درک آلسعود از حقانیت فلسطینیها فرسنگها فاصله دارد
تاکنون در ادوار مختلف، شاهد بودیم که مقامات سعودی بر این عهد و پیمان پایبند بودهاند و در برهه فعلی که حاکمیت این کشور به دست چند جوان جویای قدرت و شهرت افتاده، سیاست بذل و بخشش سرزمینهای اسلامی به صهیونیستها ادامه دارد.
خبرگزاری میزان -
این اتفاق به این معناست که درک آلسعود از حقانیت فلسطینیها، حتی از کشورهای غیراسلامی که قدس شرقی را متعلق به فلسطینیها میدانند، فرسنگها فاصله دارد و میزان خباثت و خیانت آنها به مسلمانان مظلوم راندهشده از سرزمین مادری خویش، از همین قیاس کوچک مشخص میشود. نمونه دوم، حاتمبخشی عربستان بهمنظور ترغیب پادوی صهیونیستها در تشکیلات خودگردان فلسطین برای مشروعیت بخشی به یهودیسازی قدس است. خبرگزاری رویترز بهتازگی اعلام کرده که محمد بن سلمان به محمود عباس برای پذیرش انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس ۱۰۰ میلیون دلار پرداخت کرده است.
به گزارش گروه فضای مجازی ، اصغر زارعی در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: ۱.یکی از حکومتهایی که در خیانت به آرمان فلسطین و قدس شریف، سابقهدار محسوب شده و از همان ابتدای تأسیس، با تشکیل رژیم اشغالگر قدس گامبهگام همراه بود، رژیم قبیلهای آل سعود است. یکی از اسناد مهمی که در این خصوص وجود دارد، نامه «عبدالعزیز بن سعود» بنیانگذار سلطنت خاندان سعودی به نماینده انگلیس است که در آن تصریح کرده: «من سلطان عبدالعزیز بن عبدالرحمن السعود نزد سر پرسی کاکس نماینده بریتانیای کبیر هزار بار اذعان داشته و اقرار کردم، هیچ مانعی از سوی من برای اعطای فلسطین به شهروندان یهودی و یا غیر از آنان هر طور که بریتانیا صلاح بداند وجود ندارد و تا روز قیامت هم از این نظر عدول نخواهم کرد.»
از آن زمان تاکنون در ادوار مختلف، شاهد بودیم که مقامات سعودی بر این عهد و پیمان پایبند بودهاند و در برهه فعلی که حاکمیت این کشور به دست چند جوان جویای قدرت و شهرت افتاده، سیاست بذل و بخشش سرزمینهای اسلامی به صهیونیستها ادامه دارد. در این میان، «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی را باید میداندار شماره یک به محاق بردن آرمان قدس شریف دانست، زیرا او برای بالا رفتن از نردبان قدرت، نیاز به جلب حمایت و خوشایند صهیونیستها و آمریکا دارد. بر همین اساس، عربستان یکی از کشورهایی بود که ضعیفترین موضعگیریها در قبال به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را اتخاذ کرد؛ هرچند که به گفته «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامههای رایالیوم و القدسالعربی، رئیسجمهور آمریکا، این تصمیم را به اطلاع چهار کشور عربی ازجمله عربستان رسانده بود. بنابراین، قبیله آلسعود، هم به دلیل عهد و پیمانی که بنیانگذار این کشور برای زدن چوب حراج به آبوخاک و ناموس مسلمین داشت و هم به جهت حفظ برتری و پدرخواندگی خود در میان کشورهای عربی، به جادهصافکنی این اقدام شنیع و غیرمشروع دستزده و به تاخت بهپیش میرود!
