پشت پرده سیاستهای ضد ایرانی آل سعود!
برخی گمان میکنند سیاست ضدایرانی رژیم سعودی از دوره «سلمان» به بعد آغاز شده اما مطالعه هزاران سند دولتی این رژیم نشان میدهد این سیاست از سالها پیش وجود داشته است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ، اگر این فرضیه را کامل رد کنیم که پای عربستان در ماجرای حمله به سفارت ایران در لندن وسط است، نگاهمان به مسئله بسیار سادهاندیشانه است. «غائله دی» (۹۶) که پیشامد کرد، به عنوان ناظر تحولات منطقه- برایم قطعی شد که آنچه «محمد بن سلمان» درباره ایران گفته بود، عملاً کلید خورده است.
بن سلمان ۱۲ اردیبهشت ۹۶ (۲ می ۲۰۱۷) در گفتوگویی با العربیه گفت، «چطور با کسی یا رژیمی تفاهم میکنید که... منطقش این است که [امام]مهدی منتظر میآید و باید بستر را برای رسیدن او آماده کنند و بر جهان اسلام مسلط شوند و مردمشان را بیش از سه دهه از توسعه محروم کنند و آنان را وارد مرحله گرسنگی و زیرساخت بد برای تحقق آن هدف کنند... تقریبا هیچ نقطهای برای تفاهم با این رژیم نیست... این رژیم را چندین بار آزمودهاند... یک بار گزیده شدیم و دو بار گزیده نخواهیم شد. میدانیم که ما هدف اصلی رژیم ایران هستیم؛ رسیدن به قبله مسلمانان هدف اصلی رژیم ایران است. منتظر نمیشویم تا نبرد در عربستان در بگیرد؛ بلکه تلاش میکنیم تا این نبرد در ایران باشد نه در عربستان».
قبل از ادامه بحث تاریخهای زیر را مرور کنید:
۱- ۳ بهمن ۹۳ (۲۳ ژانویه ۲۰۱۵) سلمان، شاه شد. «ویترین» سیاست و راهبرد عربستان اساساً تغییر کرد.
۲- دو ماه بعد، ۶ فروردین ۹۴ (۲۵ مارس ۲۰۱۵) آغاز جنگ علیه یمن؛ هدف اصلی، قطع دست ایران در بازه زمانی یک ماهه.
۳- سه ماه بعد از شاه شدن سلمان، ۹ اردیبهشت ۹۴، محمد بن سلمان، جانشین، ولی عهد شد.
۴- پنج ماه پس از دولت جدید عربستان، ۲۳ تیر ۹۴، برجام، آیینه دقِ عربستان امضا شد.
۵- پنج ماه بعد از امضای برجام، ۱۰ آذر ۹۴؛ گزارش تند CNN از کارشناسان سعودی و تأکید بر ضرورت ناامن کردن ایران از داخل و اینکه عربستان میتواند شش ساعته آسمان ایران را تسخیر کند. این گزارش برآیند میزان تندشدن فضای اندیشه سیاسی سعودی علیه ایران بود.
۶- یک سال بعد از شاه شدن سلمان، ۱۲ دی ۹۴، شیخ نمر اعدام شد؛ آنان که باید، میدانند که اعدام نمر، از نگاه دولت جدید عربستان، اعدام سمبلی از ایران و شیعه در عربستان بود. سپس حادثه سفارت عربستان در تهران رخ داد.
۷- یک سال بعد از شاه شدن سلمان، بهمن ۹۴ (فوریه ۲۰۱۶) همزمان با اجرایی شدن برجام؛ توصیه «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) از ریلگذاران مؤثر سیاستهای دولت فعلی آمریکا به عربستان سعودی و امارات برای استفاده از قدرت اقتصادی خود به عنوان «سلاحی علیه ایران»؛ «عربستان سعودی میتواند بازیگران [شرکتهای]اقتصادی را بر سر دو راهی قرار دهد: آنها یا باید با ریاض تجارت کنند، یا با تهران، نه هر دو».
۷- در اولین سالروز امضای برجام، ۱۹ تیر ۹۵؛ حضورِ آشکارِ بیسابقه مقامات سعودی مثل ترکی الفیصل در اجلاس سالانه منافقین و اعلام صریح تمایل عربستان برای سقوط نظام جمهوری اسلامی در ایران.
۸- دو روز بعد از اجلاس منافقین ۲۱ تیر ۹۵؛ سایت میدلایست آنلاین: عربستان مرحله منحصربهفردی از جنگ با ایران را آغاز کرد.
۹- ۱۲ اردیبهشت ۹۶؛ بن سلمان: تلاش میکنیم نبرد در ایران باشد نه در عربستان.
۱۰- ۳۰ اردیبهشت ۹۶؛ سفر دونالد ترامپ به عربستان؛ سمبلی از اتحاد آمریکا و عربستان (اعراب) علیه ایران (ناتو عربی-غربی علیه ایران).
۱۱- ۳۱ خرداد ۹۶؛ بن سلمان، ولی عهد عربستان شد.
۱۲- تیر ۹۶؛ قطع روابط عربستان با قطر به دلیل نقض «پیمان شرف» اعراب علیه ایران.
۱۳- دیماه ۹۶؛ غائله دیماه در ایران؛ یک ماه بعد، بهمن ۹۶ (فوریه ۲۰۱۶)؛ اعتراف مریم رجوی به اینکه اغتشاشات در چند شهر ایران در دیماه محصول کار منافقین بود. امپراتوری رسانهای سعودی پوشش ویژه این حوادث داشت حتی بعد از خوابیدن غائله.
۱۴- بهمن ۹۶؛ غائله دراویش در تهران. امپراتوری رسانهای سعودی پوشش ویژه از این حوادث داشت.
۱۵- اسفند ۹۶؛ حمله طرفداران فرقه «شیرازی» به سفارت ایران در لندن، همزمان با سفر «محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان.
شاید بپرسید این غائلهها چه ارتباطی به عربستان دارد. ربطش به این است که راهبرد کنونی آمریکا «سرشاخشدن مستقیم با ایران و روسیه» نیست و جایگزینش، اقدام از درون ایران است.
حرفی که بن سلمان درباره انتقال جنگ به داخل ایران زد، از اندیشههای خودش نیست. وقتی کارشناسان و عوامل لابی سعودی در آمریکا تبلیغ میکنند که باید قومیتهای داخلی ایران علیه نظام تحریک شوند، نشان از طرحی از پیش آماده شده دارد که اتفاقا برایش بودجه بسته شده است.
ربطش به این است که وقتی عربستان فقط در موضوعی مثل «تخریب روابط ایران با روسیه» بودجه یک میلیارد دلاری برای بازه ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ اختصاص داده (که اگر عمری باشد در خصوص طرح تخریب روابط تهران مسکو خواهم نوشت)، بدانیم که برای ناآرام شدن ایران از درون نیز بودجه تخصیص داده شده و دارد هزینه میشود. اساس برخی از این طرحها، «زخم»های داخلی است که محملی شده است برای ایجاد ناامنی و «علاج» فوری میخواهد؛ در غیر این صورت، غائلهها در ایران ادامه خواهد داشت و در شیب منتهی به انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری، بستر خطرهای بزرگتر را فراهم میکند.
بخواهیم یا نخواهیم، ایران هدف است. «ما در معرض آسیب هستیم؛ ما در معرض خطر هستیم». بعید است کسی از مسئولان، ناظران سیاسی یا دیگر دستاندرکاران امور نظامی یا دیپلماتیک و حتی اقتصادی در این مسئله تردید داشته باشد.
شواهد خصومت عربستان و نقش آن در ناامنی در ایران
بن سلمان ۱۲ اردیبهشت ۹۶ (۲ می ۲۰۱۷) در گفتوگویی با العربیه گفت، «چطور با کسی یا رژیمی تفاهم میکنید که... منطقش این است که [امام]مهدی منتظر میآید و باید بستر را برای رسیدن او آماده کنند و بر جهان اسلام مسلط شوند و مردمشان را بیش از سه دهه از توسعه محروم کنند و آنان را وارد مرحله گرسنگی و زیرساخت بد برای تحقق آن هدف کنند... تقریبا هیچ نقطهای برای تفاهم با این رژیم نیست... این رژیم را چندین بار آزمودهاند... یک بار گزیده شدیم و دو بار گزیده نخواهیم شد. میدانیم که ما هدف اصلی رژیم ایران هستیم؛ رسیدن به قبله مسلمانان هدف اصلی رژیم ایران است. منتظر نمیشویم تا نبرد در عربستان در بگیرد؛ بلکه تلاش میکنیم تا این نبرد در ایران باشد نه در عربستان».
قبل از ادامه بحث تاریخهای زیر را مرور کنید:
۱- ۳ بهمن ۹۳ (۲۳ ژانویه ۲۰۱۵) سلمان، شاه شد. «ویترین» سیاست و راهبرد عربستان اساساً تغییر کرد.
۲- دو ماه بعد، ۶ فروردین ۹۴ (۲۵ مارس ۲۰۱۵) آغاز جنگ علیه یمن؛ هدف اصلی، قطع دست ایران در بازه زمانی یک ماهه.
۳- سه ماه بعد از شاه شدن سلمان، ۹ اردیبهشت ۹۴، محمد بن سلمان، جانشین، ولی عهد شد.
۴- پنج ماه پس از دولت جدید عربستان، ۲۳ تیر ۹۴، برجام، آیینه دقِ عربستان امضا شد.
۵- پنج ماه بعد از امضای برجام، ۱۰ آذر ۹۴؛ گزارش تند CNN از کارشناسان سعودی و تأکید بر ضرورت ناامن کردن ایران از داخل و اینکه عربستان میتواند شش ساعته آسمان ایران را تسخیر کند. این گزارش برآیند میزان تندشدن فضای اندیشه سیاسی سعودی علیه ایران بود.
۶- یک سال بعد از شاه شدن سلمان، ۱۲ دی ۹۴، شیخ نمر اعدام شد؛ آنان که باید، میدانند که اعدام نمر، از نگاه دولت جدید عربستان، اعدام سمبلی از ایران و شیعه در عربستان بود. سپس حادثه سفارت عربستان در تهران رخ داد.
۷- یک سال بعد از شاه شدن سلمان، بهمن ۹۴ (فوریه ۲۰۱۶) همزمان با اجرایی شدن برجام؛ توصیه «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) از ریلگذاران مؤثر سیاستهای دولت فعلی آمریکا به عربستان سعودی و امارات برای استفاده از قدرت اقتصادی خود به عنوان «سلاحی علیه ایران»؛ «عربستان سعودی میتواند بازیگران [شرکتهای]اقتصادی را بر سر دو راهی قرار دهد: آنها یا باید با ریاض تجارت کنند، یا با تهران، نه هر دو».
۷- در اولین سالروز امضای برجام، ۱۹ تیر ۹۵؛ حضورِ آشکارِ بیسابقه مقامات سعودی مثل ترکی الفیصل در اجلاس سالانه منافقین و اعلام صریح تمایل عربستان برای سقوط نظام جمهوری اسلامی در ایران.
۸- دو روز بعد از اجلاس منافقین ۲۱ تیر ۹۵؛ سایت میدلایست آنلاین: عربستان مرحله منحصربهفردی از جنگ با ایران را آغاز کرد.
۹- ۱۲ اردیبهشت ۹۶؛ بن سلمان: تلاش میکنیم نبرد در ایران باشد نه در عربستان.
۱۰- ۳۰ اردیبهشت ۹۶؛ سفر دونالد ترامپ به عربستان؛ سمبلی از اتحاد آمریکا و عربستان (اعراب) علیه ایران (ناتو عربی-غربی علیه ایران).
۱۱- ۳۱ خرداد ۹۶؛ بن سلمان، ولی عهد عربستان شد.
۱۲- تیر ۹۶؛ قطع روابط عربستان با قطر به دلیل نقض «پیمان شرف» اعراب علیه ایران.
۱۳- دیماه ۹۶؛ غائله دیماه در ایران؛ یک ماه بعد، بهمن ۹۶ (فوریه ۲۰۱۶)؛ اعتراف مریم رجوی به اینکه اغتشاشات در چند شهر ایران در دیماه محصول کار منافقین بود. امپراتوری رسانهای سعودی پوشش ویژه این حوادث داشت حتی بعد از خوابیدن غائله.
۱۴- بهمن ۹۶؛ غائله دراویش در تهران. امپراتوری رسانهای سعودی پوشش ویژه از این حوادث داشت.
۱۵- اسفند ۹۶؛ حمله طرفداران فرقه «شیرازی» به سفارت ایران در لندن، همزمان با سفر «محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان.
شاید بپرسید این غائلهها چه ارتباطی به عربستان دارد. ربطش به این است که راهبرد کنونی آمریکا «سرشاخشدن مستقیم با ایران و روسیه» نیست و جایگزینش، اقدام از درون ایران است.
حرفی که بن سلمان درباره انتقال جنگ به داخل ایران زد، از اندیشههای خودش نیست. وقتی کارشناسان و عوامل لابی سعودی در آمریکا تبلیغ میکنند که باید قومیتهای داخلی ایران علیه نظام تحریک شوند، نشان از طرحی از پیش آماده شده دارد که اتفاقا برایش بودجه بسته شده است.
ربطش به این است که وقتی عربستان فقط در موضوعی مثل «تخریب روابط ایران با روسیه» بودجه یک میلیارد دلاری برای بازه ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ اختصاص داده (که اگر عمری باشد در خصوص طرح تخریب روابط تهران مسکو خواهم نوشت)، بدانیم که برای ناآرام شدن ایران از درون نیز بودجه تخصیص داده شده و دارد هزینه میشود. اساس برخی از این طرحها، «زخم»های داخلی است که محملی شده است برای ایجاد ناامنی و «علاج» فوری میخواهد؛ در غیر این صورت، غائلهها در ایران ادامه خواهد داشت و در شیب منتهی به انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری، بستر خطرهای بزرگتر را فراهم میکند.
بخواهیم یا نخواهیم، ایران هدف است. «ما در معرض آسیب هستیم؛ ما در معرض خطر هستیم». بعید است کسی از مسئولان، ناظران سیاسی یا دیگر دستاندرکاران امور نظامی یا دیپلماتیک و حتی اقتصادی در این مسئله تردید داشته باشد.
شواهد خصومت عربستان و نقش آن در ناامنی در ایران
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *