گرایش به تک فرزندی یا بی‌فرزندی صحت دارد؟

10:17 - 30 دی 1396
کد خبر: ۳۸۸۵۶۴
مطالعات نشان می‌دهد فاصله بین ازدواج و اولین فرزند در ایران به طور متوسط حدود ۳.۵ سال برآورد شده و فاصله بین اولین فرزند و دومین فرزند نیز حدود ۴.۵ سال؛ اما این آمار نمی‌تواند نشان دهنده گرایش جامعه به پدیده بی‌فرزندی یا تک فرزندی باشد.
آیا خانواده‌های ایرانی به تک فرزندی و بی‌فرزندی گرایش دارند؟به گزارش گروه فضای مجازی ،  یکی از شاخص‌های باروری علاوه بر میزان باروری کل، محاسبه احتمال فرزندآوری است که نشان می‌دهد زنان در سن فرزندآوری، هر فرزندآوری خود را با چه احتمالی و با چه فاصله زمانی از ازدواج یا فرزند قبلی دنیا آورده‌اند. محاسبه احتمال فرزندآوری برای هر کدام از رتبه‌های تولد می‌تواند در تعیین سطح باروری گذشته، حال و آینده موثر باشد. محاسبه نسبت‌های فرزندآوری بر مبنای داده‌های شاخص‌های چندگانه سلامت و جمعیت در ایران نیز روند کند کاهش باروری در دهه گذشته را تایید می‌کند.

نتایج یک بررسی درباره احتمال توالی فرزندآوری زنان ایرانی طی سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۹ برای تولد فرزندان اول، دوم، سوم و چهارم، بیان می‌کند احتمال دنیا آوردن فرزند اول بعد از ازدواج در سال ۱۳۶۹ بیش از ۹۵ درصد بوده و در سال ۱۳۸۸ این احتمال به حدود ۹۳ درصد رسیده است؛ به این معنی که بیش از ۹۰ درصد زوجین ایرانی بعد از ازدواج دارای فرزند اول می‌شوند. این میزان بین ۹۳ تا ۹۵ درصد در طول دو دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ در نوسان بوده است. احتمال به دنیا آوردن فرزند دوم در دهه ۱۳۷۰ بسیار بالا بوده و بیش از ۹۵ درصد زنانی که یک فرزند داشتند، فرزند دوم خود را به دنیا آوردند. از اواخر دهه ۱۳۷۰، این احتمال اندکی تقلیل یافته و این میزان در سال‌های پایانی دهه ۱۳۸۰ به حدود ۸۰ درصد کاهش یافته است.

احتمال فرزندآوری برای داشتن فرزند سوم و چهارم به ترتیب به حدود ۵۰ و ۴۰ درصد در سال‌های پایانی دهه ۱۳۸۰، کاهش یافته است. نکته مهم این است که احتمال داشتن فرزند اول و دوم در دهه ۱۳۸۰ به ترتیب بالاتر از ۹۰ و ۸۰ درصد بوده است، ضمن آنکه می‌توان گفت: روند فرزندآوری برای فرزندان سوم و چهارم در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ تقریبا ثابت بوده و کاهشی نداشته است. شاخص‌های فوق تاییدی برای کاهش اندک و حتی تثبیت سطح باروری در سال‌های قبل از سرشماری ۱۳۹۰ است.

گرایش به تک فرزندی یا بی‌فرزندی صحت دارد؟

یکی از تغییرات رفتار‌های باروری در سال‌های اخیر، تاخیر در فرزندآوری است. علاوه بر تاخیر سن ازدواج، فاصله بین ازدواج و اولین فرزند، فاصله بین اولین فرزند و فرزند دوم و ... بیشتر شده است. به عنوان مثال، بر مبنای شاخص‌های چندگانه سلامت و جمعیت در ایران ۱۳۸۹، فاصله بین ازدواج و اولین فرزند، به طور متوسط حدود ۳.۵ سال برآورد شده و فاصله بین اولین فرزند و دومین فرزند نیز حدود ۴.۵ سال بوده است. این رفتار‌های باروری باعث شد که تعداد فرزندان به دنیا آمده زنان در سنین ۲۵-۲۹ ساله کاهش یابد و همین امر به گرایش جامعه به پدیده بی‌فرزندی یا تک‌فرزندی تعبیر شده است. علاوه بر آن، شیوع بی‌فرزندی و تک‌فرزندی در جامعه عموما بر اساس نتایج تحقیقات نمونه‌ای بوده است که قابلیت تعمیم ندارند یا اینکه بر مبنای تحلیل مقطعی از داده‌های موجود بوده است که این نتایج نیز با اشکال همراه است.

مهم‌تر از آن، بررسی نگرش زنان در مورد فرزندآوری در شرایط نامطلوب اقتصادی و ویژگی تورم بالا نمی‌تواند به عنوان رفتار واقعی و طولانی مدت افراد قلمداد شود. این احتمال وجود دارد که در آینده با تغییر وضعیت اقتصادی، نگرش زوجین در مورد فرزندآوری و تعداد آن‌ها تغییر کند. در گزارشی درباره موضوع بی‌فرزندی یا تک‌فرزندی بر مبنای شاخص‌های چندگانه سلامت و جمعیت در ایران ۱۳۸۹، مشخص شد یک سوم زنان از مجموع زنان، اصلا ازدواج نکرده‌اند یا بدون فرزند و تک فرزند هستند. یک سوم زنان دو فرزند دارند و یک سوم زنان سه یا بیشتر از سه فرزند دارند. در مقایسه با ایران کشور‌هایی که باروری بسیار پایینی (برابر با باروری کل کمتر از ۱.۵ فرزند) دارند، کمتر از ۱۰ درصد زنان سه یا بیشتر از سه فرزند دارند؛ در حالی که هنوز در ایران حدود یک سوم زنان سه فرزند یا بیشتر دارند.

الگوی توزیع زنان ایرانی از نظر متوسط تعداد فرزند، بسیار شبیه کشور‌هایی از جمله استرالیاست که توانستند باروری را در یک سطح متوسط و معقول حفظ کنند. نکته مهم برای سیاست‌های جمعیتی در ایران این است که هر چند باروری در سطح خیلی پایین یعنی حدود ۱.۵ فرزند و کمتر نیست، اما باید تلاش شود ترکیب تعداد فرزند در جامعه به صورت فعلی حفظ شود تا باروری از این حد کاهش نیابد. در حال حاضر حدود دو سوم زنان دو و سه فرزند یا بیشتر به دنیا می‌آورند.

بی‌فرزندی امروز انتخابی است؟

بی‌فرزندی ممکن است نتیجه ناباروری و عدم توانایی زوجین برای فرزندآوری باشد. همچنین ممکن است به عنوان فرایندی از انتخاب افراد برای نداشتن فرزند و عمدتا در سطوحی از توسعه اقتصادی و اجتماعی رخ دهند. در این حالت فرض می‌شود که زنان قابلیت باروری دارند، اما به سمت تولید مثل متمایل نمی‌شوند. در شرایطی کنونی بی‌فرزندی در میان زنان ازدواج کرده بیشتر از طریق عوامل انتخابی، افزایش می‌یابد. مخصوصا اگر درصد بی‌فرزندی به بیش از ۱۰ درصد زوجین برسد، احتمالا نتیجه بی‌فرزندی انتخابی و یا ناشی از قرار گرفتن در معرض تماس جنسی نامنظم است.

طبق بررسی الگوی فرزندآوری در زنان ۴۹-۱۵ ساله ازدواج کرده بدون فرزند که با تمرکز بر آمار سال‌های ۱۳۷۱-۱۳۹۰ انجام شده، مشخص شد در طول این سال‌ها، در تمام گروه‌های سنی ۳۹-۱۵ سال، نسبت زنان بدون فرزند افزایش داشته است. افزایش زنان بدون فرزند در گروه‌های سنی ۲۰-۲۴ ساله و ۲۵-۲۹ ساله در سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ قابل توجه و بیانگر تاخیر در فرزندآوری است. هر چند این افزایش می‌تواند ناشی از تاخیر داوطلبانه فرزندآوری باشد، ولی چنین تاخیری می‌تواند در افزایش افراد بی‌فرزند یا کاهش بیشتر باروری در آینده موثر باشد. در گروه سنی ۳۴-۳۰ و ۳۹-۳۵ ساله حدود ۱۰.۸ درصد و ۵.۵ درصد زنان در سال ۱۳۹۰ بدون فرزند هستند. بسیاری از این افراد زمانی که بخواهند فرزندآوری را آغاز کنند، ممکن است ناباروری را تجربه کنند. به عبارتی بی‌فرزندی داوطلبانه و یا تاخیر در فرزندآوری منجر به بی‌فرزندی ناخواسته شود.