۲. عربستان در چند جبهه درگیر موضوعات بغرنجی است که ولیعهد و هیئت حاکمه فعلی این کشور، باعثوبانی آن هستند. نیمنگاهی به مسائل داخلی این کشور، نشان میدهد که بن سلمان برای ساکت کردن صداهای مخالف و صاف کردن جاده پادشاهی، از همه گزینهها اعم از بازداشت، بازجویی، شکنجه و ترور استفاده میکند، درحالیکه هنوز سایه تهدیدات از سر او برداشته نشده و گمان میرود که در آینده نهچندان دور نیز با موج جدیدی از مخالفتها و تهدیدات از ناحیه شاهزادگان سعودی روبهرو شود؛ بهگونهای که حتی برخی معتقدند وی با این حجم گسترده از دشمنتراشیها، بعید است که جان سالم به درببرد و به سرنوشت دیکتاتورهای منطقه دچار خواهد شد.
در همین راستا، بن سلمان و مقامات امنیتی این کشور در سکوت خبری، برای جلب حمایت صهیونیستها به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و علاوه بر مسائل منطقهای، بهطور حتم درباره فیصله دادن به موضوعات داخلی گفتگو کرده و راهکار طلب کردهاند؛ کما اینکه، مقامات کاخ سفید، علناً و رسماً از تسویهحسابهای داخلی عربستان به بهانه مقابله با فساد جانبداری نمودهاند.
از طرفی، آل سعود در باتلاق یمن، بهگونهای به دستوپا زدن افتاده که حتی گفته میشود جنگندهها و فرماندهان رژیم صهیونیستی در جنگ یمن شرکت دارند و نظامیان عربستان را برای وحشیگری بیشتر، کمک میکنند. سعودیها خوب میدانند که جنگ را مفتضحانه در یمن باختهاند، ولی ازآنجاکه پیروزی در این نبرد از پیشباخته، حکم آبروی نداشته آنان را دارد، به حمایت آمریکا و غده سرطانی منطقه برای شکست دادن مردم یمن نیاز دارند. میتوان گفت که اگر هواداری آمریکا و اسرائیل از پدرجد تروریستها نبود، انصارالله و نیروهای مردمی یمن به پیروزی قطعی رسیده بودند؛ همچنان که توفیقات میدانی فعلی یمنیها با دستخالی و با اتکا به توان داخلی بسیار چشمگیر و خیرهکننده بوده است.
۳. «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور کاسبکار آمریکا به ارزش این خدمات به ولیعهد تازهبهدورانرسیده و نیاز مبرم او به این حمایتها واقف است و در همین راستا با چراغ سبز صهیونیستها، افزون بر تعهدسپاری فروش ۱۱۰ میلیارد دلار انواع و اقسام تسلیحات، مسئله واگذاری قدس به صهیونیستها را نیز برای سعودیها فاکتور کرده است. آگاهی بنسلمان از تصمیم صهیونیستی ترامپ مبنی بر به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و قول وی برای همکاری که چندی پیش روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» آن را اعلام کرد، مؤید این واقعیت است که عربستان به یک شریک مهم در امتداد منافع آمریکا و صهیونیسم تبدیلشده و به سیاق رسم و رسوم همسایههای بسیار صمیمی که منزل همسایه خود را بدون اطلاع او برای جشنها و مراسمات محاسبه میکردند، نظام سلطه هم سیاستهای عربستان را از پیش هماهنگ شده میداند. دو نمونه اخیر از این سیاستها را در میان انبوهی از خیانتهای عربستان به آرمان فلسطین مرور میکنیم:
ماه گذشته خبر دیدار «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با ولیعهد عربستان در خصوص طرحهای رئیسجمهور آمریکا برای گفتگوهای بهاصطلاح صلح منتشر شد و به نظر کارشناسان، بسیاری از توطئههای در منطقه از آن اتاق جلسه کذایی در ریاض ناشی شده است. روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در این خصوص میگوید محمد بن سلمان طرحی را به محمود عباس ارائه کرده که بهشدت مورد استقبال آمریکا و به نفع اسرائیل است. طبق بخشهایی از این طرح، قدس شرقی بهعنوان پایتخت به فلسطینیان داده نمیشود و آوارگان فلسطینی و فرزندانشان حق بازگشت ندارند؛ یعنی همین توطئه اخیر واشنگتن و تلآویو و رسمیتبخشی به قدس بهعنوان پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی!
از آن زمان تاکنون در ادوار مختلف، شاهد بودیم که مقامات سعودی بر این عهد و پیمان پایبند بودهاند و در برهه فعلی که حاکمیت این کشور به دست چند جوان جویای قدرت و شهرت افتاده، سیاست بذل و بخشش سرزمینهای اسلامی به صهیونیستها ادامه دارد. در این میان، «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی را باید میداندار شماره یک به محاق بردن آرمان قدس شریف دانست، زیرا او برای بالا رفتن از نردبان قدرت، نیاز به جلب حمایت و خوشایند صهیونیستها و آمریکا دارد. بر همین اساس، عربستان یکی از کشورهایی بود که ضعیفترین موضعگیریها در قبال به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را اتخاذ کرد؛ هرچند که به گفته «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامههای رایالیوم و القدسالعربی، رئیسجمهور آمریکا، این تصمیم را به اطلاع چهار کشور عربی ازجمله عربستان رسانده بود. بنابراین، قبیله آلسعود، هم به دلیل عهد و پیمانی که بنیانگذار این کشور برای زدن چوب حراج به آبوخاک و ناموس مسلمین داشت و هم به جهت حفظ برتری و پدرخواندگی خود در میان کشورهای عربی، به جادهصافکنی این اقدام شنیع و غیرمشروع دستزده و به تاخت بهپیش میرود!
۲. عربستان در چند جبهه درگیر موضوعات بغرنجی است که ولیعهد و هیئت حاکمه فعلی این کشور، باعثوبانی آن هستند. نیمنگاهی به مسائل داخلی این کشور، نشان میدهد که بن سلمان برای ساکت کردن صداهای مخالف و صاف کردن جاده پادشاهی، از همه گزینهها اعم از بازداشت، بازجویی، شکنجه و ترور استفاده میکند، درحالیکه هنوز سایه تهدیدات از سر او برداشته نشده و گمان میرود که در آینده نهچندان دور نیز با موج جدیدی از مخالفتها و تهدیدات از ناحیه شاهزادگان سعودی روبهرو شود؛ بهگونهای که حتی برخی معتقدند وی با این حجم گسترده از دشمنتراشیها، بعید است که جان سالم به درببرد و به سرنوشت دیکتاتورهای منطقه دچار خواهد شد.
در همین راستا، بن سلمان و مقامات امنیتی این کشور در سکوت خبری، برای جلب حمایت صهیونیستها به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و علاوه بر مسائل منطقهای، بهطور حتم درباره فیصله دادن به موضوعات داخلی گفتگو کرده و راهکار طلب کردهاند؛ کما اینکه، مقامات کاخ سفید، علناً و رسماً از تسویهحسابهای داخلی عربستان به بهانه مقابله با فساد جانبداری نمودهاند.
از طرفی، آل سعود در باتلاق یمن، بهگونهای به دستوپا زدن افتاده که حتی گفته میشود جنگندهها و فرماندهان رژیم صهیونیستی در جنگ یمن شرکت دارند و نظامیان عربستان را برای وحشیگری بیشتر، کمک میکنند. سعودیها خوب میدانند که جنگ را مفتضحانه در یمن باختهاند، ولی ازآنجاکه پیروزی در این نبرد از پیشباخته، حکم آبروی نداشته آنان را دارد، به حمایت آمریکا و غده سرطانی منطقه برای شکست دادن مردم یمن نیاز دارند. میتوان گفت که اگر هواداری آمریکا و اسرائیل از پدرجد تروریستها نبود، انصارالله و نیروهای مردمی یمن به پیروزی قطعی رسیده بودند؛ همچنان که توفیقات میدانی فعلی یمنیها با دستخالی و با اتکا به توان داخلی بسیار چشمگیر و خیرهکننده بوده است.
