اختیار معامله طلا؛ سرمایه گذاری بدون اشک
به گزارش گروه اقتصاد ، وقتی شما یک دارایی مثل اتومبیل خود را بیمه میکنید و ریسک آتشسوزی آن را با پرداخت حق بیمه به دیگری (شرکت بیمه) منتقل می کنید در حالیکه احتمال وقوع آن برایتان اهمیت ندارد؛ بهکارگیری اختیار معامله برای پوشش ریسک نوسانات قیمت طلا در سبد دارایی های شما در اصل همین اطمینان خاطر بیمه را برای شما فراهم می کند.
یک قرارداد یا برگ اختیار معامله طلا به دارنده یا صاحب آن این «حق» اما نه «تعهد» را برای خرید یا فروش میزان معینی طلا به قیمت مشخص (که بدان قیمت توافقی میگویند) در تاریخ انقضا می دهد.
قرارداد اختیار معامله طلا چگونه عمل میکند
اختیار معامله یک ابزار مشتقه (derivative) هستند؛ یعنی قیمت آنها از قیمت قراردادهای اوراق بهادار دیگر یا دارای یها و کالاهایی چون طلا، ارز، ذرت مشتق می شود. در موضوع بحث ما، قیمت یک قرارداد اختیار معامله طلا از قیمت طلا مشتق می شود. برای مثال فرض کنید شما یک قرارداد اختیار خرید (call option) برای 100، اونس طلا به قیمت توافقی (strike) 100 دلار و با تاریخ انقضای شانزدهم آوریل میخرید. این اختیار معامله به شما این «حق» را میدهد که 100، اونس طلا را به قیمت 1000 دلار تا شانزدهم آوریل خریداری کنید (البته قرارداد، فقط وقتی ارزشمند است که طلا بالاتر از 1000 دلار در هر اونس در آن نقطه از زمان معامله شود). امروزه اختیار معاملههای طلا در حجمهای بالا در بورس کالایی نیویورک (NYMEX) و یا بورس کالایی توکیو (TOCOM) معامله میشوند.
یادتان باشد هر اختیار معامله یک قرارداد بین فروشنده و خریدار است. فروشنده (writer) متعهد می شود که طلا را از خریدار آن قرارداد به قیمت مشخص و در یک تاریخ معین بخرد یا بفروشد. (بسته به نوع اختیار معامله فروش (put option) یا خرید (call option) در این فاصله زمانی یا عمر قرارداد اختیار معامله، خریدار یک قرارداد اختیار معامله، این حق را دارد (نه تعهد) که آن معامله را تا تاریخ معینشده انجام دهد. وقتی یک اختیار معامله منقضی میشود، اگر به اجرا درآوردن آن با منافع خریدار مغایر باشد، او هیچ تعهدی در این راستا ندارد. خریدار مزبور قرارداد اختیار معامله را بدین دلیل خریده بود که معامله را در آینده معینی را انجام دهد. (فکر میکنید خرید اختیار معامله از فروش آن ساده تر باشد؟)
فرض کنید، طلا به قیمت هر اونس 1000 دلار معامله میشود. حال فرض کنید یک سرمایهگذار به خرید یک اختیار خرید برای طلا به قیمت 2 دلار برای هر قرارداد اقدام کند. یادتان باشد از آنجاکه هر قرارداد اختیار معامله 100، اونس طلا است (اندازه قرارداد) هزینه تحمیلی و واقعی این اختیار معامله 200 دلار میشود (200=2 دلار ×100).
اجازه دهید به زبان ساده از سرنوشت ارزش این قرارداد اختیار طلا تحت سناریوهای مختلف کمی بحث کنیم:
1. وقتی آن اختیار خرید طلا منقضی میشود و طلا به قیمت 1050 دلار معامله می شود.
یادتان باشد آن قرارداد اختیار خرید به خریدار آن این حق را میداد که طلا را به قیمت هر اونس 1000 دلار خریداری کند. در این سناریو، خریدار آن قرارداد میتوانست آن را برای خرید طلا به قیمت هر اونس 1000 دلار به کار برده و بلافاصله طلاها را در بازار «باز» به قیمت هر اونس 1050 دلار بفروشد. به این اختیار معامله در این حالت به زبان سازوکار بورسهای کالایی میگویند (in- the- money). ازآنجاکه اختیار خرید مزبور در تاریخ انقضا به 50 دلارفروش رفته است ]و چون هر قرارداد شامل 100، اونس است، قیمت کل فروش آن قراردادها (توجه کنید قراردادها معامله میشوند!) 5000 دلار میشود[ سرمایهگذار مزبور برای خرید قرارداد 200 دلار پرداخته بود، لذا سود خالص خریدار آن قرارداد از آن معامله 4800 دلار شده است.
2. وقتی آن قرارداد اختیار خرید طلا منقضی می شود و طلا به قیمت 1001 دلار معامله می شود.
با به کار گیری تحلیلی شبیه آنچه در بالا گفته شد، حالا اختیار خرید مزبور یک دلار ارزش دارد (در کل 100 دلار) از آنجاکه سرمایهگذار مثال ما برای خرید آن 200 دلار پرداخته بود، معامله او با زیان خالصی معادل یک دلار (در جمع 100 دلار) همراه شده است. به زبان بورس کالایی این قرارداد اختیار معامله در حالت (at- the- money) است، چراکه معامله مزبور قسمتی از سرمایه را بر باد داده است.
3. وقتی آن قرارداد اختیار خرید طلا منقضی میشود و طلا به قیمت 1000 دلار یا کمتر از آن معامله می شود.
اگر در تاریخ انقضای آن قرارداد طلا به قیمت 1000 دلار یا کمتر معامله شود، میگویند آن قرارداد در وضعیت (out- of- the- momey) است؛ یعنی ارزش خود را ازدستداده است؛ بنابراین خریدار آن 100 درصد پول خود را از دست میدهد. (در این مثال، 200 دلاری که آن سرمایهگذار بابت آن قرارداد پرداخته بود).
اختیار معامله چرا مهم است؟
سرمایهگذاران به دو دلیل اصلی و اساسی قراردادهای اختیار معامله را به کار میگیرند. اشاره کنم که در بورس کالایی دودسته بر روی این قراردادها فعالاند یکی آنان که درصدد پوشش نوسانات قیمت کالاها هستند و دیگری سفته بازها به معنی عام که شامل همه کسانی میشود که به فرض طلا را بر پایه پیشنگری خود از سمتوسوی نوسانات قیمت آن را میخرند، اگر نوسانات به نفع شما باشد تمام پول خود را روی آن کالا یا سهم میگذارید. عقلانیت در سرمایهگذاری حکم میکند هر سرمایهگذاری را همراه با ریسک بدانیم. قبول و تحمل این ریسک در خرید یا سرمایهگذاری یک دارایی باید جبران شود. وقتی شما به خرید قرارداد اختیار معامله برای بهرهمندی از نوسانات طلا خواه سفتهباز هستید خواه طلاسازی که قیمت گوشواره های ساخت خود را برای عید نوروز در کاتالوگ خود از این ماه اعلام کردهاید؛ شما نهتنها ریسک زیان ساز خود را محدود کردهاید، بلکه اگر اوضاع بازار بر وفق مراد شما باشد با سود بالقوه نامحدود روبه رو می شوید.
پوشش ریسک یا مصونسازی چیزی شبیه خرید بیمه است این اقدام شما را در مقابل وقایع پیشبینینشده حمایت میکند، ولی شما امید دارید که هرگز با آن واقعه روبه رو نشوید تا از بیمه خود استفاده کنید. چرا یک دارایی مثل اتومبیل خود را بیمه میکنید و ریسک آتشسوزی آن را با پرداخت حق بیمه به دیگری (شرکت بیمه) منتقل میکنید و احتمال وقوع آن برایتان اهمیت ندارد. بهکارگیری اختیار معامله برای پوشش ریسک نوسانات قیمت طلا در سبد دارایی های شما در اصل همین اطمینان خاطر بیمه را برای شما فراهم می کند.
احمد یزدان پناه، اقتصاددان و استاد دانشگاه