استراتژی ترکیبی با برجام/رجزخوانی پاول دوروف و پاسخ روحانی
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، حسام الدین برومند در سرمقاله امروز روزنامه نوشت: از ادبیات رسانهها و اندیشکدههای غربی در خصوص مواجهه با ایران اسلامی این چنین استنباط میشود که همواره از سناریوهای تودرتو و چند لایه برای پیشبرد مقاصدشان استفاده میکنند. همچنانکه چند سال پیش فرید زکریا روزنامه نگار معروف آمریکایی در مقالهای در روزنامه انگلیسی دیلی استار (the daily star) نوشت که ما در برابر ایران نیاز به یک "استراتژی ترکیبی" داریم؛ استراتژیای متشکل از فشار و تلاش برای خارج کردن ایران از مقاومت. او نتیجه میگیرد که تنها در این صورت است که ایران به عنوان یک تمدن بزرگ به نظم جهانی – بخوانید نظم آمریکایی- تن خواهد داد.
در ادامه آمده است: این روزها که بار دیگر موضوع برجام در پی زمزمه خروج آمریکا از آن در موعد ۲۲ اردیبهشت (۱۲ می) بالاگرفته است؛ شواهد و قرائن حاکی از آن است که یک استراتژی ترکیبی چند ضلعی را جبهه غربی-عبری علیه ایران به صحنه آورده است. واکاوی این استراتژیها و سناریوهای حریف کمک میکند تا برای هرگونه مواجههای آمادگی کاملی داشته باشیم.
رصد آشکار رفتار آمریکایی ها، نشان میدهد اولین استراتژی آنها برای فشار به ایران گره زدن موضوع برجام به اقتصاد ایران است. از همین روی؛ طی چند ماه گذشته و از اواخر سال قبل، مدام این مساله پمپاژ شده که آمریکا در ۱۲ می (۲۲ اردیبهشت) از برجام خارج خواهد شد و ترامپ تمدید تعلیق تحریمها را امضاء نخواهد کرد. نکته قابل توجه دراینجا این است که مساله، خروج یا عدم خروج آمریکا از برجام نیست؛ بلکه مساله تاثیرات روانی و شوکهای پی در پی این موضوع بر بازار ارز ایران است. همچنانکه میبینیم در ماههای اخیر قیمت ارز دچار تلاطمات شدید بوده که موج تازه آن از شنبه گذشته در بازار مشاهده شد. (البته این صرفا یکی از دلایل گران شدن ارز است)
روزنامه کیهان: رجزخوانی پاول دورف و پاسخ دکتر روحانی
حمید وحیدیان در یادداشت امروز روزنامه کیهان نوشت: رجزخوانی نقش مهمی در جنگ ایفا میکند. نه اینکه این امر مخصوص جنگهای صدر اسلام باشد و یا رسمی صرفا عربی باشد. همین امروز هم سران کشورهای دنیا برای هم رجز میخوانند و اتفاقا همین رجزها نقش مهمی در رقم زدن جنگ ایفا میکند. به عنوان نمونه در همین حمله چند روز پیش ایالات متحده به سوریه رجزخوانیهای صریح و تند ترامپ و پوتین را شنیدیم. وقتی ترامپ اعلام کرد قصد حمله به سوریه را دارد پوتین به عنوان متحد سوریه در مبارزه با داعش، آمریکا را تهدید کرد و نتیجه این رجزخوانیها آن شد که حمله ترامپ به سوریه آن قدر ضعیف انجام شد که حتی صدای سران گروههای معارض مسلح سوری را هم در آورد.
در ادامه آمده است: در روزهای گذشته هم شاهد یک رجزخوانی خیلی تند از جانب پاول دورف برای مردم ایران بودیم که متاسفانه اصلا آن طور که شایسته است مورد توجه قرار نگرفت. اساسا یک نکته مهم در رجزخوانیها آن است که باید رجزها به هم مرتبط باشند. به عنوان نمونه در جنگ احد وقتی مسلمانان شکست سختی خوردند ابوسفیان در حالى که بتهاى بزرگ را روى دست گرفته و غرق سرور و شادى بود، از این فرصت مناسب استفاده کرده و فریاد مىکشید: «اعل هبل، اعل هبل؛ سرفراز باد بت ما، هبل»؛ یعنى این پیروزى ما به بتپرستى مربوط است. پیامبر(ص) به محض آنکه متوجه شد فوراً به على (ع) و سایر مسلمانان دستور داد، پاسخ این منادى شرک را چنین بگویند: «اللهأعلى و أجلّ، الله أعلى و أجلّ؛ خدا بزرگ و توانا است. ابوسفیان باز دست از تبلیغ افکار مسموم خود نکشید و گفت: «نحن لنا العزّى و لا عزّى لکم؛ ما بت عزّى داریم و شما چنین بتى ندارید». پیامبر، فرصت را از دشمن گرفت و دستور داد که مسلمانان همگى فریاد بزنند «الله مولانا و لا مولى لکم؛ یعنى اگر شما به یک بت که قطعه سنگ و یا چوبى بیش نیست، متکى هستید، تکیهگاه ما خداوند بزرگ و توانا است. با دقت در این موارد تاریخی و امروزی این گونه رجزخوانیها روشن میشود اصل رجزخوانی خودش بخش مهمی از جنگ روانی و تعیینکننده مناسبات دو طرف نزاع است.
روزنامه وطن امروز: رئیسجمهور از گیوه خود شروع کند
سمیرا کریمشاهی در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز نوشت: به فاصله کمتر از 2 هفته، رئیسجمهور برای دومینبار مدیران دولتش را مورد نقد قرار داد اما این بار دایره مخاطبان رئیسجمهور کوچکتر شد و نوک پیکان گلهمندیها وزرای دولت را نشانه رفت. چندسالی است عادت کردهایم به نقدها و بعضا توهینهای دکتر روحانی که نثار منتقدان دولت یا دشمنان فرضی داخلی میشود اما در دومین ماه از سال ۹۷ شاهد تغییر تاکتیک و رو آوردن به نقد دروننهادی هستیم.
در ادامه آمده است : هر چند این اتفاقی نیست که فقط در چند هفته اخیر تجربه کرده باشیم، ایامی که روحانی بتازگی برای سکانداری دولت دوازدهم برگزیده شده بود، وزرای دولت گذشتهاش را از تیغ نقد خود گذراند: «بعضیها گیوه را ور کشیدند و به میدان آمدند اما بعضیها پاشنه گیوهشان خوابیده بود، ورنکشیدند و لخلخ کردند».
اما حدود یک سالی از این سخنان رئیسجمهور میگذرد و انتظار میرفت رئیسجمهور با تجربهای که از کابینه قبلی خود داشته، وزرایی را انتخاب کند که مجبور نشود آنها را به 2 دسته خوبها و بدها تقسیم کند اما در مراسمی که به مناسبت گرامیداشت روز کارگر برگزار شد، روحانی وزرای دولت دوازدهم را هم به 2 دسته تقسیم کرد: «من وزرا را در دولت به 2 دسته تقسیم میکنم که البته هر دو دسته پرتلاشند. ولی یک دسته از اول سال نوای ناامیدی میدهند که بودجه کم است، نفت ارزان شد، مالیات چه شد، خشکسالی و کاهش بارندگی داریم و تمام صحبتشان ناامیدی است. یک عده هم امیدوارانه حرف میزنند میگویند بارندگی کم است، پس باید الگوی کشت را عوض کنیم. یعنی هم پیشنهاد میدهند و هم امیدواری».
روزنامه اعتماد: پاکدستی؛ اولویت اول
ابراهیم امینی در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد نوشت: تهران به اعتبار اینکه هم پایتخت ایران است و با توجه به جمعیتی ١٢ میلیون نفری شناور در شهر از اهمیت ویژهای برخوردار است. بعد از ریاستجمهوری جایگاه حقوقی شهردار قرار گرفته و میبینیم وقتی بحث انتخاب شهردار به میان میآید از شخصیت موثری مانند معاون اول رییسجمهور... برخی وزرا و دیگر اشخاص دارای سوابق موثر مدیریتی دعوت میشوند که بیایند و تهران را اداره کنند.
در ادامه آمده است: با توجه به همین اهمیت کسی که به عنوان شهردار انتخاب میشود باید پتانسیلهایی داشته باشد که بر اساس آن ویژگیها بتواند کلانشهر تهران را با تمام پیچیدگیها و تنوع خدمات شهری به خوبی اداره کند. وجود بیش از ٥٠ سازمان و شرکت و حدود ٧٠ هزار پرسنل در ساختار شهرداری تهران به خوبی لزوم انتخاب شهردار را روشن میکند. شهردار تهران باید از توان بالایی در انسجامبخشی سازمانی برخوردار باشد و بتواند تمام زیرمجموعههای شهرداری تهران را در چارچوب یک مدیریت یکپارچه و همراستا اداره کند.
روزنامه رسالت: خودتحریمی!
سيد مسعود علوي در سرمقاله روزنامه رسالت بیان کرد: آمریکاییها با انقلاب اسلامی در ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ جنگیدند و هزاران نفر را در خیابانهای این مملکت به فرمان شاه به خاک و خون کشیدند. اما انقلاب پیروز شد، شاه از مملکت فرار کرد و آمریکاییها با خفت و خواری، کشور را ترک کردند.
تحریم ملت ایران به همراه راه اندازی کودتا، جنگ داخلی و جنگ خارجی و انواع نبرد نرم در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت. فشار و تحریم آمریکا به ویژه پس از تسخیر لانه جاسوسی تشدید شد و تا کنون هم علی رغم پیمان برجام، در دستور کار آمریکایی هاست.
در ادامه آمده است: البته از دشمن، دشمنی انتظار میرود نه دوستی و زندگی و همزیستی مسالمت آمیز.هر کس این توهّم را دارد، یا خائن است یا خام و ساده اندیش!یکی از شیرین کاریهای دشمن در مقوله تحریم آن است که حریف را وادار کند خودش، خود را تحریم کند تا زحمت آنها کمتر شود و چنگال تحریم در درون و بیرون، گلوی مردم را تا مرز خفگی و تسلیم، فشار دهد.سه لایحه فاجعه آفرین که با هدف خودتحریمی طراحی شده دشمن است، این روزها در دستور کار مجلس است؛
۱- الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم
۲- اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم
۳- لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی
این سه لایحه درخواست گروه ویژه اقدام مالی «اف. اِی. تی. اف» از ایران است. دولت با اصرار و درخواست اولویت از مجلس میخواهد این لوایح را تصویب کند تا نشست تیر ماه آینده که پایان مهلت ایران برای انجام اقدامات باقی مانده در «برنامه اقدام» محسوب میشود، «اف. اِی. تی. اف» مشکل تحریم بانکی ایران را حل کند!
اشتهای «اف. اِی. تی. اف» در همین جا متوقف نمیشود، آنها پیش از این از ایران خواسته بودند «الحاق ایران به کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی» یا همان «پالرمو» را امضا کند. دولت در بهمن ماه سال گذشته با دستکاری در ترجمه این پیمان، لایحهای به مجلس داد. متأسفانه نمایندگان مجلس علی رغم دیدگاههای کارشناسی معطوف به صیانت از منافع و مصالح ملی، آن را تصویب کردند. اما شورای نگهبان با هوشمندی و دقت در کاستیهای این پیمان، ایرادات زیادی به آن گرفت که بعید است مجلس در بررسی مجدد بتواند نظر شورای نگهبان را تأمین کند.
گروه ویژه اقدام «اف. اِی. تی. اف» از سال ۱۹۸۹ میلادی با پیشنهاد کشورهای موسوم به گروه «جی ۷» تشکیل شد. مأموریت این گروه این بود که به سازمانهای آزادی بخش که درگیر مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی و غرب هستند، پول و به تبع آن سلاح نرسد و آنها از بیرون کمکی را دریافت نکنند تا به راحتی توسط استکبار جهانی سرکوب شوند. قرائت آنها از تروریسم و تعریف آنها از پولشویی مشخص بود؛ لذا از سال ۲۰۰۹ ایران را به بهانه حمایت از تروریسم - بخوانید حمایت از مردم مسلمان فلسطین و مخالفت با استمرار غصب سرزمین فلسطین و حمایت از حزب الله لبنان - در لیست سیاه خود قرار دادند.
«اف. اِی. تی. اف» تا سال ۲۰۱۶ ایران را همچنان در لیست سیاه خود قرار داده بود. این در حالی بود که قانون مبارزه با پولشویی در سال ۱۳۸۶ شمسی در مجلس به تصویب رسیده بود، ایران عملاً از همین سال همکاری با «اف. اِی. تی. اف» را آغاز کرده بود. قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم اواسط بهمن ۱۳۹۴ در مجلس تصویب شد. اواخر دی ماه ۱۳۹۴ که برجام قرار بود اجرایی شود، معلوم شد که تحریمهای بانکی برداشته نشده است. وقتی علت را جویا شدند، گفتند برای اینکه ایران در لیست سیاه «اف. اِی. تی. اف» قرار دارد. حال آنکه «اف. اِی. تی. اف» دستپخت حد اقل ۴ کشوری بود که در «جی ۷» عضو و در مذاکرات برجام هم روبه روی ما نشسته بودند. قاعدتاً نباید این بهانه مانع برداشتن تحریمها میشد.
روزنامه دنیای اقتصاد:نرخ ارز در ترازوی تدبیر
اصغر شاهمرادی در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد در پاسخ به سخنان روز شنبه جناب آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، به نکاتی اشاره کرد و نگاشت. بحران بدهیهای دولت، بدحسابی و کژحسابی دولت و شرکتهای دولتی طی سالهای اخیر شرایط اقتصاد ایران را به وضعیت آشفته امروز تبدیل کرده است.
در ادامه آمده است: دولت، به پشتوانه بودجههای سالانه و انبوهی از قوانین، مصوبات و قدرت سیاسی خود، ابتدا بانکمرکزی و سپس نظام بانکی کشور را به ابزاری برای اعمال سیاستهای مالی خود با کمترین هزینه برای بودجههای سنواتی تبدیل کرده است. نتیجه این فرآیند بیمار مزمن و دامنهدار، ناترازی ترازنامه بانکهای کشور است. بانکها از یکسو داراییهای متورم در دفاتر خود دارند که با کمترین درآمدزایی به حیات خود ادامه میدهند و در سویی دیگر بدهیهایی که هرلحظه بر حجم آنها اضافه میشود و بانکمرکزی نیز چارهای ندارد جز چاپ پول تا حداقل تا فردا روز اقتصاد بتواند به حیات خود ادامه دهد. داراییهای منجمد بانکها، مستقیم یا غیر مستقیم با بودجه و بدهی انباشته دولت در ارتباط هستند. متاسفانه تا زمانی که دولت عزمش را برای حل یکباره بدهیهای خود جزم نکند، باید منتظر بود تا غول بدهیهای غیر مولد هربار از گوشهای سربرآورده و آتشی به پا کند. این قلم، بارها از لزوم تبدیل سریع و یکپارچه بدهیهای دولت به اوراق بهادار قابل معامله صحبت کرده است، ولی گوش شنوا همچنان نایاب است و نظام دیوانسالاری را نمیتوان به عواقب خطرناک این وضع آگاه کرد. سه اتفاق مهم باید در اقتصاد بهشدت گرفتار کشور بهسرعت انجام داد تا بتوان شرایط را اندکی (وفقط اندکی) بهبود داد وگرنه مسیر آینده همچنان پر سنگلاخ و پر آشوب خواهد ماند. برای چندمینبار این سه اقدام را بر میشمارم و امیدوارم که بحران ارزی اخیر گوشها را به اندازه کافی تیز و ذهنها را متمرکز کرده باشد تا قدمی برداشته شود. ۱- تبدیل کلیه بدهیهای دولت به اوراق بهادار قابل معامله و وثیقهسپاری در شبکه بانکی کشور، نرخ بهره این اوراق چندان اهمیتی در این مقطع ندارد، بلکه راهاندازی جریان درآمدی در اولویت است. ۲- تفکیک بانکهای نسبتا خوب از بد و جداسازی آنها در شبکه بانکی، تعیین زمان مشخص برای افزایش سرمایه و قطع اعطای خطوط اعتباری و راهاندازی واقعی بازار بین بانکی با استفاده از وثیقهسپاری اوراق قرضه دولتی. ۳- ایجاد بازار سوآپ و سلف ارزی، آزادسازی نرخ ارز با استفاده از کریدور نرخ ارز که کاملا مشخص نحوه دخالت بانکمرکزی را در بازار بین بانکی ارز برای رسیدن به هدف تورمی اعلامشده مشخص کند. این قلم اعتقاد دارد که دیر یا زود، بانکمرکزی باید با استفاده از یک کریدور ارزی به سمت نظام ارزی سازگار با واقعیتهای اقتصاد ایران قدم بردارد، امیدواری آن است که هزینه بیشتری بر مردم و نیز نظام بانکی نحیف کشور وارد نشود و از سیاستهایی که بهجای ترمیم اصل مشکل یعنی بدهیهای دولت و ناترازی بانکها، به راههای کوتاهمدت پرهزینه میپردازد دوری شود.
روزنامه فرهیختگان:وقتی همه خوابیم
رضا مشتاقی در یادداشت امروز روزنامه فرهیختگان نوشت:یاسین روی تخت بیمارستان بود که رفتم مدرسه سابقش. خودمان کارهای ثبتنامش را کرده بودیم، یکی دیگر از بچههایمان هم همان مدرسه درس میخواند و مدیرشان را میشناختم. گفتم «یاسین؛ از بچههای کلاس اول دو سال پیشتان بود...».
در ادامه آمده است: «آره... میشناسمش، خیلی بچه باهوشی بود. چندماه اومد و دیگه نیومد. اون مدت هم که میاومد خیلی نامنظم و نامرتب و با سر و وضع کثیف میاومد. مثل اینکه مادر هم نداشت، نه؟»
«نه؛ مادرش جدا شده بود و پیش یاسین زندگی نمیکرد.»
«آره... خواهرش یکیدو بار اومد دنبال کاراش و بعدش هم که کلا نیومد. حتی بهشون گفته بودم اگر صبح سخته براش بیاد مدرسه، بفرستیمش یک مدرسه که شیفت بعدازظهر باشه، ولی دیگه ازش خبری نشد. معلمش هم یه خانم جوانی بود، سخت بود براش برخورد با همچین بچهای، نمیشد انتظار داشت هر جور هست بچهای که دیر میآد و بهداشت مناسبی نداره رو تحمل کنه. چیزی شده؟»
«الان تو مرکز طبی کودکان بستریه. تحت کودکآزاری شدید بوده و حسابی ضعیف شده. اورژانس اجتماعی اومده سراغش، ولی اگر جدی نگیرن و دوباره برش گردونن پیش خونوادهاش، مطمئنم دیگه نمیبینیمش...»
آقای مدیر سر انداخت پایین. طول کشید تا سر بالا بیاورد و نگاه کند به معاونش. «یاسین رو میشناختی؟ میگن تو بیمارستان بستریه بهخاطر کودکآزاری...»
خانم معاون هم سری تکان داد و نگاهی به من انداخت.
آقای مدیر پرسید «از دست من چه کاری بر میآد؟»
«یه نامه بنویسید و همین ماجرای یاسین رو شرح بدید. این که به بهداشت و تحصیلش بیتوجهی میشده، اینکه کسی از خانوادهاش پیگیر ثبتنامش نبودهاند و بعد هم ترک تحصیل کرده...»
تنها چیزی که از فیلم میشنوم صدای جیغ زدن زنی هراسناک است. در ماهشهر خوزستان، همسایهها صدای ناله بچهها را شنیدهاند و ریختهاند توی خانه. دخترک ۱۲ ساله کف حیاط افتاده است. دستهایش را از پشت با پارچهای بستهاند به چیزی شبیه نرده. خواهر ۸ ساله و برادر ۶ سالهاش هم در درگاه خانه نشستهاند و مبهوت نگاه میکنند. زن پشت دوربین جیغ میکشد. احتمالا تنها کاری است که آن لحظه از دست هر کسی برمیآید. نامادری و پدر بچهها، مدتها بچهها را شکنجه میکردهاند. ابزار شکنجه؛ تبر، چکش، اتو و چسب حرارتی بوده است. از شرح و تفصیلش بگذریم. بچهها مدتها تحت شکنجه بودهاند و در حیاط پشتی خانه، بدون آب و غذا و زیر گرما نگه داشته میشدند. مدتها...
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.