شماره پلاک راننده شیطان صفت را به دام انداخت/ پایان گروگان گیری 13 ساعته 5 خارجی در ایرانشهر/ کودک 7 ماهه قربانی بی احتیاطی پدر
به گزارش گروه فضای مجازی ، در بسته اخبار حوادث امشب از ماجرای به دام افتادن راننده شیطان صفت، گروگانگیری 13 ساعته 5 تبعه خارجی در ایرانشهر و خون بازی دارو دسته موادفروشها در تهران می خوانیم.
خودکشی هولناک مرد بعد از قتل همسر ۲۶سالهاش
خراسان نوشت: پنجشنبه گذشته یکی از ساکنان مجتمع ۴ واحدی در شهرک رضویه مشهد به مستاجری که از حدود دو هفته قبل در یکی از واحدهای این ساختمان سکونت داشت اعتراض کرد که وضعیت لوله کشی ساختمان را بررسی کند چرا که سقف منزل آن ها به شدت دچار رطوبت شده است.
مستاجر جوان نیز قول داد که به زودی مشکل را رفع می کند تا این که چند شب بعد وقتی همسایه از یک مجلس مهمانی به منزل بازگشت، متوجه شد آب از سقف ساختمان سرازیر شده است.
او با نگرانی به طبقه بالا رفت اما هرچه زنگ واحد آپارتمانی را به صدا درآورد کسی در را باز نکرد. همسایه که از ریزش گچ های سقف منزلش نگران بود و صدای آب نیز از واحد آپارتمانی همسایه تازه وارد به گوش می رسید هراسان با آتش نشانی تماس گرفت. دقایقی بعد نیروهای آتش نشانی به ناچار حفاظ واحد آپارتمانی مرد 33 ساله را گشودند و وارد خانه شدند اما صحنه ای وحشتناک مقابل آن ها قرار گرفت.
جسد زنی داخل رختخواب پهن شده در پذیرایی افتاده بود و پیکر بی جان مردی نیز درون آشپزخانه قرار داشت. خون زیادی در سراسر اتاق ها و حتی سرویس بهداشتی به چشم می خورد. آثار کبودی ناشی از انسداد راه تنفسی روی صورت و گردن زن 26 ساله نمایان بود و حکایت از آن داشت که وی با فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده است.
ادامه بررسی ها همچنین نشان می داد که مرد 33 ساله پس از قفل کردن در منزل از داخل با تیغ رگ های دست و گردنش را زده است و سپس داخل آشپزخانه روی سینک دست شویی افتاده و به دلیل شدت خون ریزی جان خود را از دست داده است. بنابر گزارش خراسان این در حالی بود که همسایگان این زوج جوان، از اختلافات شدید خانوادگی بین آن ها سخن می گفتند.
یکی از همسایگان آن ها به بازپرس شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: این زوج مدام با یکدیگر مشاجره می کردند و صدایشان در بیرون از خانه نیز شنیده می شد. آن ها در شب وقوع حادثه هم با یکدیگر جر و بحث می کردند که به طور ناگهانی فریادهای زن جوان خاموش شد. گزارش خراسان حاکی است: با انتقال اجساد قربانیان این حادثه تلخ به پزشکی قانونی، تحقیقات بیشتر درباره چگونگی وقوع این حادثه از سوی قاضی میرزایی همچنان ادامه دارد.
تصادف حین ارتکاب قتل
میزان نوشت: مرد مسافرنما که برای سرقت راننده پژو را به قتل رسانده بود، پس از تصادف دستگیر شد.
سرهنگ پهلوانی رئیس پلیس آگاهی استان مازندران از شناسایی و دستگیری قاتل راننده پژو ۴۰۵ در یکی از مسیرهای فرعی جاده دریا (خزرآباد) در ساری خبر داد و گفت: متهم به قتل در ساعت 22:45 دقیقه پنج شنبه شب ۲۱ دی در پوشش مسافر پس از سوار شدن به خودرو در قائم شهر، قصد زورگیری و سرقت داشت که با مقاومت راننده خودرو پژو مواجه شد و راننده خودرو را با ضربات چاقو از پای در آورد.
وی گفت: در پی این جنایت خودرو پژو به شدت با یک دستگاه خودرو سواری پراید برخورد کرده و قاتل که از ناحیه پا مصدوم شده بود و قصد فرار داشته با تماس مردمی با پلیس ۱۱۰ و حضور به موقع پلیس در صحنه دستگیر شد.
سرهنگ پهلوانی با اشاره به اقدامات اطلاعاتی و تحقیقات کارآگاهان پلیس جرایم جنایی از اعتراف متهم به قتل خبر داد و افزود: متهم پس از تشریح صحنه قتل به مرجع قضائی معرفی شد.
"شماره پلاک" راننده شیطانصفت را به دام انداخت
تسنیم نوشت: صبح زود در حال رفتن به سمت محل کارم در غرب تهران بودم به همین دلیل سوار بر پرایدی شدم که فقط مرد جوان (راننده) سرنشین آن بود، لحظاتی از سوار شدن من نمیگذشت که...
حدود دو هفته قبل، دختر جوانی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد توسط راننده یک پراید مورد اذیت و آزار قرار گرفته است.
این دختر در اظهاراتش به قاضی سهرابی؛ بازپرس امور جنایی تهران گفت: صبح زود در حال رفتن به سمت محل کارم در غرب تهران بودم به همین دلیل سوار پرایدی شدم که فقط مرد جوان (راننده) سرنشین آن بود، لحظاتی از سوار شدن من نمیگذشت که راننده مسیرش را تغییر داد و من به وی اعتراض کردم اما او مرا تهدید کرد و در نهایت به مکان خلوتی برده و مورد آزار و اذیت قرار داد.
وی افزود: این مرد شیطانصفت پس از تهدید من و گرفتن کارت عابر بانک و رمز کارت، مرا رها کرد و متواری شد اما من توانستم شماره پلاک وی را یادداشت کنم، این مرد جوان همچنین چند میلیون تومان وجه نقد از حساب من برداشت کرد و مقداری وجه نقد داخل کیفم را دزدید.
پس از ثبت این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران برای بازداشت متهم دست به کار شده و متوجه شدند خودروی پراید متهم به دلایل دیگری توسط پلیس توقیف شده و در یک پارکینگ قرار دارد.
در نهایت زمانیکه متهم برای ترخیص خودرویش به پارکینگ رفته بود توسط کارآگاهان بازداشت شد.
این متهم پس از انتقال به دادسرای امور جنایی تهران منکر آزار و اذیت دختر جوان بود و مدعی شد که این دختر خودش کارت عابر بانک و رمز کارت را به وی داده است.
متهم این پرونده با دستور بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه ادامه تحقیقات دراختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفته است.
آخرین دفاعیات قاتلی که زن ۴۹ ساله را بهدلیل مخالفت با ازدواج خفه کرد
ایران نوشت: بعد ازظهر 27 اسفند 94 جسد زن 49 سالهای به نام مریم در محل کارش واقع در حوالی میدان انقلاب کشف شد.
با اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد ومأموران دریافتند فرزندان این زن دوروزی از او بیخبر بوده و درنهایت برای یافتناش به دفتر خدماتی وی رفته بودند که با جسدش مواجه شدند.
بررسیهای بهعمل آمده حکایت از آن داشت که این زن هدف اصابت دو ضربه جسم تیز از ناحیه پهلوی سمت چپ قرار گرفته است. پارچهای نیز به دور گردن و دهانش بسته شده بود تا فریادش بلند نشود.
همچنین مأموران پی بردند شخصی بهزور وارد شرکت نشده و احتمالاً قاتل با قربانی آشنایی داشته است.در ادامه تحقیقات مشخص شد پسرجوان این زن نیزاز مدتی قبل بهشکل مرموزی ناپدید شده است.
