تنگه ابوقریب روایت واقعی از دفاع مقدس/بارقه های امید در نسل نو سینمای ایران حس میشود
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، "تنگه ابوقریب" موضوعی گم شده در تاریخ دفاع مقدس است. 5 روز قبل از آتش بس میان ایران و عراق گروهی از شیرمردان ایرانی در دفاع از خاک وطن در تنگه ای به نام ابوقریب دشمن را با نثار جانشان زمین گیر می کنند تا رژیم بعث عراق نتواند وارد خوزستان شود که اگر این اتفاق می افتاد پیروزی رژیم بعث 5 روز پیش از تصویب آتش بس قطعی بود. رویدادی که در دل تاریخ دفاع مقدس باز نشد و حتی گم شده بود و اقدام کارگردان جوان این فیلم که جنگ را ندیده است برای روایت این رویداد مهم تحسین برانگیز و قابل احترام است.
در ابتدای فیلم شادی و سرخوشی 4 شخصیت اصلی در کنار رودخانه نشان داده می شود و اگر در نوشته اول فیلم تنگه ابوقریب از موقعیت زمانی بیان نشود شاید مخاطب نداند که فیلم در زمان دفاع مقدس روایت می شود.
ایده توکلی در ابتدای فیلم در صحنه ای که دو شخصیت در تصویر نشان داده می شوند اما مخاطب دیالوگ های دو شخصیت دیگر که روی میز نشسته اند را می شنود در نوع خود متفاوت است و وقتی دوربین به سمت رودخانه بر می گردد مخاطب متوجه وضعیت جنگ زده مردم می شود.
"تنگه ابوقریب" با نوع پرداخت خود به دفاع مقدس تنها به مسئله دفاع رزمندگان از وطن نمی پردازد بلکه زندگی در این دوران را به تصویر می کشد. آن جا که در ابتدای فیلم رزمندگان به شوخی و رفتارهای برگرفته از شادی می پردازند و در عین حال دفاع از میهن نیز برایشان مهم است. حتی رزمندگانی که تلاش دارند به ندای دل خود گوش داده و در خط مقدم حضور یابند نیز دراین فیلم نشان داده می شود.
تصاویر فیلم از مردم که به دلیل حمله دشمن دچار خرابی در اموال و جان شده اند و در بیابان و مناطق مورد تهاجم آواره شده اند به درستی برای مخاطب روایت می شود.
تنگه ابوقریب با هنر بهرام توکلی دفاع مقدس را به شکلی برای مخاطب روایت می کند که نمی شود برای صحنه های جنگی فیلم نقصی یافت. صحنه هایی که در برخی مواقع حتی با پاشیدن خون روی دوربین، واقعی بودن دفاع مقدس و عظمت رشادت های رزمندگان آن را نشان می دهد.
مهدی قربانی در نقش علی به عنوان عکاس نماد بینش افرادی است که قبل از ورود به یک رویداد و در دل میدان همه را به یک چوب می رانند اما وقتی خود وارد میدان می شوند بدتر از واکنش هایی که بر آن نقد می کردند را در خود می بینند و تازه متوجه می شوند که در چه وضعیتی حضور دارند.
طراحی صحنه و جلوه های ویژه "تنگه ابوقریب" در نوع خود بی نظیر است و شاید در هیچ یک از فیلم ها با موضوع دفاع مقدس با این حجم از پروداکشن روبرو نبوده ایم. فیلمی که به واسطه صحنه های آن تنها 60 تا 75 دقیقه از رشادت های هشت ساله رزمندگان در جهبه های حق علیه باطل را اما درست روایت می کند.
در فیلم جدید بهرام توکلی حساسیت و التهاب یک فرمانده، انجام وظیفه یک سرباز، غیرت بزرگتر نسبت به کوچکتر، احساس مسئولیت، ترس، شجاعت، رهبری و مهربانی در دل مبارزه و دفاع به تصویر کشیده شده است.
این فیلم آنقدر واقعی و به دور از شعار است که حتی کاش ها و تاسف های رزمندگان در یک قدمی مرگ را روایت می کند تا برای مخاطب امروزی ملموس باشد نه شعاری شود که صرفا بیان شده و تاثیری نداشته باشد.
فیلم تنگه ابوقریب در صحنه های جنگی به شکلی عمل کرده است که تا امروز ندیده ایم و شاید در ادامه هم در اثری نبینیم. شاید آخرین صحنه های واقعی در دل دفاع مقدس مربوط به سریال "در چشم باد" مسعود جعفری جوزانی بود.
صحنه های قطع دست، اصابت گلوله به مغز و قلب، ایجاد انفجار، تشنگی و جست و جو برای آب، صدای گرفته فرمانده ای دلسوز و مهربان که با بازی حمیدرضا آذرنگ درخشان است و یک امیر جدیدی در ژانر دفاع مقدس و در شخصیت رزمنده، "تنگه ابوقریب" بهرام توکلی را به اثری واقعی و بی نظیر در سینمای ایران بدل کرده است.
صحنه پایانی فیلم و گام برداشتن مهدی قربانی در نقش علی پس از فتح تنگه ابوقریب شاید نشان از نسلی است که با رشادت نسل گذشته و آنان که رفته اند قرار است آینده کشور را رقم بزنند.
بهرام توکلی در این فیلم به دور از هر شعار، بهتر از بسیاری از فیلمسازانی که دفاع مقدس را دیده و اثر در موضوع آن ساخته اند عمل کرده است و این نشان از بارقه های امید در نسل جدید فیلمسازان سینمای ایران دارد.
مصطفی زبرجد