بیش از ۶۰ سال پیش "حسن ربانی" به هنگام رانندگی در جاده توسط راهزنی مورد حمله قرار میگیرد؛ حسن فقط در زبانش نام حضرت عباس (ع) میآید و یا ابوالفضل گویان از او مدد میطلبد، اما راهزن ناجوانمردانه گلوی او را بریده و زخمی در جاده رها میکند. حسن زنده میماند و به بیمارستان انتقال میباید، اما در اثر جراحت زیاد و سکته مغزی و فلج شدن دست و فک هشت ماه در بیمارستان بستری میشود. یک شب حضرت عباس (ع) به خواب او میآید و به حسن میفرماید: ((بلند شو و تکیهای بنا کن))، حسن در جواب میگوید فلج شده ام و نمیتوانم، حسن قبای حضرت را میگیرد و بلند میشود و برای همیشه شفا پیدا میکند. بعد از آن در خیابان صفای بروجرد سقاخانهای با نام حضرت ابوالفضل (ع) برپا میکند. در این سقاخانه هر سال بیش از چهار هزار چراغ نفتی نذر میشود و از اول محرم تا روز عاشورا در سقاخانه روشن میماند و در روز عاشورا برای گرفتن حاجت، به مردم هدیه داده میشود تا حاجت روا شوند؛ نذری که در نوع خود بی نظیر است.