درحالی که تجسسها دراین باره ادامه داشت، کارآگاهان جنایی دریافتند یکی از کارگران شرکت خدماتی مقتول به نام بهروز، به مقتول علاقهمند شده و به او پیشنهاد ازدواج داده بود.بدین ترتیب کارآگاهان به سراغ وی رفتند اما دریافتند او بعد از جنایت ناپدید شده و تلفن همراهش را نیز خاموش کرده است.
کارآگاهان با بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته در حاشیه ساختمان محل وقوع جنایت، موفق به شناسایی خودرو سواری پژو 405 سبز رنگ متعلق بهبهروز شدند.درحالی که تمامی شاخههای عملیاتی نشان میداد بهروز مظنون شماره یک است درنهایت ردپای وی که با هویت جعلی دریک شرکت خدماتی مشغول به کار شده بود شناسایی ودستگیرشد.
بهروز، زمانی که در مقابل بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت: از چندی پیش بهمقتول پیشنهاد ازدواج داده بودم اما او از همان ابتدا مخالفت کرد. تا اینکه شب جنایت، با اطلاع از این موضوع که مقتول برخی شبها در شرکت میماند به دیدنش رفتم تا بار دیگر درخواست ازدواج خود را تکرار کنم.اما این بار بشدت با من برخورد کرد واحساس کردم در برابرش تحقیر شدهام. به همین خاطرناگهان با او درگیر شدم و با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم، به جانش افتادم.»
اما این پایان ماجرا نبود، چرا که در ادامه تحقیقات کارآگاهان جنایی دریافتند متهم یک سال قبل پسر 20 ساله مریم – بهنام میلاد- را با خود به شهرستان بوکان برده اما دیگر خبری از او نشده است. بهروز در جواب مادر میلاد مدعی شده که او را به عراق فرستاده است. همین مسأله نیز شک کارآگاهان را برانگیخت. به همین دلیل تحقیقات روی این شاخه نیزمتمرکز شد و درنهایت بهروز به قتل پسر جوان هم اعتراف کرد. «سال 87 از طریق آگهی روزنامه با شرکت خدماتی که مریم و پسرش آن را تأسیس کرده بودند آشنا و در آنجا مشغول بهکار شدم. چند ماه بعد میلاد بهخاطر درگیری با یکی از کارگران شرکت و ضرب و جرح وی از سوی پلیس تحت تعقیب قرار گرفت. من هم او را فراری دادم و به خانهام در بوکان بردم. اما در آنجا باهم اختلاف پیدا کردیم.17 بهمن 94 بود که به بهانه شکار، با میلاد از خانه خارج شده و به سمت دشتهای اطراف شهرستان سقز حرکت کردیم. پس از پیاده شدن از خودرو با تفنگ ساچمهای او را زخمی کردم و از محل گریختم. چند کیلومتر جلوتر، تفنگ را داخل رودخانه انداختم و پس از مدتی، دوباره به تهران آمده و به خانواده میلاد گفتم که او را به صورت غیرقانونی از کشور خارج کرده و به عراق فرستادم.»
با توجه به اعتراف صریح متهم، هماهنگیهای لازم با پلیس آگاهی سقز انجام گرفت و در ادامه مشخص شد که جسد میلاد اسفند پارسال، در دشتهای اطراف شهر سقز کشف شده است که بر اثر اصابت گلوله به سرش، به قتل رسیده بود.
با اعتراف بهروز به کشتن مادر و پسر، او اواخر هفته گذشته برای آخرین دفاع به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. متهم زمانی که در مقابل بازپرس بخشوده ایستاد، گفت: «من و میلاد به خاطر پول با هم درگیرشده بودیم. او پولهایی که به من داده بود را میخواست ولی من پولی نداشتم. چراکه پولها را خرج برادرم که مریض بود کرده بودم.»و...
ازسوی دیگر پدر میلاد نیز در دادسرای جنایی حاضر شد و خواهان قصاص قاتل پسرش شد. همچنین خانواده مادر میلاد نیز خواستار قصاص شدند.
نوزاد هفت ماهه قربانی بی احتیاطی پدر
میزان نوشت: نوزاد هفت ماهه در تصادف رانندگی جان باخت.
شب گذشته وقوع حادثه واژگونی یک دستگاه پراید در جاده فردوس به دیهوک به پلیس راه استان خراسان جنوبی اعلام شد. با حضور ماموران پلیس راه مشخص شد یک دستگاه پراید به علت سرعت زیاد از مسیر اصلی منحرف و واژگون شده است.
در این حادثه یک کودک هفت ماهه به علت شدت جراحات جان خود را از دست داد و پدر او به شدت مجروح شد.
مجروح این حادثه به بیمارستان شهید چمران فردوس منتقل شد.
"اسکیزوفرنی" باعث بریده شدن گلوی مرد جوان شد
تسنیم نوشت: مرد جوانی به دلیل ابتلا به "اسکیزوفرنی" با بریدن گلوی خود به زندگیش پایان داد.
ساعت 10:40 صبح 21 دی ماه سال جاری مأموران کلانتری 127 نارمک در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد جوانی در طبقه سوم ساختمان مسکونی در خیابان مسیل باختر به کام مرگ فرورفته است.
بنابر اظهارات مأموران این مرد که 34 سال سن داشت دچار بیماری روانی و "اسکیزوفرنی" بود و به وسیله چاقو گلوی خودش را بریده و بر اثر شدت جراحات وارده جان خودش را از دست داده بود.
سرانجام با دستور سجاد منافیآذر؛ بازپرس امور جنایی تهران جسد متوفی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
پایان اسارت 13 ساعته 5 تبعه خارجی در ایرانشهر
میزان نوشت: فرمانده انتظامی استان سیستان وبلوچستان از آزادی ۵ تبعه بیگانه در کمتر از ۱۳ ساعت از اسارت آدم ربایان در عملیات هدفمند پلیس ایرانشهر خبر داد.
سردار محمد قنبری گفت: در پی کسب خبری مبنی بر اینکه ۵ نفر از اتباع بیگانه توسط افرادی ناشناس ربوده شده اند، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار ماموران انتظامی شهرستان ایرانشهر قرار گرفت.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان افزود: پس از اطلاع ماموران پلیس از موضوع آدم ربایی بلافاصله اقدامات تخصصی پلیس برای شناسایی آدم ربایان آغاز و رسیدگی موضوع وارد مرحله جدیدی شد.
سردار قنبری با اشاره به اینکه در ادامه اقدامات اطلاعاتی و فنی، هویت و مخفیگاه سه آدم ربا شناسایی شد تصریح کرد: ماموران با هماهنگی مقام قضائی در کمتر از ۱۳ ساعت آنها را دستگیر و پنج تبعه بیگانه را آزاد و در بازرسی از این مخفیگاه یک قبضه اسلحه کلاش به همراه مهمات مربوطه کشف کردند.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در پایان با اشاره به علت و انگیزه آدم ربایی به دلیل اخاذی از افراد ربوده خاطر نشان کرد: متمهان پس از تشکیل پرونده مقدماتی تحویل مقام قضائی شدند.
پایان تلخ ۴ سال رابطه دختر و پسر جوان مهندس
ایران نوشت: شریک شدن دختر و پسر جوان تحصیلکرده سرانجام خوبی نداشت و اختلافهای آنها بعد از 4 سال کار، با قتل دخترجوان پایان یافت.
راز این جنایت هنگامی فاش شد که پلیس جنایی مازندران درپی شکایت خانواده دختر 29 سالهای به نام پروانه، برای کشف ماجرا وارد عمل شده بودند.
بنا بر این گزارش، چند روزقبل والدین یک دختر اراکی ساکن ساری، وقتی پس از چند روز تماس با تلفنهای دخترشان نتوانستند با او ارتباط برقرار کنند با نگرانی و برای پیگیری وضعیت دخترشان راهی ساری شدند. پدر و مادرخانم مهندس پس از به دست آوردن نشانی محل شرکت دخترشان به آنجا رفتند.مدیر شرکت که پسر جوانی از اهالی ساری بود وقتی در برابر پرسشهای پدرومادر پروانه قرار گرفت با خونسردی گفت: «او تا یک هفته قبل در شرکت کارمی کرد اما پنجشنبه 30 آذر، ناگهان پیامی تلفنی برایم فرستاد و با اعلام خداحافظی گفت که به اراک بازمیگردد.
با اعلام شکایت والدین دختر ناپدید شده، تیمی از مأموران جنایی پلیس آگاهی مازندران رسیدگی به پرونده را دردستور کار قرار دادند. تا اینکه ماجرای ارتباط دوستانه خانم مهندس و مدیرشرکت فاش شد. بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب ساری نیز دستور بازداشت مدیرعامل شرکت را صادر کرد.
پسر 29 ساله وقتی از سوی کارآگاهان تحت بازجویی قرار گرفت درباره نحوه آشناییاش با پروانه گفت: «هر دونفر ما در رشته رایانه در دانشگاه ساری مشغول به تحصیل بودیم که مدتی پس ازآشنایی ارتباطمان بیشتر شد. بعد از پایان درس و دانشگاه تصمیم گرفتیم به اتفاق هم شرکتی تأسیس کرده و در همین ارتباط با هم کار تجاری انجام بدهیم. چهار سال بود که با هم شرکت داشتیم و در این مدت مشکلی به وجود نیامده بود.تا اینکه چند روز قبل او بیمقدمه پیامی برایم فرستاد و با خداحافظی از من گفت میخواهد به شهر خودش بازگردد و بعد هم برای حساب و کتاب بازخواهد گشت. اما تا به امروز خبری از او نشده است و من نمیدانم پروانه کجاست.!»
کارآگاهان با توجه به طرح این ادعا از سوی مرد جوان، تلفن همراه او را مورد بررسی قرار دادند که پیامک مورد ادعای وی در گوشیاش دیده شد. اما زمان ارسال پیامک که نیمه شب بود، شک مأموران را برانگیخت.
به همین خاطرتحقیقات و بازجویی تخصصی از تنها مظنون پرونده ادامه یافت تا اینکه سرانجام پسرجوان وقتی تمامی دلایل، مدارک و مستندات پلیس را علیه خود دید لب به اعتراف تلخی گشود و راز هولناکی را فاش کرد.
مهندس جوان در اعترافهایش گفت: «آخرین روز آذر 96 هنگامی که به همراه شریک تجاریام در دفتر شرکت بودیم بر سر مسائلی با هم دچار اختلاف شدیم. دامنه این اختلاف به جرو بحثهای طولانی انجامید که سرانجامش داد و فریادهای دختر جوان بود. سعی کردم او را ساکت کنم اما هر لحظه صدایش را بالاتر میبرد و این موضوع باعث شد تا او را تهدید کرده و بترسانم تا ساکت شود. اما بی فایده بود تا دراوج عصبانیت ضربهای به او زدم که بیحرکت روی زمین افتاد.اول فکر کردم شوخی میکند و چشمهایش را بسته است.اما هر کاری کردم بیدار نشد ؛ نبضاش را گرفتم که متوجه شدم فوت کرده است.
وقتی اطمینان پیدا کردم او مرده ترس به جانم افتاد. برای دقایقی شوک زده و گیج شده بودم ونمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. سرانجام به این فکر افتادم که جسد را سربه نیست کنم. وقتی همه جا خلوت شد او را به داخل خودروام انتقال دادم. بعد از آن جسد را به باغی در منطقه «سمسکنده» در شرق ساری بردم. آنجا گودالی حفر کرده و جسد را دفن کردم. البته قبل از اینکه تلفن همراهش را معدوم کنم، با آن پیامک خداحافظی برای خودم ارسال کردم.
پس از این اعترافها، با دستور بازپرس جنایی، کارآگاهان به همراه تیمی از پزشکی قانونی و آتشنشانی ساری خود را به باغ رساندند وبعد از حفر گودال، جسد دختر ناپدید شده را از زیر خاک بیرون کشیدند. سپس به دستور بازپرس ویژه قتل، جسد برای تعیین علت و زمان دقیق جنایت به پزشکی قانونی انتقال یافت. متهم نیز تا انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس جنایی آگاهی مازندران قرار گرفت.
قاتل فراری پس از 11 ماه فرار دستگیر شد
میزان نوشت: فرمانده انتظامی شهرستان قصرقند از شناسایی و دستگیری قاتل فراری پس از ۱۱ ماه در عملیات ضربتی پلیس این شهرستان خبر داد.
سرهنگ حمید نوری گفت: در پی قتل مسلحانه جوانی ۱۹ ساله در بهمن ماه سال گذشته در بخش ساربوک شهرستان قصرقند و فراری شدن قاتل از صحنه جرم، شناسایی و دستگیری قاتل به صورت ویژه در دستور کار ماموران انتظامی این فرماندهی قرار گرفت.
وی افزود: ماموران پس از انجام تحقیقات میدانی مخفیگاه قاتل را که جوانی ۲۱ ساله بود را شناسایی و پس از هماهنگی با مراجع قضایی وی را در یک عملیات ضربتی و غافگیرانه دستگیر و به فرار ۱۱ ماهه وی پایان دادند.
این مقام انتظامی با اشاره به بررسی سوابق قاتل بیان داشت:مشخص شد وی دارای چند فقره سابقه کیفری، شرارت و ایجاد رعب و وحشت و اخلال در نظم و امنیت عمومی شهروندان در بخش ساربوک است.
فرمانده انتظامی شهرستان قصرقند در پایان با بیان علت و انگیزه قتل به دلیل اختلافات شخصی خاطر نشان کرد: نیروی انتظامی با قاطعیت با بر هم زنندگان نظم و امنیت که قصد دارند منطقه را نا امن جلوه دهند برخورد میکند و عرصه را بر آنها تنگ خواهد کرد.
تسویه حساب خونین باندهای فروش موادمخدر در اشرفی اصفهانی
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: فردی که برای تصاحب محل خرید و فروش مواد مخدر در بزرگراه اشرفی اصفهانی اقدام به قتل کرده بود، به دام پلیس افتاد.
ساعت 23:45 مورخه 25/05/1396 مرد جوانی با مراجعه به واحد گشت کلانتری 140 باغ فیض به مأموران اعلام کرد چند نفر از دوستان برادرم طی تماس تلفنی به من خبر دادند که برادرم در محدوده اشرفی اصفهانی ، با ضربات چاقو مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در حال حاضر برادرم در بیمارستان است .
با حضور مأموران کلانتری 140 باغ فیض در بیمارستان به آنها اعلام شد که مجروح صحنه درگیری به نام مجید (24 ساله) بر اثر اصابت ضربات جسم تیز فوت کرده است . با اعلام این خبر ، پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" تشکیل و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
پس از تشکیل پرونده مقدماتی ، برادر مقتول در اداره دهم پلیس آگاهی حاضر شد و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : حدود ساعت 8 شب مورخه 25/05/1396 برادرم ( مقتول ) به صورت تلفنی با شخص غریبه ای صحبت کرد و پس از آن با خودرو سمند من از خانه خارج شد، طی این مدت چندین بار با گوشی تلفن همراه برادرم تماس داشتیم اما او پاسخگوی تماس های من و خانواده نبود تا اینکه در نهایت پس از گذشت چند ساعت ، فرد ناشناسی جوابگوی تلفن همراه برادرم شد و اعلام داشت که این آقا ( برادرم ) در خیابان اشرفی [ روی زمین ] افتاده و چاقو خورده است، بنده بلافاصله خودم را به نشانی محل رسانده و برادرم را به بیمارستان رساندم اما پس از گذشت چند ساعت به ما اعلام کردند که وی فوت کرده است.
کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ با بررسی اظهارات برادر مقتول و همچنین فاصله زمانی محل سکونت خانواده مقتول با محل حادثه اطمینان پیدا کردند که برادر مقتول تمامی ماجرای شب حادثه را برای آنها بیان نکرده است،از این رو بار دیگر تحقیقات از برادر مقتول در دستور کار قرار گرفت و این بار کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول و برادرش در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت دارند و شب جنایت نیز این دو با گروه دیگری از فروشندگان موادمخدر بر سر تصاحب محل خرید و فروش مواد درگیر شدند که در نهایت مقتول توسط گروه رقیب به قتل رسیده است.
تسویه حساب خونین باندهای فروش موادمخدر در اشرفی اصفهانی/ موادفروش مامورنما به دام افتاد + عکس
برادر مقتول این بار در اظهاراتش ، در خصوص شب جنایت به کارآگاهان گفت :حدودا یک هفته ای بود که من و برادرم در محدوده اتوبان [ شهید ] اشرفی اصفهانی مواد می فروختیم . شب حادثه ، حدودا ساعت 10 شب بود که صدای ایست شنیدیم، از ترس دستگیری توسط مأموران به سرعت از محل متواری شدیم اما پس از گذشت مدت کوتاهی ، برادرم که به موضوع شک کرده بود مجددا به محل [ پاتوق ] برگشت و متوجه شدیم کسانی که ما تصور کرده بودیم مأمور هستند درواقع رقبای ما در فروش موادمخدر هستند ، برادرم به یکی از آنها به نام "منوچهر . ک" (حدودا 30 ساله ) نزدیک و در ادامه با یکدیگر درگیر شدند، منوچهر ، چندین ضربه چاقو به برادرم زد و به سرعت از محل فرار کرد، زمانیکه برادرم را به بیمارستان رساندم ، برادرم پس از گذشت چند ساعت و به علت شدت جراحات فوت کرد.
برادر مقتول در اظهاراتش عنوان کرده بود که فرد دیگری به نام "فرهاد" که او نیز در زمینه خرید و فروش موادمخدر فعالیت دارد ، در زمان درگیری به همراه منوچهر بوده است، فرهاد در منطقه قلعه حسن شناسایی و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
فرهاد پس از اطلاع از موضوع پرونده در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت که شب حادثه به همراه تعدادی از دوستانش در محدوده اتوبان [ شهید ] چمران حضور داشته و به هیچ عنوان در درگیری مابین مجید و منوچهر دخالتی نداشته است .
در ادامه تحقیقات ، کارآگاهان اداره دهم ضمن شناسایی خودرو سواری پراید متعلق به منوچهر و ثبت دستور توقیف آن در سیستم جامع پلیس ، اقدام به شناسایی محل تردد منوچهر در شهر قدس کرده، با اخذ نیابت قضایی به این شهرستان اعزام و سرانجام در مورخه 21/10/1396 موفق به دستگیری او شدند.
در زمان دستگیری منوچهر ، برادرش به نام آرش ( 19 ساله ) و یکی از دوستانش به نام صابر ( 25 ساله ) سعی داشتند تا ضمن درگیری با کارآگاهان مانع از دستگیری منوچهر شوند که البته توسط کارآگاهان دستگیر و به همراه متهم اصلی پرونده ( منوچهر ) به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.
منوچهر در اظهارات اولیه منکر هرگونه درگیری و حتی داشتن آشنایی با مقتول و همچنین فعالیت غیرقانونی در زمینه خرید و فروش مواد مخدر شد اما در نهایت پس از مواجهه حضوری با برادر مقتول و ارائه مستندات غیرقابل انکار در خصوص فعالیت در زمینه خرید و فروش موادمخدر ، نهایتا به درگیری منجر به جنایت و ارتکاب قتل با انگیزه تصاحب محل خرید و فروش موادمخدر اعتراف کرد .
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " متهمان پرونده با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس محترم پرونده در اختیار اداره دهم قرار گرفته،همچنین تحقیقات تکمیلی جهت شناسایی دیگر افراد حاضر در درگیری منجر به قتل در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.