۳. «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور کاسبکار آمریکا به ارزش این خدمات به ولیعهد تازهبهدورانرسیده و نیاز مبرم او به این حمایتها واقف است و در همین راستا با چراغ سبز صهیونیستها، افزون بر تعهدسپاری فروش ۱۱۰ میلیارد دلار انواع و اقسام تسلیحات، مسئله واگذاری قدس به صهیونیستها را نیز برای سعودیها فاکتور کرده است. آگاهی بنسلمان از تصمیم صهیونیستی ترامپ مبنی بر به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و قول وی برای همکاری که چندی پیش روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» آن را اعلام کرد، مؤید این واقعیت است که عربستان به یک شریک مهم در امتداد منافع آمریکا و صهیونیسم تبدیلشده و به سیاق رسم و رسوم همسایههای بسیار صمیمی که منزل همسایه خود را بدون اطلاع او برای جشنها و مراسمات محاسبه میکردند، نظام سلطه هم سیاستهای عربستان را از پیش هماهنگ شده میداند. دو نمونه اخیر از این سیاستها را در میان انبوهی از خیانتهای عربستان به آرمان فلسطین مرور میکنیم:
ماه گذشته خبر دیدار «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با ولیعهد عربستان در خصوص طرحهای رئیسجمهور آمریکا برای گفتگوهای بهاصطلاح صلح منتشر شد و به نظر کارشناسان، بسیاری از توطئههای در منطقه از آن اتاق جلسه کذایی در ریاض ناشی شده است. روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در این خصوص میگوید محمد بن سلمان طرحی را به محمود عباس ارائه کرده که بهشدت مورد استقبال آمریکا و به نفع اسرائیل است. طبق بخشهایی از این طرح، قدس شرقی بهعنوان پایتخت به فلسطینیان داده نمیشود و آوارگان فلسطینی و فرزندانشان حق بازگشت ندارند؛ یعنی همین توطئه اخیر واشنگتن و تلآویو و رسمیتبخشی به قدس بهعنوان پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی!
این اتفاق به این معناست که درک آلسعود از حقانیت فلسطینیها، حتی از کشورهای غیراسلامی که قدس شرقی را متعلق به فلسطینیها میدانند، فرسنگها فاصله دارد و میزان خباثت و خیانت آنها به مسلمانان مظلوم راندهشده از سرزمین مادری خویش، از همین قیاس کوچک مشخص میشود. نمونه دوم، حاتمبخشی عربستان بهمنظور ترغیب پادوی صهیونیستها در تشکیلات خودگردان فلسطین برای مشروعیت بخشی به یهودیسازی قدس است. خبرگزاری رویترز بهتازگی اعلام کرده که محمد بن سلمان به محمود عباس برای پذیرش انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس ۱۰۰ میلیون دلار پرداخت کرده است.
قرار است در نیمه اول سال ۲۰۱۸، طرح بهاصطلاح صلح ترامپ به اجرا گذاشته شود و رشوه عربستان برای یکسره کردن موضوع مناقشه ۷۰ ساله فلسطین صورت گرفته است. سوبسید میلیونی بن سلمان به اسرائیل، در حالی است که کودکان فلسطینی و یمنی، از ناحیه خنجر زدن خائنین سعودی مسلماننما به مسئله اول جهان اسلام و محاصره از هوا، دریا و زمین به تنگی معیشت و قحطی دچار شدهاند؛ و بالاخره باید گفت: بنا به دلایل ذکرشده است که پدرجد تروریستها از تروریسم دولتی صهیونیسم بدون پردهپوشی حمایت میکند و دیدارها و روابط مخفی آنها به مراودات آشکار و بیپرده منتهی شده است؛ بهطوریکه آمریکا و رژیم صهیونیستی گویا از جانب اعتراض کشورهای عربی در خصوص تعیین قدس بهعنوان پایتخت رژیم جعلی صهیونیستی آسودهخاطر هستند؛ اما اینهمه ماجرا نیست و به لطف آغاز انتفاضه چهارم در سرزمینهای اشغالی، این رؤیای باطل نیز مانند گذشته تعبیر نخواهد شد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *