مصرف تیلاپیا موجب تشدید بیماریهای قلبی میشود
ماهی تیلاپیا از ارزش غذایی کمتری نسبت به ماهیان دیگر و حتی غذاهای ناسالمی مثل دونات، همبرگر گوشت و کالباس برخوردار است و موجب تشدید بیماریهای قلبی، آسم و آلرژی خواهد شد.
به گزارش گروه فضای مجازی ، فاطمه افضلی متخصص سلامت آبزیان و حفاظت از تنوع زیستی و پژوهشگر دوره پسادکترا انستیتوی بیولوژی "دانشگاه لاوال کانادا" طی یادداشتی نوشت:
بر اساس آمار سازمان شیلات و اقیانوسشناسی کانادا، ماهی تیلاپیا دومین ماهی پرورشی جهان است که در کشورهای اسیایی نظیر چین، مالزی، اندونزی، بنگلادش، فیلیپین و میانمار... پرورش داده شده و از محبوبیت نسبی بالایی برخوردار است؛ فیله این ماهی در کشورهای امریکایی هم مورد مصرف واقع میشود، اما پرورش داده نمیشود بلکه از کشورهای آسیایی خصوصا چین وارد میشود.
علیرغم محبوبیت این ماهی، جالب است بدانیم که این ماهی از ارزش غذایی کمتری نسبت به ماهیان دیگر و حتی غذاهای ناسالمی مثل دونات، همبرگر گوشت و کالباس خوک برخوردار است؛ گوشت تیلاپیا میزان نسبی اسید چرب امگا ۶ بیشتری نسبت امگا ۳ دارد (۱۱ برابر) که موجب تشدید بیماریهای قلبی، آسم و آلرژی خواهد شد. (این میزان امگا ۶ دو برابر میزان آن در دونات و همبرگر است)
میزان ویتامینها و مواد معدنی گوشت تیلاپیا نیز نسبت به سایر ماهیان کمتر بوده و فاقد کلسیم و ویتامین C. است.
از طرفی پرورش این ماهی در قفس توام با آلودگی شدید محیط زیست بوده و موجب ورود مواد سرطانزا به چرخه طبیعت میشود؛ فرار حتی یک ماهی تیلاپیا از قفس میتواند موجب ورود این ماهی به آبهای بومی منطقه شده و منجر به بهم خوردن تعادل بیولوژیکی منطقه شود چرا که این ماهی به علت تحملپذیری بالا نسبت به تغییرات زیست محیطی و سرعت رشد بالا میتواند به سرعت تکثیر شده و تبدیل به قدرتمندترین رقیب غذایی و مکانی ماهیان بومی شده و مانع رشد سایر ماهیان و نابودی ذخایر طبیعی شود.
همچنین از دیگر عواقب ورود ناخواسته تیلاپیا به آبهای داخلی منطقه، شکار تخم و لارو ماهیان بومی، تخریب گیاهان آبی و افزایش کدورت آب است به عنوان مثال ماهی تیلاپیا در سال ۱۹۷۰ به عنوان یک ماهی آکواریومی به کشور استرالیا وارد شده، اما متاسفانه به آبهای داخلی راه پیدا کرده، طی ۴ سال حدود ۳۰۰۰ کیلومتر در حوضه آبی این کشور گسترش پیدا کرده و موجب کاهش کیفیت آب، ورود بیماریهای جدید و کاهش بقای ماهیان بومی شده است به طوریکه این ماهی در لیست گونههای مزاحم قرار داده شده و برای حذف آن از منابع آبی، تمهیدات زیست محیطی جدی اتخاذ شده و هزینههای هنگفتی صرف شده است.
در حال حاضر برای خرید و فروش یا وارد کردن تیلاپیا به استرالیا ۵۵۰۰۰ دلار جریمه نقدی در نظر گرفته شده است.
با توجه به ذخایر ارزشمند ماهیان در آبهای داخلی ایران و دریای خزر و خلیج فارس به نظر میرسد پرورش تیلاپیا حتی در محیط بسته امری است که نیاز به مطالعات زیست محیطی گسترده دارد چرا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است؛ مطمئنا جلوگیری از بروز صدمات اکولوژیک و بیولوژیکی بسیار کم هزینهتر و آسانتر از مواجه با تهدیدات و صدمات زیست محیطی است.
تجربه ورود جانور دریایی مزاحم (Jellyfish) به آبهای دریای خزر نمونهای از آسیبهای جدی زیست محیطی است که در سالهای گذشته هزینه و زمان زیادی برای مقابله با آن صرف شده است؛ به قول بزرگان ادبیات ایران زمین "آزموده را آزمودن خطاست! "
در نتیجه در صورت ورود ناخواسته ماهی تیلاپیا به منابع آبی ایران بهزودی پیشگیری، کنترل و حذف این ماهی از اکوسیستم آبی تبدیل به بزرگترین دغدغه زیست محیطی کشور خواهد شد که نیازمند صرف هزینههای هنگفتی خواهد بود.
این در حالیست که میتوان به جای پرورش این ماهی غیربومی که بخشی از مخاطرات آن در این مطلب بیان شد، وقت کارشناسان مربوطه و سرمایه ملی را صرف رسیدگی به گونههای آبزی ارزشمند ایران خصوصا ماهیان خاویاری، ماهی سفید یا ماهی آزاد کرد با توجه به اینکه هماکنون ۲۳۰ گونه جانوری در دریای خزر و خلیج فارس در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار داشته و در معرض خطر انقراض قرار دارد.
بر اساس آمار سازمان شیلات و اقیانوسشناسی کانادا، ماهی تیلاپیا دومین ماهی پرورشی جهان است که در کشورهای اسیایی نظیر چین، مالزی، اندونزی، بنگلادش، فیلیپین و میانمار... پرورش داده شده و از محبوبیت نسبی بالایی برخوردار است؛ فیله این ماهی در کشورهای امریکایی هم مورد مصرف واقع میشود، اما پرورش داده نمیشود بلکه از کشورهای آسیایی خصوصا چین وارد میشود.
علیرغم محبوبیت این ماهی، جالب است بدانیم که این ماهی از ارزش غذایی کمتری نسبت به ماهیان دیگر و حتی غذاهای ناسالمی مثل دونات، همبرگر گوشت و کالباس خوک برخوردار است؛ گوشت تیلاپیا میزان نسبی اسید چرب امگا ۶ بیشتری نسبت امگا ۳ دارد (۱۱ برابر) که موجب تشدید بیماریهای قلبی، آسم و آلرژی خواهد شد. (این میزان امگا ۶ دو برابر میزان آن در دونات و همبرگر است)
میزان ویتامینها و مواد معدنی گوشت تیلاپیا نیز نسبت به سایر ماهیان کمتر بوده و فاقد کلسیم و ویتامین C. است.
از طرفی پرورش این ماهی در قفس توام با آلودگی شدید محیط زیست بوده و موجب ورود مواد سرطانزا به چرخه طبیعت میشود؛ فرار حتی یک ماهی تیلاپیا از قفس میتواند موجب ورود این ماهی به آبهای بومی منطقه شده و منجر به بهم خوردن تعادل بیولوژیکی منطقه شود چرا که این ماهی به علت تحملپذیری بالا نسبت به تغییرات زیست محیطی و سرعت رشد بالا میتواند به سرعت تکثیر شده و تبدیل به قدرتمندترین رقیب غذایی و مکانی ماهیان بومی شده و مانع رشد سایر ماهیان و نابودی ذخایر طبیعی شود.
همچنین از دیگر عواقب ورود ناخواسته تیلاپیا به آبهای داخلی منطقه، شکار تخم و لارو ماهیان بومی، تخریب گیاهان آبی و افزایش کدورت آب است به عنوان مثال ماهی تیلاپیا در سال ۱۹۷۰ به عنوان یک ماهی آکواریومی به کشور استرالیا وارد شده، اما متاسفانه به آبهای داخلی راه پیدا کرده، طی ۴ سال حدود ۳۰۰۰ کیلومتر در حوضه آبی این کشور گسترش پیدا کرده و موجب کاهش کیفیت آب، ورود بیماریهای جدید و کاهش بقای ماهیان بومی شده است به طوریکه این ماهی در لیست گونههای مزاحم قرار داده شده و برای حذف آن از منابع آبی، تمهیدات زیست محیطی جدی اتخاذ شده و هزینههای هنگفتی صرف شده است.
در حال حاضر برای خرید و فروش یا وارد کردن تیلاپیا به استرالیا ۵۵۰۰۰ دلار جریمه نقدی در نظر گرفته شده است.
با توجه به ذخایر ارزشمند ماهیان در آبهای داخلی ایران و دریای خزر و خلیج فارس به نظر میرسد پرورش تیلاپیا حتی در محیط بسته امری است که نیاز به مطالعات زیست محیطی گسترده دارد چرا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است؛ مطمئنا جلوگیری از بروز صدمات اکولوژیک و بیولوژیکی بسیار کم هزینهتر و آسانتر از مواجه با تهدیدات و صدمات زیست محیطی است.
تجربه ورود جانور دریایی مزاحم (Jellyfish) به آبهای دریای خزر نمونهای از آسیبهای جدی زیست محیطی است که در سالهای گذشته هزینه و زمان زیادی برای مقابله با آن صرف شده است؛ به قول بزرگان ادبیات ایران زمین "آزموده را آزمودن خطاست! "
در نتیجه در صورت ورود ناخواسته ماهی تیلاپیا به منابع آبی ایران بهزودی پیشگیری، کنترل و حذف این ماهی از اکوسیستم آبی تبدیل به بزرگترین دغدغه زیست محیطی کشور خواهد شد که نیازمند صرف هزینههای هنگفتی خواهد بود.
این در حالیست که میتوان به جای پرورش این ماهی غیربومی که بخشی از مخاطرات آن در این مطلب بیان شد، وقت کارشناسان مربوطه و سرمایه ملی را صرف رسیدگی به گونههای آبزی ارزشمند ایران خصوصا ماهیان خاویاری، ماهی سفید یا ماهی آزاد کرد با توجه به اینکه هماکنون ۲۳۰ گونه جانوری در دریای خزر و خلیج فارس در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار داشته و در معرض خطر انقراض قرار دارد.
منبع:تسنیم
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *