شناسنامه جعلی راه حلی برای ازدواج مرد با زن شوهر دار/ همکاری زن سوم با مرد خشن برای زندانی کردن بچه های زنان دیگر/ همسر دوم بخاطر ازدواج مجدد شوهرش او را کشت
به گزارش گروه فضای مجازی ، در بسته اخبار حوادث امشب مطالب متنوعی از جمله شناسنامه جعلی راه حلی برای ازدواج مرد با زن شوهر دار، همکاری زن سوم با مرد خشن برای زندانی کردن بچه های زنان دیگر و همسر دوم بخاطر ازدواج مجدد شوهرش او را کشت می خوانیم.
تیراندازی مرگبار در شهرک غرب
تسنیم نوشت: مرد ۶۵ سالهای با شلیک گلوله در شهرک غرب به قتل رسید.
ظهر روز گذشته ماموران کلانتری 134 شهرک غرب در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد 65 سالهای در شهرک غرب، خیابان حافظی، خیابان کاج، روبهروی بازار میوه و ترهبار با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
با اعلام این خبر، سجاد منافیآذر؛ بازپرس امور جنایی تهران به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در صحنه جرم حاضر شدند.
با حضور تیم جنایی در صحنه جرم و بررسیهای اولیه مشخص شد مقتول بر اثر اصابت گلوله اسلحه شکاری به گردن از فاصله نزدیک به قتل رسیده و جسد وی کنار خودروی پرایدش افتاده است، تحقیقات بیشتر نشان داد مقتول بازنشسته بوده و منزل وی نیز نزدیک محل حادثه است همچنین شاهدان با شنیدن صدای تیراندازی پلیس را در جریان قرار داده بودند.
سرانجام به دستور سجاد منافیآذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت جسد مقتول برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای بازداشت متهم یا متهمان این پرونده ادامه دارد.
کلاهبرداران به اسم رادیوجوان، حساب مردم را خالی کردند، رادیو جوان شکایت نکرد!
روزنامه خراسان نوشت: از مدت ها قبل پرونده هایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با عناوین مجرمانه کلاهبرداری مورد رسیدگی قرار می گیرد که فردی در پوشش پخش مستقیم از رادیو جوان، با تلفن های اعتباری با شهروندان تماس می گیرد و می گوید که شما برنده کمک هزینه سفر به عتبات عالیات شده اید!
او چنین وانمود می کند که برنامه مذکور در حال پخش مستقیم است. فرد به اصطلاح مجری برنامه ، درحالی که با خوشحالی کم نظیری از حضور افراد سرشناس در برنامه سخن می گوید، سعی می کند طعمه خود را تحت تاثیر این شادی قرار دهد و او را پای دستگاه خود پرداز بکشاند.
طبق محتویات این پرونده ها و بنا به اظهارات شاکیان، مجری برنامه با بیان این که اتاق فرمان مراقب باشید تلفن قطع نشود به طعمه خود می گوید: در حالی که همچنان صحبت های شما به صورت مستقیم پخش می شود پای نزدیک ترین دستگاه عابر بانک بروید تا هدیه مذکور به حساب بانکی شما به صورت نقدی و مستقیم واریز شود!! آن ها طوری طعمه ها را در تنگنای برنامه پخش مستقیم قرار می دهند که هیچ کس جرئت نکند از موضوع شک و تردید یا کلاهبرداری سخن بگوید. گزارش خراسان حاکی است: تبهکاران کلاهبردار با این شگرد جدید (درحالی که کشاندن مردم پای دستگاه های عابر بانک نخ نما شده است) مردم را فریب می دهند و کنار دستگاه های خودپرداز می کشانند. شاکیان می گویند وقتی کارت عابر بانک را داخل دستگاه می گذاشتیم، مجری به اصطلاح برنامه رادیو جوان با سخنان فریبنده ذهن و افکار ما را طوری درگیر می کرد که فقط شماره هایی را که پشت تلفن می خواند به دستگاه وارد می کردیم و در لحظه ای که پیامک برداشت از حساب بانکی به گوشی تلفن ما ارسال می شد از شدت خوشحالی تصور می کردیم پول به حسابمان واریز شده است اما وقتی در جریان موضوع قرار می گرفتیم که همه موجودی حسابمان به یغما رفته بود و دیگر آن شماره تلفن پاسخ گو نبود!
یکی از شاکیان کلاهبرداری در پوشش پخش مستقیم از رادیو جوان که میلیون ها تومان سرمایه اش را از دست داده و پرونده اش در شعبه 407 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد رسیدگی می شود، در این باره گفت: آن روز وقتی فهمیدم که حساب بانکی ام خالی شده است با همان شماره تلفن دوباره تماس گرفتم ولی فردی از آن سوی خط با تعجب گفت: اگر این طور است نگران نباشید حتما اشتباه شده و این مبلغ به حساب شما باز می گردد!! با این وجود دیگر هیچ گاه نتوانستم با آن شماره تلفن تماس بگیرم...
شاکی دیگر پرونده کلاهبرداری نیز گفت: حواسم جمع بود، وقتی با من تماس گرفتند که شما برنده کمک هزینه عتبات عالیات شده اید با خودم گفتم پای دستگاه می روم و اگر از من رمز دوم خواستند یا گفتند که کلید انگلیسی را انتخاب کنید، می فهمم که کلاهبرداری است و به فرمان های آن ها عمل نمی کنم اما وقتی با صحبت های به اصطلاح مجری برنامه پای دستگاه عابر بانک رفتم دیگر گیج شده بودم و چیزی نفهمیدم، همین که کارت را داخل دستگاه گذاشتم انگار قبلا اطلاعات بانکی مرا هک کرده بودند چرا که همه پول هایم از حساب خارج شد...!
بنابه گزارش خراسان، با افزایش پرونده های کلاهبرداری در پوشش رادیوجوان و به دستور قاضی سیدجواد حسینی (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) پرونده های مذکور به شعبه 407 مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد ارسال شد و توسط بازپرس جعفری مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت. بررسی های اولیه قضایی حاکی از آن است که سرنخ کلاهبرداریهای مذکور به استان البرز بازمی گردد وافرادی با چرب زبانی اقدام به فریب شهروندان میکنند. بازپرس جعفری در این باره به شهروندان توصیه کرد: هیچ گاه در صدا و سیما، برندگان را پای دستگاه خودپرداز نمی کشانند و در صورتی که فرد یا افرادی با هر بهانه ای خواستند پای دستگاه عابر بانک بروید مطمئن باشید که ماجرا کلاهبرداری و دستبرد به حساب بانکی است!
بازپرس شعبه 407 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با اشاره به پرونده کلاهبرداری از یک کارمند شهرداری نیز افزود: وقتی یکی از کارمندان شهرداری با همین شیوه مورد کلاهبرداری قرار گرفت و خلافکاران به حساب بانکی او دستبرد زدند، این کارمند متاسفانه پیگیر ماجرا نشد و شماره حساب بانکی خود راتغییر نداد به همین دلیل نیز مجرمان و کلاهبرداران بعد از واریز حقوق ماهیانه، بار دیگر به حساب بانکی او دستبرد زدند! وی اضافه کرد: به همین دلیل شهروندان موضوع کلاهبرداری با شیوه و شگردهای جدید را جدی بگیرند و از رفتن پای دستگاه های عابر بانک خودداری کنند. معاون دادستان مرکز خراسان رضوی نیز با اشاره به افزایش پرونده های کلاهبرداری با شگرد پخش مستقیم از رادیو جوان به خراسان گفت: در بررسی های قضایی که به صورت ویژه دنبال می شود و همچنین استعلام از مراکز ذی صلاح مشخص شد که هیچ کدام از کلاهبرداران تماس گیرنده در استان های خراسان نیستند و سرنخ همه این پرونده ها به کرج کشیده شده است. قاضی سید جواد حسینی افزود: یکی از شاکیان پرونده کلاهبرداری مدعی است که فرد یا افرادی با نام وی خط تلفن گرفته وبا این خط اقدام به کلاهبرداری کرده اند بنابراین شهروندان در صورتی که مدارک واسناد ثبتی و سجلی را مفقود می کنند بلافاصله باید موضوع را به مراکز قانونی اطلاع دهند تا جلوی هرگونه سوء استفاده گرفته شود. این مقام قضایی تصریح کرد: تحقیقات در این پرونده ها بیانگر آن است که کلاهبرداران حرفه ای تاکنون میلیون ها تومان از حساب بانکی شهروندان را با همین شیوه به یغما برده اند بنابراین مردم باید مواظب باشند و به هر تماسی که بیهوده و بی دلیل اعلام می شود برنده شدهاید!پاسخ ندهند.
قاضی حسینی همچنین با تاکید بر این که تاکنون عوامل و مدیران رادیوجوان شکایتی را علیه کلاهبرداران در دادسرای مشهد مطرح نکرده اند، خاطرنشان کرد: برنامه ها و قرعه کشی های تلویزیونی نیز باید به گونه ای برگزار شود که شهروندان در تنگناهای اخلاقی تماس از رادیو و تلویزیون قرار نگیرند و تماس با برندگان را به بعد از جلب اطمینان شهروندان موکول کنند. سرپرست مجتمع قضایی شهید بهشتی در پایان از صدا و سیما خواست حتما در این گونه پرونده ها شکایت خود را به دستگاه قضایی اعلام کنند و برای اعاده حیثیت برنامه های خود بکوشند.
مردی با همدستی زن سومش، ۳ فرزند همسران قبلیاش را با دستان طناببسته در خانه زندانی کرد
روزنامه ایران نوشت: شامگاه شنبه گزارشی به پلیس ماهشهر و دادستانی شهرستان اعلام شد مبنی بر اینکه سه کودک 5 تا 12 ساله در یکی از شهرکهای ماهشهر از سوی پدر و نامادریاش تحت شکنجههای شدید قرار گرفتهاند.
با توجه به حساسیت موضوع، بلافاصله مأموران و قاضی کشیک به محل اعزام شدند. مأموران در بررسیهای مقدماتی دو دختر 7 و 12 ساله و یک پسر 5 ساله را پیدا کردند که دست و دهانشان بسته بود و بر اثر ضرب و شتم بشدت مجروح شده بودند.
سه کودک به بیمارستان انتقال یافتند و پس از انجام تحقیقات تخصصی پدر آنها نیز یک روز بعد دستگیر و بازجویی از او آغاز شد.
دادستان عمومی و انقلاب بندر ماهشهر گفت: «بررسیهای مقدماتی نشان میداد دختر 12 ساله فرزند همسر اول متهم بوده که پس از جدایی والدینش با پدرش زندگی میکرد. این مرد 45 ساله مدتی پس از جدایی بار دیگر ازدواج کرده و دختر و پسر 7 و 5 ساله فرزندان زن دوم او بودند که آنها نیز با مرگ مادر تنها شده بودند. این مرد میوه فروش با داشتن سه فرزند بار دیگر ازدواج کرده بود و از همسر سومش نیز یک دوقلو دارد. براساس تحقیقات و دلایل به دست آمده مشخص شد این سه خواهر و برادر ماهها توسط نامادریشان مورد آزار و شکنجه قرار میگرفتند و در حال حاضر نیز این زن متواری شده است.»
دادستان افزود: «متهم دستگیر شده که میوه فروش است، در همه جلسات بازجویی ادعا کرده همسر سومش در شکنجه و آزار بچهها بیتقصیر است.» وی گفته: همسرم برای کمک به خرج خانواده با داشتن دو فرزند دوقلو کارگری میکند و در شکنجه بچهها نقشی ندارد. این مرد مدعی است که در طول روز دختر و پسر کوچکش را به خواهر بزرگشان میسپرده و چون او آنها را اذیت کرده مجبور به تنبیهاش شده است اما این اظهارات با شواهد و مدارک ما سازگاری ندارد و دخالت نامادری فراری در این اتفاق هولناک قطعی است.
دادستان با اشاره به اینکه دوقلوهای این زن هر دو در سلامت کامل هستند، ادامه داد: «پرونده با موضوع کودک آزاری با جدیت در دست بررسی قرار دارد. پس از اعلام گزارش حادثه، نهادهای حمایتی وارد عمل شدهاند و من نیز بهعنوان مدعی العموم پیگیر این پرونده هستم. خودم به ملاقات بچهها رفتم و با آنها صحبت کردم در حال حاضر هر سه کودک پس از تکمیل پرونده تحویل عمویشان شدهاند. تحقیقات برای دستگیری نامادری و تعیین علت دقیق این حادثه تلخ ادامه دارد.»
خبرنگار روزنامه ایران افزوده است:ظاهرشان ژولیده و صورت و دستهای کوچک شان مجروح و متورم شده بود. وقتی مأموران دستهای نحیف و لرزان دخترک را که میان طنابهای ضخیم به هم گره خورده بود از هم باز میکردند دردی عمیق چهره اش را درهم پیچید اما هنوز هم میترسید نالهای سر دهد. فقط اشک های سه کودک بیصدا روی گونه میغلتید، به محض رهایی به گوشه دیوار پناه بردند. چشمان خیسشان با وحشت اطراف را میکاوید. آشکارا میلرزیدند و باورشان نمیشد کابوسهای وحشتناک اسارت و شکنجه پایان یافته باشد.
سقوط مرموز خانم روانشناس از طبقه نوزدهم
روزنامه ایران نوشت: تحقیقات جنایی برای حل معمای سقوط مرموز زن روانشناس از طبقه نوزدهم یک مجتمع در شرق پایتخت آغاز شد.
این حادثه ساعت 4:50 دقیقه بامداد 4 فروردین به مأموران کلانتری 124 تهرانپارس و بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد.
دقایقی بعد تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد زن 39 سالهای مواجه شدند که از طبقه نوزدهم خانهاش سقوط کرده بود.
در تحقیقات اولیه همسر این زن به مأموران گفت: آن شب میهمان داشتیم و بچههایمان به درخواست همسرم در خانه مادرزنم مانده بودند. یک دفعه همسرم به اتاق خواب رفت و بعد از آن صدای مهیبی شنیدم. خودم را به اتاق خواب رساندم که با پنجره باز اتاق مواجه شدم.
خانواده این زن در تحقیقات گفتند: دخترمان پزشک روانشناس بود و سابقه مصرف دارو نداشت. مشکل خاصی هم نداشت که اگر داشت بیشک ما در این مدت میفهمیدیم. زمانی که به ما این خبر را دادند شوکه شدیم و بهنظرمان مرگ او مشکوک است.
بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات در رابطه با علت سقوط مرگبار زن جوان را صادر کرد.
مردی که هنگام وساطت در دعوای دستهجمعی یک نفر را کشته بود، ۴ سال بعد دستگیر شد
روزنامه ایران نوشت: مرد جوانی که برای وساطت و پا درمیانی وارد یک درگیری شده اما خودش مرتکب قتل شده بودپس از 4 سال دستگیر شد.
این حادثه شامگاه 12 مهر سال 92 در یک شهربازی در غرب تهران رخ داد. مأموران کلانتری 133 شهرزیبا با اطلاع از این حادثه راهی محل شدند و در نخستین بررسیها دریافتند پسر جوانی بر اثر اصابت جسم سخت به سرش به قتل رسیده است. بهدنبال اعلام این خبر بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
یکی از شاهدان ماجرا گفت: در صف ایستاده بودیم تا سوار یکی از دستگاههای بازی شویم ناگهان سه مرد جوان در حالی که حال خوبی نداشتند بدون نوبت وارد صف شدند. سه نفر از افرادی که داخل صف ایستاده بودند به آنها اعتراض کردند، اما مردان جوان که حال خوبی نداشتند سه پسر جوان را بشدت کتک زدند. پسرانی که کتک خورده بودند محل را ترک کردند و لحظاتی بعد با چوب و چماق برگشتند. درگیری بین آنها بالا گرفت و مرد جوانی که او را کسی نمیشناخت و داخل صف ایستاده بود برای جدا کردن طرفین دعوا وارد عمل شد، اما در این میان نمیدانم چه شد که با چاقویی به سر یکی از جوانها زد و بعد هم با زن جوانی که به نظر میرسید همسرش باشد پا به فرار گذاشت.
به دنبال اظهارات شاهدان ماجرا، جسد مرد 24 ساله به پزشکی قانونی منتقل شد و به دستور بازپرس مرادی تحقیقات برای یافتن متهم فراری ادامه یافت. در تحقیقات صورت گرفته توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت هیچ رد و سرنخی از عامل جنایت بهدست نیامد.
درحالی که ردیابیها برای شناسایی و دستگیری متهم فراری ادامه داشت سرانجام با گذشت 4 سال از این جنایت، کارآگاهان جنایی موفق شدند شامگاه یکشنبه 2 اردیبهشت متهم را در خانهاش دستگیر کنند.
مرد جوان در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و در حالی که بشدت پشیمان بود راز جنایت 4 ساله را برملا کرد.
گفتوگوی وی را با بخوانید:
از شب حادثه بگو؟
آن شب به همراه همسرم برای تفریح به یکی از شهربازیهای تهران رفتیم.
چه شد که دست به قتل زدی؟
من هیچ کدام از طرفین دعوا را نمیشناختم. وارد درگیری شدم تا دعوا را خاتمه دهم اما در این میان یکی از افرادی که حال خوبی نداشت با چاقو به من حمله کرد. من رزمی کارم و با یک حرکت چاقویی را که در دست داشت از او گرفتم. ناگهان دو نفر دیگر به من حمله کردند. مقتول به من فحش ناموسی داد. عصبانی شدم و با چاقو به سر او زدم.
بعد از قتل چه کردی؟
با همسرم به خانه آمدم. چون هیچ رد و سرنخی از من نداشتند در تمام این مدت در خانهام بودم و حتی فکر فرار هم به سرم نزد. در تمام این مدت مثل همه آدمها زندگی میکردم و کارم هم پیک موتوری بود.
عذاب وجدان نداشتی؟
خیلی زیاد. یک لحظه آرامش نداشتم، اما ترس از اعدام و مجازات باعث شده بود که جرأت نکنم خودم را به پلیس معرفی کنم.
چرا همسر دوم، شوهرش را با تبر کشت؟/ پای زن سوم در میان بود
روزنامه ایران نوشت: اوایل اسفند سال گذشته زنی در تماس با پلیس شهرستان تویسرکان-استان همدان- از قتل همسرش در خانه خبر داد.
با اعزام مأموران و بازپرس ویژه قتل در محل جنایت، مشخص شد مقتول 38 ساله بر اثر اصابت ضربات شی ء تیز و سنگینی به پشت سرش کشته شده بود. این زن گفت: دیشب من و بچه هایم در خانه نبودیم وقتی صبح به خانه برگشتم با جسد خونین همسرم رو بهرو شدم.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند مقتول با داشتن همسر و دو فرزند از 6 ماه قبل زنی 40 ساله را نیز به عقد موقت خود درآورده بود. به این ترتیب تحقیقات از این دو زن آغاز شد. این در حالی بود که شواهد و مدارک موجود در پرونده هر روز ظن پلیس را به همسر دوم مقتول بیشتر میکرد.
سرهنگ سعید یاربهمن، معاونت اجتماعی شهرستان تویسرکان در بیان جزئیات این پرونده گفت: «کارآگاهان از آغاز تحقیقات به همسر موقت مقتول مشکوک بودند اما او هر بار منکر اطلاع از جنایت میشد و خود را بی گناه میدانست. از آنجا که محل قتل خانه زن اول مقتول بود اما بررسی تلفن همراه مقتول نشان میداد که آخرین تماس او با همسر صیغهایاش بوده و همین سرنخ کافی بود که فرضیه حضور این زن در زمان جنایت و دخالت او در قتل تقویت شود. بازجویی از این زن همچنان ادامه داشت تا اینکه سرانجام دو روز پیش وی بالاخره لب به اعتراف گشود و به قتل مرد راننده اعتراف کرد. او در بازجوییها مدعی شد پس از آنکه فهمیده همسرش قصد دارد با زنی دیگری ازدواج کند نقشه قتلش را کشیده است و شب حادثه پس از آنکه به دعوت مقتول و در غیاب همسر اولش به خانه او رفته است مرد جوان را که در حال خواب و بیداری بوده با تیشهای از پشت سر هدف قرار داده و به او حمله کرده است. وی پس از اینکه مطمئن شده شوهرش مرده بلافاصله خانه را ترک کرده است.»
مرد برای زن شوهردار شناسنامه جعلی گرفت، با او ازدواج کرد، بچهدار هم شد
روزنامه ایران نوشت: زن جوان که با شناسنامه جعلی دوباره ازدواج کرده بود با شکایت همسر اولش دستگیر شد.
همسر اول این مرد به پلیس گفت: دو سال قبل زنم ناگهان خانه را ترک کرد و ناپدید شد همه جا دنبالش گشتم اما خبری از او نبود تا اینکه یک روز اتفاقی او را همراه یک مرد و بچهای در آغوش دیدم. همسرم در کمال ناباوری گفت که ازدواج کرده و صاحب فرزند شده است. این در حالی بود که من هنوز او را طلاق ندادهام.
با شکایت شوهر این زن صبح دیروز زن جوان به همراه شوهر دوم وفرزند یکسالهاش پای میز محاکمه در شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی ایستادند. در آغاز جلسه مرد جوان خواستار اشد مجازات برای همسرش شد.
زن جوان هم بهعنوان متهم در جایگاه قرار گرفت وگفت: همسر اولم معتاد بود، او من را رها کرد و رفت. مدتی بعد با مردی آشنا شدم، وقتی او از من درخواست ازدواج کرد به او گفتم شوهر دارم اما او شناسنامهام را گرفت و برد و با یک شناسنامه دیگر که مهر طلاق در آن خورده بود برگشت و گفت حالا تو طلاق غیابی گرفتی و این هم مهر طلاق در شناسنامه. سپس با او ازدواج کردم و زندگیمان را شروع کردیم، دو سال بعد بود که اتفاقی همسر سابقم مرا به همراه فرزندم دید.
پس از پایان اظهارات زن جوان، شوهر این زن هم به دفاع از خودش پرداخت و اتهامش را پذیرفت که شناسنامه زن جوان را جعل کرده و او را فریب داده است و از قضات خواستار عفو و بخشش شد.
در پایان هیأت قضایی برای صدور حکم مجازات زن و شوهر دومش وارد شور شدند.