حرکت به سمت اقتصاد برتر
ایران پساانقلاب اسلامی با پشت سرگذاشتن موانع و چالشها در طول قریب به چهار دهه، موفق شده است در بسیاری از حوزههای علمی و فناوری، به حیات خلوت قدرتهای جهانی واردشده و رکورد کمسابقهای را در تاریخ علمی ایران و جهان به ثبت برساند.
خبرگزاری میزان -
اما باید بدانیم که هر عزمی برای تغییر بنیادین و حرکت به سمت نقطه مطلوب، آنهم برای اقتصاد رنجوری مثل اقتصاد ایران، در وهله نخست، نیازمند آسیبشناسی است که مؤلفههای اصلی آن در بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع زائران و مجاوران رضوی در معرض تفکر و اقدام و عمل حاکمیت و مردم قرار گرفت: «باور نداشتن یا اهمیت ندادن برخی مسئولان به ظرفیتهای کشور»، «ناآگاهی افکار عمومی و برخی مسئولان از ثروت انسانی و طبیعی ایران»، «کمکاری و تنبلی برخی مسئولان»، «اعتماد به نسخه بیگانه»، «عمل کردن به سیاستهای بانک جهانی، سیاست تعدیل اقتصادی و برخی معاهدات بینالمللی و بیتوجهی به درونزایی و اقتصاد مقاومتی»، «قبیله گرایی سیاسی و جناحی» و «نبود مبارزه جدی با فساد»، ازجمله راهبندانهایی هستند که باید با درایت، حمیت و مشارکت ملی از مسیر بزرگراه نیل بهجایگاه برجسته اقتصادی، برچیده شوند. دراینباره گفتنیهایی هست.
۱. ایران اسلامی زمینههای خدادادی کمنظیری برای پیشرفت همهجانبه در اختیار دارد که هرکدام از آنها بهتنهایی، نقطه قوت بزرگی به شمار میآیند. بهعنوان نمونه، وسعت ایران از مجموع وسعت کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا بزرگتر و مجموع ذخایر گاز و نفت کشورمان از مجموع ذخایر هر کشور دیگری بیشتر است. موقعیت استراتژیک، سواحل طولانی در شمال و جنوب کشور و دسترسی به آبهای آزاد، وجود تمام عناصر جدول مندلیف در معادن کشور، تنوع آب و هوایی و قومیتی، جمعیت غالباً جوان ۸۱ میلیون نفری، حاکمیت دین مبین اسلام بر قوانین جمهوری اسلامی، ایمان قوی مردم به اسلام و آرمانهای انقلاب و ... بستر بسیار مناسبی را برای جهش اقتصادی فراهم کرده است، اما این ثروتهای خدادادی، بالقوه هستند و باید به ثروتهای بالفعل تبدیل شوند و این امر امکانپذیر نیست، مگر با کار، تلاش و احساس مسئولیت آحاد مردم و مدیریت صحیح مسئولین. بااینحال، برخی چنین ظرفیتهای بزرگی را باور ندارند و به نیروی ابتکار و خلاقیت جوانان این مرزوبوم، به چشم تحقیر مینگرند.
این «چالش ذهنی» نهتنها در بعضی از ردههای مدیریتی کشور دیده میشود، بلکه بر نگاه برخی از مردم نیز سایه انداخته، بهطوریکه تفکر «ما نمیتوانیم» و خود تحقیری، به بخشی از فرهنگ غلط کشور تبدیلشده است. این در حالی است که خودباوری، لازمه نخست حرکت شتابان و بیوقفه بهسوی هر نوع پیشرفتی است، بنابراین، اولاً لازم است که مدیران کشور، سرمایه انسانی را حتی مهمتر از ذخایر طبیعی بدانند و به ارزش واقعی آن واقف باشند و ثانیاً مردم و علیالخصوص جوانان را در امور اقتصادی، سهیم کنند. روح خودباوری در میان مردم نیز باید تقویت و در آموزشهای عمومی از دبستان تا دانشگاه گنجانده شود، چراکه ملت بزرگ ایران، هیچچیز از کشورهای صاحبنام در اقتصاد، کمتر ندارد.
۲. اعتماد مردم و مسئولین، لازمه همکاری و مشارکت عمومی است و ارائه گزارشهای شفاف و واقعی از شرایط فعلی کشور در کنار برنامهریزیهای درست، بهویژه در بخش بهبود اوضاع معیشتی، در تحقق این امر کمک شایانی میکند. رمز اعتماد مردم به مسئولین نیز عمدتاً به این شاخصه گرهخورده که نسخههای اقتصادی از الگوهای غربی گرتهبرداری نشده باشند و با فرهنگ و اعتقادات آنها مغایر نباشند، اما این به معنای استفاده از تجربیات سایر ملل نیست، بلکه آنچه مذموم است، عبارت است از الگوبرداری و تقلید صفر تا صد برنامههای اقتصادی غرب.
۳. یکی از آثار مهلک تفکر «خودکمبینی» که از دوران شوم پهلوی بهجامانده، بیاعتنایی به برنامههای کلان و بومی اقتصادی از یکسو و صواب دانستن تصمیمات مجامع مالی جهانی و سیاستهای درهمتنیده با دیدگاههای آنان، از سوی دیگر است. حالآنکه در بسیاری از موارد، این سیاستها تحت نفوذ کشورهای قدرتمند و ثروتمند برای دوشیدن منابع سایر ملل و تضعیف آنها تدوین و به مرحله اجرا درآمده است. بنابراین، پیروی کورکورانه از سیاستهای ابلاغی سازمانهای بهاصطلاح بینالمللی همچون بانک جهانی، سازمان بینالمللی توسعه یا سیاستهای فرهنگی مثل آنچه در سند ۲۰۳۰ و امثالهم شاهد بودیم، نهتنها کمکی به پیشرفت کشور نمیکند، بلکه باری بر مشکلات جاری خواهد افزود.
۴. وابستگی اقتصادی به نفت و همچنین ذهنیت غلط و «ناآگاهی افکار عمومی از ثروت انسانی و طبیعی ایران» از میزان درآمدهای نفتی که در بسیاری از موارد صدها و هزاران برابر واقعیت است، از موانع واقعبینی، شناخت وضعیت و اتخاذ راهکارهای صحیح اقتصادی محسوب میشوند. مثلاً، همینکه گفته میشود ایران از حیث مجموع منابع نفت و گاز، حائز رتبه اول است، بسیاری را به این اشتباه انداخته که ثروتهای موجود، کاملاً نقد و در دسترس هستند، درحالیکه این یک ثروت بالقوه است و سالانه فقط بخشی از آن استخراج میشود نه همه آن. همین امر باعث میشود که دستهای از مردم، همواره بابت سهمشان از منابع نفتی و معدنی کشور طلبکار باشند و تن به کار و تلاش ندهند که درنهایت، به کاهش میانگین ساعت کار مفید و کمکاری منجر میشود. این در حالی است که آفت فوقالذکر، دامن برخی از مسئولان را نیز گرفته و بهجای تمهید بسترهای رشد تولیدات صنعتی و کشاورزی، چشم به برطرف کردن موانع فروش نفت دوختهاند تا از طریق آن، امورات کشور را بگذرانند.
۵. متأسفانه خلل و فرجهایی در قوانین کشور وجود دارند که موجبات سوءاستفادهها و اختلاسهای خرد و کلان را فراهم آورده و به سرریز شدن پروندهها به دستگاه قضایی منتهی میشود. با فساد و مفسدین در تمام دستگاهها باید بهسختی مبارزه شود، ولی مهمتر از آن، اصلاح سیستم اداری و ضوابط و قوانین است که زمینه را برای بروز فساد میخشکاند و عرصه را بر فرصتطلبان تنگ میکند؛ لذا تنقیح و شفافیت سازی قوانین، میتواند گامی بلند در جهت مبارزه با فساد تعبیر و تفسیر شود، ضمن اینکه مبارزه با فساد از سوی هر دستگاه و حزب سیاسی که باشد، مستحسن و پسندیده است، کما اینکه همین قاعده در مورد هر اقدام مؤثر در راستای اعتلای اقتصاد کشور نیز ساری و جاری است؛ و بالاخره باید گفت: امنیت مثالزدنی در منطقه و جهان، رشد و جهش شاخصهای علمی جمهوری اسلامی در کلاس جهانی، صاحب سبک بودن در حوزه فناوریهای برتر «های تک» و ... این واقعیت را نمایان میسازد که در صورت کار سخت و بیوقفه، مدیریت جهادی و رفع موانع سختافزاری و نرمافزاری، میتوان به جرگه کشورهای پیشتاز در اقتصاد نیز وارد شد و حتی از آنها نیز پیشی گرفت؛ چشماندازی که دور از واقعیت نیست و با همدلی و عزم ملی، به وقوع خواهد پیوست، انشاءالله.
به گزارش گروه فضای مجازی ، محمدحسن قدیری ابیانه در یادداشت رونامه حمایت نوشت: ایران پساانقلاب اسلامی با پشت سرگذاشتن موانع و چالشها در طول قریب به چهار دهه، موفق شده است در بسیاری از حوزههای علمی و فناوری، به حیات خلوت قدرتهای جهانی واردشده و رکورد کمسابقهای را در تاریخ علمی ایران و جهان به ثبت برساند. بااینحال، جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد، هنوز بهجایگاه شایسته و بایسته خود نائل نشده و از امکانات و ظرفیتهای کشور- آنچنانکه باید- برای طی کردن مدارج ترقی در این بخش، استفادهنشده است. ازاینرو، چنانچه تمام لوازم این امر محقق شود و اراده مسئولین و مردم بر تشریکمساعی در راستای رشد اقتصادی و معیشت کشور متمرکز شود، این قابلیت وجود دارد که قطار پیشرفت ایران اسلامی به سمت باشگاه ۱۲ اقتصاد برتر دنیا حرکت کرده و در زمره آنها قرار بگیرد.
اما باید بدانیم که هر عزمی برای تغییر بنیادین و حرکت به سمت نقطه مطلوب، آنهم برای اقتصاد رنجوری مثل اقتصاد ایران، در وهله نخست، نیازمند آسیبشناسی است که مؤلفههای اصلی آن در بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع زائران و مجاوران رضوی در معرض تفکر و اقدام و عمل حاکمیت و مردم قرار گرفت: «باور نداشتن یا اهمیت ندادن برخی مسئولان به ظرفیتهای کشور»، «ناآگاهی افکار عمومی و برخی مسئولان از ثروت انسانی و طبیعی ایران»، «کمکاری و تنبلی برخی مسئولان»، «اعتماد به نسخه بیگانه»، «عمل کردن به سیاستهای بانک جهانی، سیاست تعدیل اقتصادی و برخی معاهدات بینالمللی و بیتوجهی به درونزایی و اقتصاد مقاومتی»، «قبیله گرایی سیاسی و جناحی» و «نبود مبارزه جدی با فساد»، ازجمله راهبندانهایی هستند که باید با درایت، حمیت و مشارکت ملی از مسیر بزرگراه نیل بهجایگاه برجسته اقتصادی، برچیده شوند. دراینباره گفتنیهایی هست.
۱. ایران اسلامی زمینههای خدادادی کمنظیری برای پیشرفت همهجانبه در اختیار دارد که هرکدام از آنها بهتنهایی، نقطه قوت بزرگی به شمار میآیند. بهعنوان نمونه، وسعت ایران از مجموع وسعت کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا بزرگتر و مجموع ذخایر گاز و نفت کشورمان از مجموع ذخایر هر کشور دیگری بیشتر است. موقعیت استراتژیک، سواحل طولانی در شمال و جنوب کشور و دسترسی به آبهای آزاد، وجود تمام عناصر جدول مندلیف در معادن کشور، تنوع آب و هوایی و قومیتی، جمعیت غالباً جوان ۸۱ میلیون نفری، حاکمیت دین مبین اسلام بر قوانین جمهوری اسلامی، ایمان قوی مردم به اسلام و آرمانهای انقلاب و ... بستر بسیار مناسبی را برای جهش اقتصادی فراهم کرده است، اما این ثروتهای خدادادی، بالقوه هستند و باید به ثروتهای بالفعل تبدیل شوند و این امر امکانپذیر نیست، مگر با کار، تلاش و احساس مسئولیت آحاد مردم و مدیریت صحیح مسئولین. بااینحال، برخی چنین ظرفیتهای بزرگی را باور ندارند و به نیروی ابتکار و خلاقیت جوانان این مرزوبوم، به چشم تحقیر مینگرند.
این «چالش ذهنی» نهتنها در بعضی از ردههای مدیریتی کشور دیده میشود، بلکه بر نگاه برخی از مردم نیز سایه انداخته، بهطوریکه تفکر «ما نمیتوانیم» و خود تحقیری، به بخشی از فرهنگ غلط کشور تبدیلشده است. این در حالی است که خودباوری، لازمه نخست حرکت شتابان و بیوقفه بهسوی هر نوع پیشرفتی است، بنابراین، اولاً لازم است که مدیران کشور، سرمایه انسانی را حتی مهمتر از ذخایر طبیعی بدانند و به ارزش واقعی آن واقف باشند و ثانیاً مردم و علیالخصوص جوانان را در امور اقتصادی، سهیم کنند. روح خودباوری در میان مردم نیز باید تقویت و در آموزشهای عمومی از دبستان تا دانشگاه گنجانده شود، چراکه ملت بزرگ ایران، هیچچیز از کشورهای صاحبنام در اقتصاد، کمتر ندارد.
۲. اعتماد مردم و مسئولین، لازمه همکاری و مشارکت عمومی است و ارائه گزارشهای شفاف و واقعی از شرایط فعلی کشور در کنار برنامهریزیهای درست، بهویژه در بخش بهبود اوضاع معیشتی، در تحقق این امر کمک شایانی میکند. رمز اعتماد مردم به مسئولین نیز عمدتاً به این شاخصه گرهخورده که نسخههای اقتصادی از الگوهای غربی گرتهبرداری نشده باشند و با فرهنگ و اعتقادات آنها مغایر نباشند، اما این به معنای استفاده از تجربیات سایر ملل نیست، بلکه آنچه مذموم است، عبارت است از الگوبرداری و تقلید صفر تا صد برنامههای اقتصادی غرب.
۳. یکی از آثار مهلک تفکر «خودکمبینی» که از دوران شوم پهلوی بهجامانده، بیاعتنایی به برنامههای کلان و بومی اقتصادی از یکسو و صواب دانستن تصمیمات مجامع مالی جهانی و سیاستهای درهمتنیده با دیدگاههای آنان، از سوی دیگر است. حالآنکه در بسیاری از موارد، این سیاستها تحت نفوذ کشورهای قدرتمند و ثروتمند برای دوشیدن منابع سایر ملل و تضعیف آنها تدوین و به مرحله اجرا درآمده است. بنابراین، پیروی کورکورانه از سیاستهای ابلاغی سازمانهای بهاصطلاح بینالمللی همچون بانک جهانی، سازمان بینالمللی توسعه یا سیاستهای فرهنگی مثل آنچه در سند ۲۰۳۰ و امثالهم شاهد بودیم، نهتنها کمکی به پیشرفت کشور نمیکند، بلکه باری بر مشکلات جاری خواهد افزود.
۴. وابستگی اقتصادی به نفت و همچنین ذهنیت غلط و «ناآگاهی افکار عمومی از ثروت انسانی و طبیعی ایران» از میزان درآمدهای نفتی که در بسیاری از موارد صدها و هزاران برابر واقعیت است، از موانع واقعبینی، شناخت وضعیت و اتخاذ راهکارهای صحیح اقتصادی محسوب میشوند. مثلاً، همینکه گفته میشود ایران از حیث مجموع منابع نفت و گاز، حائز رتبه اول است، بسیاری را به این اشتباه انداخته که ثروتهای موجود، کاملاً نقد و در دسترس هستند، درحالیکه این یک ثروت بالقوه است و سالانه فقط بخشی از آن استخراج میشود نه همه آن. همین امر باعث میشود که دستهای از مردم، همواره بابت سهمشان از منابع نفتی و معدنی کشور طلبکار باشند و تن به کار و تلاش ندهند که درنهایت، به کاهش میانگین ساعت کار مفید و کمکاری منجر میشود. این در حالی است که آفت فوقالذکر، دامن برخی از مسئولان را نیز گرفته و بهجای تمهید بسترهای رشد تولیدات صنعتی و کشاورزی، چشم به برطرف کردن موانع فروش نفت دوختهاند تا از طریق آن، امورات کشور را بگذرانند.
۵. متأسفانه خلل و فرجهایی در قوانین کشور وجود دارند که موجبات سوءاستفادهها و اختلاسهای خرد و کلان را فراهم آورده و به سرریز شدن پروندهها به دستگاه قضایی منتهی میشود. با فساد و مفسدین در تمام دستگاهها باید بهسختی مبارزه شود، ولی مهمتر از آن، اصلاح سیستم اداری و ضوابط و قوانین است که زمینه را برای بروز فساد میخشکاند و عرصه را بر فرصتطلبان تنگ میکند؛ لذا تنقیح و شفافیت سازی قوانین، میتواند گامی بلند در جهت مبارزه با فساد تعبیر و تفسیر شود، ضمن اینکه مبارزه با فساد از سوی هر دستگاه و حزب سیاسی که باشد، مستحسن و پسندیده است، کما اینکه همین قاعده در مورد هر اقدام مؤثر در راستای اعتلای اقتصاد کشور نیز ساری و جاری است؛ و بالاخره باید گفت: امنیت مثالزدنی در منطقه و جهان، رشد و جهش شاخصهای علمی جمهوری اسلامی در کلاس جهانی، صاحب سبک بودن در حوزه فناوریهای برتر «های تک» و ... این واقعیت را نمایان میسازد که در صورت کار سخت و بیوقفه، مدیریت جهادی و رفع موانع سختافزاری و نرمافزاری، میتوان به جرگه کشورهای پیشتاز در اقتصاد نیز وارد شد و حتی از آنها نیز پیشی گرفت؛ چشماندازی که دور از واقعیت نیست و با همدلی و عزم ملی، به وقوع خواهد پیوست، انشاءالله.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *