خدایا اول پاکم کن سپس خاکم کن
خدایا میدانم که به پیشت خواهم آمد، ولی ۲ مسئله برایم حل نمیشود تو را به عزت و جلالت قسم میدهم این مشکلات را برایم در مدت کوتاه حل کن؛ خدایا اول پاکم کن سپس خاکم کن.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، شهید «میریعقوب ریحانیشیشوان» سال ۱۳۴۶ در ارومیه چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام ۱۲ بهمن ۱۳۶۶ طی عملیات بیت المقدس ۲ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است به شرح زیر است.
«بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و سپاس خدایی را که به ما عقل و هوش کرامت فرمود، حمد و سپاس خدایی را که به ما توفیق حضور در جبههها را عطا نموده است. بار خدایا چه دارم مینویسم از کجا مینویسم خدایا نمیدانم چه حالی دارم خودم میدانم هر کجا بروم نمیتوانم از دست تو فرار کنم میدانم سرپیچی کردم، سینه سپر کردم. در موقع خودش توبه نکردم و همان عملهای زشت و ناپسند را بعد از توبه انجام دادم، پس شب جمعه است در تو را زدم پس کمکم کن خدایا بیامرز و ببخش وقت کمی است برای نزدیک شدن به تو، خدایا میدانم که به پیشت خواهم آمد، ولی ۲ مسئله برایم حل نمیشود تو را به عزت و جلالت قسم میدهم این مشکلات را برایم در مدت کوتاه حل کن؛ خدایا اول پاکم کن سپس خاکم کن.
بارالها به شکوه و عظمتت قسم میخورم که وقت کم است و ناراحتم از این که نتوانستم خودم را به این نسیم بسپارم و همراه با وزش این نسیم خود را به تو سپرده و به پیشت آیم چه کنم خدایا از گناهان گذشتهام خیلی شرمندهام و توبه میکنم میدانم خیلی توبه شکستهام، (صد بار اگر توبه شکستی باز آی) خدایا خداوندا میدانم چه کنم، ولی نمیتوانم، تو را به عزت و جلالت قسم میخورم که به من فقیر و بنده ذلیلت توانایی، کرامت نما، آخر کجا بروم و حوائج خود را از کی بخواهم به آبروی امام زمان (عج) و به معنویت و حقیقت و نفس پاک امام زمان (عج) امشب مرا بیامرز. الهی العفو، العفو، العفو میدانم اگر به تو نزدیک شوم و تو را بخواهم میتوانم مسائلم را حل نمایم و هرچه زودتر به تو برسم فکرهای پشت جبهه و دوستان و خانواده و مسائل شهر و آتش عملیات و سختی موقعیتها و ماندن در سولهها و کانالها همه عوامل موثر و بزرگ سبب نزدیکی و عروج به پیش تو است، به غیر از این عوامل و مسائل من نمیتوانم مسئله این دنیا و آخرت را از هم تشخیص دهم و به خود بقبولانم که به این دنیا باید ارزش داد و در این دنیا رنج و سختی و دیگر عوامل را کشید تا در آن یکی دنیا راحت و خوب شد اگر مسائل مادی را برای خودم حل کرده بودم الان اینجا ننشسته بودم بلکه جای دیگری بودم پیش بچهها بودم پیش دوستان و برادرانی که آنها را از دست دادم و حتی قدر و ارزش بعضیها را که به جای پدر و برادر من بودند ندانستم، ولی بعد از این میخواهم مسائل را حل کنم پس بارخدایا ما را نیامرزیده از دنیا مبر.
طرفهای غروب و بالای کوهها هنگام اذان دارم این دفترچه را به عنوان وصیتنامه سیاه مینمایم. به خدا نمیدانم آیا برای خودم وصیت کنم یا برای آینده وصیت بنویسم یا برای دوستان و یا برای خانواده و یا اینکه از چیزهایی که دیده و یا شنیده و یا عملی کردهام بارالها چه کنم چه بگویم آخر حرف زیاد است و وقت کم، من از موقعی که نمیدانم چه زمانی چشم به جهان گشودهام و همانطوری که نمیدانم چه موقعی خواهم رفت میتوانم بدانم، ولی عاجزم و فقط این مسئله را از خدا میخواهم نمیدانم چطور خواهم رفت و به دست چه کسی از دنیا مسافرت میکنم خدایا به جلالت قسم میخورم و تو را شکر میکنم که این راه را پیش پایم قرار دادی.
الهی رضا برضائک با نام اعظم الله روشن کننده عالمیان و جهان اسلام چند موردی با برادران عزیز و دینیام و کسانی را که با من تا به حال دوست بودهاند و هستند از اون کودکی و خردسالی تا آخر عمرم به عنوان درد دل برایشان عرض مینمایم. اولا برادران و دوستان گرامی قبل از همه چیز بنده حقیر و درمانده را در تمام مراحل زندگی حلال نمایید اگر کسی از من معصیتی دیده یا اذیتی دیده چه از لحاظ زبان و یا عملی و یا گفتار به بزرگی و کرامت خودش ما را ببخشد من خیلی به دوستان نزدیکم بدی کردم حتی در مورد چند نفر از آنها خیانت و غیبت و گناه بزرگی را مرتکب شدهام و خودشان میدانند با چه کسانی هستم آنها حتما این بنده درمانده از همه چیز را حلال کنند. مسئله حق الناس خیلی سخت و سنگین است و خودم میدانم به برادرانی که محبت کردهام از آنها در قبال محبتهایم، محبت دیدهام. من با یکی یا ۲ نفر از برادرانم، برادر دینی شدهام و برای ایشان قولهایی دادهام و قولهایی را گرفتهام خودشان میدانند حتما به قولهایم عمل کنید به ضررتان تمام نمیشود به خیلی از برادران قولهایی دادهام که سر قولم نایستادهام و شرمندهام به بعضی از برادران دروغ گفتهام که آیا نمیدانم خدا بخشش مینماید؟ نمیدانم خدا با همه این برنامهها ما را قبول خواهد کرد؟ چطور آه چقدر سخت است خدایا از تو کمک میطلبم میدانم که روسیاهم و امیدی به شهادت ندارم، ولی اگر باز خدا لطف و عنایتی کند و من بیچاره را قبول کند و شهید شدم و مورد شفاعت قرار گرفتم. برادران میدانند که چکار خواهند کرد لازم به گفتن نیست به آن صورت سخنی ندارم فقط از تمامی حلالیت خالص میخواهم.»
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است به شرح زیر است.
«بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و سپاس خدایی را که به ما عقل و هوش کرامت فرمود، حمد و سپاس خدایی را که به ما توفیق حضور در جبههها را عطا نموده است. بار خدایا چه دارم مینویسم از کجا مینویسم خدایا نمیدانم چه حالی دارم خودم میدانم هر کجا بروم نمیتوانم از دست تو فرار کنم میدانم سرپیچی کردم، سینه سپر کردم. در موقع خودش توبه نکردم و همان عملهای زشت و ناپسند را بعد از توبه انجام دادم، پس شب جمعه است در تو را زدم پس کمکم کن خدایا بیامرز و ببخش وقت کمی است برای نزدیک شدن به تو، خدایا میدانم که به پیشت خواهم آمد، ولی ۲ مسئله برایم حل نمیشود تو را به عزت و جلالت قسم میدهم این مشکلات را برایم در مدت کوتاه حل کن؛ خدایا اول پاکم کن سپس خاکم کن.
بارالها به شکوه و عظمتت قسم میخورم که وقت کم است و ناراحتم از این که نتوانستم خودم را به این نسیم بسپارم و همراه با وزش این نسیم خود را به تو سپرده و به پیشت آیم چه کنم خدایا از گناهان گذشتهام خیلی شرمندهام و توبه میکنم میدانم خیلی توبه شکستهام، (صد بار اگر توبه شکستی باز آی) خدایا خداوندا میدانم چه کنم، ولی نمیتوانم، تو را به عزت و جلالت قسم میخورم که به من فقیر و بنده ذلیلت توانایی، کرامت نما، آخر کجا بروم و حوائج خود را از کی بخواهم به آبروی امام زمان (عج) و به معنویت و حقیقت و نفس پاک امام زمان (عج) امشب مرا بیامرز. الهی العفو، العفو، العفو میدانم اگر به تو نزدیک شوم و تو را بخواهم میتوانم مسائلم را حل نمایم و هرچه زودتر به تو برسم فکرهای پشت جبهه و دوستان و خانواده و مسائل شهر و آتش عملیات و سختی موقعیتها و ماندن در سولهها و کانالها همه عوامل موثر و بزرگ سبب نزدیکی و عروج به پیش تو است، به غیر از این عوامل و مسائل من نمیتوانم مسئله این دنیا و آخرت را از هم تشخیص دهم و به خود بقبولانم که به این دنیا باید ارزش داد و در این دنیا رنج و سختی و دیگر عوامل را کشید تا در آن یکی دنیا راحت و خوب شد اگر مسائل مادی را برای خودم حل کرده بودم الان اینجا ننشسته بودم بلکه جای دیگری بودم پیش بچهها بودم پیش دوستان و برادرانی که آنها را از دست دادم و حتی قدر و ارزش بعضیها را که به جای پدر و برادر من بودند ندانستم، ولی بعد از این میخواهم مسائل را حل کنم پس بارخدایا ما را نیامرزیده از دنیا مبر.
طرفهای غروب و بالای کوهها هنگام اذان دارم این دفترچه را به عنوان وصیتنامه سیاه مینمایم. به خدا نمیدانم آیا برای خودم وصیت کنم یا برای آینده وصیت بنویسم یا برای دوستان و یا برای خانواده و یا اینکه از چیزهایی که دیده و یا شنیده و یا عملی کردهام بارالها چه کنم چه بگویم آخر حرف زیاد است و وقت کم، من از موقعی که نمیدانم چه زمانی چشم به جهان گشودهام و همانطوری که نمیدانم چه موقعی خواهم رفت میتوانم بدانم، ولی عاجزم و فقط این مسئله را از خدا میخواهم نمیدانم چطور خواهم رفت و به دست چه کسی از دنیا مسافرت میکنم خدایا به جلالت قسم میخورم و تو را شکر میکنم که این راه را پیش پایم قرار دادی.
الهی رضا برضائک با نام اعظم الله روشن کننده عالمیان و جهان اسلام چند موردی با برادران عزیز و دینیام و کسانی را که با من تا به حال دوست بودهاند و هستند از اون کودکی و خردسالی تا آخر عمرم به عنوان درد دل برایشان عرض مینمایم. اولا برادران و دوستان گرامی قبل از همه چیز بنده حقیر و درمانده را در تمام مراحل زندگی حلال نمایید اگر کسی از من معصیتی دیده یا اذیتی دیده چه از لحاظ زبان و یا عملی و یا گفتار به بزرگی و کرامت خودش ما را ببخشد من خیلی به دوستان نزدیکم بدی کردم حتی در مورد چند نفر از آنها خیانت و غیبت و گناه بزرگی را مرتکب شدهام و خودشان میدانند با چه کسانی هستم آنها حتما این بنده درمانده از همه چیز را حلال کنند. مسئله حق الناس خیلی سخت و سنگین است و خودم میدانم به برادرانی که محبت کردهام از آنها در قبال محبتهایم، محبت دیدهام. من با یکی یا ۲ نفر از برادرانم، برادر دینی شدهام و برای ایشان قولهایی دادهام و قولهایی را گرفتهام خودشان میدانند حتما به قولهایم عمل کنید به ضررتان تمام نمیشود به خیلی از برادران قولهایی دادهام که سر قولم نایستادهام و شرمندهام به بعضی از برادران دروغ گفتهام که آیا نمیدانم خدا بخشش مینماید؟ نمیدانم خدا با همه این برنامهها ما را قبول خواهد کرد؟ چطور آه چقدر سخت است خدایا از تو کمک میطلبم میدانم که روسیاهم و امیدی به شهادت ندارم، ولی اگر باز خدا لطف و عنایتی کند و من بیچاره را قبول کند و شهید شدم و مورد شفاعت قرار گرفتم. برادران میدانند که چکار خواهند کرد لازم به گفتن نیست به آن صورت سخنی ندارم فقط از تمامی حلالیت خالص میخواهم.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *