مجمع روحانیون مبارز دیروز و امروز/ نگاه راهبردی به تجزیهطلبی اقلیم کردستان/ حمایت وارونه اروپا از برجام!
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، محمدحسن قدیری ابیانه در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه در مورد تجزیهطلبی در اقلیم کردستان، از یکسو و غیرقابلاعتماد بودن مواضع آمریکا و اروپا از سوی دیگر، هشدارها و تذکرات لازم را مطرح کرده و این اقدام را در راستای ایجاد یک «اسرائیل جدید» در منطقه ارزیابی فرمودند. دراینباره گفتنیهایی هست. استقلالطلبی کردستان عراق که از سوی اکثر کشورهای دنیا محکوم شده است، دارای ابعاد «دراز مدت» برای همسایگان این اقلیم به شمار میآید. درحالیکه آخرین بقایای تروریسم تکفیری در عراق و سوریه، رو به نابودی است، رونمایی از غائله کشور کردی، از طراحی بلندمدت بدخواهان منطقه برای ایجاد یک «عامل ایذایی» مستمر برای کشورهای صاحب نفوذ در غرب آسیا حکایت دارد. امروز هیچکس در اینکه داعش و دیگر گروههای تروریستی، برای بیثباتسازی منطقه و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایجادشده بودند، شکی ندارد و اقدام غیرقانونی کردهای عراق، در حقیقت، محول کردن مأموریت ناتمامی است که تکفیریها نتوانستند آن را به سرانجام برسانند. از طرفی، عمر تروریستها در عراق و سوریه، بیشتر از شش سال نبود ولی حرکت مذموم اقلیم کردستان، آتشی را به پا خواهد کرد که زبانههای آن نهفقط در عراق و سوریه، بلکه در ترکیه و ایران اثرگذار خواهد بود و به جهت ماهیت آن، سالیان سال این کشورها را دچار ناآرامی خواهد کرد. ازاینرو، همانگونه که رهبر حکیم انقلاب بر آن تأکید داشتند، کشورهای منطقه از جمله ایران و ترکیه باید برای مقابله با این تهدید، «هر اقدام ممکن» را در دستور کار خود قرار دهند.
حمایت وارونه اروپا از برجام!
در یادداشت روزنامه کیهان به قلم دکتر محمد حسینمحترم می خوانید: پس از نشست کمیسیون برجام در نیویورک علیرغم نقضهای مکرر برجام از سوی آمریکا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد «در این نشست همه طرفها اتفاقنظر داشتند که همه طرفها به برجام پایبند بودند و نقض برجامی انجام ندادند»! این موضع یعنی اینکه آمریکا هم نقض برجامی انجام نداده است که با سکوت محمدجواد ظریف به نوعی تایید شد و تیلرسون وزیر خارجه آمریکا بعد از سخنان موگرینی به نوعی دلیل سکوت آقای ظریف را اینگونه بیان میکند که «با وزیر امور خارجه ایران نه کفشی به سمت هم پرتاب کردیم و نه فریادی بر سر هم کشیدیم»! قطعا از نظر ملت ایران و هر کسی که با الفبای سیاست آشنا باشد، انتظار میرفت که وزیر امور خارجه در برابر این همه نقض برجام و تهدیدات و تحریمهای آمریکا بر سر تیلرسون فریاد بزند و از حق ملت ایران دفاع کند که متاسفانه نکرد!
توسعه خدمات بیمهای ضمانت اشتغال روستایی
در یادداشت روزنامه جام جم که فاضل سجادی نوشته، می خوانید: با توجه به اهمیت اقتصادی و اشتغالزایی بخش کشاورزی، اغلب دولتها سعی در حمایت و تضمین کسبوکار کشاورزان با استفاده از راهکارهای علمی و اقتصادی دارند. خریدهای تضمینی، پرداخت یارانه، ارائه برخی خدمات رایگان برای تأمین نیازهای کشاورزان و ارائه تسهیلات ارزانقیمت برای خرید تجهیزات و ماشینآلات موردنیاز کشاورزان از جمله این اقدامات است. این راهکارها، گرچه میتواند عامل توسعه کشاورزی و اشتغالزایی در روستاها باشد، اما اصولاً بخش کشاورزی در معرض برخی آسیبهای طبیعی است که بهواقع نمیتوان از آنها جلوگیری کرد و باید فقط با استفاده از خدمات بیمهای، تضمینی برای معیشت کشاورزان ایجاد کرد؛ چون بروز حوادثی مثل سرمای زودهنگام، شیوع انواع بیماری یا حمله آفات مختلف میتواند زندگی کشاورزان را تحتتأثیر خود قرار دهد تا جایی که در نهایت مهاجرت آخرین گزینه آسیب دیدگان خواهد بود. از اینرو استفاده از راهکار اقتصادی و منطقی صندوقهای بیمهای و ارائه این تضمین به کشاورزان که در صورت بروز هرگونه حادثه طبیعی، معیشت آنها تضمین است، میتواند تاکیدی بر اقامت آنها در روستاهای اجدادیشان بوده و از همه مهمتر زمینهای برای ادامه فعالیت کشاورزی فرزندان روستاییان خواهد شد.
مجمع روحانیون مبارز دیروز و امروز
محمدکاظم انبارلویی در یادداشت روزنامه رسالت نوشته است: آیت الله موسوی خوئینی ها، دبیر مجمع روحانیون مبارز به نقل از سایت جماران در پاسخ به سوالی در مورد موضع مجمع در قبال آمریکا مطالب خوب، شفاف و روشنگرانه ای را مطرح کرده است. او در پاسخ به این سوال که ؛ "مجمع روحانیون در ابتدا مواضعی کاملاً ضد آمریکایی داشت ولی به نظر می رسد این مواضع امروز تفاوت کرده است. آیا این طور است؟" گفته است: - مجمع روحانیون مبارز همچنان ضد آمریکاست. - آمریکایی ها هیچ گاه دوست ملت ایران نبودند. - امروز چه کسی و کدام گروه در ایران ضد آمریکا نیست که مجمع روحانیون نباشد. امروز تمام گروه ها و احزاب و تشکل های سیاسی مخالف آمریکا هستند. باید از آقای خوئینی ها به خاطر این مواضع صریح و شفاف ضد آمریکاییاش تشکر کرد.
۳ دلیل برای به بنبست رسیدن اقتصاد!
در یادداشت روزنامه جوان به قلم مهران ابراهیمیان می خوانید: وقتی صحبت از تغییر ساختارها میشود، همه بر این باوریم که تغییر الزامی است و اقتصاد باید از درآمدهای منابع هیدروکربنی (نفت و گاز و...) به عنوان ماده مخدرهای که رخوت در اقتصاد ایجاد کرده رهایی یابد! اما در مقام عمل که میرسیم به موانع جدیای برمیخوریم که تغییر را سخت و فرصتها را تقریباً نابود میکند، وگرنه تجربه مسیر کشورهای دیگر هم نشان میدهد هیچ مسئولی در هیچ دولتی تمایل به تحمیل شرایط سخت به مردمی که به آنها رأی دادهاند، ندارد! بلکه برعکس، وعدههای داده شده و ترس از کاهش مقبولیت باعث میشود از جایگاه رئیسجمهور تا نماینده مجلس تصمیمات نه براساس نگاه توسعه و پیشرفت در درازمدت که بر اساس همین تعهدات نصفه و نیمه و کوتاهمدت (چهار ساله) به دنبال راهکار بوده و در قالب یک استراتژی کوتاهمدت موجب تخریب مسیر توسعه میشود.
نظمنوین منطقه برمحور بیاعتمادی به آمریکا
در یادداشت روزنامه وطن امروز که ماشاءالله ذراتی نوشته است، می خوانید: سرعت تغییر و تحولات در منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری، پیچیدگیها، فرصتها و تهدیدات نوینی را پدید آورده است. سیاستهای واقعگرایانه و منطقی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر ارزش و کرامت انسانی رفتهرفته اثرات و جلوههای خود را نمایان میکند تا آنجا که «کیسینجر» نسبت به ظهور امپراتوری ایران هشدار میدهد و «المریخی» وزیر مشاور دولت قطر در مقابل تحریمکنندگان این کشور، علنا ایران را دولتی «شریف» توصیف میکند. روی دیگر سکه افزایش نفوذ ایران که تاثیر و تاثرات متقابل بر یکدیگر دارد، افول و کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه است. مهمترین طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه که همان «پلن آ» یا خاورمیانه بزرگ بود با شکست مواجه شد. بر اساس این طرح قرار بود منطقه درگیر جنگهای مذهبی شیعه و سنی شده و در نهایت برای حل و فصل این درگیریها مرزبندیهای جدیدی در منطقه اعمال شود؛ نقش اصلی انجام این طرح هم بر عهده گروههای تکفیری بویژه داعش قرار داشت.
نظام پارلمانی و پیشنهادی برای طولانی کردن دوره سیاست
در یادداشت روزنامه خراسان به قلم محمد سعید احدیان می خوانید: چندروزی است در فضای رسانه ای پیشنهاد تغییر قانون اساسی و تبدیل نظام سیاسی ایران به نظام پارلمانی مطرح است که ذکر چند نکته و ارائه یک پیشنهاد را در این باره مفید می دانم: بی تردید قانون اساسی جمهوری اسلامی با این که بسیار مترقی است و از ابتکاراتی با ویژگی های افتخارآمیز برخوردار است، اما بازخوانی آن توسط جایگاهی در نظام و همچنین در محیط های دانشگاهی، رسانه ای و فکری مفید و ضروری است. این بازخوانی نه فقط برای پیدا کردن ضعف ها و قوت های احتمالی قانون اساسی بلکه برای میزان اجرایی شدن و نشدن اصول آن باید صورت گیرد. واقعیت این است که بندهای متعددی از قانون اساسی حتی به مرحله وضع قانون عادی که الزامی اولیه برای اجرا محسوب می شود، نرسیده و بسیاری دیگر در عمل پیاده سازی نشده اند. همچنین تجربیات عملی و عینی حاکی از نقطه ضعف هایی در برخی بندهای قانون اساسی است. برای این که اگر احیانا روزی قرار شد قانون اساسی تغییر کند، شبیه بازنگری سال1368 نشود و مداقه کامل صورت گرفته باشد، بنابراین لازم است این بازخوانی و بررسی، هم در فضای حاکمیتی و هم در فضای دانشگاهی و رسانه ای صورت گیرد. قرار نیست این بررسی حتما به تغییر قانون اساسی منجر شود بلکه با توجه به این نکته که «اصل باید بر عدم تغییر قانون اساسی باشد»، در بسیاری موارد می توان راه هایی را برای حل و فصل مشکلات احصا شده بدون تغییر قانون اساسی پیدا کرد اما اگر جمع بندی این بود که بهتر است قانون اساسی تغییر کند، به تعبیر رهبری بن بستی وجود ندارد و این اتفاق می تواند از طریق سازوکارهای قانونی آن پیگیری شود.
ما و آینده تحولات منطقه
در یادداشت روزنامه جمهوری می خوانید: تحرکات سیاسی منطقهای و بین المللی، این روزها به روشنی نشانههایی از شکست سیاستها و طرحهای آمریکا در برابر جبهه مقاومت را به نمایش گذاشته است. پیروز این میدان، در درجه اول و بطور عام، جبهه مقاومت است و بطور ویژه جمهوری اسلامی ایران. برای حفاظت از این پیروزی و تحمیل شکستهای بزرگتر به آمریکا باید سیاستهایی را دنبال کنیم که هم به منطقه و هم به مسائل بینالمللی مربوطند و البته با سیاستهای داخلی ایران نیز ارتباط تنگاتنگ دارند. برای درک عمق شکست آمریکا باید به رویدادهای این روزهای منطقه توجه دقیق نماییم. سفر پادشاه عربستان به روسیه، علیرغم معامله موشکهای اس 400 روسی، نماد روشن سرخوردگی وی در اعتمادی است که به دونالد ترامپ رئیسجمهور نامتعادل آمریکا کرده است. محاسبات دولت عربستان که پیروزی طرح ترامپ برای پیروزی در عراق و سوریه را پیشبینی میکرد، جواب نداد و رویداد مهم پیروزی قطعی بشار اسد و حیدرالعبادی بر داعش و سایر تروریستها تمام رویاهای آل سعود را برباد داد. در چنین شرایطی طبیعی است که عربستان سیاست نگاه به شرق را پیشه کند و قیمت موشکهای اس 400 را نیز به عنوان شیربهای این ازدواج ناخواسته تقبل نماید.
آسیبهای اجتماعی؛ واقعیت انکارناپذیر
سیدرضا صالحی امیری در یادداشت روزنامه ایران نوشته که آمارهای رسمی در حوزه آسیبهای اجتماعی هشداردهنده و موجب نگرانی است و ضرورت سیاستگذاری، برنامهریزی، مدیریت و اقدام عاجل در این حوزه را بیش از پیش آشکار میکند. از عمدهترین آسیبهای موجود میتوان اعتیاد، فروپاشی خانواده ناشی از طلاق، خشونت، حاشیه نشینی، فساد، ناهنجاری اجتماعی، افول سرمایه اجتماعی، فقر و شکاف طبقاتی، ناامنی و... را نام برد که شاخصهای هر یک از این مسائل نشان میدهد که میتواند تأثیرات مخربی در فرآیند نظام اجتماعی ایجاد کند. آنچه از اهمیت بالاتری برخوردار است، رابطه متقابل میان آسیبها در ابعاد گوناگون است. به این معنا که برخی از این آسیبها خود امالامراض یا مادر آسیبها تلقی میشوند و در سایر حوزههای اجتماعی هم اثر منفی خواهند گذاشت.
الگوی پیروزی
در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: در همان روزی که حاکم سعودی به روسیه رفته بود و در آنجا گفتارهایی ضد ایرانی بر زبان آورد، رجب طیب اردوغان در تهران بود و بر خلاف آنچه در دیدار دو سال قبل او گذشت، در یک موضع حساس (مقوله کردستان وتجزیه عراق) در کنار ایران قرار گرفت و درباره مساله سوریه هم هیچ نکته حساسیت برانگیز و متفاوتی بر زبان نیاورد. رقابت طولانی و رقابت مداوم ایران و ترکیه، ریشه در همسایگی طبیعی و ژئوتکنیک های خاص دو کشور دارد و اکنون نزدیک به دو دهه است که پس از روی کار آمدن اسلام گرایان در آنکارا، فضایی متفاوت و معمولاً گرمتر از گذشته یافته است. با این همه، مناقشه سوریه این روابط را تا مرحله قطع شدن نیز پیش برد و اگر خویشتن داری و تدبیر ایرانی نبود، چه بسا توطئه سعودی- صهیونیستی در این مورد کارساز میشد. حالا، سالها و ماهها از آن روزهای سخت گذشته و از سه هدف مخالف ایران در قضیه سوریه (ترکیه، قطر و عربستان) دو کشور کاملاً به مواضع ما در این ماجرا نزدیک شده یا لااقل از رو در رویی مستقیم دور شدهاند. آیا نمیتوان این را یک پیروزی راهبردی برای جبهه مقاومت دانست؟
وظیفه فراموش شده مصرفکنندگان
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: طرح حذف برچسب قیمت از مبدا تولید روی کالا که اخیرا در دستور کار وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گرفته است، بعضا از این زاویه که ممکن است فروشندگان از بیاطلاعی مصرفکنندگان به نفع خود بهرهبرداری کنند و کالا را گران به مصرفکننده بفروشند، مورد نقد قرار میگیرد. در واقع این استدلال، بیاطلاعی مصرفکنندگان را پیشفرض اقدام خود گرفته است. بنابراین با ژستی خیرخواهانه آنها را نیازمند به حمایتی میداند که تنها با جایگزینی قیمت با مضربی از «هزینه تمام شده» از طرف تولیدکننده و نهادهای حمایتی-نظارتی ممکن میشود. باور به اینکه منفعل کردن بازار در تعیین قیمت و سپردن نقش تعیین بهای کالا به یک دوجین نهاد همچون تولیدکنندگان، اتحادیهها و صنوف، سازمان حمایت از مصرفکنندگان، تعزیرات و... در اتاقهای دربسته و بدون دادن نقشی به خود مصرفکنندگان همه برای مصلحت مصرفکنندگان صورت میگیرد، از ابتدا بسیار سخت بوده و تجربه دهههای گذشته نیز نشان میدهد در واقع سرابی بیش نبوده است.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.