سهم هر ایرانی از پول نفت چقدر است؟
پیش بینی ها نشان می دهد درآمد حاصل از صدور نفت و میعانات گازی از ایران در سال ۱۳۹۷ به حدود ۵۳ میلیارد دلار بالغ می شود که در این میان سهم هر ایرانی از این درآمد ۶۶۲ دلار و ۵۰ سنت خواهد بود .
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ، مساله سهم هر ایرانی از پول نفت سال هاست به دغدغهای جدی در افکار عمومی ایران تبدیل شده است.
لحاظ کردن یارانه تحت عنوان سهمی از درآمد نفت از سوی بخشی از جامعه ایران از یک سو و همچنین مانور برخی دیگر بر این مساله در قالب سهم هر ایرانی از محل افزایش قیمت فروش فرآوردههای نفتی در داخل کشور سبب شده است، سهم خواهی در این حوزه به مسالهای جدی در ادبیات اقتصاد سیاسی ایران تبدیل شود.
برآوردهایی غیر کارشناسی و عجیب از سهم هر ایرانی از درآمد نفت در حالی در سطح جامعه مطرح میشود که بررسیها نشان میدهد درآمد نفتی ایران در قیاس با جمعیت کشور رقم چندان قابل توجهی نیست و توزیع این پول، به فرض محال، در جامعه نیز نمیتواند گرهی از مشکلات اقتصادی ایران باز کند.
آدرس غلطی که در این حوزه برخی برای لاپوشانی مساله یا مسائل اصلی بحرانهای اقتصادی در ایران از آن استفاده میکنند، خود میتواند نعل وارونهای برای درمان دردهای بیشمار اقتصاد ایران تلقی شود.
طبق پیش بینیهای صورت گرفته، در سال آینده ایران روزانه ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار بشکه نفت راهی بازارهای جهانی خواهد کرد. در عین حال حجم صادرات میعانات گازی به روزانه ۴۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید. این در حالی است که اگر این سهم را در کنار سهم فروش صد هزار بشکهای میعانات گازی به پتروشیمیها قرار دهیم و با اغماض قیمت پیش بینی شده نفت، یعنی ۵۵ دلار را برای هر بشکه از آن در نظر بگیریم، باز سهم هر ایرانی از درآمد نفتی به حدود ۶۶۲ دلار خواهد رسید که رقمی چندان قابل توجه نیست.
برای روشنتر شدن موضوع بهتر است اعداد و ارقامی که در این قیاس مورد استفاده قرار میگیرند شفاف شود.
همان گونه که اشاره شد قیمت فروش هر بشکه نفت در سال آینده در حدود ۵۵ دلار در نظر گرفته شده است، قیمت میعانات گازی، به این ترتیب کمتر از ۵۵ دلار خواهد بود، اما برای سهولت قیاس قیمت مبنا برای میعانات گازی نیز ۵۵ دلار در هر بشکه در نظر گرفته میشود.
در این حالت ایران روزانه ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت ۵۵ دلاری را عرضه میکند. مجموعه درآمد ایران از محل فروش نفت باید در عدد ۳۶۵ روز سال ضرب شود، رقم دقیق این درآمد ۵۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است که با توجه به احتمالات رقم بالادستی ۵۳ میلیارد دلار محاسبه میشود.
این درآمد بدیهی است که باید به ریال تبدیل شود. طبق پیش بینیهای صورت گرفته در بودجه، رقم دلاری حاصل باید در ۳۸۵۰ تومان، یعنی نرخ معادل دلار در لایحه بودجه سال آینده ضرب شود.
در این صورت کل رقم ریالی حاصل از فروش نفت ۲۰۳ هزار میلیارد تومان خواهد بود که با تقسیم بر جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران، سهم هر فرد ایرانی از این درآمد به ۲ میلیون و ۵۵۰ هزار و ۶۲۵ تومان میشود. حتی اگر قیمت دلار ۴۲۰۰ تومان، یعنی نرخ متوسط دلار در بازار آزاد برای این محاسبه لحاظ شود، باز این درآمد به حدود ۲ میلیون ۷۸۲ هزار و ۵۰۰ تومان میرسد که با رقم ۲۳۱ هزار و ۸۷۵ تومان برابری میکند.
این پیش بینی برای سال آینده است و در سال جاری رقم تقریبا و تحقیقا از این میزان کمتر خواهد بود. به این ترتیب سهم هر ایرانی از پول نفت در سال اینده برابر با ۲۱۲ هزار و ۵۵۲ تومان تا ۲۳۱ هزار و ۸۷۵ تومان خواهد بود.
بی تردید اغلب کشورهای نفت خیز، درآمد نفتی خود را در ساختار و روشهایی برای نسل حاضر و آتی هزینه میکنند. ایران سالها در غیاب سیستم دذخیره سازی درآمد نفت، نفت را به عنوان سرمایهای برای نسل حاضر در نظر میگرفت و با هزینه کرد تمام منابع حاصل از آن، نسل آینده را بی بهره میگذاشت این در حالی است که نفت درآمدی بین النسلی ایجاد کرده و بی تردید هزینه تمام و کمال این درآمد برای هیچ کشوری مسیر توسعه را نمیگشاید.
طبق قانون در شرایط کنونی درآمد حاصل از نفت در سه حوزه هزینه میشود؛ اول شرکت ملی نفت سهمی از این درآمد را بابت هزینههای استخراج نفت و اداره امور پروژههای نفتی به خود اختصاص میدهد. در عین حال صندوق توسعه ملی برای پروژههای توسعهای سهمی از این درامد را ذخیره میکند و بخش سوم نیز سهمی است که برای هزینه کرد در قالب بودجه در نظر گرفته میشود.
سهم شرکت ملی نفت از درآمدهای حاصل شده برابر ۱۴.۵ درصد و سهم صندوق توسعه ملی برابر با ۳۲ درصد است که اولی طبق محاسبات مذکور حدود ۵/۲۹ هزار میلیارد تومان و دومی حدود ۵/۶۲ هزار میلیارد تومان است. بر این اساس ۱۱۱ هزار میلیارد تومان نیز برای هزینه کرد در قالب ودجه کل کشور باقی میماند.
باید توجه داشت که دولت در تبصرههای ماده واحده بودجه درخواست کرده که حدود ۲۱ هزار میلیارد تومان از سهم صندوق توسعه را برای بودجه مصرف کند. به این ترتیب کل رقم نفت در بودجه دولت حدود ۱۳۲ هزار میلیارد تومان است. بر این اساس به منظور ساده سازی محاسبات مرکز پژوهشهای مجلس اعداد تقریبی را در نظر گرفته است.
حالا اگر سهم سفره هر ایرانی از بودجه قابل هزینه نفت در لایحه بودجه مد نظر باشد به رقم یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار تومان در سال یا ۱۳۷ هزار تومان در ماه میرسیم.
کسانی که منطق نادرست سهم خواهی از درآمد نفتی را پیگیری میکنند درباره نحوه تامین هزینههای کشور بابت اداره بیمارستان ها، ارتش، پلیس راهنمایی و رانندگی، پاسگاه ها، مرزها و ... اطلاعاتی را منتشر نمیکنند.
بدیهی است توزیع درآمد نفتی میان مردم و معطب گذاشتن امور جاری و عمرانی کشور حتی برای یک ماه معنایی جز سقوط اقتصادی در بر نخواهد داشت از این رو آدرس غلطی که در این حوزه دست به دست میشود، تنها زمینه غفلت از مشکلات اصلی را فراهم میکند. ضمن اینکه در شرایط کنونی وابستگی بودجه کشور به نفت در حدود ۳۶ درصد است.
لحاظ کردن یارانه تحت عنوان سهمی از درآمد نفت از سوی بخشی از جامعه ایران از یک سو و همچنین مانور برخی دیگر بر این مساله در قالب سهم هر ایرانی از محل افزایش قیمت فروش فرآوردههای نفتی در داخل کشور سبب شده است، سهم خواهی در این حوزه به مسالهای جدی در ادبیات اقتصاد سیاسی ایران تبدیل شود.
برآوردهایی غیر کارشناسی و عجیب از سهم هر ایرانی از درآمد نفت در حالی در سطح جامعه مطرح میشود که بررسیها نشان میدهد درآمد نفتی ایران در قیاس با جمعیت کشور رقم چندان قابل توجهی نیست و توزیع این پول، به فرض محال، در جامعه نیز نمیتواند گرهی از مشکلات اقتصادی ایران باز کند.
آدرس غلطی که در این حوزه برخی برای لاپوشانی مساله یا مسائل اصلی بحرانهای اقتصادی در ایران از آن استفاده میکنند، خود میتواند نعل وارونهای برای درمان دردهای بیشمار اقتصاد ایران تلقی شود.
طبق پیش بینیهای صورت گرفته، در سال آینده ایران روزانه ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار بشکه نفت راهی بازارهای جهانی خواهد کرد. در عین حال حجم صادرات میعانات گازی به روزانه ۴۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید. این در حالی است که اگر این سهم را در کنار سهم فروش صد هزار بشکهای میعانات گازی به پتروشیمیها قرار دهیم و با اغماض قیمت پیش بینی شده نفت، یعنی ۵۵ دلار را برای هر بشکه از آن در نظر بگیریم، باز سهم هر ایرانی از درآمد نفتی به حدود ۶۶۲ دلار خواهد رسید که رقمی چندان قابل توجه نیست.
برای روشنتر شدن موضوع بهتر است اعداد و ارقامی که در این قیاس مورد استفاده قرار میگیرند شفاف شود.
همان گونه که اشاره شد قیمت فروش هر بشکه نفت در سال آینده در حدود ۵۵ دلار در نظر گرفته شده است، قیمت میعانات گازی، به این ترتیب کمتر از ۵۵ دلار خواهد بود، اما برای سهولت قیاس قیمت مبنا برای میعانات گازی نیز ۵۵ دلار در هر بشکه در نظر گرفته میشود.
در این حالت ایران روزانه ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت ۵۵ دلاری را عرضه میکند. مجموعه درآمد ایران از محل فروش نفت باید در عدد ۳۶۵ روز سال ضرب شود، رقم دقیق این درآمد ۵۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است که با توجه به احتمالات رقم بالادستی ۵۳ میلیارد دلار محاسبه میشود.
این درآمد بدیهی است که باید به ریال تبدیل شود. طبق پیش بینیهای صورت گرفته در بودجه، رقم دلاری حاصل باید در ۳۸۵۰ تومان، یعنی نرخ معادل دلار در لایحه بودجه سال آینده ضرب شود.
در این صورت کل رقم ریالی حاصل از فروش نفت ۲۰۳ هزار میلیارد تومان خواهد بود که با تقسیم بر جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران، سهم هر فرد ایرانی از این درآمد به ۲ میلیون و ۵۵۰ هزار و ۶۲۵ تومان میشود. حتی اگر قیمت دلار ۴۲۰۰ تومان، یعنی نرخ متوسط دلار در بازار آزاد برای این محاسبه لحاظ شود، باز این درآمد به حدود ۲ میلیون ۷۸۲ هزار و ۵۰۰ تومان میرسد که با رقم ۲۳۱ هزار و ۸۷۵ تومان برابری میکند.
این پیش بینی برای سال آینده است و در سال جاری رقم تقریبا و تحقیقا از این میزان کمتر خواهد بود. به این ترتیب سهم هر ایرانی از پول نفت در سال اینده برابر با ۲۱۲ هزار و ۵۵۲ تومان تا ۲۳۱ هزار و ۸۷۵ تومان خواهد بود.
بی تردید اغلب کشورهای نفت خیز، درآمد نفتی خود را در ساختار و روشهایی برای نسل حاضر و آتی هزینه میکنند. ایران سالها در غیاب سیستم دذخیره سازی درآمد نفت، نفت را به عنوان سرمایهای برای نسل حاضر در نظر میگرفت و با هزینه کرد تمام منابع حاصل از آن، نسل آینده را بی بهره میگذاشت این در حالی است که نفت درآمدی بین النسلی ایجاد کرده و بی تردید هزینه تمام و کمال این درآمد برای هیچ کشوری مسیر توسعه را نمیگشاید.
طبق قانون در شرایط کنونی درآمد حاصل از نفت در سه حوزه هزینه میشود؛ اول شرکت ملی نفت سهمی از این درآمد را بابت هزینههای استخراج نفت و اداره امور پروژههای نفتی به خود اختصاص میدهد. در عین حال صندوق توسعه ملی برای پروژههای توسعهای سهمی از این درامد را ذخیره میکند و بخش سوم نیز سهمی است که برای هزینه کرد در قالب بودجه در نظر گرفته میشود.
سهم شرکت ملی نفت از درآمدهای حاصل شده برابر ۱۴.۵ درصد و سهم صندوق توسعه ملی برابر با ۳۲ درصد است که اولی طبق محاسبات مذکور حدود ۵/۲۹ هزار میلیارد تومان و دومی حدود ۵/۶۲ هزار میلیارد تومان است. بر این اساس ۱۱۱ هزار میلیارد تومان نیز برای هزینه کرد در قالب ودجه کل کشور باقی میماند.
باید توجه داشت که دولت در تبصرههای ماده واحده بودجه درخواست کرده که حدود ۲۱ هزار میلیارد تومان از سهم صندوق توسعه را برای بودجه مصرف کند. به این ترتیب کل رقم نفت در بودجه دولت حدود ۱۳۲ هزار میلیارد تومان است. بر این اساس به منظور ساده سازی محاسبات مرکز پژوهشهای مجلس اعداد تقریبی را در نظر گرفته است.
حالا اگر سهم سفره هر ایرانی از بودجه قابل هزینه نفت در لایحه بودجه مد نظر باشد به رقم یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار تومان در سال یا ۱۳۷ هزار تومان در ماه میرسیم.
کسانی که منطق نادرست سهم خواهی از درآمد نفتی را پیگیری میکنند درباره نحوه تامین هزینههای کشور بابت اداره بیمارستان ها، ارتش، پلیس راهنمایی و رانندگی، پاسگاه ها، مرزها و ... اطلاعاتی را منتشر نمیکنند.
بدیهی است توزیع درآمد نفتی میان مردم و معطب گذاشتن امور جاری و عمرانی کشور حتی برای یک ماه معنایی جز سقوط اقتصادی در بر نخواهد داشت از این رو آدرس غلطی که در این حوزه دست به دست میشود، تنها زمینه غفلت از مشکلات اصلی را فراهم میکند. ضمن اینکه در شرایط کنونی وابستگی بودجه کشور به نفت در حدود ۳۶ درصد است.
منبع:خبر آنلاین
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *