دوگانگی تابعیتی - هویتی سعد حریری
اگر سعد الحریری به بیروت با هویت لبنانی باز گردد که ما در این مسئله تردید داریم به قهرمانی تبدیل خواهد شد که مورد استقبال تمام لبنانیها قرار میگیرد، اما چنانچه با هویتی نامعلوم بازگردد و بخش عربستانی هویتش بر او غلبه داشته باشد پس بهتر است همان جایی که حضور دارد باقی بماند.
به گزارش گروه سیاسی به نقل از شورای راهبردی آنلاین، مشکل سعد الحریری دوگانگی تابعیت و هویت اوست و فراموشی این مسئله از سوی او که وی تحت سیطره قیم خود عربستان سعودی قرار دارد... مصاحبه اخیر وی نتایج برعکسی داشت... بازگشتن یا باز نگشتن او دیگر موضوع با اهمیتی نیست... پیش روی شما تلاش برای خوانش غافلگیریهایی است که آینده برای او به همراه دارد.
مشکل بزرگ سعد الحریری نخست وزیر لبنان - که اگر در بازداشت به سر میبرد خداوند وی را آزاد کند، البته تا کنون مدرکی وجود ندارد که عکس این مطلب را ثابت کند- این است که از دو گانگی تابعیت رنج میبرد، دوگانگیای که پیش از او پدرش هم دچار آن بود، زیرا او نیم عربستانی و نیمی لبنانی است و این که بخش عربستانی همیشه قویتر است مگر در موارد نادری به ویژه در دوره کنونی به این ترتیب که شاهزاده محمد بن سلمان، ولی عهد عربستان و حاکم کنونی این کشور چندان علاقهای به وی ندارد و وی را وابسته به طیف آل فهد در خاندان حاکم میداند و این طیفی است که از قدرت کنار گذاشته شده است و یکی از افراد برجسته آن یعنی عبد العزیز بن فهد که تنها یک گام تا تاج و تخت برای جانشینی پدر خود فاصله داشت، اکنون تحت بازداشت خانگی در یکی از کاخهای خود به سر میبرد.
هنگامی که روابط مالی و تجاری آقای حریری با کشور عربستان سعودی دستخوش بحران شد و شرکت عظیم وی با نام "سعودی اوگیه" در آستانه ورشکستگی قرار گرفت پس از این که ستاره اقبال شاهزاده محمد بن سلمان درخشیدن آغاز کرد؛ با بازگشت خود به بیروت همه را غافلگیر کرد و با حزب الله و میشل عون مصالحه کرد، معاملهای که به گشایش در دو بحران سیاسی و ریاست جمهوری این کشور منجر شد و به موجب آن تقریبا یک سال پیش دوباره نخست وزیر کشور شد.
لبنانیها یا بیشترشان از این اقدام وی تقدیر کرده و بصیرت و مسئولیت پذیری اش را در قابل لبنان ستودند و همه جانبه از وی حمایت کردند، زیرا که بخش لبنانی هویت او بر بخش مشابه عربستانی اش تقدم پیدا کرد، اما ده روز پیش تن دردادن به فراخواندن فوری به ریاض، وی را در دامی انداخت که به نظر میرسد بیرون آمدن از آن دشوار است.
بازگشت حریری به لبنان حرف و حدیث رسانهها و شبکههای اجتماعی شده است در این میان کاردینال بشاره الراعی وارد ماجرا شد هنگامی که پس از دیدار با سعد حریری در ریاض گفت: بازگشت وی سریعتر از آنی خواهد بود که دیگران پیش بینی میکنند.
برای ما دشوار است این ماجرا و بازگشت وی را درک یا هضم کنیم، زیرا این مرد یا باز میگردد یا باز نمیگردد، البته چنانچه از آزادی کامل برخوردار باشد. این مسئله تنها نیازمند آن است که به فرودگاه ریاض برود و سوار نخستین هواپیما به مقصد نه تنها بیروت بلکه هر مکان دیگری در جهان بشود، البته در صورتی که هواپیمای شخصی اش در اختیارش قرار نداشته باشد.
مصاحبهای که سعد الحریری با شبکه تلویزیونی "المستقبل" انجام داد شبکهای که تحت تملک وی میباشد و نشان داد وی آن چیزی را میگوید که به وی دیکته میشود باعث شد آسیب زیادی به وی و میزبان سعودی اش وارد شود و نتایج برعکسی در پی داشت نه به این علت که بد کارگردانی شده بود و مضمون آن بی اهمیت و تکراری بود و بیننده هیچ اطلاعات جدیدی درباره بحران که وی در آن قرار دارد بدست نداد بلکه به این علت که وی تمام نظرات و گمانه زنیهایی را ثابت کرد که میگوید وی در بازداشت به سر میبرد و ارادهای از خود ندارد و از میزان حمایت و همبستگی فراوانی کم کرد که در ابتدای این بحران از آن برخوردار بود.
فرانسه نقش برجستهای در موج گمراه سازی و فریب دادن [افکار]درباره حریری ایفا کرد هنگامی که از زبان لودریان، وزیر امور خارجه اش اعلام کرد وی از آزادی رفت و آمد برخوردار است و سپس عقب نشینی کرد و از طریق بیانیهای رسمی اعلام کرد اوضاع این گونه نیست و امروز خبرهای تقریبا تاییده شدهای شایع شده است مبنی بر این که امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه در نشست غیر علنی با تعدادی از روزنامه نگاران عرب مهلتی برای بازگشت سعد الحریری به بیروت تعیین کرده است که چهارشنبه شب به پایان میرسد. به نوشته روزنامه "الاخبار" چاپ لبنان مکرون به تماس با دبیر کل سازمان ملل به منظور اتخاذ تدابیر لازم برای بین المللی کردن این بحران اقدام کرده است به گونهای که باعث میشود وی با سرعت این کشور را ترک کند در غیر این صورت فرانسه به شورای امنیت سازمان ملل متحد توسل خواهد جست.
دیگر بازگشت حریری به علت عملیات گمراه سازی که تحمیل کرد از همان میزان اهمیت برخوردار نیست بلکه به نظر ما انچه از اهمیت بیشتری برخوردار است سخنان وی پس از بازگشت خواهد بود چنانچه بازگردد و ائتلافهایی که تاسیس خواهد کرد و این که آیا بر استعفای خود پافشاری خواهد کرد یا آن را لغو شده تلقی میکند، زیرا بر وی تحمیل شده بود و سپس این که موضع وی در قبال کشور پادشاهی عربستان سعودی چه خواهد بود و آیا حضور خانواده اش در ریاض بر این مسئله تاثیر میگذارد؟
اگر سعد الحریری به بیروت با هویت لبنانی باز گردد که ما در این مسئله تردید داریم به قهرمانی تبدیل خواهد شد که مورد استقبال تمام لبنانیها قرار میگیرد، اما چنانچه با هویتی نامعلوم بازگردد و بخش عربستانی هویتش بر او غلبه داشته باشد پس بهتر است همان جایی که حضور دارد باقی بماند، زیرا بازگشت او در این وضعیت طرح رهبری خواهد بود که چه بسا به انفجار لبنان و بی ثباتی کشور و غرق کردنش در جنگهایی خواهد بود که معلوم است کجا شروع میشود، اما زمان و مکان پایان آن مشخص نیست.
بر این باور هستیم که این مرد در وضعیت بحرانی به سر میبرد و متوجه شده در معرض خطر بودن زندگی و آزادی اش در ریاض کمتر از وضعیتش در بیروت نیست به ویژه اگر تصمیم به شورش و سرپیچی از دستورات قیم خود یعنی عربستان بگیرد، عربستانی که برگههای قدرتمندی در اختیار دارد که میتواند علیه وی به کار گیرد به ویژه این که کسی که اکنون در عربستان سعودی حکومت میکند بیش از ٢٠٠ شخصیت از جمله ١١ شاهزاده از میان عمو زاده گان خود را دستگیر کرده است و گمان نمیکنیم وی یک لحظه در فرستادن وی به هتل "ریتز کارلتون" به منظور ملحق شدن به آنها با عنوان نخست وزیر سابق تردید به خود راه دهد. وی برای پیدا کردن مدرک و دلیل به تلاش فراوانی نیاز نخواهد داشت، زیرا که داشتن تابعیت عربستان سعودی همانگونه که مزایای مالی دارد پیامدهایی نیز دارد... راه حلهای عادلانه و موضع گیریهای منصفانه میراث دوره حاکم کنونی عربستان سعودی نیست مگر این که این حاکم جدید از نقشههای خود برای لبنان عقب نشینی کند ... برای اثبات گفته هایمان روزهای آتی را در پیش داریم.
مشکل بزرگ سعد الحریری نخست وزیر لبنان - که اگر در بازداشت به سر میبرد خداوند وی را آزاد کند، البته تا کنون مدرکی وجود ندارد که عکس این مطلب را ثابت کند- این است که از دو گانگی تابعیت رنج میبرد، دوگانگیای که پیش از او پدرش هم دچار آن بود، زیرا او نیم عربستانی و نیمی لبنانی است و این که بخش عربستانی همیشه قویتر است مگر در موارد نادری به ویژه در دوره کنونی به این ترتیب که شاهزاده محمد بن سلمان، ولی عهد عربستان و حاکم کنونی این کشور چندان علاقهای به وی ندارد و وی را وابسته به طیف آل فهد در خاندان حاکم میداند و این طیفی است که از قدرت کنار گذاشته شده است و یکی از افراد برجسته آن یعنی عبد العزیز بن فهد که تنها یک گام تا تاج و تخت برای جانشینی پدر خود فاصله داشت، اکنون تحت بازداشت خانگی در یکی از کاخهای خود به سر میبرد.
هنگامی که روابط مالی و تجاری آقای حریری با کشور عربستان سعودی دستخوش بحران شد و شرکت عظیم وی با نام "سعودی اوگیه" در آستانه ورشکستگی قرار گرفت پس از این که ستاره اقبال شاهزاده محمد بن سلمان درخشیدن آغاز کرد؛ با بازگشت خود به بیروت همه را غافلگیر کرد و با حزب الله و میشل عون مصالحه کرد، معاملهای که به گشایش در دو بحران سیاسی و ریاست جمهوری این کشور منجر شد و به موجب آن تقریبا یک سال پیش دوباره نخست وزیر کشور شد.
لبنانیها یا بیشترشان از این اقدام وی تقدیر کرده و بصیرت و مسئولیت پذیری اش را در قابل لبنان ستودند و همه جانبه از وی حمایت کردند، زیرا که بخش لبنانی هویت او بر بخش مشابه عربستانی اش تقدم پیدا کرد، اما ده روز پیش تن دردادن به فراخواندن فوری به ریاض، وی را در دامی انداخت که به نظر میرسد بیرون آمدن از آن دشوار است.
بازگشت حریری به لبنان حرف و حدیث رسانهها و شبکههای اجتماعی شده است در این میان کاردینال بشاره الراعی وارد ماجرا شد هنگامی که پس از دیدار با سعد حریری در ریاض گفت: بازگشت وی سریعتر از آنی خواهد بود که دیگران پیش بینی میکنند.
برای ما دشوار است این ماجرا و بازگشت وی را درک یا هضم کنیم، زیرا این مرد یا باز میگردد یا باز نمیگردد، البته چنانچه از آزادی کامل برخوردار باشد. این مسئله تنها نیازمند آن است که به فرودگاه ریاض برود و سوار نخستین هواپیما به مقصد نه تنها بیروت بلکه هر مکان دیگری در جهان بشود، البته در صورتی که هواپیمای شخصی اش در اختیارش قرار نداشته باشد.
مصاحبهای که سعد الحریری با شبکه تلویزیونی "المستقبل" انجام داد شبکهای که تحت تملک وی میباشد و نشان داد وی آن چیزی را میگوید که به وی دیکته میشود باعث شد آسیب زیادی به وی و میزبان سعودی اش وارد شود و نتایج برعکسی در پی داشت نه به این علت که بد کارگردانی شده بود و مضمون آن بی اهمیت و تکراری بود و بیننده هیچ اطلاعات جدیدی درباره بحران که وی در آن قرار دارد بدست نداد بلکه به این علت که وی تمام نظرات و گمانه زنیهایی را ثابت کرد که میگوید وی در بازداشت به سر میبرد و ارادهای از خود ندارد و از میزان حمایت و همبستگی فراوانی کم کرد که در ابتدای این بحران از آن برخوردار بود.
فرانسه نقش برجستهای در موج گمراه سازی و فریب دادن [افکار]درباره حریری ایفا کرد هنگامی که از زبان لودریان، وزیر امور خارجه اش اعلام کرد وی از آزادی رفت و آمد برخوردار است و سپس عقب نشینی کرد و از طریق بیانیهای رسمی اعلام کرد اوضاع این گونه نیست و امروز خبرهای تقریبا تاییده شدهای شایع شده است مبنی بر این که امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه در نشست غیر علنی با تعدادی از روزنامه نگاران عرب مهلتی برای بازگشت سعد الحریری به بیروت تعیین کرده است که چهارشنبه شب به پایان میرسد. به نوشته روزنامه "الاخبار" چاپ لبنان مکرون به تماس با دبیر کل سازمان ملل به منظور اتخاذ تدابیر لازم برای بین المللی کردن این بحران اقدام کرده است به گونهای که باعث میشود وی با سرعت این کشور را ترک کند در غیر این صورت فرانسه به شورای امنیت سازمان ملل متحد توسل خواهد جست.
دیگر بازگشت حریری به علت عملیات گمراه سازی که تحمیل کرد از همان میزان اهمیت برخوردار نیست بلکه به نظر ما انچه از اهمیت بیشتری برخوردار است سخنان وی پس از بازگشت خواهد بود چنانچه بازگردد و ائتلافهایی که تاسیس خواهد کرد و این که آیا بر استعفای خود پافشاری خواهد کرد یا آن را لغو شده تلقی میکند، زیرا بر وی تحمیل شده بود و سپس این که موضع وی در قبال کشور پادشاهی عربستان سعودی چه خواهد بود و آیا حضور خانواده اش در ریاض بر این مسئله تاثیر میگذارد؟
اگر سعد الحریری به بیروت با هویت لبنانی باز گردد که ما در این مسئله تردید داریم به قهرمانی تبدیل خواهد شد که مورد استقبال تمام لبنانیها قرار میگیرد، اما چنانچه با هویتی نامعلوم بازگردد و بخش عربستانی هویتش بر او غلبه داشته باشد پس بهتر است همان جایی که حضور دارد باقی بماند، زیرا بازگشت او در این وضعیت طرح رهبری خواهد بود که چه بسا به انفجار لبنان و بی ثباتی کشور و غرق کردنش در جنگهایی خواهد بود که معلوم است کجا شروع میشود، اما زمان و مکان پایان آن مشخص نیست.
بر این باور هستیم که این مرد در وضعیت بحرانی به سر میبرد و متوجه شده در معرض خطر بودن زندگی و آزادی اش در ریاض کمتر از وضعیتش در بیروت نیست به ویژه اگر تصمیم به شورش و سرپیچی از دستورات قیم خود یعنی عربستان بگیرد، عربستانی که برگههای قدرتمندی در اختیار دارد که میتواند علیه وی به کار گیرد به ویژه این که کسی که اکنون در عربستان سعودی حکومت میکند بیش از ٢٠٠ شخصیت از جمله ١١ شاهزاده از میان عمو زاده گان خود را دستگیر کرده است و گمان نمیکنیم وی یک لحظه در فرستادن وی به هتل "ریتز کارلتون" به منظور ملحق شدن به آنها با عنوان نخست وزیر سابق تردید به خود راه دهد. وی برای پیدا کردن مدرک و دلیل به تلاش فراوانی نیاز نخواهد داشت، زیرا که داشتن تابعیت عربستان سعودی همانگونه که مزایای مالی دارد پیامدهایی نیز دارد... راه حلهای عادلانه و موضع گیریهای منصفانه میراث دوره حاکم کنونی عربستان سعودی نیست مگر این که این حاکم جدید از نقشههای خود برای لبنان عقب نشینی کند ... برای اثبات گفته هایمان روزهای آتی را در پیش داریم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *