گفتوگوی خواندنی با بازیگر نقشه فهیمه در «پایتخت ۵»
بازیگر نقشه فهیمه در پایتخت ۵ توضیحاتی درباره ایفای نقشش توضیحاتی را ارائه داد.
خبرگزاری میزان -
موقع بازی و بعد از پخش تحت تاثیر قرار گرفتید؟
واقعا موقع گرفتن سکانس اشکم در میآمد. توی کار ما بعضی وقتها یک سکانس در چند روز گرفته میشود و آدم فکر میکند سوژه بیات میشود، ولی مگر این صحنه بیات میشد؟ واقعا این سکانسها توی روحیه همه مان تاثیر گذاشت. من با وجود این که خودم بازی کرده بودم موقع پخش نفسم بند آمده بود.
از این سکانس تلخ کات بزنیم به صحنههای بامزه پایتخت، چه میکنید که شخصیت تان محبوب شده؟
من در آن لحظه خیالم را راحت میکنم که قرار نیست حرف بامزهای بزنم. نقش من خیلی کمدی نیست و در موقعیتهای خاص خنده میگیرد. من سعی کرده ام فهمیه را جدی بازی کنم.
موقع کار خودتان هم به لحظات جذاب میخندید؟
خیلی کم پیش آمده. شرایط کار این قدر جدی است که باید سعی کنی به سرعت و با کیفیت آن را به سرانجام برسانی. بارها و بارها صحنه را میگیریم و همین اتفاق از حلاوت آن برای بازیگر کم میکند. در صحنهای که من بهتاش را با جارو برقی میزنم؛ همه خندیدند، ولی همه اش مواظب بودم که به همکارم آسیب نزنم؛ بنابراین کم پیش میآید بخندم و مدام به فکر ظرافتهای نقش هستم. این را هم بگویم که در بازیگری متنفرم از این که مجبور باشم همکارم را کتک بزنم.
به نوعی شبیه خود فهیمه؟
روح من در فهیمه دمیده شده. باید حتما چیزی در من باشد که به کاراکتر ورود کند. بله من همان قدر که در شرایط خاص قوی هستم، روحیهای حساس دارم. بیشترین چیزی که من را متاثر میکند، کودک است و آسیبهایی که متوجه آنها است. این ربطی به مادر شدنم ندارد و همیشه این طور بوده ام.
به گزارش گروه فضای مجازی ، فصل دوم، سریال «پایتخت» پذیرای یک شخصیت تازه شد: فهیمه با بازی نسرین نصرتی. او یک زن خانه دار با دغدغههای زندگی روزمره است؛ واکنشهایی هیجانی دارد، زود میخندد و زود به گریه میافتد.
مجموع این ویژگیها به همراه لهجه مازنی، فهیمه را تبدیل به شخصیتی محبوب کرده است. با او در این باره گفت و گو کرده ایم.
درباره پایتخت و نقش فهمیه زیاد میتوان صحبت کرد. اگر مایل هستید با دو قسمت پایانی شروع کنیم که خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. میدانستید سکانس گیر افتادن پایتختیها در معرکه داعش گُل میکند؟
آن چه دیدیم برای ما غریبه نیست. به هر حال خودمان هم تجربه جنگ داشته ایم و مگر آدم هشت سال جنگ و فضای موشک باران و ترس را فراموش میکند؟ برای ما جنگ امری ملموس است، ولی در آن شرایطی که بازی میکردم، باور کنید دگرگون بودم.
یک بچه که نقش کودک سوری را بازی میکرد، از صدای شلیک گلوله ترسیده بود و وقتی به او نگاه میکردم یاد هزاران هزار بچهای که کشته شدند میافتادم. بله؛ هموطن ما نبودند انسان که هستند. درست است در نقشه ما نبودند، ولی چه بسیار بچههایی که قلب شان با این صداها ترکید.
مجموع این ویژگیها به همراه لهجه مازنی، فهیمه را تبدیل به شخصیتی محبوب کرده است. با او در این باره گفت و گو کرده ایم.
درباره پایتخت و نقش فهمیه زیاد میتوان صحبت کرد. اگر مایل هستید با دو قسمت پایانی شروع کنیم که خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. میدانستید سکانس گیر افتادن پایتختیها در معرکه داعش گُل میکند؟
آن چه دیدیم برای ما غریبه نیست. به هر حال خودمان هم تجربه جنگ داشته ایم و مگر آدم هشت سال جنگ و فضای موشک باران و ترس را فراموش میکند؟ برای ما جنگ امری ملموس است، ولی در آن شرایطی که بازی میکردم، باور کنید دگرگون بودم.
یک بچه که نقش کودک سوری را بازی میکرد، از صدای شلیک گلوله ترسیده بود و وقتی به او نگاه میکردم یاد هزاران هزار بچهای که کشته شدند میافتادم. بله؛ هموطن ما نبودند انسان که هستند. درست است در نقشه ما نبودند، ولی چه بسیار بچههایی که قلب شان با این صداها ترکید.
موقع بازی و بعد از پخش تحت تاثیر قرار گرفتید؟
واقعا موقع گرفتن سکانس اشکم در میآمد. توی کار ما بعضی وقتها یک سکانس در چند روز گرفته میشود و آدم فکر میکند سوژه بیات میشود، ولی مگر این صحنه بیات میشد؟ واقعا این سکانسها توی روحیه همه مان تاثیر گذاشت. من با وجود این که خودم بازی کرده بودم موقع پخش نفسم بند آمده بود.
از این سکانس تلخ کات بزنیم به صحنههای بامزه پایتخت، چه میکنید که شخصیت تان محبوب شده؟
من در آن لحظه خیالم را راحت میکنم که قرار نیست حرف بامزهای بزنم. نقش من خیلی کمدی نیست و در موقعیتهای خاص خنده میگیرد. من سعی کرده ام فهمیه را جدی بازی کنم.
موقع کار خودتان هم به لحظات جذاب میخندید؟
خیلی کم پیش آمده. شرایط کار این قدر جدی است که باید سعی کنی به سرعت و با کیفیت آن را به سرانجام برسانی. بارها و بارها صحنه را میگیریم و همین اتفاق از حلاوت آن برای بازیگر کم میکند. در صحنهای که من بهتاش را با جارو برقی میزنم؛ همه خندیدند، ولی همه اش مواظب بودم که به همکارم آسیب نزنم؛ بنابراین کم پیش میآید بخندم و مدام به فکر ظرافتهای نقش هستم. این را هم بگویم که در بازیگری متنفرم از این که مجبور باشم همکارم را کتک بزنم.
به نوعی شبیه خود فهیمه؟
روح من در فهیمه دمیده شده. باید حتما چیزی در من باشد که به کاراکتر ورود کند. بله من همان قدر که در شرایط خاص قوی هستم، روحیهای حساس دارم. بیشترین چیزی که من را متاثر میکند، کودک است و آسیبهایی که متوجه آنها است. این ربطی به مادر شدنم ندارد و همیشه این طور بوده ام.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *