بازخوانی راهبرد آمریکا در ایران
بصيرت ، زمان شناسي و لحظهشناسي حكم مي كند، بدانيم در نهادهاي امنيتي آمريكا و همپيمانان منطقهاي آنها درباره ايران چه مي گذرد. استراتژيستهاي آمريكا "ميز" ايران در سيا را به «مركز» ارتقاء دادند. امروز جايگاه ايران اسلامي از منظر امنيت ملي آمريكا ديگر يك «ميز» نيست بلكه يك كانون مهم و يك مركز استراتژيك است.
خبرگزاری میزان -
آخرین جمعبندی نهادهای امنیتی و سیاسی آمریکا اعم از سیا و پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا به علاوه کارشناسان موساد و برخی نهادهای امنیتی کشورهای منطقه که عناد و دشمنی آنها بر ملت ایران محرز است، این است که؛
۱- ادراک ایرانیها را باید مدیریت کنیم و مدام بگوییم مشکل شما آمریکا نیست بلکه انقلابی است که برپا کرده اید و نظامی است که مستقر نموده اید. به همین دلیل از اول انقلاب با ملت به دلیل برپایی یک انقلاب پاک و الهی جنگیدند. نظام مستقر در ایران علی رغم اینکه استانداردهای دموکراتیک آن فراتر از هر نظام مستقر در روی زمین است، آن را به رسمیت نشناختند. آنها قفل شدن دستگاه تحلیلی نظام و نخبگان را به عنوان یک هدف دنبال میکنند، تا ملت به سمت اتحاد ملی و انسجام اسلامی نرود.
۲- بی ثبات سازی کنترل شده ایران طی ۴۰ سال اخیر در دستور کار آمریکا بوده است. آنها گفتهاند باید ایران را همیشه در یک مدل فرسایشی امنیتی و سیاسی درگیر کنیم تا رهبران انقلاب به فکر رفاه مردم و حل مشکلات معیشتی و نیز حل معضلات اجتماعی و فرهنگی نیفتند.
جنگ داخلی، تحمیل جنگ تحمیلی و سرمایهگذاری روی جنگ نرم از ابتدا در دستور کار آنها بود و آن را برای بیثباتسازی هم عملیاتی کردند.
۳- جداسازی مردم از نظام، دامن زدن به اختلافات قومی و قبیلهای و استفاده از ظرفیتهای معاند و مخالف در داخل از دیگر راهبردهای غرب در ایران است. آنها از اول چسبندگی مردم به نظام و انقلاب را هدفگیری کردند و هر چه بیشتر تلاش میکردند کمتر نتیجه میگرفتند. بعد به این نتیجه رسیدند که باید از مردم ایران انتقام بگیرند و گفتند؛ ملت ایران باید هزینه شعار مرگ بر آمریکا را پرداخت کنند به طوری که از شعارهای انقلاب شرمنده شوند! شعار «نه غزه و نه لبنان»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، "انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است"، از اتاق فکر سیا بیرون آمد و در سه غائله ۱۸ تیر ۷۸ و ناآرامیهای ۸ ماهه سال ۸۸ و نیز اخیرا در آشوب سقط شده امسال در ناآرامیها توسط پیادهنظام آمریکا در خیابانها تکرار شد. این شعارها جز شرمندگی برای سرویسهای امنیتی دشمن و پوچ بودن سرمایه گذاریهای آنها روی امنیت ملی ایران دستاوردی نداشته است.
اینکه امروز در سیا فردی را گمارده اند که فوق تخصص «شورشهای لکهای شهری» را در کارنامه عملی خود دارد نتیجه همان حماقت در راهبردهای خصمانه آمریکا علیه ملت ایران است.
آنها فکر میکنند با بازیافت زبالههای فراری ضد انقلاب میتوانند شورشی را در ایران سامان دهندو بعد بروند در شورای امنیت سازمان ملل و نیز در مجامع جهانی «پُز حقوق بشری» بدهند و مجوز برخورد سخت با ملت ایران را بگیرند.
بر اساس زمانبندی برنامه اغتشاش قرار بود کار را در ۹ دی با نافرمانی مدنی کلید بزنند و آن را تا ۲۲ بهمن ادامه دهند و در آن روز بروند سراغ درگیری مسلحانه!
یک آدم عاقل در اتاق فکر آشوب نبود به آنها بگوید جمع جبری ایدئولوژی منافقین بامطالبات قومی و قبیلهای و نیز تفکر منحط سلطنت طلبی چگونه ممکن است؟ اینها که در یک صف در دو تا خیابان قابل جمع نیستند. از این گذشته هر کدام از این عناصر شرور ۲ ثانیه حاضر نیستند از خود دفاع کنند، چگونه میتوانند زیرساخت یک شورش را سامان دهند!
آنها فکر نکردند این عناصر بی مایه و بی شرافت را در برابر ملتی قرار داده اندکه ۴۰ سال است پای در عرصه دفاع از اسلام و قرآن نهاده و عزیزترین کسان خود را به قربانگاه مصاف با استکبار جهانی فرستاده اند.
اینها فکر نکردند ملتی که آمریکا را با اردنگی از ایران بیرون انداخت و با رشادت و قدرت سخت از منطقه بیرون راند، جمع کردن چند نفر آشوبگر در خیابان چیزی نیست که آنها بتوانند از آن حتی به عنوان یک عملیات ایذایی یاد کنند.
انقلاب اسلامی در آستانه ۴۰ سالگی است و در اوج بلوغ قدرت و آگاهی و توانایی است. انقلاب به سرعت بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی فائق میآید و پوزه دشمنان اسلام را به خاک خواهد مالید.
اکنون عزم انقلابیون ایران و منطقه این است که بساط استکبار را در کل جهان به هم بریزند. آثار این راهبرد در بیرون راندن آمریکا در منطقه به کلی مشهود است. راه دور نرویم امروز جامعه جهانی در حال طرد سلطه آمریکا در جهان است. کافی است دو سه قطعنامه اخیر شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل در رویارویی با آمریکا را درست تحلیل کنیم، دنیا دیگر تاب مظالم آمریکا و رژیم صهیونیستی را ندارد.
ایران به زودی با روشی که خود میداند شرارت آمریکاییها را در آشوبهای اخیر پاسخ خواهد داد.
به گزارش گروه فضای مجازی نوشت: محمد کاظم انبارلویی در یادداشت روزنامه رسالت نوشت: بصیرت، زمان شناسی و لحظهشناسی حکم میکند، بدانیم در نهادهای امنیتی آمریکا و همپیمانان منطقهای آنها درباره ایران چه میگذرد. استراتژیستهای آمریکا "میز" ایران در سیا را به «مرکز» ارتقاء دادند. امروز جایگاه ایران اسلامی از منظر امنیت ملی آمریکا دیگر یک «میز» نیست بلکه یک کانون مهم و یک مرکز استراتژیک است. بازخوانی راهبرد آمریکا در ایران پس از آشوب اخیر ضروری است. دشمنی آمریکا با ملت ایران طی ۴۰ سال اخیر مبتنی بر یک تحلیل نیست بلکه بر اساس اخبار و اطلاعاتی است که در رسانهها یا در گویشهای مختلف سران آمریکا و همپیمانان اروپایی آن قابل رویت است. متاسفانه جریانی در داخل با کوچکنمایی این اخبار و اطلاعات و بزرگنمایی مشکلات و دوقطبی سازیهای کاذب دشمنی آمریکا و غرب را پنهان میکند و از این باب با سرویسهای امنیتی دشمن کاملا همگراست.
آخرین جمعبندی نهادهای امنیتی و سیاسی آمریکا اعم از سیا و پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا به علاوه کارشناسان موساد و برخی نهادهای امنیتی کشورهای منطقه که عناد و دشمنی آنها بر ملت ایران محرز است، این است که؛
۱- ادراک ایرانیها را باید مدیریت کنیم و مدام بگوییم مشکل شما آمریکا نیست بلکه انقلابی است که برپا کرده اید و نظامی است که مستقر نموده اید. به همین دلیل از اول انقلاب با ملت به دلیل برپایی یک انقلاب پاک و الهی جنگیدند. نظام مستقر در ایران علی رغم اینکه استانداردهای دموکراتیک آن فراتر از هر نظام مستقر در روی زمین است، آن را به رسمیت نشناختند. آنها قفل شدن دستگاه تحلیلی نظام و نخبگان را به عنوان یک هدف دنبال میکنند، تا ملت به سمت اتحاد ملی و انسجام اسلامی نرود.
۲- بی ثبات سازی کنترل شده ایران طی ۴۰ سال اخیر در دستور کار آمریکا بوده است. آنها گفتهاند باید ایران را همیشه در یک مدل فرسایشی امنیتی و سیاسی درگیر کنیم تا رهبران انقلاب به فکر رفاه مردم و حل مشکلات معیشتی و نیز حل معضلات اجتماعی و فرهنگی نیفتند.
جنگ داخلی، تحمیل جنگ تحمیلی و سرمایهگذاری روی جنگ نرم از ابتدا در دستور کار آنها بود و آن را برای بیثباتسازی هم عملیاتی کردند.
۳- جداسازی مردم از نظام، دامن زدن به اختلافات قومی و قبیلهای و استفاده از ظرفیتهای معاند و مخالف در داخل از دیگر راهبردهای غرب در ایران است. آنها از اول چسبندگی مردم به نظام و انقلاب را هدفگیری کردند و هر چه بیشتر تلاش میکردند کمتر نتیجه میگرفتند. بعد به این نتیجه رسیدند که باید از مردم ایران انتقام بگیرند و گفتند؛ ملت ایران باید هزینه شعار مرگ بر آمریکا را پرداخت کنند به طوری که از شعارهای انقلاب شرمنده شوند! شعار «نه غزه و نه لبنان»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، "انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است"، از اتاق فکر سیا بیرون آمد و در سه غائله ۱۸ تیر ۷۸ و ناآرامیهای ۸ ماهه سال ۸۸ و نیز اخیرا در آشوب سقط شده امسال در ناآرامیها توسط پیادهنظام آمریکا در خیابانها تکرار شد. این شعارها جز شرمندگی برای سرویسهای امنیتی دشمن و پوچ بودن سرمایه گذاریهای آنها روی امنیت ملی ایران دستاوردی نداشته است.
اینکه امروز در سیا فردی را گمارده اند که فوق تخصص «شورشهای لکهای شهری» را در کارنامه عملی خود دارد نتیجه همان حماقت در راهبردهای خصمانه آمریکا علیه ملت ایران است.
آنها فکر میکنند با بازیافت زبالههای فراری ضد انقلاب میتوانند شورشی را در ایران سامان دهندو بعد بروند در شورای امنیت سازمان ملل و نیز در مجامع جهانی «پُز حقوق بشری» بدهند و مجوز برخورد سخت با ملت ایران را بگیرند.
بر اساس زمانبندی برنامه اغتشاش قرار بود کار را در ۹ دی با نافرمانی مدنی کلید بزنند و آن را تا ۲۲ بهمن ادامه دهند و در آن روز بروند سراغ درگیری مسلحانه!
یک آدم عاقل در اتاق فکر آشوب نبود به آنها بگوید جمع جبری ایدئولوژی منافقین بامطالبات قومی و قبیلهای و نیز تفکر منحط سلطنت طلبی چگونه ممکن است؟ اینها که در یک صف در دو تا خیابان قابل جمع نیستند. از این گذشته هر کدام از این عناصر شرور ۲ ثانیه حاضر نیستند از خود دفاع کنند، چگونه میتوانند زیرساخت یک شورش را سامان دهند!
آنها فکر نکردند این عناصر بی مایه و بی شرافت را در برابر ملتی قرار داده اندکه ۴۰ سال است پای در عرصه دفاع از اسلام و قرآن نهاده و عزیزترین کسان خود را به قربانگاه مصاف با استکبار جهانی فرستاده اند.
اینها فکر نکردند ملتی که آمریکا را با اردنگی از ایران بیرون انداخت و با رشادت و قدرت سخت از منطقه بیرون راند، جمع کردن چند نفر آشوبگر در خیابان چیزی نیست که آنها بتوانند از آن حتی به عنوان یک عملیات ایذایی یاد کنند.
انقلاب اسلامی در آستانه ۴۰ سالگی است و در اوج بلوغ قدرت و آگاهی و توانایی است. انقلاب به سرعت بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی فائق میآید و پوزه دشمنان اسلام را به خاک خواهد مالید.
اکنون عزم انقلابیون ایران و منطقه این است که بساط استکبار را در کل جهان به هم بریزند. آثار این راهبرد در بیرون راندن آمریکا در منطقه به کلی مشهود است. راه دور نرویم امروز جامعه جهانی در حال طرد سلطه آمریکا در جهان است. کافی است دو سه قطعنامه اخیر شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل در رویارویی با آمریکا را درست تحلیل کنیم، دنیا دیگر تاب مظالم آمریکا و رژیم صهیونیستی را ندارد.
ایران به زودی با روشی که خود میداند شرارت آمریکاییها را در آشوبهای اخیر پاسخ خواهد داد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *