چگونه دادخواست بنویسیم
شکواییه کیف قاپی
به گزارش ، کیف قاپی معادل "استیلاب" در فقه اسلامی است و "مستلب" که فاعل استیلاب باشد، کسی است که مال را علناً و آشکارا از غیر حِرز، می رباید. از همین روی ماده 657 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بیان داشته، هرکس مرتکب ربودن مال دیگری از طریق کیف زنی، جیب بری و امثال آن شود، به حبس از یک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد. فلذا این عمل دارای عنوان مجرمانه خاص خود بوده و نمی توان تحت عنوان سرقت آنرا مورد پیگیری قرار داد.
نمونه شکوائیه کیف قاپی
مشخصات شاکی: ...
مشخصات مشتکی عنه در صورت وجود: ...
تاریخ وقوع جرم: ... روز ... ساعت...
محل وقوع جرم ...
دلایل شکایت:
حضور شخص شاکی یا وکیل وی
اصل و فتوکپی از کارت ملی شاکی
اصل و کپی گزارش و صورتجلسه کلانتری
عندالزوم شهادت شهود
استناد به فیلم دوربین مداربسته در صورت وجود
شرح شکایت:
ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب...
باسلام و احترام
در تاریخ.... در خیابان... روبروی بانک ... فردی سوار بر موتور سیکلت مبادرت به ربودن کیف بنده نموده است. ظاهراً موتورسوار توسط مردم دستگیر و به نیروی انتظامی تحویل گردید. فلذا از مقام محترم مستند به ماده 657 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، تقاضای تعقیب قانونی و و مجازات وی مورد استدعاست.
******************************************************************************
دادخواست مطالبه وجه سفته
به گزارش "فته طلب" یا همان "سفته" سندی است که به موجب آن امضاکننده تعهد میکند مبلغی در موعد معین یا عندالمطالبه در وجه حامل یا شخص معین و یا بهحوالهکرد آن شخص کارسازی نماید.
اما این سند علاوه بر امضاء یا مهر باید دارای تاریخ و متضمن مراتب ذیل باشد:
1) مبلغی که باید تأدیه شود با تمام حروف.
2) گیرنده وجه.
3) تاریخ پرداخت.
نمونه دادخواست مطالبه وجه سفته
مشخصات طرفین:
در ستون خواهان:
مشخصات خواهان و یا مشخصات وکیل در صورت وجود بایستی نوشته شود.
در ستون خوانده:
نام صادرکننده و حسب مورد ضامن یا ظهرنویس
در بخش خواسته یا موضوع و بهای آن درج گردد:
۱- بدواً تقاضای صدور قرار تامین خواسته به میزان مبلغ مندرج در سفته
۲- صدور حکم بر محکومیت تضامنی خوانده یا خواندگان به پرداخت وجه مندرج در سفته
۳- مطالبه خسارت تاخیر در تادیه
۴- مطالبه هزینه دادرسی
دلایل و منضمات:
1. سفته شماره ... به مبلغ ...
2. واخواست شماره ... مورخ ...
3. اظهارنامه شماره ... مورخ ...
شرح دادخواست:
ریاست محترم دادگستری/ شورای حل اختلاف
1. اینجانب به موجب یک فقره سفته به شماره خزانه داری کل ... مورخ ... مبلغ ... ریال از خوانده یا خواندگان محترم طلبکارم که متاسفانه نامبردگان از تادیه آن خودداری کرده و در نهایت منجر به صدور واخواست گردیده است.
2. اینجانب در تاریخ ... به موجب اظهارنامه ی شماره ی ... مراتب واخواست و نیز عدم تادیه وجه سفته را به اطلاع آنان رسانده و وجه سفته را از ایشان رسماً مطالبه کردم که نامبردگان تاکنون اقدام به پرداخت وجه سفته نکرده اند.
3. علیهذا با تقدیم این دادخواست مستند به مواد 249، 307، 308 و 309 قانون تجارت و نیز مواد 198 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی صدور حکم بر محکومیت تضامنی خواندگان به پرداخت مبلغ ... ریال با احتساب کلیه خسارات دادرسی مورد استدعاست.
*********************************************************************************************
دادخواست اعسار از پرداخت محکومبه
به گزارش از جمله حقوق اساسی و شهروندی افراد حمایت قانونگذار می باشد؛ لذا همانطور که خواهان مورد حمایت مقنن است، خوانده نیز از حمایت هایی در امر دادرسی برخوردار است؛ یکی از این حمایت ها امکان پرداخت اقساطی محکومُ به یا پرداخت در مهلت مشخص می باشد.
از همین روی باید بیان داشت اعسار بر دو نوع "اعسار از پرداخت محکومُ به" و "اعسار از پرداخت هزینه دادرسی" است. به عبارت دیگر معسر از پرداخت محکومُ به کسی است که به واسطه ی عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به آن به طور موقت قادر به تادیه محکومُ به نیست.
نمونه دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به
مشخصات طرفین:
مشخصات خواهان و خوانده و یا مشخصات وکیل در صورت وجود بایستی نوشته شود.
در ستون خوانده یا خواندگان:
نام محکومُ له نوشته می شود.
در بخش خواسته یا موضوع و بهای آن درج گردد:
صدور حکم به اعسار از پرداخت محکومُ به مستند به دادنامه شماره... صادره از... و تقسیط آن
دلایل و منضمات:
- کپی مُصَدَق دادنامه شماره...
- استشهادیه محلی
- استماع شهادت شهود
- فیش حقوقی
- قرارداد کاری با کارفرما
- اجاره نامه شماره...
شرح دادخواست:
ریاست محترم مجتمع قضایی/شورای محترم حل اختلاف
با سلام. به استحضار می رساند اینجانب... به موجب دادنامه شماره... مورخ... محکوم به پرداخت مبلغ... ریال در حق خواهان محترم شده ام. لکن از آنجا که بنده کارگر ساده یک مغازه بوده و حقوق دریافتی ماهیانه ام بر مبنای حداقل مقرر در قانون کار می باشد. همچنین بنده دارای یک منزل استیجاری با اجاره ی ماهیانه... ریال هستم. فلذا در شرایط کنونی دارای توان مالی کافی برای تادیه محکومُ به، به صورت یک جا نمی باشم. علی ای حال بنا به مراتب معروض از مقام محترم قضایی تقاضای صدور حکم شایسته مبنی بر اعلام اعسار اینجانب و تقسیط محکومُ به، با در نظر داشتن وضعیت مالی اینجانب، مورد استدعاست.
*یاسر میرزاجعفری
****************************************************************************
دادخواست مطالبه وجه چک توسط ثالث
یکی از شایع ترین موضوعات در مجموع پرونده های قضایی در کشور، موضوعات مرتبط با چک و بویژه چک های برگشتی است. با عنایت به این مسئله و اصلاحات اخیر قوانین مرتبط با چک ، افزایش اطلاع عموم ، بازرگانان و فعالان اقتصادی در سطوح مختلف جامعه امری شایسته و مقتضی میباشد.
در قانون تجارت ایران که در سال 1311 تصویب گردیده ، چک بدین شکل تعریف گردیده : " چک نوشته ایست که به موجب آن صادر کننده وجوهی را که نزد محال علیه دارد کلاً یا بعضاً مسترد یا به دیگری واگذار مینماید. "
مطابق تعریف چک میتواند در وجه خود شخص صادرکننده و یا شخص دیگری باشد که صادرکننده قصد پرداخت در وجه اورا دارد . مطابق با ساز و کار امروزی بانک مرکزی و نظام اقصادی کشور عنوان "محال علیه" شامل بانک ها و موسسات مالی اعتباری (که اصولاً مجاز شناخته شوند) میشود. درخصوص امکان انتقال چک و رویه قانونی کشور تا کنون قانون فوق به تصریح در عنوان داشته بود: "چک ممکن است دروجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد باشد . ممکن است به صرف امضا در ظهر به دیگری منتقل شود." با تعریف قانون برای انتقال یک چک میتوان چند حالت متصور شد که در زمان انتشار این مقاله به قوت باقیست ؛
اول اینکه چک دروجه حامل صادر گردیده باشد که در این حالت هرکسی که چک را در دست داشته باشد میتواند آن را به بانک ارائه و مبلغ آن را وصول نماید. بنا براین هیچگونه تشریفاتی برای انتقال چک ضروری نمیباشد و تنها با تحویل دادن و تسلیم چک به هر شخص دیگر قانوناً چک منتقل گردیده و بانک موظف است به صرف ارائه آن مبلغ مرقوم در چک را به دارنده آن بپردازد یا در صورت عدم موجودی ، گواهی عدم پرداخت را به دارنده چک تحویل دهد. در صورت عدم موجودی تنها شخصی که چک را در بانک برگشت زده باشد و گواهی عدم پرداخت را دریافت نموده باشد میتواند در مراجع قضایی برای دریافت وجه چک اقامه دعوا نماید. در این حالت بانک نیز، تنها درصورتیکه صادرکننده چک اعلام مفقودی آن را نموده باشد یا بدلایل قانونی دیگر دستور عدم پرداخت به بانک داده باشد ، مینتواند از پرداخت وجه چک به ارائه دهنده آن خودداری نماید که شرایط مختلفی برای مدت زمان این عدم پرداخت میتوان متصور شد.
دوم اینکه در وجه شخص معین صادر گردیده باشد که در این صورت تنها شخصی که نام او به عنوان دارنده چک در متن چک عنوان گردیده میتواند جهت کارسازی وجه آن اقدام نماید. در این صورت ممکن است دارنده ای که نام او در چک نوشته شده با امضای پشت چک این امکان را فراهم نماید که هرشخص دیگری که آن را به بانک ارائه دهد امکان دریافت وجه آن را داشته باشد و به نوعی کارکرد چک درخصوص موضوع انتقال شبیه چک دروجه حامل خواهد شد(ظهرنویسی دروجه حامل). بنابراین دارنده های بعدی با قبض و اقباض (تسلیم کردن و تحویل گرفتن) میتوانند دارنده قانونی چک شناخته شوند. به عبارت دیگر بعد از امضای پشت چک توسط کسی که نامش در چک درج شده ، برای انتقال چک به دارندگان بعدی ، انتقال چک نیازمند هیچ گونه تشریفاتی نخواهد بود.
با توضیحات ارائه شده واضح و روشن خواهد بود که این ساز و کار صدور وانتقال در خصوص چک میتواند مشکلات عدیده ای را برای دارندگان آن ایجاد نموده و از طرفی تاکنون موجب تحمیل بار اجرایی سنگینی بر قوه قضائیه گردیده است. به عنوان مثال شخصی که دربازار معامله ای انجام داده چک دروجه حاملی را از خریدار تحویل گرفته و آن چک در تعامالات اقتصادی چندین دست منتقل میگردد. در مواردی صادرکننده اولیه با قصد کلاهبرداری و با نیت عدم قابلیت پرداخت چکی را بسیار سنگین تر از ملائت مالی خود صادر مینماید و نهایتاً دارنده نهایی با حسن نیت ناچار باید اقدام به اقامه دعوا نماید. در بعضی موارد دارنده نهایی چک هیچگونه شناختی از صادرکننده ندارد و حتی گاهی مشخصات و آدرسی که بانک از صادرکننده به دارنده چک در گواهی عدم پرداخت اعلام مینماید نیز تغییر کرده یا اصالت ندارد. تمام این احتمالات دارنده نهایی را ناچار به صرف هزینه و تحمل زمانی بعضاً طولانی در جهت احقاق حق خود مینماید و موفق به گرفتن حکم مجازات و حبس برای فرد کلاهبردار می شود.
از دیدگاهی کلان تر به موضوع ساز و کار فعلی صدور و انتقال چک (قبل از اجرایی شدن کامل اصلاحات سال97 قانون صدور چک ) اشکال بسیار بزرگتری جلب توجه میکند و آن مسئله جرائم عمده وکلان مالی از قبیل پولشویی ، معاملات کالاهای قاچاق و نامشروع و فرارهای کلان مالیاتی است ، چراکه با سازوکار فعلی ، پرداخت چک های دروجه حامل امکان هیچ گونه رهگیری و ردیابی اینگونه معاملات مقدور نمیباشد ، بنابراین برگه چک نقش یک تسهیل کننده را برای ارتکاب اینگونه جرائم ایفا نموده و منجر به گسترش اینگونه اقدامات که مخرب اساس نظام اقتصادی کشور هستند شده است.
با وقوف به این دست مسائل و احساس نیاز شدید به اصلاح قوانین سابق و انشاء قوانینی که بتوانند این زمینه ارتکاب جرائم را محدود نمایند دولت و قانونگذار ایران را بر آن داشت تا وارد عمل شده و گامی بزرگ را در راستای اصلاح اساسی قانون صدور چک مصوب 1355 که در سالهای 1372 و 1382 الحاقات و اصلاحاتی در آن صورت گرفته بود ، بردارند. سرانجام با تصویب این اصلاحات در تاریخ 13/08/1397 در صحن علنی مجلس که با عنوان طرح صدور چک به مجلس ارائه گردیده بود ، در تاریخ 03/09/1397 این قانون از سوی ریاست جمهوری ایران ابلاغ گردید.
و اما مقررات مطابق با اصلاحیه جدید قانون صدور چک ؛
در واقع باتوجه به تمام اصلاحات جدید در قانون صدور چک مهمترین و کارآمدترین اتفاقی که طبق این اصلاحات صوت پذیرفته است بهره گیری شایسته از تکنولوژی و فناوری اطلاعات توسط بانک مرکزی در ایجاد یک سامانه و سیستم اطلاعاتی برخط (آنلاین) شامل مشخصات تمام دارندگان دسته چک از بانک های مختلف درکشور ، مشخصات برگه های چک هر دارنده دسته چک ، میزان سقف مجاز و اعتبار هریک از این اشخاص ، مشخصات تمامی حساب های دارندگان دسته چک در تمامی بانکها و موسسات مالی اعتباری و اعلام لحظه ای غیرقابل پرداخت بودن هربرگ چک در این سامانه میباشد. این سیستم سامانه یکپارچه صدور چک و به اختصار "صیاد" نام دارد که مطابق قانون جدید ، بانکها مکلفند تنها از طریق این سامانه برای مشتریان خود اقدام به صدور دسته چک نمایند. بانک ها مکلفند اولاً مطابق با قوانین مصوب ( قانون تسهیل اعطای تسهیلات و کاهش هزینه های طرح و تسریع در اجرای طرحهای تولیدی و افزایش منابع مالی و کارایی بانکها مصوب 5/4/ 1386 ؛ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب 1/9/1384) برای هر دارنده دسته چک یک سقف مجاز اعتبار محاسبه و اختصاص دهند تا امکان اینکه دارنده دسته چک اقدام به صدور چک فراتر از توانایی مالی خود کند ازبین برود ، و همچنین با توجه به این سقف اعتبار که مختص هر مشتری میباشد و تعریف مدت اعتبار که برای برگه های هر دسته چک مدت 3 سال از از زمان دریافت دسته چک خواهد بود ، یک شناسه یکتا به هربرگ از دسته چک اختصاص دهند . این شناسه یکتا در واقع وسیله بازیابی تمام اطلاعات مربوط به برگه چک در در سامانه صیاد میباشد که امکان بهره گیری از مزایای قانون جدید را فراهم میاورد.
یکی از این مزایا مطابق اصلاحات جدید این خواهد بود که هرگاه وجه چک به علت عدم موجودی یا هر علت دیگری غیر قابل پرداخت باشد بانک مکلف است به درخواست دارنده چک فوراً غیرقایل پرداخت بودن آن را در سامانه یکپارچه بانک مرکزی ثبت نماید و کد رهگیری اختصاص داده شده را روی گواهینامه تسلیم شده به دارنده درج نماید. بعد از ثبت غیرقابل پرداخت بودن چک در سامانه یکپارچه بانک مرکزی ، این سامانه مراتب را بصورت برخط به تمامی بانکها و موسسات اعتباری اطلاع میدهد. پس از گذشت 24 ساعت کلیه بانک ها موسسات اعتباری مکلف خواهند بود اقدامات زیر را نسبت به صادر کننده چک انجام دهند :
1- عدم افتتاح هرگونه حساب و صدور کارت بانکی جدید.
2- مسدود کردن وجوه کلیه حسابها و کارتهای بانکی و هر مبلغ متعلق به صادرکننده که تحت هرعنوان نزد بانک یا موسسه اعتباری دارد به میزان مبلغ کسری چک.
3- عدم پرداخت هرگونه تسهیلات بانکی یا صدور ضمانت نامه های ارزی یا ریالی.
4- عدم گشایش اعتبار اسنادی ارزی یا ریالی.
یکی دیگر از مزایای قانون جدید این خواهد بود که بانک ها اطلاعات مربوط به میزان خوش حسابی یا بد حسابی صادرکننده چک را بر اساس تعداد چک های برگشتی او در اختیار شخصی قرار خواهند داد که قرار است از آن صادرکننده چکی دریافت کند.
با توجه به مطالب فوق آشکار و واضح خواهد بود که با اجرایی شدن کامل اصلاحات اخیر قانون صدور چک تا سال 1399 ، در آینده نزدیک تعاملات اقتصادی که در آنها از ابزار پرداخت چک بهره برده میشود به نحو چشمگیری ساماندهی خواهند شد.
اما این مسئله که چک های در وجه حامل مطابق این اصلاحات چه سرانجامی خواهند داشت و دستخوش چه تغییراتی میشوند بسیار حائز اهمیت است ، چرا که یکی از اهداف اصلی این اصلاحات امکان رهگیری چک های در وجه حامل و نظام مند ساخت اینگونه پرداخت ها بوده است.
لازم است کلیه دارندگان دسته چک مطلع باشند که مطابق آخرین اصلاحات مربوط به قوانین چک ، چنانچه تاریخ صدور چکی قبل از تاریخ 20 آذرماه 1399 باشد ، آن چک میتواند دروجه حامل صادر شود یا بدون نام انتقال گیرنده و تنها با امضای پشت چک (ظهرنویسی چک) ، چک به شخص دیگری منتقل شود . اما چک هایی که از تاریخ 20 آذرماه 1399 به بعد صادر میگردند نباید در وجه حامل صادر شوند و همچنین انتقال آنها نیز با امضای ظهر چک (پشت نویسی) ممکن نیست. باید توجه داشت در قانون جدید راهکار بهتر و قاعده مندی برای انتقال چک بین اشخاص ترتیب داده شده است و آن ثبت انتقال چک در سامانه صیاد خواهد بود . به عبارت دیگر چک هایی که بعد از تاریخ فوق صادر میشوند حتما باید در وجه شخص معین بوده (در وجه حامل نباشند) و نیز چنانچه دارنده معین که در برگ چک نامش قید گردیده قصد انتقال آن را داشته باشد باید در سامانه ای که تا تاریخ فوق الذکر کاملا راه اندازی گردیده انتقال چک را ثبت نماید . بدین ترتیب تمام ایادی و اشخاصی که چک بین آنها به گردش افتاده مشخص و ترتیب پرداخت های آنها قابل رهگیری خواهد بود.
ضمناً با توجه به آخرین تغییرات دستورالعمل های بانکی ، چک های رمزدار یا اصطلاحاً بین بانکی یا بانکی که قبلا به درخواست صاحب حساب و بینام قابل صدور بود و در وا قع حکم وجه نقد را داشت و دارنده آن مالک شناخته میشد ، از این پس قابلیت صدور نداشته و هرگونه انتقال که بانک صادرکننده سند آن باشد تنها درقالب حواله ممکن خواهد بود و صاحب حساب موظف است نام و کد ملی شخصی که گیرنده حواله و دریافت کننده وجه آن خواهد بود را به بانک اعلام نماید و تنها همان شخص امان دریافت وجه حواله را خواهد داشت.
امید است با توجه به اجرایی شدن قوانین کارآمد اخیر درخصوص چک ، ضمن کمتر شدن پرونده های کثیر قضایی با موضوع چک و کاهش بار سنگین دستگاه قضا در کشور ، با جلوگیری از هرگونه پولشویی و ارتکاب اعمال مجرمانه مرتبط با تعاملات مالی گامی بزرگ در راستای شفافیت ، پیشرفت و اعتلای اقتصادی کشور عزیزمان برداشته شود.
سعید اراوند- وکیل دادگستری
نمونه دادخواست
اینجانب.... دارنده نهایی چک شماره... میباشم. به دلالت تصویر مصدق چک موصوف و نیز ظهر آن، خواندگان دعوی (صادرکننده و ظهرنویسان) مکلف به پرداخت چک مزبور در مورخ... شده است. با این وصف متاسفانه نامبردگان از ایفاء تعهد خود مبنی بر پرداخت وجه چک در سررسید به دلالت گواهی عدم پرداخت صادره به کد رهگیری..... از بانک .... امتناع نموده اند. با توجه به اینکه علی رغم پیگیریهای متعدد تاکنون موفق به دریافت وجوه استحقاقی خود نگردیده ام فلذا، از آن مقام محترم بدواً صدور قرار تامین خواسته و متعاقباً صدور حکم بر الزام خواندگان به پرداخت وجه چک و خسارت تاخیر در تادیه مطابق شاخص تورم بانک مرکزی و هزینه دادرسی را تقاضا دارم.
در ستون خوانده یا خواندگان:
اسامی صادرکننده و ظهرنویس یا ظهرنویسان درج شود.
در بخش خواسته یا موضوع و بهای آن درج گردد:
۱- بدواً تقاضای صدور قرار تامین خواسته به میزان مبلغ مندرج در چک
۲- صدور حکم بر الزام خواندگان به پرداخت وجه مندرج در چک
۳- مطالبه خسارت تاخیر در تادیه
۴- مطالبه هزینه دادرسی
در بخش دلائل و منضمات داخواست درج گردد:
۱- تصویر مصدق چک
۲- تصویر گواهی عدم پرداخت
****************************************************************************
دادخواست تامین خواسته مطالبه مهریه
تامین خواسته به معنی در امنیت قرار دادن خواسته دعوی به منظور سهولت و تضمین دسترسی خواهان به خواسته دعوی پس از پیروزی در دعوا است. به عبارتی دیگر تاسیسی است تا حکم دادگاه در مرحله اجرا، قابلیت اجرا داشته باشد و به قولی نوش دارو پس از مرگ سهراب نباشد.
مشخصات طرفین:
خواهان و خوانده و یا مشخصات وکیل در صورت وجود
خواسته:
صدور قرار تامین خواسته نسبت به مهریه به نرخ روز مطابق با مواد 108 115 قانون آیین دادرسی مدنی
دلایل و منضمات:
- فتوکپی مصدق عقدنامه
- فتوکپی مصدق شناسنامه
شرح خواسته:
ریاست محترم مجتمع قضایی خانواده به استحضار می رساند:
- اینجانب خانم... در مورخ .... به عقد ازدواج دائمی خوانده محترم در آمده و قریب به سه سال است از شروع زندگی مشترکمان می گذرد. اما مدتی است به دلیل مسائل مختلف دچار اختلاف شده و از هم جدا زندگی می کنیم و بنده نیز قصد مطالبه مهریه خود از طریق قانونی را دارم.
- از آنجاییکه خوانده محترم تعادل در دخل و خرج خود ندارد همواره بیم تلف اموال و یا انتقال آن به دیگری می رود.
علی ای حال بنا به مراتب معروض صدور قرار تامین خواسته به منظور توقیف اموال وی به میزان مهریه تا ختم رسیدگی و اخذ محکوم به، مستند به مواد 108 و 115 قانون آیین دادرسی مدنی و 1082 قانون مدنی مورد استدعاست.
همچنین به دلیل فوریت امر، مستدعی است مطابق با ماده 117 قانون آیین دادرسی مدنی، اجرای قرار قبل از ابلاغ صورت پذیرد.
*******************************************************************************************
دادخواست مطالبه مهریه
به گزارش مهریه از جمله حقوق قانونی و مسلم زوجه است که نمیتوان توافقی در خصوص عدم وجود آن داشت و مرد همواره مکلف است تا آنرا به زوجه پرداخت نماید. اما چنانچه مرد به تکلیف قانونی خود در اینخصوص عمل نکند زوجه میتواند نسبت به مطالبه آن از طریق قانونی اقدام نماید.
نمونه دادخواست مطالبه مهریه
خواسته: بدواً صدور قرار تامین خواسته، ثانیاً مطالبه مهریه به تعداد ... عدد سکه طلای بهار آزادی مقوم به... ثالثاً، کلیه خسارات قانونی و هزینه دادرسی.
دلایل و منضمات:
۱- کپی مصدق سند نکاحیه رسمی شماره ... دفترخانه ثبت ازدواج شماره...
۲- کپی شناسنامه و و کارت ملی
شرح خواسته:
ریاست محترم دادگاه
با سلام و احترام به استحضار میرساند:
اینجانب... به استناد کپی مصدق عقدنامه شماره ….. تنظیمی در دفتر رسمی ازدواج شماره …… شهرستان …… درتاریخ ……….. به عقد و نکاح دائم خوانده دعوا درآمده ام. نظر به اینکه حسب ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی زن مالک مهر بوده و پرداخت آن بر عهده شوهر میباشد، متاسفانه خوانده علی رغم مطالبه و نیز تمکن مالی از پرداخت آن خودداری نموده و مینماید. فلذا رسیدگی و صدور حکم به پرداخت مهریه به نرخ روز، مستند به مواد ۱۰۷۸ و ۱۰۸۲ از قانون مدنی و مواد ۱۹۴,۱۹۸ و ۵۱۵ و ۵۱۹ از قانون آیین دادرسی مدنی به پرداخت ... سکه طلای بهار آزادی بابت اصل خواسته و نیز به پرداخت خسارات و هزینههای دادرسی مورد تقاضاست. ضمناً با توجه به اینکه خواسته در معرض تضییع میباشد به استناد ماده ۱۰۸ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بدواً صدور قرار تامین خواسته و اجرای آن قبل از ابلاغ وفق ماده ۱۱۷ آن قانون نیز تقاضا میشود.
*********************************************************************************
شکواییه مزاحمت و توهین به زنان
به گزارش یکی از معضلاتی که زنان گاه در معابر و اماکن عمومی با آن مواجه میشوند، ایجاد مزاحمت از سوی برخی مزاحمین و اقدام افراد لاابالی به توهین نسبت به زنان است.
قانون در این مورد، زمینههای پیگیری این بزه را برای بانوان و مجازات بزهکاران را فراهم آورده و این امر باعث متنبّه شدن افراد خاطی و محدودتر شدن دامنه این بزه در جامعه خواهد شد.
در اینجا نمونه شکواییه مزاحمت و توهین را درج میکنیم:
نمونه شکواییه مزاحمت و توهین به زنان در معابر و اماکن عمومی
شاکی: نام و نام خانوادگی شاکی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، تابعیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملی، نشانی دقیق و درصورت امکان نشانی پیام نگار (ایمیل)، شماره تلفن ثابت و همراه و کدپستی شاکی.
موضوع شکایت: مزاحمت و توهین برای زنان
تاریخ و محل وقوع جرم: ذکر این موارد از جهت تشخیص مرور زمان و نیز تعیین مرجع صالح به تحقیق و رسیدگی حائز اهمیت میباشد.
دلایل شکایت:
- گزارش نیروی انتظامی
- استشهادیه
- اسامی، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان
- سایر دلایل و مستندات
مشتکی عنه: مشخصات و نشانی مشتکیعنه یا مظنون در صورت امکان
شرح شکایت:
بسمه تعالی
ریاست محترم دادسرای عمومی و اتقلاب
با سلام و احترام
به استحضار میرساند فردی به هویت ... بعد از آنکه از محل کار خود خارج شدم با راه افتادن دنبال بنده در خیابان و طی مسافت طولانی در کنار من و گفتن الفاظ ناشایست و متلک پرانی، برای بنده ایجاد مزاحمت نمود. بعد از آنکه مشارالیه با عدم توجه از ناحیه اینجانب روبرو گردید شروع به توهین و فحاشی با بکار بردن الفاظ ... نمود. بنابراین نامبرده با اقدامات خود نه تنها مزاحم بنده گردیده است بلکه با استعمال الفاظ توهین آمیز بنا بر آنچه گفته شد اقدام به ایراد توهین نسبت به بنده نیز نموده است.
فلذا مستند به ماده 619 از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، شروع به تحقیق، رسیدگی و تعقیب نامبرده مستدعی میباشد.
در انتها و در راستای تشهیذ ذهن آن مقام محترم استماع شهادت شهود و حاضرین در محل، مورد درخواست است.
********************************************************************************************
بسیاری از مواقع پیش آمده که به راحتی دیگران را به امری متهم میکنیم که ندیده و نشنیده ایم و یا نهایتاً از دیگری شنیده ایم؛ بدون آنکه مطمئن باشیم فردی را که متهم نمودیم آن عمل را انجام داده است یا نه و بدون آنکه به عواقب ناشی از آن که منجر به از بین رفتن آبروی افراد میشود توجهی کنیم. پس تعرض به حیثیت و آبروی افراد از نظر قانونگذار جرم محسوب میشود.
اعاده حیثیت
هر فردی که با عمل و رفتار خود باعث ورود ضرر مادی یا معنوی به دیگران شود، مکلف به جبران این زیان میباشد.
تکلیف به جبران خسارت یک اصل اجتماعی پذیرفته شده در قریب به اتفاق نظامهای حقوقی میباشد و برهمین اساس قانونگذار ضمانت اجراهای مدنی و کیفری متفاوت و خاصی را برای تضمین و اعاده حقوق از دست رفته افراد در نظر گرفته است.
اعاده به معنای بازگرداندن میباشد و اصطلاح اعاده حیثیت، یعنی بازگرداندن وضع و حالت افراد از جهت پایین آمدن حیثیت و موقعیت اجتماعی آنها در جامعه که به واسطه مطرح کردن شکایت واهی و خلاف حقیقت نسبت به آنها اتفاق افتاده است، به حالت سابق خود میباشد.
به عبارت دیگر با این کار تلاش میشود که آب رفته را به جوی بازگرداند، زیرا علاوه بر اینکه جان و اموال مردم مورد حمایت قانونگذار قرار گرفته است حیثیت و آبروی آنها هم در نظر قانونگذار محترم و مورد حمایت میباشد، پس تعرض به آن موجب برخورد قانونی میباشد؛ بنابراین فردی که در اثر تهمت دروغین و ادعای خلاف واقع دیگری آبرویش از دست برود، تلاش میکند تا در افکار عمومی یا در جمع خاصی این آبرو مجدداً احیا شود و با اثبات بی گناهی خود، موقعیت اجتماعی خود را تا حد امکان به حالت قبل برگرداند. این امر در میان افراد شاغل در سازمانها و ادارات بسیار پر رنگتر میباشد چه اینکه جایگاه و موقعیت اجتماعی کارمندان در قیاس با سایر مشاغل، جایگاه ویژه و خاصی میباشد.
پس اعاده حیثیت بیشتر ناظر بر بازگرداندن اعتبار معنوی اشخاص میباشد که از طریق اقدام به تعقیب کیفری شخص مفتری (شخصی است که با مطرح نمودن شکایت غیر واقعی باعث هتک حیثیت و از بین رفتن آبروی دیگری شده است) حاصل میشود.
به طور مثال و در یکی از فروض مورد بحث، فردی همسایه اش را عالمانه و از روی غرض متهم به سرقت از منزلش میکند، اما بعد از رسیدگی قضایی روشن میشود همسایه بی گناه است و سارق شخص دیگری است؛ بنابراین همسایه بعد از اثبات بی گناهی خویش میتواند مطابق ماده ۶۹۷ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تحت عنوان مفتری شخص شاکی را تعقیب کند. معمولاً در این خصوص شخص با طرح شکایت افترا در دادسرا تقاضای تحقیق، تعقیب و محکومیت مفتری را مینماید.
متعاقب آن مفتری احضار شده و چنانچه دفاعی داشته باشد بیان مینماید، و در نهایت در صورتیکه شاکیِ شکایت افترا (زیان دیده) بتواند سوء نیت مفتری در طرح شکایت را اثبات نماید، قرار مجرمیت و متعاقب آن کیفر خواست صادر میشود و پرونده برای رسیدگی به اتهام به دادگاه جزائی ارسال میشود؛ بنابراین با اثبات سوء نیت شاکی و احراز این امر که وی قصد ضرر رساندن به دیگری را داشته است، جرم افترا محقق و مفتری به مجازات آن که یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق یا یکی از آنها حسب مورد میباشد محکوم خواهد شد.
رویه دیگر بدین نحو است که شخصی که مورد تهمت قرار گرفته است، ابتدائاً و بدون اینکه به جرم انتسابی به او رسیدگی شود، میتواند از مفتری شکایت نماید. در این رویه مفتری به دادگاه احضار شده و اسناد و مدارکی که دال بر صحت ادعای خود است، ارائه مینماید که در این صورت اگر دادگاه اسناد و مدارک ارائه شده را موثق تشخیص داد، حکم برائت مفتری صادر خواهد شد.
باید توجه داشت که صرف اینکه فردی علیه دیگری اقدام به شکایت کیفری نماید، موجب نمیشود تا در صورت عدم پیروزی در دعوا، طرف مقابل وی بتواند وی را به عنوان مفتری تحت تعقیب قرار دهد؛ زیرا در اینصورت میبایست بعد از هر شکایت کیفری که منجر به نتیجه نشود، منتظر طرح شکایت افترا باشیم.
پس فردی را میتوان به عنوان مفتری تحت تعقیب قرار داد که وی با سوء نیت و به قصد هتک حرمت و شخصیت دیگری امری که جرم محسوب میشود را به وی نسبت داده باشد.
نمونه شکوائیه تهمت و افترا به کارمند اداره
شاکی: نام و نام خانوادگی شاکی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، تابعیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملی، نشانی دقیق و درصورت امکان نشانی پیام نگار (ایمیل)، شماره تلفن ثابت و همراه و کدپستی شاکی.
موضوع شکایت: تهمت و افترا
تاریخ و محل وقوع جرم: ذکر این موارد از جهت تشخیص مرور زمان و نیز تعیین مرجع صالح به تحقیق و رسیدگی حائز اهمیت میباشد.
دلایل شکایت:
- حضور شخص شاکی یا وکیل وی
- اصل و فتوکپی از کارت ملی شاکی
- استشهادیه
- اسامی، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان
- دست نویس عادی
- سایر دلایل و مستندات
مشتکی عنه: مشخصات و نشانی مشتکیعنه یا مظنون در صورت امکان
شرح شکایت:
بسمه تعالی
ریاست محترم دادسرای عمومی و اتقلاب
با سلام و احترام
به استحضار میرساند فردی به هویت ... با مراجعات مکرر خود به محل کار اینجانب واقع در ... نه تنها موجبات مزاحمت بنده را فراهم نموده است بلکه با استعمال الفاظ نامناسب اقدام به ایراد تهمت و افترا نسبت به بنده نموده است. مشتکی عنه آگاهانه و عالمانه مبادرت به ارائه دست نوشتهای عادی به سازمان محل کار بنده نموده و صراحتاً امری را نسبت به اینجانب نسبت داده است که مطابق قانون آن امر جرم محسوب میگردد.
از آنجا که مشتکی عنه با اقدامات آگاهانه خود موجب مزاحمت و سلب امنیت شغلی و روانی بنده گردیده است، فلذا مستند به ماده ۶۹۷ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، شروع به تحقیق، تعقیب و رسیدگی به جرم فوق الذکر مستدعی میباشد.
در انتها و در راستای تشهیذ ذهن آن مقام محترم استماع شهادت شهود مورد درخواست است.
از طرفی دیگر همواره سارقین اقدام به فروش گوشیهای مسروقه معمولاً به قیمتهای پایین و غیر واقعی مینمایند؛ بنابراین باید به افراد هشدار داد تا در حین خرید موبایل توجهات کافی داشته باشند تا بعداً دچار مشکل نشوند، پس ما نباید فریب این موضوع را خورده و اقدام به خرید گوشی ازین دست افراد بنماییم، زیرا این کار میتواند برای ما عواقب بدی را به همراه داشته باشد. از هیمن روی قانونگذار در ماده ۶۶۲ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بیان داشته، هر کس با علم و اطلاع یا با وجود قراین اطمینان آور به اینکه مال در نتیجه ارتکاب سرقت به دست آمده است، آن را به نحوی از انحاء تحصیل یا مخفی یا قبول کند یا مورد معامله قرار دهد، به حبس از شش ماه تا سه سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. در صورتی که متهم معامله اموال مسروقه را حرفه خود قرار داده باشد، به حداکثر مجازات در این ماده محکوم میشود.
پس بهتر است سراغ فروشندگان معتبر که دارای پروانه کسب میباشند رفته و نیز گوشیهایی که دارای ضمانت نامههای معتبر میباشد را خریداری کنیم. ضمن اینکه در هنگام پرداخت وجه به فروشنده بایستی از وی فاکتور ممهور دریافت نمایید.
اما اولین و مهمترین اقدامی که بایستی بعد از به سرقت رفتن موبایل انجام داد اطلاع و گزارش دادن به پلیس ۱۱۰ و دریافت صورتجلسه از مامور مربوطه میباشد. اقدام بعدی سوزاندن یا همان مسدود نمودن سیم کارت مسروقه از طریق مراجعه به دفاتر مربوط به خدمات امور مشترکین میباشد. در غیراین صورت عواقب ناشی از هرگونه سوء استفاده از این تلفن همراه و خدمات مرتبط به عهده مشترک خواهد بود.
بعد از این اقدامات و با در دست داشتن مدارک ذیل میبایست برای ثبت شکایت به کلانتری مربوطه یا دادسرای محل وقوع جرم مراجعه نموده و اقدام به ثبت شکایت کرده و رسیدی در ازای آن دریافت داریم.
بعد از طی مراحل اداری مربوط مخابرات از طریق شماره سریال ۱۵ رقمی که در گوشی و پکیج آن قرار دارد، به پیگیری و ردیابی گوشی اقدام میکند.
نمونه شکوائیه سرقت تلفن همراه
موضوع شکایت:
سرقت یک دستگاه گوشی موبایل
دلایل شکایت:
حضور شخص شاکی یا وکیل وی
اصل و فتوکپی از کارت ملی شاکی
اصل و فتوکپی فاکتور خرید گوشی
همراه داشتن جعبه گوشی و کپی از شماره سریال پشت جعبه (کارتن) گوشی
اصل و کپی گزارش و صورتجلسه کلانتری
عندالزوم شهادت شهود
شرح شکایت:
اینجانب... مالک یک دستگاه گوشی موبایل .... به شماره سریال... میباشم. متاسفانه در تاریخ.... گوشی بنده توسط فردی ناشناس در خیابان.... مورد سرقت قرار گرفت. علیهذا از مقام محترم قضائی (دادستان)، تقاضای تعقیب و مجازات مرتکب را دارم.
خواسته:
صدور دستور تخلیه با احتساب کلیه خسارات دادرسی
دلایل و منضمات دادخواست:
۱. تصویر مصدق سند مالکیت شماره ...
۲. فتوکپی مصدق قرارداد اجاره
۳. اظهارنامه شماره ...
شرح دادخواست:
ریاست محترم شورای حل اختلاف
با سلام و احترام به استحضار میرساند:
۱. اینجانب به استناد سند شماره. مالک شش دانگ یک باب آپارتمان مسکونی به پلاک ثبتی. میباشم؛ که پیرو توافق صورت گرفته منافع یکساله آپارتمان مذکور به اجاره خوانده محترم داده شده است.
۲. متاسفانه علیرغم پایان یافتن مدت یک سالهی قرارداد، نامبرده علی رغم اعلام قبلی و نیز مراجعات مکرر و همچنین اظهارنامه رسمی ارسال شده تاکنون اقدامی در راستای تخلیه ملک انجام نداده است و موجبات ورود خسارت به بنده را فراهم نموده است؛ لذا حسب امتناع صورت گرفته از جانب خوانده با تقدیم دادخواست تقاضای صدور دستور تخلیه عین مستاجره با احتساب کلیه خسارات قانونی را مستند به بند ب. ماده ۹ قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۶/۹/۱۳۹۴ و ماده ۴۹۴ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی مورد استدعا میباشد.
ورشکستگي حالت یک بازرگان یا شرکتی تجاری است که از پرداخت بدهیهای خود ناتوان شود و نتواند پیمانهای بازرگانی خود را عملی کند.
این در حالی است که ورشکستگی و مقررات آن تنها دربرگیرنده ی بازرگانان میشود و چنانچه اشخاص عادی قادر به پرداخت بدهی خود نباشند اصطلاحاً به آنان «معسر» گفته میشود.
جرم ورشکستگی که دارای دو نوع ورشکستگی به تقلب و ورشکستگی به تقصیر می باشد متاسفانه در اغلب مشاغل و کسب و کارهای جوان و کارآفرین در حال رواج می باشد. نبود سرمايه مالی كافي، عدم برنامه ریزی مناسب و کافی و اوضاع و شرایط خاص اقتصادی و سیاسی و غیره عمده دلایل ورشکستگی کسب و کارها به ویژه کسب و کارهای جوان و نوپا می باشد.
فلذا وکیل آنلاین به منظور حمایت از این کسب و کارها و نیز جلوگیری از وقوع این دست جرایم مالی و اقتصادی و کمک به ماندن این کسب و کارها در چرخه ی اقتصاد ضمن بیان مقررات ورشکستگی در ادامه به بیان راه کارهایی به منظور جلوگیری از بروز ورشکستگی و نیز بیان حمایت های قانونی از کسب و کار خواهد پرداخت.
نمونه دادخواست ورشکستگی از طلبکار
خواسته:
تقاضای صدور حکم ورشکستگی
دلایل و منضمات دادخواست:
1- دفاتر تجاری پلمپ شده ی تاجر
2- دادنامه شماره ........
3- اجرائیه شماره ........
شرح دادخواست:
ریاست محترم مجنمع قضایی محل اقامت خوانده
با سلام و احترام به استحضار می رساند:
به دلالت چک شماره....... که منتهی به صدور گواهی عدم پرداخت و در نهایت دادنامه شماره ..... و اجرائیه شماره ..........گردیده است. خوانده از ایفای تعهدات خود عاجز و ناتوان شده و قادر به پرداخت دیون خود نمی باشد. فلذا به استناد ماده 415 قانون تجارت تقاضای صدور حکم ورشکستگی نامبرده مورد استدعاست.
***********************************************************************************************
مطابق ماده ۳۴ قانون کار، کلیه دریافتهای قانونی که کارگر به اعتبار قرارداد کار اعم از مزد یا حقوق، کمک عائلهمندی، هزینههای مسکن، خواربار، ایاب و ذهاب، مزایای غیر نقدی، پاداش افزایش تولید، سود سالانه و نظایر آنها دریافت مینماید را حقالسعی مینامند.
همچنین در تعریف مزد مستند به ماده ۳۵ از قانون موصوف چنین آمده است: مزد عبارت است از وجوه نقدی یا غیر نقدی و یا مجموع آنها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت میشود.
این در حالی است که عدم پرداخت حاصل زحمت کارگر یا کارمندی که نان خود را از بازویش بدست میآورد ممنوع بوده و قانونگذار با آن برخورد مینماید؛ بنابراین در اینصورت کارگر یا کارمند مربوطه در صورت وجود شرایط قانونی مقرر میتواند نسبت به دریافت حقوق و دستمزد خود در مراجع قانونی اقدام نماید.
در همین راستا باید بیان داشت مرجع بدوی جهت رسیدگی به اختلافات کارگر و کارفرما، هیأت تشخیص میباشد. نقش هیأت حل اختلاف نیز عمدتاً رسیدگی به اعتراضات هر یک از طرفین اختلاف از آرای هیأت تشخیص و به عبارت دیگر مرجع تجدیدنظر میباشد.
اما مراجعه و اقدام از این مراجع مانند سایر مراجع نیازمند تنظیم و تقدیم دادخواست میباشد. این دادخواست بایستی حاوی شرایط شکلی ذیل باشد.
نمونه دادخواست مطالبه حقوق و دستمزد کارگر
خواسته: مطالبه حق السعی (مزد یا حقوق، کمک عائلهمندی، هزینههای مسکن، خواربار، ایاب و ذهاب، مزایای غیر نقدی، پاداش افزایش تولید، سود سالانه)
دلایل و مستندات: قرارداد کاری (در صورت موجود یا در دسترس بودن)، پرینت حساب بانکی، در صورت لزوم گزارش بازرس (در فرض عدم وجود قرارداد)
شرح دادخواست:
ریاست محترم هیئت تشخیص یا حل اختلاف دعاوی کارگر و کارفرما
با سلام
احتراماً به استحضار میرساند:
اینجانب برای شخص حقیقی یا حقوقی ………. از تاریخ…….. تا…….. به مدت ……… مشغول به کار بوده ام. متاسفانه شخص مذکور علی رغم اجرای تعهدات قانونی و قراردادی از طرف اینجانب نسبت به پرداخت دسمزد بنده از تاریخ .... تا ... به مدت ... خودداری نموده است؛ لذا با استناد به مواد ۳۴ و ۳۵ قانون کار رسیدگی و صدور رای مبنی بر محکومیت کارفرما به پرداخت مطالبات قانونی به شرح ستون خواسته را استدعا دارم.
دادخواست مطالبه نفقه
مفهوم نفقه زن
ماده 1107 قانون مدنی بیان می دارد: نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن، از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.
از طرفی دیگر ماده 1106 قانون مدنی بیان می دارد: در عقد دایم نفقه زن به عهده شوهر است.
بنابراین در خصوص این دو ماده و نیز برخی ویژگی های نفقه، نکاتی را به اختصار بیان می نماییم:
1- هدف و فلسفه وضع تاسیس قانونی نفقه، حمایت از زن می باشد، چه اینکه در اسلام پرداخت کلیه مخارج زنان بر عهده مرد بوده و زن تکلیفی به اشتغال و کسب درآمد نداشته و حتی بر فرض اشتغال و وجود درآمد مستقل این تکلیف از ذمه مرد ساقط نخواهد شد. بنابراین قانونگذار با این تاسیس حمایت خود را نسبت به زنان اعلام کرده است.
2- با توجه به اهمیت حق زوجه بر مطالبه نفقه، قانون گذار علاوه بر ضمانت اجرای حقوقی ،امتناع زوج از ایفاء این تعهد را با ضمانت اجرای کیفری نیز مواجه نموده است حتی در صورت خودداری شوهر از پرداخت نفقه و نیز عدم امکان الزام وی به انفاق، به منظور جلوگیری از عسر و حرج زوجه قانون به وی این اختیار را داده است تا نسبت به تقاضای طلاق از دادگاه اقدام نماید.
3- زن در صورت تمکین از زوج استحقاق دریافت نفقه خواهد داشت ، به عبارتی دیگر ایفاء وظایف زناشویی از شرایط لازم در استحقاق دریافت نفقه می باشد. بنابراین باید بیان داشت که نشوز و نافرمانی زن مانع استحقاق نفقه است.
4- مصادیق ذکر شده در ماده 1107 قانون مدنی، تنها مصادیق نفقه نمی باشند، به عبارتی دیگر این مصادیق حصری نبوده و گستره آن ها بسیار فراتر از موارد مذکور خواهد بود.
5- آنچه را که شوهر به عنوان نفقه به زن میدهد، زن مالک آن می شود، بنابراین خواهد توانست هرگونه تصرفات مالکانه همچون بخشش... در آن مال انجام دهد.
6- نفقه زن همواره بر نفقه سایر افراد واجب النفقه زوج (خویشاوندان نسبی ) مقدم می باشد، بنابراین هرگاه شخصی توانایی پرداخت همزمان نفقه زن و نیز خویشاوندان نسبی خود را نداشته باشد، زن بر دیگران مقدم خواهد بود.
7- در صرت امتناع مرد از پرداخت نفقه زوجه و سایر افراد واجب النفقه وی ، صرفاً زوجه است که خواهد توانست نفقه زمان گذشته خود را نیز مطالبه کند.
8- صرف نظر از بحث تمکین زن، نفقه وی برخلاف نفقه خویشان نسبی مرد، مشروط به فقیر بودن زن و تمکن مالی مرد نیست. بنابراین همانطور که پیش تر گفته شد زن حتی در صورت ثروتمند بودن خواهد توانست نفقه خود را از شوهر مطالبه کند.
9- نفقه زن برخلاف نفقه خویشاوندان نسبی مرد، تکلیف یک جانبه می باشد، به عبارتی دیگر در حقوق ایران زن هیچ گاه مکلف به دادن نفقه به شوهر خود نیست. در حالیکه نفقه خویشاوندان یا همان اقارب مرد در فرض وجود شرایط یک تکلیف متقابل است.
10- نفقه زن اصولاً و برخلاف نفقه خویشاوندان نسبی مرد، طلب ممتاز محسوب خواهد شد، بنابراین در صورت فوت یا ورشکستگی زوج و همچنین در صورتیکه اموال زوج کفاف پرداخت دیون و بدهی وی را ننماید، نفقه زن بر سایر بدهیها مقدم خواهد بود.
نمونه دادخواست مطالبه نفقه:
خواسته: بدواً صدور قرار تامین خواسته، ثانیاً مطالبه نفقه ایام زوجیت از تاریخ ............لغایت....... علی الحساب مقوم به ..............ریال با جلب نظر کارشناس؛ ثالثاً، کلیه خسارات قانونی و هزینه دادرسی.
دلایل و منضمات:
1-کپی مصدق عقدنامه
2- عندالاقتضاء شهادت شهود
3- جلب نظر کارشناس
شرح خواسته:
ریاست محترم دادگاه
با سلام و احترام به استحضار می رساند:
اینجانب...... به استناد کپی مصدق عقدنامه شماره ….. تنظيمي در دفتررسمي ازدواج شماره …… شهرستان …… درتاريخ ……….. به عقد و نکاح دائم خوانده دعوا درآمده ام. نظر به اینکه حسب مواد ۱۱۰۶ و۱۱۰۷ قانون مدنی تامین نفقه زوجه بر عهده شوهر می باشد، متاسفانه خوانده از تامین آن خودداری نموده و می نماید. فلذا رسیدگی و صدور حکم به پرداخت نَفقه ایام زوجیت با جلب تظر کارشناس از تاریخ …………. لغایت …………… به مدت …. ماه (و تا زمان رسیدگی و صدور حکم و اجرای دادنامه) مستنداً به مواد ۱۹۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و۱۱۰۶ و ۱۱۰۷ قانون مدنی به انضمام جمیع خسارات و هزینه دادرسی مورد تقاضا است. ضمناً با توجه به اینکه خواسته در معرض تضییع می باشد به استناد ماده ۱۰۸ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بدواً صدور قرار تامین خواسته و اجرای آن قبل از ابلاغ وفق ماده ۱۱۷ آن قانون نیز تقاضا می شود.
*********************************************************************************************
دادخواست مطالبه وجه چک
اما در هر صورت برای صدور آن باید شرایطی که از نظر قانونی لازم است، رعایت شود والّا با ضمانت اجرای قانونی مواجه میشویم.
در چک باید محل و تاریخ صدور (ناظر به ذکر روز، ماه و سال است که مطابق قانون صدور چک میتواند وعده دار باشد) قید شده و به امضای صادرکننده (اثر انگشت در حکم امضا) برسد و مبلغ قابل پرداخت نیز باید مشخص باشد.
اقامه دعوا در دادگاه حقوقی
دارنده چک میتواند علیه همه مسئولین اعم از صادرکننده، ظهرنویسان و ضامنان آنها با تقدیم دادخواست، در دادگاه عمومی اقامه دعوا نماید.
در صورت احراز مسئولیت هرکدام از این اشخاص، محکوم به پرداخت وجه مندرج در چک میگردند و دادگاه به موجب قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی ایشان را محکوم به پرداخت وجه چک و سایر هزینهها از جمله هزینه دادرسی، خسارت تاخیر تادیه... مینماید؛ و چنانچه مالی از ایشان در دسترس باشد آنرا ضبط و به میزان محکومیت از محل ضبط شده حکم را اجرا مینماید و درغیراینصورت بنا به تقاضای محکوم له، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تادیه حبس خواهد کرد.
دادخواست مطالبه وجه چک:
شرح دادخواست:
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی در خصوص خواسته فوق به استحضار میرساند:
اینجانب.... دارنده چک شماره... میباشم. به دلالت تصویر مصدق چک موصوف، خوانده دعوی مکلف به پرداخت چک مزبور در مورخ... شده است. با این وصفمتاسفانه نامبرده از ایفاء تعهد خود مبنی بر پرداخت وجه چک در سررسید به دلالت گواهی عدم پرداخت صادره از بانک .... امتناع نموده است. با توجه به اینکه علی رغم پیگیریهای متعدد تاکنون موفق به دریافت وجوه استحقاقی خود نگردیده ام فلذا، از آن مقام محترم بدواً صدور قرار تامین خواسته و متعاقباً صدور حکم بر الزام خوانده به پرداخت وجه چک و خسارت تاخیر در تادیه مطابق شاخص تورم بانک مرکزی و هزینه دادرسی را تقاضا دارم.
در بخش خواسته یا موضوع و بهای آن درج گردد:
۱- بدواً تقاضای صدور قرار تامین خواسته به میزان مبلغ مندرج در چک
۲- صدور حکم بر الزام خوانده به پرداخت وجه مندرج در چک
۳- مطالبه خسارت تاخیر در تادیه
۴- مطالبه هزینه دادرسی
در بخش دلائل و منضمات داخواست درج گردد:
۱- تصویر مصدق چک
۲- تصویر گواهی عدم پرداخت