شهید همدانی به روایت ۷ سرلشکر/ مشارکت «ابو وهب» در ۸۰ عملیات علیه تروریستها
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، سردار «حسین همدانی» از مشهورترین فرماندهان سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی در سال ۹۴ و در سن ۶۱ سالگی، در جریان مقابله با گروهکهای تکفیری تروریستی داعش و دفاع از حرم اهل بیت (ع) به شهادت رسید.
شهید حسین همدانی در کنار شهیدان «اسکندری، اللهدادی، کجباف، حسونیزاده، مختاربند، سیاح طاهری، سمایی و قلیزاده»، از جمله سرداران سپاهی محسوب میشود که در سوریه و در راه دفاع از حرم به شهادت رسیدند.
«فرماندهی لشکر 32 انصارالحسین استان همدان»، «فرماندهی لشکر 16 قدس استان گیلان» و «معاونت عملیات قرارگاه قدس» از جمله مسئولیتهای سردار همدانی در دوران دفاع مقدس و «فرماندهی قرارگاه نجف اشرف»، «فرماندهی لشکر 4 بعثت»، «ریاست ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران»، «جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه به مدت دو دوره»، «مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، «جانشینی سازمان بسیج مستضعفین» و «فرماندهی سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ» از جمله مهمترین مسئولیتهای سردار همدانی در دوران زندگی دنیایی 61 سالهاش به حساب میآید.
اگر به قرینهای نرسیدید، اینها را آزاد کنید
سردار احمد بیگدلی معاون عملیات سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ، در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی ، با اشاره به روحیه «خانوادهدوستی» شهید همدانی، اظهار کرد: یک بار پیش آمد که سردار همدانی از یکی از معاونین خود پرسید «چند پرسنل تحت امر دارید»، معاون در پاسخ گفت «هزار نفر»، شهید همدانی فورا به او گفت «نه، شما 4 هزار نفر پرسنل دارید؛ شما باید خانوادههای نیروهایتان را هم جزو پرسنل به حساب آورید». البته بیانصافی است اگر نگویم آنقدر که شهید همدانی برای بهبود زندگی دیگران تقلا میکرد، برای ارتقای سطح زندگی خودش تلاش نمیکرد. او تا حدود سالهای 87 و 88 در یک خانه مستاجری زندگی میکرد و نهایتا با اصرار و پیگیریهای ما، یک منزل را با گرفتن وام در شهرک شهید محلاتی خرید.
وی همچنین گفت: به خاطر دارم یک مرتبه در اثنای فتنه 88، چند نفر نوجوان دستگیر شدند که ظاهر موجهی هم داشتند. سردار همدانی به ما گفت «اگر به قرینهای نرسیدید، اینها را آزاد کنید»؛ سردار این افراد را اغفالشده میدانست. او همواره سعهصدر بالایی از خود نشان میداد و مسائل را به هیچ عنوان غیرقابل تحمل نمیدید.
سرلشکر محمدحسین باقری (13 مهر 1396)
«آنچه من از همدانی دیدم و خواندم این بود که یک بار نشد که بهانه بگیرد و همواره گفته است که ما بدهکاریم. ما باید این درس را از همدانی و همدانیها بیاموزیم و با جان و دل در راه انقلاب تلاش کنیم. شهید همدانی در حالی که 60 سال سن داشت و همه در این سال به فکر استراحت و آرامش هستند، به فکر دفاع از حرم بود. زندگی شهید همدانی نشان میدهد که در عرصههای مختلف از جمله جنگ سخت، جنگ نرم، فتنه 88 و جنگ نیابتی در سوریه شرکت داشته و همه این عرصهها وجود خواهد داشت و افزوده خواهد شد. شهید همدانی به خوبی درک کرد که اکتفا کردن به یک ارتش کافی نیست و با درس گرفتن از تجربه بسیج در دفاع مقدس، بسیج را در سوریه شکل داد و در این رابطه پیگیری و اصرار کرد و از فرق مختلف شیعه، سنی و علوی و غیر مسلمان به عضویت آن درآمدند که در سوریه دفاع وطنی نام گرفت. اگر دفاع وطنی نبود با معیارهای مادی قطعا سوریه سقوط کرده بود.»
«شهید همدانی در سال 90 در شرایطی به سوریه رفت که این کشور وضعیت خاصی داشت. تروریستهای تکفیری هیچ کمبودی نداشتند و در سرتاسر سوریه جبهه تشکیل داده بودند. ارتش این کشور نیز خسته و آسیب دیده بود و در دهها جبهه میجنگید. شهرها در حال سقوط و خطر پیشروی تکفیریها وجود داشت و در این بین، داعش وارد عراق نیز شد و بغداد، عتبات عالیات و دیگر شهرهای عراق را در خطر تصرف و سقوط قرار داد. تمامی نیروهایی که از ایران به عنوان مستشار نظامی به سوریه اعزام شدند و زیر نظر شهید همدانی و سردار سلیمانی فعالیت داشتند، موجب شدند تا جبهه در حال سقوط شرایطش عوض شود و مناطق سقوط کرده بازپس گرفته شود و دشمن شکستهای بسیاری متحمل شود. اینها به برکت نفوذ کلام همدانی بود که در بین سوریها پیدا کرده بود و سوریها به فرماندهان ایرانی به عنوان خارجی نگاه نمیکنند بلکه به کسی که برای خدا و دفاع از جبهه مقاومت و مقدسات وارد عمل شده است، نگاه میکنند. کسی که ایثار و تلاش میکند و از خطرات استقبال میکند. نگاه سوریها به ایرانیها به عنوان فرشته و یک عضو مقدس است که هر چه میگویند مقدس است و باید عمل کنیم و به روی چشم بگذاریم.»
سرلشکر محمد علی جعفری (25 مهر 1394)
«وقتی در سال 87 سپاههای استانی تشکیل شد، سردار همدانی با آنکه مسئولیت بالاتری داشتند اما فرماندهی سپاه محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ را قبول کرد. این شهید بزرگوار دارای تجربه و توانمندی بالا در سال های دفاع مقدس، مقابله با ناامنی و ناامنیهای شهری مانند برخورد با فتنه سال 88 بود و همچنین تجربه سازماندهی نیروهای مردمی را داشت که کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که همه این توانمندیها را داشته باشد. ایشان با تدبیر، دوراندیشی، برنامهریزی و اعتماد نسبت به بکارگیری نیروهای مردمی و گردانهای امام علی (ع) توانست این فتنه را جمع کند. او در حادثه تلخ روز عاشورای آن سال، خودش در کف خیابان بود و اگر این حضور نبود و شاهد این تدبیر و برنامهریزی نبودیم معلوم نبود چه خسارتهای بیشتری به مردم و شهر تهران وارد میشد اما با عملکرد موفق و مدبرانه این شهید بزرگوار، ما از آن سال تاکنون با چنین مشکلاتی مواجه نشدیم.»
«شهید همدانی با شکلگیری حوادث سوریه در سال 94، داوطلبانه به این منطقه رفت و میدانست که تنها راه مقابله با این نوع ناامنی در کشورها سازماندهی نیروهای مردمی است. سردار شهید همدانی برای جاانداختن نقش سازماندهیهای مردمی به عنوان تنها راه نجات سوریه در پیش مسئولان و شخص بشاراسد نقش مهمی ایفا کرد و امروز شاهد سازماندهی حدود 100هزار نفر از مردم سوریه برای مقابله با ناامنیها هستیم که سردار همدانی نقش تأثیرگذاری در آن داشت.»
«ایشان تجربه بسیار بالایی داشت و فرماندهی جبهه سوریه، درخواست استفاده مستشاری و عملیاتی ایشان را کرده بود که این مأموریت هم البته یک مأموریت موقت بود و قرار بود ایشان که با حفظ سمت قبلی به این مأموریت رفته است، بعد از انجام مأموریت به کشور بازگردد اما خواست خدا بر این بود که این شهید بزرگوار در این سن، مزد زحمات و جهاد خود را در همان جبههای که دوست داشت بگیرد.»
سرلشکر سید یحیی صفوی (8 مرداد 1396)
«در زندگی شهدا هیچ نقطه تاریک و مبهمی نمیتوانیم پیدا کنیم. لحظه به لحظه زندگی آنها روشن است. ممکن است برای برخیها این سوال پیش آمده باشد که اگر شهیدانی همچون همت، باکری، باقری یا خرازی بودند اکنون چگونه زیست میکردند؟ باید به آنها یادآور شد که شهید همدانی هم از این نسل است. بدونشک این فرماندهان نیز مانند شهید همدانی بودند. شهید همدانی نشان داد که در عصری که ممکن است برخیها تردید داشته باشند میتوان خوب زندگی کرد. در زندگی و رفتار شهید همدانی نمیتوانیم هیچ تمایزی پیدا کنیم. او اگرچه لباس پاسداری به تن داشت اما با همه ارتباط برقرار میکرد و لباسش نیز نشان اقتدار در مقابل دشمنان بود.»
«خیلیها تصور میکنند که این شهید چون یک سردار بوده است عواطفی خشک داشته اما همه میدانیم که او سرشار از عاطفه و روحی لطیف داشت میورزید. از سوی دیگر اهل بکا بود. من او را از دوران ناآرامیهای کردستان، دفاع مقدس و تا دو روز پیش از شهادتش میشناختم.»
سرلشکر حاج قاسم سلیمانی (14 مهر 95)
«من آخرین لحظه که شهید همدانی را دیدم، چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانی در وی دیدم، وی بسیار صبور بود. تا کسی به این شهید نزدیک نمیشد پی به شخصیتش نمیبرد. من در دوران دفاع مقدس زیاد نزدیکش نبودم، اما در سوریه توفیقی شد از نزدیک با ایشان آشنا شوم. در لحظه آخر که شهید همدانی را دیدم تکانی خوردم. احساس کردم او از شهادت خود مطلع است. بعدا وقتی با خانوادهاش صحبت کردم یقین پیدا کردم که واقعا از شهادت خود مطلع بود. با خنده به من گفت بیا عکسی بگیریم، شاید آخرین عکس ما باشد، وقتی این حرف را زد، تکان خوردم. شهدایی چون همدانی، باقری، کاظمی، علی هاشمی و ... هر 100 تا شاید مثلشان بیاید.»
«شهید همدانی فقط یک شهید نبود، شهید همدانی یک لشکر و یک استان بود، مثل شهید بهشتی که امام(ره) فرمود یک ملت بود. او 3 کارکرد مهم در دفاع مقدس داشت. یکی تاسی شمشیر برنده لشکر انصارالحسین(ع) بود که هر جا نظام تهدیدی داشت آن را اعزام میکرد. اقدام دیگر شهید همدانی نقش ارزندهاش از ابتدای دفاع مقدس تا انتهای آن در همه عملیاتها و پیروزیها در سمت فرماندهی بود. کار سوم شهید همدانی از دو کار اول مهمتر بود و آن همان چیزی بود که دفاع مقدس را در دلها و مغزها جا انداخت که همان تاسیس مدرسه فکری بود. تاسیس مدرسه حسین همدانی بود که دهها هزار جوان از همدان و جاهای دیگر راه افتادند و مثل مادری که غذا در دهان فرزندان خود میگذارد، جوانان را در راه اهل بیت تربیت کرد.»
سرلشکر محسن رضایی (19 مهر 1394)
«سردار شهید همدانی از سال 45 تا 94 به مدت 40 سال از عمرش را در راه اسلام شمشیر زد و به طور خستگیناپذیر ایستاد و به مبارزه پرداخت.سردار همدانی همواره در خط مقدم جبهههای نبرد بوده است و مبارزاتش را با مقابله با رژیم منحوس پهلوی و مبارزه با استبداد آغاز کرد و از هیچ تلاشی برای دفاع از خاک وطن دریغ نکرد. همدانی در دوران مبارزه با رژیم پهلوی همواره در محافل انقلابی شهید آیتالله مدنی در همدان شرکت میکرد. در بهمن 57 که رژیم شاهنشاهی با تانک راه را بر مردم بسته بود، سردار همدانی به فرمان آیتالله مدنی در مقابل تانکها ایستاد. با تداوم شورش در استانهای کردستان و آذربایجان غربی، سردار شهید همدانی در خرداد 1358 جزو نخستین رزمندگانی بود که برای آزادی و شکست حصر سنندج تلاش فراوانی کرد و به گردنه صلواتآباد حمله کردند و شهر سنندج را آزاد کردند. در سال 59 با آغاز جنگ تحمیلی این سردار بزرگ اسلام در جبهههای غرب کشور نقش مهمی را ایفا کرد و در جبهههای مهاباد که در محاصر دشمن بود، سردار همدانی با چاقو، تیر را از بدن مجروحان خارج میکرد.»
«سردار شهید همدانی در سال 90 در کنار حزبالله لبنان ایستاد و در سوریه، قرارگاه حضرت زینب(س) و در حلب قرارگاه حضرت رقیه(س) را تشکیل داد و با راهاندازی این قرارگاهها، دشمن را تهدید کرد. دشمنان تصور میکردند که ایران لشگری را به سوریه فرستاده است، اما نمیدانستند سردار همدانی از نیروهای وطنی لشکری تشکیل داد که دمشق را آزاد کرد و در حلب هم جنگید. سردار همدانی در سوریه با بکارگیری نیروهای توانمند، دمشق را از شر تروریستها آزاد کرد و در سوریه در 80 عملیات شرکت کرد و خوشا به حالش که در کنار حرم مطهر حضرت زینب(س) عروج کرد.»
سرلشکر سید حسن فیروزآبادی (17 مهر 1394)
«خاطره سردار سرلشکر حسین همدانی در هر برهه از زندگیاش سراسر درس ایستادگی و مقاومت است. او که از مبارزان دوران پیروزی انقلاب اسلامی بود از پایهگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهان شجاع دوران پرشکوه دفاع مقدس به شمار میرود و بعد از دوره جنگ تحمیلی در سنگرهای مختلف دفاع و حراست از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد که نمونه آن را در مقابله با کودتای آمریکایی فتنه 88 میتوان یادآوری نمود.»
«حضور این فرمانده با بصیرت در عرصه های مقاومت منطقه در جهت مقابله با شیطان بزرگ به دشمنان مقاومت و استقلال و آزادی کشورهای منطقه در خود درسهای فراموشناشدنی فراوانی دارد.»
سرلشکر مصطفی ایزدی (17 مهر 1394)
«سردار همدانی توان رزم سپاه پاسداران را افزایش و بعد در مقابله با فتنه و دفاع از آرمانهای انقلاب حضور داشت و سپس در جبهه مقاومت به مبارزه با گروههای تکفیری پرداخت.سردار شهید ما همواره درب جهاد را برای خود باز نگه داشت و طبق گفته مقام معظم رهبری که میفرمایند اجر جهاد شهادت است به اجر واقعی خود دست یافت.سردار شهید همدانی نقش بسیار کلیدی در توسعه خط مقاومت داشت و موقعیت ما در منطقه شامات مرهون تلاشهای ایشان است.»