ماموستا، روایت رشادت و ایستادگی یک قوم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب "ماموستا" حاصل 200 ساعت مصاحبه با "ملا قادر قادری" امام جمعه پاوه است که به قلم "علی رستمی" نگارش و توسط انتشارات سوره مهر به بازار عرضه شده است.
"ماموستا ملا قادر قادری" از جمله کسانی است که در دوران شکستن حصر پاوه، مجاهدتهای فراوانی را انجام داد و کتاب خود را تاریخ مردم پاوه میداند که رشادت، فداکاری، مقاومت و ایستادگی مردم این دیار را نشان می دهد. چندی پیش ماموستا این کتاب را به رهبر معظم انقلاب اهدا کرد.
در دفاع مقدس نیروهای بومی کردستان خالق صحنههای متفاوت با رشادتی غیر قابل وصف در خطوط نبرد بودند. صادقانه کنار دیگر رزمندگان میجنگیدند؛ رزمندگانی که از گوشهگوشۀ کشور برای مقابله با دشمن متجاوز بعثی خود را به مرز مریوان رسانده بودند. شرح زندگی پیشمرگان قانع و فارغالبال، که از دنیای ما به جز لباس محلی و برنویی که گاه از پدران به آنان رسیده بود، نه به فیلم میآید و نه قلمی توان ترسیمش را دارد. ولی نگاه کنجکاوانۀ من همۀ آنها را رصد میکرد.
علی رستمی، نویسنده کتاب "ماموستا" در مورد نحوه ورودش به عرصه ادبیات دفاع مقدس میگوید: در اولین حضورم در صحنۀ نبرد، دانشآموزی هفدهساله بودم که همپای مردانی بزرگ، همچون احمد متوسلیان و حسین قُجهای و رضا چراغی، در کوههای سربهفلککشیدۀ اوراماناتتخت مترصد نگاه حرامیان بودم.
در این حضور، البته، علاوه بر دوستان مهاجر و مجاهدم، صاحب گنجینهای از حماسهها و رشادتها و مجاهدتهایی شدم که خلق آن با چریکهای بومی و پیشمرگان مسلمان کُرد میسر شد؛ پیشمرگانی از جنس انصار که با همۀ وجود دست از زندگی شسته و در کنار ما به کمین دشمن نشسته بودند، پیشمرگانی همچون جلال بارنامه و عثمان فرشته، که همة عشق و عقلشان دفاع از انقلاب و وطن بود. و من همۀ آنها را به ذهن خود سپرده بودم و دغدغهای مهم برای من شده بود و به این دغدغهها روز به روز و سال به سال حساستر میشدم.
با پایان جنگ، قلم به دست گرفتم و شروع کردم به نگارش و ثبت دغدغههایم در قالبهایی چون مجموعۀ شعر، تاریخ شفاهی، زندگینامه، و داستان. اما دغدغهای قدیم همیشه با من بود، که نزدیک شدن به آن با موانعی از جمله دوری با سوژههایم همراه بود. کثرت سوژههای مورد نظر هم یکی دیگر از موانع و سختیهای کارم بود. همۀ اینها موانعی بودند که قدرت قلمفرساییام را دوچندان میکرد.
این نویسنده در مورد نحوه آشنایی با ماموستا ملاقادر و آغاز نگارش خاطرات وی چنین میگوید: دغدغۀ قدیم من کتابی برای کردستان بود؛ کتابی که بتوانم با آن فرهنگ و جغرافیا و تاریخ این قوم غریب را به تصویر بکشم، قوم و خویشان مسلمانی که در همسایگی ما شریک شادیهای و غمهای ما هستند و از فرط نزدیکی کمتر آنان را میبینیم. آنان دغدغۀ اخیر من بودند و من برای بیان این دغدغه به دنبال راوی صادقی بودم که بتواند راهگشای من و نویسندگان بعد از من برای روایت این قوم کهن باشد.
در طول زندگیام و در مسیر نوشتنهایم با بسیاری از هموطنان کرد آشنا شدم که میتوانستم با مصاحبت با ایشان گوشهای از آنچه را میخواستم به قلم تحریر درآورم. ولی شخصیت جامع و کامل کودکی از اهالی اورامانات، نوجوانی با زی طلبگی خاص، ماموستایی مدیر و مجاهدی شجاع، به نام ملا قادر، مرا به سمت پاوه کشاند و بدون آنکه با کسی یا سازمانی طرح کتابم را در میان بگذارم به ملاقاتش شتافتم.
هدفم را از نگارش کتاب با او در میان گذاشتم. پذیرایی مفصل با رویی گشاده من را به این باور رساند که او موافق گفتوگو با من است. ولی حقیقت نه این بود. در سفر دوم که سماجتم مؤثر واقع شد او را با نمونههایی از کتب تاریخ شفاهی و زندگینامۀ روحانیان و علمای شیعه مواجه کردم.
رستمی درباره آغاز و نحوه ساخته و پرداخته شدن ماموستا میگوید: اولین مصاحبۀ ما در تاریخ 12 شهریورماه 1392 شکل گرفت و تا مردادماه 1393 ادامه یافت. لیکن این پایان آن نبود. در مراحل تدوین با نکات مبهم و گرههای کوری روبهرو میشدم که رفع آن جز با تحمل مشقت سفرهای مجدد میسور نبود.
این کتاب رهآورد چهارده سفر من به پاوه است. سفرهایی چهار و پنج و شش روزه و سفری بهیادماندنی در ماه مبارک رمضان (تابستان 1394) که یازده روز به طول انجامید. در آن سفر بود که کتاب زندگینامه و خاطرات ماموستا حاج ملا قادر قادری شکلی واقعی به خود گرفت.
در تکمیل بعضی از وقایع و خاطرات در این کتاب نگارنده گاه با مراجعه به اسناد و آرشیو مطبوعات و بعضی از کتابهای مرجع ماموستا را یاری داده و گاه این یادآوریها موجب زایش مطالب مفید و خاطرات فراموششده و قابل تأمل شده است.
این کتاب حاصل بیش از دویست ساعت مصاحبت و گفتوگوی حضوری و تلفنی است که از راوی به امانت گرفتم؛ امانتی که حرمت قلم را نگه دارم و آنچه را او میگوید پرورش دهم و با ملاحظات او بر کاغذ جاری کنم و هدف کتاب را روشنگری و رفع ابهام بدانم.
در تدوین این کتاب، گاه بسیاری از متون با بازنگری و نگاه دقیق راوی چندین بار دچار تغییر شده است و این تغییر نه حذف بوده و نه اضافه؛ بلکه با حفظ اصل واقعه حیثیّت و آبروی مؤمنی خدشهدار نشده است.