ناگفتههایی از زندگی بازیکن جنجالی استقلال
به گزارش گروه فضای مجازی ،اطلاعات خوبی درمورد فضاهای مختلف فرهنگی مثل کتاب و سینما دارد؛ بیشتر از حد انتظاری که از یک فوتبالیست حرفهای دارید.
زندگی مجتبی جباری، بازیکن مشهور تیم استقلال، وجهی فراتر از تیترهای جنجالی روزنامههای ورزشی هم دارد. خودش میگوید که همسرش در کتابخوانیاش تاثیر زیادی داشته و اوست که کتابها را معرفی میکند تا بخواند.
جباری علاوهبر کتابخوانی، سرمایهگذار فیلم هم بوده است. کارهای هنری را دوست دارد. خودش میگوید بهتازگی به تئاتر هم علاقهمند شده و پیگیر جدی اجراهای تماشاخانههاست.در ادامه گفتگویی با این بازیکن آبیپوش فوتبال ایران صورت گرفته که خواهید خواند.
آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
«فلسفه شطرنج» و همچنین «غول مدفون» اثر کازوئو ایشىگورو که برنده جایزه نوبل ادبیات شدند را همزمان با هم مطالعه میکنم.
جایی گفته بودید خواندن شعر از علاقهمندیهایتان است، به غیر از این فضا به چه حوزههایی از کتابخوانی علاقهمندید؟
شعر را خیلی دوست دارم اما سعی کردم کمی حوزه علاقهمندیهایم را عوض کنم و به سمت خواندن رمان و داستان هم بروم. البته چند وقت پیش احساس میکردم چقدر جای شعر در زندگیام خالی است و آن را کم دارم.
کتابهایی که میخوانید را خودتان انتخاب میکنید یا کمک هم میگیرید؟
هر کتابی را که از طرف دوستانم و همسرم معرفی شود، میخوانم. کتابهای خوبی در بازار نشر وجود دارد. نویسندههای توانا و خوب زیادی داریم که انتخاب کردن از بین کتابهایشان بسیار کار سختی است.
زیاد تعصب ندارم که کتاب خاصی باشد یا اینکه نویسنده آن ایرانی یا خارجی باشد. همه کتابها را میخوانم. دوستان خوبی هم دارم مثل مهدی یزدانیخرم، نویسنده که کتابهای خوبی را به بنده معرفی میکنند.
تصور غالب این است که معمولا فوتبالیستها کتابخوان نیستند؛ چه شد به کتابخوانی علاقهمند شدید؟
کتاب خواندن لذتی دارد که قابلوصف نیست. کسانی که کتاب نمیخوانند این فرصت را به خودشان ندادند که از این لذت بهرمند شوند. زمانبندی زندگیشان را صرف کارهای دیگری میکنند و این لذت را درک نکردند.
لذت دارد وقتی شما کتاب میخوانید و با افراد جدید آشنا میشوید. همه اینها به انسان کمک و بینشش را عوض میکند. این حس که با خواندن یک کتاب با آدمهای مختلف، سبک زندگی و جهانبینی نویسنده مواجه میشوید واقعا برای من لذتبخش است.
تا به حال به این فکر کردهاید که کتاب خاطراتتان را بنویسید؟
چند وقت پیش شروع کردم تا خاطراتم را بنویسم. زمانی تایم خالی داشتم و اوقات فراغتم بیشتر بود و حس و انرژی نوشتن خاطرات هم به سراغم آمده بود اما باز مشغولیتهای کاریام زیاد شد و از نوشتن خاطرات غافل شدم.
نوشتن خاطرات در کشور ما در حوزه فوتبال خیلی اندک است. درحالی که اگر نوشته شود مورد استقبال قرار میگیرد. نمیخواهید به این مساله جدیتر نگاه کنید؟
این علاقهمندی باید از سوی ناشران باشد. اینکه سراغ فوتبالیستها بیایند و خاطراتشان را بگیرند و منتشر کنند. اگر این اتفاق هم بیفتد، مطمئنا استقبال خوبی از این خاطرات میشود.
خب با این اوصاف، مجتبی جباری کتاب خاطراتش را مینویسد؟
با اینکه چند صفحهای از خاطراتم را نوشتهام اما باز هم خیلی جدی به آن فکر نکردهام ولی شاید بد نباشد با توجه به اتفاقاتی که در زندگی فوتبالیام افتاده، خاطرات من، پیامهای مثبتی را به مخاطبان بدهد و برایشان جالب باشد. برای همین این دغدغه را دارم.
مجتبی جباری سرمایهگذار فیلم هم بوده؟ چطور وارد این عرصه شدید؟
بهطور اتفاقی. اما به حوزه سینما و تئاتر علاقه زیادی دارم. الان هم بیشتر به سمت تئاتر رفتهام و سعی میکنم تئاتر ببینم. همین چند وقت پیش تئاتر «کوسهها» را دیدم که کار بسیار خوبی بود.
این علاقهمندی به حوزه فیلم و تئاتر از کجا نشات میگیرد؟
البته من بازی نکردم و فقط سرمایهگذاری بوده است.
پیشنهاد برای بازی هم داشتید؟
نه اصلا دوست ندارم وارد حوزه بازیگری شوم. ورود به حوزه سرمایهگذاری هم برای این بود که بتوانم در عرصه هنر کمکی کرده باشم.
نمی دانم دوستان دیگر فوتبالیست وارد حوزه سرمایهگذاری شدهاند یا نه. اما اگر کسی هم وارد شده باشد کم هستند. من دنبالهروی کسی نبودم.
انتخابهایی هم که دارید خاص است. اینکه وارد حوزه تئاتر میشوید و در حوزه فیلم سرمایهگذاری میکنید.
بله. من تئاتر را خیلی دوست دارم. تئاتر کار زنده است و این زنده بودن باعث جذابیت آن میشود. از دید من این مساله بسیار قابل تحسین است. هر شب، اجراها متفاوت است.
اگر یک اجرا را در دو شب متوالی بروید، میبینید که مثل هم نیست و همین کار را جذاب میکند. حرفها را در فضای بازتری انتقال میدهند. من این فضا را دوست دارم. اینکه چند ساعت روی یک اجرا و بازیها تمرکز میکنید. صحنهای که برایش فکر شده، سخت کار شده و درنهایت آرامش خوبی به انسان منتقل میشود.
نویسنده و شاعر ایرانی مورد علاقهتان؟
شاعر که مطمئنا مولاناست. از نویسندگان هم کتابهای مهدی یزدانیخرم را دوست دارم و هم برایم دوست خوبی است. همسر ایشان مریم حسینیان، نویسنده کتاب «بهار که آمدى برایم کاموا بیاور» است، که بسیار هم کتاب خوبی است.
منبع:فرهیختگان