راهبرد شکست!
این روزها که آمریکا و متحدان غربی، عبری، عربی کاخ سفید، بیش از گذشته بر سر اقتدار منطقهای ایران اسلامی هیاهو و جنجال به راه انداختهاند، مرور واکنشهای معنادار و آیندهنگرانه سکاندار انقلاب اسلامی در مقدمه یادداشت پیش رو، ضروری به نظر میرسد.
خبرگزاری میزان -
۱. «الیور استون»، کارگردان مشهور آمریکایی که چندی پیش برای شرکت در جشنواره جهانی فیلم فجر به ایران سفر کرده بود، طی مصاحبهای، سیاست فعلی آمریکا در غرب آسیا را بی کموکاست، مشابه راهبرد ناکام این کشور در جنگ ویتنام توصیف و از آن با عنوان «راهبرد شکست» یادکرد.
وی عاملیت ایران در بیثباتی منطقه را «دروغ بزرگ» آمریکا دانست، حضور نیروهای نظامی کشورش در غرب آسیا را یکی از شاخصههای شکلگیری مصائب این منطقه برشمرد و تنها راه نجات کاخ سفید را بازگشت پنتاگون از خاورمیانه و عدممداخله در امور این منطقه کلیدی ذکر کرد. بسیاری دیگر از هنرمندان، اندیشمندان و نویسندگان بزرگ داخلی و خارجی آمریکا نیز واشنگتن را باعثوبانی تمام مشکلات چند دهه اخیر غرب آسیا میدانند و به همه ساکنان کاخ سفید توصیه کردهاند که امور خاورمیانه را به کشورهای این منطقه واگذارند و بهقولمعروف، پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند.
۲. آمریکاییها متکی به رژیمهایی هستند که هیچکدام از آنها، نهتنها فاقد پایههای مستحکم و مشروعیت مردمی هستند، بلکه انواع و اقسام حکومتهای قرونوسطایی را اداره میکنند. تبوتابی که این رژیمها در مقابل آزادیهای مشروع مثل حق رأی از خود نشان میدهند، هرجومرجها و قیامهایی که با شیب تند توسط مردم این کشورها روی میدهد و نگرانی و دغدغههایی که به هر مناسبتی از خود بروز میدهند، برهان قاطعی مبنی بر ناپایداری متحدین آمریکاست. دگردیسیهای سیاسی عربستان، بحرین، امارات، کویت و ... ترس دائمی سران این کشورها از آینده نامطمئن خود، بهطور حتم به کاخ سفید نیز سرایت کرده است. متحدین متزلزل، یعنی آینده متزلزل و تا زمانی که چشمانداز این کشورها در هالهای از ابهام قرار دارد، آمریکا نیز بهطریقاولی نمیتواند آینده مطمئنی را در منطقه برای خود تصویر کند.
۳. در هر نقطهای از جهان که نظرسنجی شده، آمریکا با اختلاف بسیار زیاد، در صدر منفورترین کشورها قرارگرفته و نفرت آمریکا البته در غرب آسیا به دلیل کشتار میلیونها انسان به حداکثر خود رسیده است. این نفرت حتی به قشر بهاصطلاح روشنفکر و غربزده نیز سرایت کرده است. این گروه، امید داشتند که با اشغال افغانستان و عراق، این کشورها از پیشرفتهای نسبی برخوردار شده و یا حداقل در مسیر توسعه قرار گیرند، اما برخلاف تصور آنها، ارمغان شوم آمریکا چیزی جز بسط ناامنی، عقبماندگی و غارت منابع نبود؛ لذا بخش قابلتوجهی از این جماعت هم به خیل مخالفتهای عمومی در برابر توسعهطلبی کاخ سفید پیوستند.
۴. اهرمی که سردمداران سلطهگر آمریکایی، سرمایهگذاری سنگینی روی آن کردند و همه نقشههای بربادرفته خود را اعم از تجزیه و بازطراحی نقشه ژئوپولتیک منطقه تا به حاشیه راندن قدرت جمهوری اسلامی، از این طریق محقق شده میدیدند، احیای تروریسم تکفیری به روش داعش بود که با راهبرد بینظیر کشورمان، با شکست کامل مواجه شد. انقلاب اسلامی در واقع، طرح بلندمدت آمریکا را با خاکمال کردن پوزه تروریستهای اجارهای به چالش کشید و در کسوت منجی در برابر غول تروریسم ظاهر شد؛ لذا این حقیقت که ایران اسلامی از محبوبیت و نفوذ معنوی روزافزونی برخوردار است را بههیچوجه برنمیتابند. دقیقاً به همین دلیل، با طرح اتهام بیثباتسازی منطقه و با ابزار «ایران هراسی»، میکوشند با یک تیر دونشان زده و افزون بر دوشیدن مرتجعین منطقه، درصدد جبران مافات برآیند، اما تجربه نشان داده که این بار نیز سیلی سختی خواهند خورد.
۵. قریب بهاتفاق کارشناسان و فرماندهان نظامی آمریکا، درگیری نظامی با ایران را دیوانگی میدانند، زیرا معتقدند که جمهوری اسلامی، هر روز قدرتمندتر میشود، درحالیکه توان نظامی آمریکا – چه به لحاظ روحی و چه ازنظر تجهیزات – در حال عقبگرد است. تجلی این تمایز آشکار، عجز و لابه سوپر کماندوهای آمریکایی گرفتار در چنگال غیور مردان سپاه پاسداران و نگاه نافذ و مقتدرانه شهید حججی در اسارت کفتارهای داعشی است. ۶. آمریکا امروز بزرگترین دولت بدهکار در جهان است و توانمندی اقتصادی گذشته را ندارد. بر این اساس، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا اخیراً اذعان کرد که در سالهای اخیر، ۷ تریلیون دلار در غرب آسیا هزینه کردهاند، اما هیچ چیز عاید آنها نشده است. ترامپ از طرفی، از ضرورت خروج پنتاگون از سوریه سخن به میان میآورد و از سوی دیگر، از تشکیل یک ارتش عربی – بخوانید داعش دولتی – در سوریه حمایت میکند؛ ارتشی که همچون تروریستها، عاقبتی جز سرافکندگی و نابودی نخواهد داشت. جدیدترین تلاش واشنگتن برای حفظ بقای خود در منطقه را در مداخله مستقیم نظامی در یمن میتوان دید که به تعبیر «عبدالباری عطوان»، کارشناس شهیر جهان عرب، «کلاه سبزهای آمریکا در جنگ علیه یمن نیز شکست خواهند خورد.» و بالاخره باید گفت: حتی یک نمونه از راهبردهای آمریکا را نمیتوان احصا کرد که اثری از پیروزی در آنها نمودار باشد. سیر تحولات منطقه به گونهای است که کلیدداران کاخ سفید، شانسی برای ادامه حضور نامشروع خود نخواهند داشت و این حقیقتی است که در آینده نه چندان دور، به وقوع خواهد پیوست، ان شاءالله.
به گزارش گروه فضای مجازی ، جعفر قناد باشی در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: این روزها که آمریکا و متحدان غربی، عبری، عربی کاخ سفید، بیش از گذشته بر سر اقتدار منطقهای ایران اسلامی هیاهو و جنجال به راه انداختهاند، مرور واکنشهای معنادار و آیندهنگرانه سکاندار انقلاب اسلامی در مقدمه یادداشت پیش رو، ضروری به نظر میرسد. ایشان هفته گذشته در جمع گروههای کارگری در پاسخ به زیادهخواهیهای اخیر واشنگتن و اذنابش فرمودند: «آنکه باید پایش قطع بشود ازاینجا آمریکا است، نه جمهوری اسلامی. شما اهداف خباثت آمیز دارید، شما میخواهید فتنه ایجاد کنید، شما باید بروید. بدانید آمریکاییها و بقیه کسانی که مثل آنها هستند از این منطقه پایشان قطع خواهد شد.» از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب، اینگونه استنتاج میشود که بساط آمریکاییها دیر یا زود از منطقه برچیده میشود؛ ازاینرو، برای فهم دقیقتر ماجرا، باید نگاهی کلان به موقعیت متزلزل آمریکا در غرب آسیا داشت.
۱. «الیور استون»، کارگردان مشهور آمریکایی که چندی پیش برای شرکت در جشنواره جهانی فیلم فجر به ایران سفر کرده بود، طی مصاحبهای، سیاست فعلی آمریکا در غرب آسیا را بی کموکاست، مشابه راهبرد ناکام این کشور در جنگ ویتنام توصیف و از آن با عنوان «راهبرد شکست» یادکرد.
وی عاملیت ایران در بیثباتی منطقه را «دروغ بزرگ» آمریکا دانست، حضور نیروهای نظامی کشورش در غرب آسیا را یکی از شاخصههای شکلگیری مصائب این منطقه برشمرد و تنها راه نجات کاخ سفید را بازگشت پنتاگون از خاورمیانه و عدممداخله در امور این منطقه کلیدی ذکر کرد. بسیاری دیگر از هنرمندان، اندیشمندان و نویسندگان بزرگ داخلی و خارجی آمریکا نیز واشنگتن را باعثوبانی تمام مشکلات چند دهه اخیر غرب آسیا میدانند و به همه ساکنان کاخ سفید توصیه کردهاند که امور خاورمیانه را به کشورهای این منطقه واگذارند و بهقولمعروف، پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند.
۲. آمریکاییها متکی به رژیمهایی هستند که هیچکدام از آنها، نهتنها فاقد پایههای مستحکم و مشروعیت مردمی هستند، بلکه انواع و اقسام حکومتهای قرونوسطایی را اداره میکنند. تبوتابی که این رژیمها در مقابل آزادیهای مشروع مثل حق رأی از خود نشان میدهند، هرجومرجها و قیامهایی که با شیب تند توسط مردم این کشورها روی میدهد و نگرانی و دغدغههایی که به هر مناسبتی از خود بروز میدهند، برهان قاطعی مبنی بر ناپایداری متحدین آمریکاست. دگردیسیهای سیاسی عربستان، بحرین، امارات، کویت و ... ترس دائمی سران این کشورها از آینده نامطمئن خود، بهطور حتم به کاخ سفید نیز سرایت کرده است. متحدین متزلزل، یعنی آینده متزلزل و تا زمانی که چشمانداز این کشورها در هالهای از ابهام قرار دارد، آمریکا نیز بهطریقاولی نمیتواند آینده مطمئنی را در منطقه برای خود تصویر کند.
۳. در هر نقطهای از جهان که نظرسنجی شده، آمریکا با اختلاف بسیار زیاد، در صدر منفورترین کشورها قرارگرفته و نفرت آمریکا البته در غرب آسیا به دلیل کشتار میلیونها انسان به حداکثر خود رسیده است. این نفرت حتی به قشر بهاصطلاح روشنفکر و غربزده نیز سرایت کرده است. این گروه، امید داشتند که با اشغال افغانستان و عراق، این کشورها از پیشرفتهای نسبی برخوردار شده و یا حداقل در مسیر توسعه قرار گیرند، اما برخلاف تصور آنها، ارمغان شوم آمریکا چیزی جز بسط ناامنی، عقبماندگی و غارت منابع نبود؛ لذا بخش قابلتوجهی از این جماعت هم به خیل مخالفتهای عمومی در برابر توسعهطلبی کاخ سفید پیوستند.
۴. اهرمی که سردمداران سلطهگر آمریکایی، سرمایهگذاری سنگینی روی آن کردند و همه نقشههای بربادرفته خود را اعم از تجزیه و بازطراحی نقشه ژئوپولتیک منطقه تا به حاشیه راندن قدرت جمهوری اسلامی، از این طریق محقق شده میدیدند، احیای تروریسم تکفیری به روش داعش بود که با راهبرد بینظیر کشورمان، با شکست کامل مواجه شد. انقلاب اسلامی در واقع، طرح بلندمدت آمریکا را با خاکمال کردن پوزه تروریستهای اجارهای به چالش کشید و در کسوت منجی در برابر غول تروریسم ظاهر شد؛ لذا این حقیقت که ایران اسلامی از محبوبیت و نفوذ معنوی روزافزونی برخوردار است را بههیچوجه برنمیتابند. دقیقاً به همین دلیل، با طرح اتهام بیثباتسازی منطقه و با ابزار «ایران هراسی»، میکوشند با یک تیر دونشان زده و افزون بر دوشیدن مرتجعین منطقه، درصدد جبران مافات برآیند، اما تجربه نشان داده که این بار نیز سیلی سختی خواهند خورد.
۵. قریب بهاتفاق کارشناسان و فرماندهان نظامی آمریکا، درگیری نظامی با ایران را دیوانگی میدانند، زیرا معتقدند که جمهوری اسلامی، هر روز قدرتمندتر میشود، درحالیکه توان نظامی آمریکا – چه به لحاظ روحی و چه ازنظر تجهیزات – در حال عقبگرد است. تجلی این تمایز آشکار، عجز و لابه سوپر کماندوهای آمریکایی گرفتار در چنگال غیور مردان سپاه پاسداران و نگاه نافذ و مقتدرانه شهید حججی در اسارت کفتارهای داعشی است. ۶. آمریکا امروز بزرگترین دولت بدهکار در جهان است و توانمندی اقتصادی گذشته را ندارد. بر این اساس، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا اخیراً اذعان کرد که در سالهای اخیر، ۷ تریلیون دلار در غرب آسیا هزینه کردهاند، اما هیچ چیز عاید آنها نشده است. ترامپ از طرفی، از ضرورت خروج پنتاگون از سوریه سخن به میان میآورد و از سوی دیگر، از تشکیل یک ارتش عربی – بخوانید داعش دولتی – در سوریه حمایت میکند؛ ارتشی که همچون تروریستها، عاقبتی جز سرافکندگی و نابودی نخواهد داشت. جدیدترین تلاش واشنگتن برای حفظ بقای خود در منطقه را در مداخله مستقیم نظامی در یمن میتوان دید که به تعبیر «عبدالباری عطوان»، کارشناس شهیر جهان عرب، «کلاه سبزهای آمریکا در جنگ علیه یمن نیز شکست خواهند خورد.» و بالاخره باید گفت: حتی یک نمونه از راهبردهای آمریکا را نمیتوان احصا کرد که اثری از پیروزی در آنها نمودار باشد. سیر تحولات منطقه به گونهای است که کلیدداران کاخ سفید، شانسی برای ادامه حضور نامشروع خود نخواهند داشت و این حقیقتی است که در آینده نه چندان دور، به وقوع خواهد پیوست، ان شاءالله.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *