گرمتر شدن جنگ سرد!
به گزارش گروه فضای مجازی ، محمدحسن قدیری ابیانه در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تمام تلاش خود را برای همسویی و برقراری روابط نزدیک اقتصادی و سیاسی به امید تعامل و فتح باب مراودات همهجانبه با غرب بکار بست، ولی مرور زمان، به تصمیم گیران کاخ کرملین نشان داد که اروپا و آمریکا جز به تضعیف این کشور و یا حداقل، به قرار گرفتن مسکو تحت نظام لیبرالیسم نمیاندیشند.
با آغاز تصدیگری دموکراتها در سال ۲۰۰۸، کاخ سفید از یکسو، در باغ سبز به روسیه نشان داد و این کشور را تشویق کرد که وارد زمینبازی غرب شود و از سوی دیگر، از هیچ اقدامی برای کاهش قدرت کرملین در مناسبات جهانی فروگذار نکرد.
بهعنوان نمونه، غرب با حمایت همهجانبه از «میخائیل ساکاشویلی» در سال ۲۰۰۳، وی را در فرایند انقلاب مخملی گرجستان به نام «انقلاب گل رز» به قدرت رساند و «ادوارد شوارد نادزه»، رئیسجمهور پیشین را از دور خارج کرد. این اتفاق، مجدداً در سال ۲۰۰۸ تکرار شد که این بار، روی کار آمدن وی به ایجاد تنش شدید میان مسکو – تفلیس در اوستیای جنوبی منجر شد. افزون بر این، اتحادیه اروپا و آمریکا با وضع تحریمهای گسترده به بهانه الحاق شبهجزیره کریمه از سوی روسیه، این کشور را تحت شدیدترین تحریمها قرار دادند.
پشتیبانی مسکو از برنامه صلحآمیز هستهای و نفوذ منطقهای ایران، در کنار جانبداری از موضع بهحق سوریه در سازمان ملل و مداخله نظامی در این کشور، دلایل دیگری بودند که غرب و روسیه را از مرحله همکاری به فاز تعارض و مقابله رساند، اما جنجال نهادهای اطلاعاتی آمریکا بر سر دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته میلادی و بهویژه، انتشار «راهبرد جدید هستهای» آمریکا که نقطه ثقل آن، مهار قدرت روسیه در تحولات منطقهای و جهانی است، کورسوی بهبود روابط واشنگتن - مسکو که ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی از آن دم میزد را بهطور کامل خاموش کرد.
در این راهبرد، بر نوسازی تسلیحات اتمی آمریکا در سه سطح هوایی، زمینی و دریایی بهمنظور مقابله با چالشهای امنیتی و افزایش قدرت بازدارندگی تأکید شده و از همه مهتر، آستانه پاسخ هستهای واشنگتن به تهدیدات امنیتی کاهشیافته است. مطابق این سند، رئیسجمهور آمریکا از اختیار صدور دستور «حمله هستهای» در پاسخ به «حملات غیرهستهای» برخوردار است؛ بهاینترتیب که اگر دشمن فرضی، دستور حمله غیرهستهای بزرگی را علیه آمریکا و متحدانش اروپایی واشنگتن صادر کند، پنتاگون باید حمله هستهای را در دستور کار خود قرار دهد. کاهش آستانه استفاده از تسلیحات هستهای، به این معناست که سازوکار خلع سلاح هستهای نادیده گرفته شود، حالآنکه همه قدرتهای هستهای، بر اساس بند چهارم «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای»، باید بهتدریج، سلاحهای هستهای را از زرادخانههای خود خارج کنند.
افزون بر این، روز گذشته، روزنامه واشنگتنپست، طی گزارشی نوشت دولت آمریکا بنا دارد تا سیاست دفاع موشکی این کشور را با هدف در نظر گرفتن تهدیدهای روسیه و چین تغییر دهد؛ این در حالی است که سیاست پیشین کاخ سفید در این حوزه، بر مقابله با ایران و کره شمالی تمرکز داشت.
واقعیت این است که بهروزرسانی سرعت، دقت و میزان تخریب تسلیحات اتمی و تغییر سیاست موشکی واشنگتن، دور جدیدی از رقابت تسلیحات اتمی با مسکو و پکن را کلید زده است، بهنحویکه این دو کشور نیز برای برخورداری از فاکتور بازدارندگی «متقابل» در برابر زرادخانه آمریکا، به تولید سلاحهای هستهای روی آوردهاند. در همین راستا، «ولادیمیر پوتین» در سخنرانی سالانه خود در پارلمان فدرال این کشور، از تولید موشکهای بالستیک جدیدی خبر داد که سیستمهای دفاعی قادر به مقابله با آنها نیستند. به گفته مقامات روس، این سلاح هستهای جدید که به آن لقب «موشک کروز هستهای نامرئی» دادهشده است، میتواند به هر سپر موشکی در جهان نفوذ کند. علاوه بر این، روسیه اکنون در حال بهروزرسانی تسلیحات هستهای خود ازجمله موشکهای بالستیک قارهپیمای هستهای، موشکهای بالستیک زیردریاییها و بمبافکنهای پیشرفته است.
روسها در حالی دست به اقدام متقابل زدهاند که احساس میکنند آمریکا، خطوط قرمز منطقهای مسکو را زیر پا گذاشته و برای حمله به سوریه با مستمسک استفاده دمشق از سلاح شیمیایی و تلاش برای تجزیه این کشور، طرحهای چندمرحلهای را آماده کرده است. آمریکا در حال حاضر، ۲۰ پایگاه نظامی در مناطق تحت سیطره کردها و یک پایگاه مهم در نزدیکی منطقه «التنف» در سوریه ایجاد کرده و رصد تحرکات آمریکا، روسیه را برای صیانت از دستاوردهای چند سال گذشته در سوریه، مصممتر کرده است.
از طرفی، مسکو دریافته است که چنانچه ضرب شست محکمی به واشنگتن نشان ندهد، قافیه را در سوریه خواهد باخت، چراکه ازنظر مقامات کاخ کرملین، استقرار ۴۰۰ سامانه ضد موشکی آمریکا در کشورهای عضو ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه، مفهومی ندارد جز پیشدستی نظامی آمریکاییها در برابر دکترین مشهور روسها موسم به «تهدید کن تا درگیری تخفیف یابد.»
شواهد و قرائن نیز ثابت میکنند که آمریکا برای جبران باخت سنگین سیاستهای خود، جنگ سرد را در دستور کار خود قرار داده است. عرضاندام کره شمالی در شرق آسیا و پیروزیهای خیرهکننده در سوریه بر تروریسم تکفیری با میدانداری ایران و روسیه در غرب این قاره نشان داد رقبای آمریکا بهسرعت در حال متوازنسازی قدرت هستند و در چرخه قدرت جهانی به نقطه تلاقی با یکدیگر رسیدهاند، بهگونهای که آمریکا در انتهای پازل منطقه و آنها در صدر تحولات قرارگرفتهاند و از فاز چالشگری، به یک رقیب قدرتمند و تهدیدکننده تبدیلشدهاند. همه این موارد، حاکی از آن است که آمریکا برای بازیابی ابهت به زیرآمده خود، آخرین راه، یعنی تهاجمی جلوه دادن توان هستهای را انتخاب کرده تا بلکه از این رهگذر، بار روانی و جنگ تبلیغاتی سنگینی را علیه دشمنان و رقبایش در منطقه ایجاد کند.
بهاینترتیب، میتوان نتیجه گرفت که آمریکا بار دیگر روسیه را بهعنوان ابر رقیب خود در حوزه امنیتی و در عرصه بینالمللی تعریف کرده و در کوره جنگ سردی نوین با فراز و نشیبهای جدید میدمد که حداقل در کوتاهمدت، چشماندازی برای پایان آن وجود ندارد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.