اضطراب و استرس، مسری است
فعالسازی رشتههای عصبی مغز در اثر استرس، سیگنالهای شیمیایی هشداردهندهای را از موشی به شریک خود منتشر میکند و استرس را از موشی به موش دیگر انتقال میدهد. به بیان دیگر، اضطراب مسری است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ، آخرین بررسیهای محققان روی اثرات استرس و نگرانی در جفت موشهای نر و ماده، نشان میدهد که اضطراب موضوعی مسری و واگیردار است.
به گفته دانشمندان، استرس به هورمون کورتیزول مرتبط است و از سوی دیگر؛ کورتیزول نوعی هورمون استروئیدی در رده هورمونهای گلوکوکورتیکوئید است و از غده فوقکلیوی ترشح میشود. کورتیزول نقشهای مختلفی ازجمله کاهش التهاب، تخفیف واکنشهای ایمنی، تأثیر بر متابولیسم و افزایش قند خون در بدن دارد. کورتیزول بهوسیله هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک، در هنگام لحظات فشار تولید میشود و در درازمدت میتواند سلامت فرد را به خطر بیندازد.
یافتههای پژوهشگران نشان میدهد هرگونه لمس محبتآمیز مانند در آغوش گرفتن گرم میتواند سطح کورتیزول، هورمون استرس را کاهش دهد و مشکلاتی مانند روند کند بهبودی زخم، افسردگی، افزایش وزن، فشارخون و بیماریهای قلبی را کم کند.
به گفته محققان، اگر شریک زندگی فرد دچار استرس و نگرانی شده باشد، بهاحتمالقوی آن فرد دچار استرس میشود. در راستای همین تحقیقات، پژوهشگران بهتازگی دریافتهاند که استرس و نگرانی مسری است.
پژوهشگران با آزمایش روی موشها فهمیدهاند که استرس باعث تغییر سطح سلولی مغز میشود و تغییرات مغزی به نوبه خود، با استرس و نگرانی مرتبط است که این موضوع میتواند موجب ایجاد بیماریهای روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلالات اضطرابی و همچنین افسردگی شود. نتایج این مطالعات همچنین نشان میدهند که استرس و هیجان هر دو میتوانند مسری باشند.
«جیدیپ بینز» (Jaideep Bains) استاد فیزیولوژی و فارماکولوژی دانشگاه کلگری (Calgary) کانادا که رهبری این پژوهش را برعهده داشته است، میگوید: «اینکه آیا این اثرات روی مغز پایدار هستند، مشخص نیست.»
محققان این تیم پژوهشی در بررسیهای خود، یک جفت موش را انتخاب کردند و به یکی از آنها استرس و نگرانی ملایمی وارد ساختند. سپس آنها در هر موش، پاسخهای خاص سلولها بهویژه نورونها و رشتههای عصبی مغزی آزادکننده هورمون کورتیکوتروپین را که پاسخ مغز به استرس را کنترل میکنند، موردبررسی قراردادند. نتایج نشان میدهند که شبکههای مغزی هر دو موش در اثر استرس و نگرانی به یک صورت تغییر کردند.
تجزیهوتحلیل این دادهها مشخص کرد که فعالسازی این نورونها یا رشتههای عصبی مغزی آزادکننده هورمون کورتیکوتروپین، موجب انتشار یک سیگنال شیمیایی یا فرومون هشداردهنده از یک موش به جفت خود (موش دیگر) میشود. شریکی که این سیگنال را دریافت میکند، میتواند بهطور مداوم آن را به اعضای دیگر گروه هشدار دهد.
این انتشار سیگنالهای استرس، مکانیسمی کلیدی برای انتقال اطلاعات است که میتواند در شکلگیری شبکههای اجتماعی در گونههای مختلف جانوری، حیاتی باشد. به عقیده پژوهشگران این مکانیسم نیز میتواند در انسانها وجود داشته باشد؛ همانگونه که ما بهآسانی استرس و نگرانی خود را گاهی بدون اینکه متوجه آن باشیم، به دیگران منتقل میکنیم. حتی شواهدی وجود دارد که برخی علائم استرس و نگرانی در خانوادههایی که عضوی از آنها دچار اختلال استرس پس از سانحه شدهاند، میتوانند ادامه پیدا کند.
به گفته دانشمندان، استرس به هورمون کورتیزول مرتبط است و از سوی دیگر؛ کورتیزول نوعی هورمون استروئیدی در رده هورمونهای گلوکوکورتیکوئید است و از غده فوقکلیوی ترشح میشود. کورتیزول نقشهای مختلفی ازجمله کاهش التهاب، تخفیف واکنشهای ایمنی، تأثیر بر متابولیسم و افزایش قند خون در بدن دارد. کورتیزول بهوسیله هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک، در هنگام لحظات فشار تولید میشود و در درازمدت میتواند سلامت فرد را به خطر بیندازد.
یافتههای پژوهشگران نشان میدهد هرگونه لمس محبتآمیز مانند در آغوش گرفتن گرم میتواند سطح کورتیزول، هورمون استرس را کاهش دهد و مشکلاتی مانند روند کند بهبودی زخم، افسردگی، افزایش وزن، فشارخون و بیماریهای قلبی را کم کند.
به گفته محققان، اگر شریک زندگی فرد دچار استرس و نگرانی شده باشد، بهاحتمالقوی آن فرد دچار استرس میشود. در راستای همین تحقیقات، پژوهشگران بهتازگی دریافتهاند که استرس و نگرانی مسری است.
پژوهشگران با آزمایش روی موشها فهمیدهاند که استرس باعث تغییر سطح سلولی مغز میشود و تغییرات مغزی به نوبه خود، با استرس و نگرانی مرتبط است که این موضوع میتواند موجب ایجاد بیماریهای روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلالات اضطرابی و همچنین افسردگی شود. نتایج این مطالعات همچنین نشان میدهند که استرس و هیجان هر دو میتوانند مسری باشند.
«جیدیپ بینز» (Jaideep Bains) استاد فیزیولوژی و فارماکولوژی دانشگاه کلگری (Calgary) کانادا که رهبری این پژوهش را برعهده داشته است، میگوید: «اینکه آیا این اثرات روی مغز پایدار هستند، مشخص نیست.»
محققان این تیم پژوهشی در بررسیهای خود، یک جفت موش را انتخاب کردند و به یکی از آنها استرس و نگرانی ملایمی وارد ساختند. سپس آنها در هر موش، پاسخهای خاص سلولها بهویژه نورونها و رشتههای عصبی مغزی آزادکننده هورمون کورتیکوتروپین را که پاسخ مغز به استرس را کنترل میکنند، موردبررسی قراردادند. نتایج نشان میدهند که شبکههای مغزی هر دو موش در اثر استرس و نگرانی به یک صورت تغییر کردند.
تجزیهوتحلیل این دادهها مشخص کرد که فعالسازی این نورونها یا رشتههای عصبی مغزی آزادکننده هورمون کورتیکوتروپین، موجب انتشار یک سیگنال شیمیایی یا فرومون هشداردهنده از یک موش به جفت خود (موش دیگر) میشود. شریکی که این سیگنال را دریافت میکند، میتواند بهطور مداوم آن را به اعضای دیگر گروه هشدار دهد.
این انتشار سیگنالهای استرس، مکانیسمی کلیدی برای انتقال اطلاعات است که میتواند در شکلگیری شبکههای اجتماعی در گونههای مختلف جانوری، حیاتی باشد. به عقیده پژوهشگران این مکانیسم نیز میتواند در انسانها وجود داشته باشد؛ همانگونه که ما بهآسانی استرس و نگرانی خود را گاهی بدون اینکه متوجه آن باشیم، به دیگران منتقل میکنیم. حتی شواهدی وجود دارد که برخی علائم استرس و نگرانی در خانوادههایی که عضوی از آنها دچار اختلال استرس پس از سانحه شدهاند، میتوانند ادامه پیدا کند.
منبع:خبرآنلاین
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *