاع داشتی که متهم مجددا گفت خیر.
در ادامه قاضی از متهم پرسید: شما محموله نظامی و گلوله را به منزل امن بردید چه توضیحی دارید؟ شما چه کاره بودید که همه کارها را انجام میدادید نقش شما چه بود؟
متهم پاسخ داد: دلیل مراجعه ر. به من را نمیدانم.
قاضی پرسید: شما عناصر تیم ترور را به مکانهای مختلف میبردید. توضیح دهید
متهم پاسخ داد: من از ترور خبر نداشتم.اما درباره اینکه این افراد را به شهرستان میبردم بله میبردم
قاضی پرسید: شما مأموری داشتی تیم وارداتی ترور را کمک کنید توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: من فقط مقداری ظرف بود که برایشان بردم. و یکی از شبها هم ر.ب کیسه برنجی آورد و من به کرمانشاه بردم و همچنین 5 الی 6 گلوله پوسیده نیز به خانه بردم.
قاضی پرسید: وقتی س.م برگشته بود شما به آنها گفتید دنبال کار خلاف نباشید در این باره توضیح دهید.
متهم گفت: به هرحال انسان دچار خطا میشود.
در ادامه قاضی پرسید: چرا شما صداقت ندارید و به دادگاه دروغ میگویید. ساچمه،قوطی رب و کنسرو را برای چه کسی تهیه میکردید؟
متهم گفت: من تهیه نکردم.
در این لحظه قاضی خطاب به ر.ب گفت: آیا حرفهای ایشان را تأیید میکنی.
ر.ب جواب داد: او دروغ میگوید من از او خواستم تهیه کند.
قاضی از متهم پرسید: صادقانه بگویید شما با داعش بیعت کردید ظاهرا شما به بیعت خود نیز اعتقاد ندارید
متهم پاسخ داد: من صبح تا غروب در اختیار آنها نبودم ر.ب میداند نفر اصلی کیست
قاضی گفت: آقای خ.ر اتهامات شما مبنی بر معاونت بر افساد فیالارض مستوجب اعدام، تهیه سلاح سنگین و نیمه سنگین و جابجایی افراد گروهک تروریستی است آخرین دفاعیات خود را بیان کنید.
متهم پاسخ داد: درباره آنچه میگویید خبر ندارم و از کسی که به من خیانت کرده که ر.ب است شکایت دارم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما تیم ترور را به خانه امن بردی مهمات مورد نظر را تهیه کردی، به س. امیر تیم ترور بیعت کردی اکنون موضع خود را بیان کن.
متهم گفت: من داعش را قبول ندارم انها تروریست هستند و انسانها را در ایران، افغانستان،عراق و جاهای دیگر میکشند. من خودم را شریک غم مردم میدانم.
قاضی خطاب به متهم گفت:برگرد به پشت سرت و عکس شهدا را نگاه کن.
متهم گفت: من را شریک غمهای خود بدانید.
در ادامه هفتمین جلسه رسیدگی به پرونده عاملین حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر امام (ره) در خرداد ماه سال 96 قاضی صلواتی متهم ردیف هشتم را به جایگاه احضار کرد و از او خواست خود را معرفی کند.
متهم گفت: من ع.ب فرزند کریم سابقه کیفری ندارم.
قاضی پرسید: اتهام شما دایر بر معاونت بر فساد فیالارض مستوجب اعدام، حمل مهمات سبک و سنگین و مخفی کردن تیم ترور، دفاعیات خود را بیان کنید.
متهم پاسخ داد: آنها مهمان برادرم بودند بهعنوان تروریست نبودند. من از این افراد هیچ سوالی نپرسیدم برادرم گفت دوستان من هستند آنها 7 الی 8 روز بودند و خودشان غذا تهیه میکردن یا برادرم برایشان غذا تهیه میکرد.
قاضی پرسید: شما به تیم ترور معابر نقطه صفر را شناساندی و در انتقال مهمات کمک کردی در این زمینه توضیح بدهید.
متهم پاسخ داد: من نقاط مرزی را شناسایی و معرفی نکردم.
قاضی گفت: طبق اقاریر شما در پرونده شما معابر را شناسایی کرده و به اعضای گروه معرفی کردی.
قاضی پرسید: شما یکی از تروریستها را با موتور جابجا کردی در این زمینه توضیح بده.
متهم پاسخ داد: بله من قبول دارم. با موتور بودم که میخواستم به روستای خودمان بروم که شخصی به اسم مهدی سر راه به من گفت: مرا به سر جاده ببر. من هم دیدم هممسیر من است او را رساندم.
مستشار دادگاه در ادامه پرسید: چرا ق.ح برای شما اسم مستعار انتخاب کرد؟
متهم پاسخ داد: من سواد خواندن و نوشتن ندارم. من اسم مستعار نداشتهام و با چه منظوری برای من اسم مستعار انتخاب کردند نمیدانم.
قاضی در ادامه پرسید: ح.ر پسرعموی شماست که شما او را به تیم ترور معرفی کردید. در این باره توضیح بده.
متهم پاسخ داد: من ایشان را معرفی نکردم.
قاضی پرسید: چند سال است که در شهرستان محل سکونت خود زندگی می کنی؟
متهم گفت: 17 سال
قاضی پرسید: چرا گلولههای به جا مانده از جنگ تحمیلی در ایران را جمعآوری میکنی؟
متهم پاسخ داد: من جمعآوری نکردم.
قاضی ادامه داد: شما ده سال است شغلتان جمعآوری گلولههاست که تعدادی را در اختیار تیم ترور گذاشتی.
قاضی پرسید: چند عدد گلوله از الف.ص تحویل گرفتی؟
متهم پاسخ داد: من الف.ص را نمیشناختم. شبی با ماشین آمد در منزل ما گفت به دنبال برادر ر.ب میگردم و امانتی از طرف او برای برادرش دارم. که من امانتی را از الف.ص گرفتم اما با او صحبت نکردم. امانتهای او سه کیسه برنج بود چون به برادرم شک نداشتم از او چیزی نپرسیدم و نمیدانم این کیسههای برنج که گلوله داخل ان بود چه مدت در منزلم بود. برادرم خودش آمد و آن را از منزلمان برد.
قاضی پرسید: وقتی که شما دستگیرشدید از محل دستگیریتان چه چیزهایی کشف شده است؟
متهم گفت: مقداری پول بوده که ر.ب به من داده بود.
مستشار دادگاه در ادامه گفت: شما دو هزار دلار آمریکایی از امیر داعش گرفتی توضیح بده.
متهم پاسخ داد: من این را قبول دارم.
قاضی در ادامه پرسید: آقای ع.ب مهماتی که از منزل شما کشف شد تعدادی گلوله، گلوله خمپاره، مین، گلوله توپ، خمپاره 60، نارنجک تفنگی و ... بوده است. مگر منزل شما پادگان بود که انقدر مهمات در آن قرار داشت؟
متهم پاسخ داد: اینها در منزل من نبود فقط سه کیسه برنج بود.
مستشار دادگاه پرسید: آخرین ملاقات شما با تیم ترور چه زمانی بود؟
متهم پاسخ داد: فصل بهار زمان تعطیلات بود و بعد از آن دیگر آنها را ندیدم.
مستشار دادگاه پرسید: چه زمانی از حمله انتحاری و ترور مجلس مطلع شدی؟
متهم پاسخ داد: من 3 تیرماه خودم را تحویل مقامهای امنیتی کشور دادم.
در ادامه معاون دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: متهم ع.ب از خانواده افراد متواری به عراق در سال 59 است در عراق متولد میشود و با تفکر تندرو آشنا میگردد. وی در سال 1381 به همراه برادر و پسرعمویشان در ایران به جمعاوری گلوله توپ و اخفای آن برای گروهک تکفیری اقدام کرده است.
در ادامه معاون دادستان گفت: متهم از طریق برادرش با گروهک تروریستی داعش آشنا شده و با در اختیار گذاشتن چادر، مواد غذایی و شناسایی معابر و اماکن به آنها کمک کرده است. همچنین امیر تیم ق.ح با انتخاب اسم مستعار با او در ارتباط بود و در پوشش دامدار از او بهعنوان انتقال مهمات از عراق به داخل کشور کمک گرفته است.
وی ادامه داد: متهم ع.ب بارها امیر تیم داعش را برای شناسایی منطقه به ارتفاعات معروف به کله قندی برده و اقدام به انتقال ق.ح از محل استقرار موقت به روستا نموده است. متهم از الف.ص مهمات را گرفته و در منزل نگهداری کرده و به برادر خود داده است و با توجه به درخواست امیر داعش برای مهمات یک قبضه اسلحه و خشاب از فردی دریافت میکند و به دلیل اعتماد امیر داعش به نامبرده، مبلغ 2 هزار دلار از امیر تیم گرفته و به یکی از هادیان تیم ترور تحویل میدهد.
معاون دادستان به اهم اقرارهای متهم ع.ب میپردازد و میگوید: اقرار به اسکان و نگهداری از افراد تیم تروریستی داعش بیش از 30 روز، اقرار به شناسایی معابر مرزی و انتقال اسلحه و افراد گروهک به داخل کشور با دستور امیر داعش، اقرار به داشتن اسم مستعار به نام فردین، تهیه مهمات، اقرار به خرید اسلحه کلاشینکف به درخواست امیر داعش، اقرار به معرفی پسرعموی خود برای انتقال مهمات و تجهیزات، اقرار به دپوی مهمات از ده سال پیش و مخفی کردن آن به همراه برادر و پسرعمو، اقرار به تهیه توپ و خمپاره و تحویل به ر.ب برای تیم و استفاده آن در جهت عملیات، اقراربه اخذ مبلغ 2 هزار دلار آمریکایی برای تحویل به اعضای گروهک داعش در عراق.
در ادامه رسیدگی به پرونده عوامل تروریستی مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام (ره) قاضی صلواتی از وکیل خواست دفاعیات خود را مطرح کند.
قاضی صلواتی در ادامه خطاب به متهم ع.ب گفت: اتهامات شما دایر بر معاونت در افساد فیالارض مستوجب اعدام، تهیه و حمل سلاح سنگین و نیمه سنگین، مخفی کردن تیم ترور قرائت شد.آخرین دفاعیات خود را بیان کنید
متهم پاسخ داد: از تکتک خانواده شهدا عذرخواهی میکنم. اگر در این قضیه دخیل هستم خداوند جان من و سه فرزندم را بگیرد. من فقط با مهمانان برادرم همکاری کردم. من سواد ندارم و حاضرم همه اشتباهاتم را گردن بگیرم اما درخواست میکنم با رأفت اسلامی با من برخورد کنید.
قاضی در ادامه گفت: ختم جلسه را اعلام میکنم و دادگاه در مهلت مقرر قانونی حکم شرعی و قانونی خود را صادر خواهد کرد.