افزایش نسبت زنان بدون فرزند در گروه‌های سنی ۳۹-۱۵ سال در سال‌های اخیر

در گروه سنی ۴۴-۴۰ ساله میزان بی‌فرزندی از ۲.۲ درصد در استان یزد تا ۶.۲ درصد در استان سیستان و بلوچستان نوسان دارد. در اکثر جوامع، ناباروری اولیه دو تا سه درصد زنان ۵۰-۲۵ ساله را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این میزان ناباروری، به عنوان هنجار جمعیت‌شناسی مطرح است؛ بنابراین میزان بی‌فرزندی طول عمر در ایران در سطح ملی و همچنین بسیاری از استان‌ها به سطح طبیعی ناباروری یا هنجار جمعیت‌شناسی نزدیک است. درصد‌های بالاتر بی‌فرزندی در استان‌هایی نظیر سیستان و بلوچستان، بوشهر، هرمزگان به سطح توسعه‌یافتگی این استان‌ها مرتبط است. در مناطق کمتر توسعه یافته، انواع بیماری‌های عفونی و مقاربتی، عوامل ژنتیکی، بدغذایی و ... در کاهش قابلیت باروری و افزایش میزان‌های بی‌فرزندی تاثیر دارد؛ بنابراین در برنامه‌های توسعه‌ای و بهداشت باروری لزوم توجه به این مسائل در استان‌های فوق اهمیت دارد.

طبق اعلام سند تحولات و وضعیت جمعیت در جمهوری اسلامی ایران، در مجموع بر اساس درصد‌های بی‌فرزندی طول عمر و همچنین احتمال داشتن فرزند اول بعد از ازدواج، پدیده بی‌فرزندی در ایران آنچنان که در بسیاری از کشور‌های پیشرفته و غربی مشاهده می‌شود، کمتر عمومیت دارد. برای مثال در کشور‌های اتریش، ایتالیا، فنلاند، هلند و انگلستان حدود ۲۰ درصد از زنان در سن ۴۴-۴۰ سالگی بدون فرزند هستند.

با این حال افزایش نسبت زنان بدون فرزند در گروه‌های سنی ۳۹-۱۵ سال در سال‌های اخیر قابل تامل و مهم است. با توجه به بستر فرهنگی اجتماعی جامعه ایران که فرزندآوری اهمیت زیادی دارد و درصد بسیار پایینی از زنان تمایل به بی‌فرزندی دارند، افزایش بی‌فرزندی در گروه‌های سنی جوانتر، بیشتر ناشی از تاخیر در فرزندآوری بوده و ممکن است بسیاری از زنان بدون فرزند، بخواهند در آینده فرزندآوری را تجربه کنند. موضوعی که اهمیت دارد این است که بیولوژی همیشه تابع قصد و نیت و کنترل انسانی نیست و همه زوجینی که قصد تشکیل خانواده و باروری دارند، موفق نیستند. برخی از کسانی که تصمیم برای تاخیر فرزندآوری یا بی‌فرزندی موقت دارند، در نهایت بی‌فرزندی دائم و یا فرزندی ناخواسته را تجربه می‌کنند؛ بنابراین افزایش بی‌فرزندی در گروه‌های سنی ۳۹-۳۰ ساله ممکن است در آینده افزایش یابد. با توجه به اینکه با افزایش سن، توانایی باروری زن کاهش می‌یابد و با افزایش بیشتر سن این کاهش پرشتاب‌تر می‌شود، پیشنهاد می‌شود برنامه‌ریزان و مشاوران حوزه خانواده و متخصصین و پزشکان در مورد سن مناسب باروری، تاثیر افزایش سن بر ناباروری و پیامد‌های باروری در سنین بالا، مشاوره‌های لازم را ارائه دهند تا افراد بتوانند با برنامه‌ریزی مناسب، فرصت فرزندآوری را برای خود فراهم کنند و از بی‌فرزندی دائمی پیشگیری کنند.
 
 
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *