بازی بارزانی؛ پروژه جدید برای غرب آسیا/ صدای جنگ؛ ندای صلح/ پیامهای رزمایش در غرب کشور/ بایستههای رسالت راهبردی و جدید خبرگان
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، در یادداشت روزنامه حمایت به قلم جواد منصوری می خوانید: جامعه بشری از ابتدا بر اساس زندگی جمعی شکلگرفته و نیاز حیات مشترک انسانها، آنها را در همه ادوار تاریخ به سمت تعامل و همکاری سوق داده است. کشورها پس از گذشت چندین قرن آزمونوخطا، به این نتیجه رسیدند که از رهگذر تعامل و ارتباط با دیگران، هم میتوانند بخشی از مشکلات خود را مرتفع نمایند و هم با استفاده از پتانسیل دیگر ملتها، موجبات پیشرفت و بهبود وضعیت خود را فراهم آورند. به این دلیل است که در گذشتههای دور نیز علیرغم کمبود شدید امکانات ارتباطی، مراوده و تعامل بین کشورها موردتوجه بود و جادههای تاریخی مثل «جاده ابریشم» بین تمدنها و کشورها احداث شدند. از اوایل قرن هجدهم به اینطرف، بحث ارتباطات بینالمللی و ایجاد سفارتخانه بهصورت امروزی مطرح شد و مقوله «دیپلماسی» بهعنوان ابزاری برای تأمین منافع کشورها موردتوجه قرار گرفت که با ورود فناوریهای نوین ارتباطی، سرفصل جدیدی به نام «دیپلماسی عمومی» شکل گرفت. در این راستا، جمهوری اسلامی که نظامی مردمی و بر اساس واقعبینی است، منافع، امنیت و تمامیت ارضی خود را همگام بااقتدار در عرصه بینالمللی دنبال و همواره از روابط مبتنی بر مصالح و منفعت دوجانبه با کشورها حمایت کرده است. به همین دلیل، در اصل 152 قانون اساسی چارچوبهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی مشخص شده؛ همچنان که در سیره عملی امام راحل (ره) و رهبر حکیم انقلاب نیز بر تعامل گسترده با دنیا تأکید شده است. در این میان، رژیمهای آمریکا و صهیونیستی به علت سیاستهای استکباری و ضد بشری در لیست استثنائات سیاست خارجی انقلاب اسلامی قرار دارند و به فرموده امام (ره)، «اسرائیل آدمشدنی نیست و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد».
همه حرفهای خوب!
در یادداشت روزنامه کیهان که حسین شمسیان نوشته است، می خوانید: «باید خلاقیت دانشآموزان شکوفا شود... باید بگذاریم مهارت دانشآموزان بالا رود. ما باید دانشآموز را علاقهمند و ماهر حداقل در یک رشته تحویل جامعه دهیم... ما باید دانشآموز را برای حداقل 12 سال بعد تربیت کنیم نه برای امروز و دیروز». این جملات زیبا، آرزوی هر پدر و مادر و هر دانشآموز است و میتوان گفت بخش مهمی از کارآمدی یک سیستم آموزشی را تشکیل میدهد. سخنان زیبایی که گوینده دارد اما متولی ندارد! شاید باورش سخت باشد، اما گوینده این سخنان، رئیس دستگاه اجرایی کشور است! بله رئیسجمهور محترم این سخنان را در آغاز سال تحصیلی جدید بیان کرده و درست مانند من و شما و میلیونها پدر و مادر دیگری که فرزندانشان را به مدرسه سپردهاند، آرزوهایی زیبا را بر زبان آورده است! اینکه میان آرزوهای ما و آرزوهای رئیسجمهور هیچ فرقی نیست، خیلی هم خوب است. این اصلا نشانه خوبی است از نزدیکی فکری ما و از نیازی که مشترکا در جامعه حس میشود. مشکل آنجاست که هم ما و هم رئیسجمهور محترم، همه با هم فقط و فقط آرزو میکنیم! و معلوم نیست مسئول اجرای این آرزوهای زیبا کیست!؟
پیامهای رزمایش در غرب کشور
در یادداشت روزنامه جام جم به قلم سردار اسماعیل کوثری می خوانید: رزمایش امنیتی محرم با حضور یگانهای پهپادی، موشکی، توپخانه، هوانیروز و زرهی نیروی زمینی سپاه با موفقیت انجام شد. نیروی زمینی سپاه از جمله قرارگاه قدس و حمزه سیدالشهدا(ع) به طور دائم و مستمر در حال انجام عملیات، رزمایش و تمرین آمادگی هستند. این نیروها براساس برنامه سالانه در جهت آمادگی و هماهنگی بین یگانهای خود و در طول سال برخی رزمایشها را برای خود برنامهریزی کرده و به اجرا در میآورند تا همیشه این آمادگی در یگانهایشان باشد که با هماهنگی ناجا و دستگاههای امنیتی و نظامی، امنیت مرزها را تامین کنند. انجام این رزمایشها بهدلیل قرار گرفتن کشورمان در منطقهای است که احتمال دارد هر لحظه گروههای ضد انقلاب به اقدامات تروریستی دست بزنند، به همین دلیل باید آمادگی به لحظه باشد. بر همین اساس در هفته دفاع مقدس و با یاد و نام شهدای آن منطقه این اقدام شایسته انجام شد. از سوی دیگر، انجام چنین رزمایشهایی به بازماندگان گروههای تکفیری و همچنین گروههای ضد انقلاب مورد حمایت صهیونیستها و در اصل استکبار جهانی و عربستان در منطقه نشان میدهد اگر دست از پا خطا کرده و اشتباهی را علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهند، این آمادگی از سوی ایران وجود دارد و حالت بازدارندگی در این رابطه ایجاد میشود.
از مک کارتیسم تا ترامپیسم
محمدحسین ملایری در یادداشت روزنامه رسالت نوشته است: تئوری توطئه در میان رهبران آمریکا، شیوعی باورنکردنی دارد و ریشه این رویکرد را هم باید در زمینههای تاریخی - اجتماعی شکل گیری ایالات متحده آمریکا جستجو کرد. پس از جنگ جهانی دوم که اندک اندک رهبران آمریکا خود را از زیر سنگینی امر و نهیهای دیپلماسی انگلیسی ها بیرون کشیدند، زود نشان دادند که "خیلی بیش از آنکه به راستی قهرمان جنگ جهانی باشند ، وحشت زدگان مواجهه با جهان جدیدند."هنوز چیزی از جنگ نگذشته بود که تئوری توطئه آمریکایی ها خود را در لباس "مک کارتیسم" ظاهر ساخت ، آمریکاییها فکر می کردند ، همه جا را دشمنان پر کرده و شوروی ها هم پشت همه آنها بودند !در طول یک دهه از 1947 تا 1956 کمیتههای تفتیش عقاید در سرتاسر آمریکا تشکیل شد. تهیه لیست های سیاه، دستگیری های گسترده، تصویب قوانین غلاظ و شداد، بازجوییهای تند و خشن، پخش دائم سرودهای بیگانه هراس، تشکیل هیئت های خیریه برای کمونیست شناسی و دستگیری "توطئهگران سرخ" و "سوسیالیستها" (توطئه اندیشان آمریکایی هیچ فرقی هم بین کمونیسم و سوسیالیسم قائل نبودند!) ، برپایی کمیتههای "تفتیش میزان وفاداری" و بازرسیهای سرزده از شرکتهای بزرگ و کوچک - هم در سطح ایالات و هم در سطح فدرال - بازتاب دهنده وخامت باورمندی آمریکایی ها به تئوری توطئه بود. جریان برچسب زنی ، پرونده سازی و تسویه حسابها به حدی رسیده بود که مک کارتیسم باید با چند قربانی، تشفی خاطر پیدا می کرد. نهایتا زن و شوهر جوانی (روزنبرگها) در سال 1353 به جاسوسی اتمی برای شورویها متهم شده و اعدام گردیدند فرزندان آن دو در دهههای گذشته بسیار کوشیدند نشان بدهند که پدر و مادرشان مستوجب مرگ نبودند، اما کسی وقعی ننهاد.
بازی بارزانی؛ پروژه جدید برای غرب آسیا
رضا قزوینی غرابی در یادداشت روزنامه خراسان نوشته است: امروز صبح همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق پس از ماه ها و هفته ها جدل و مخالفت های داخلی و بین المللی برگزار می شود. هرچند به گفته کردهای عراق، این اتفاق آرزوی دیرینه آن ها بوده است. اما میزان مخالفت های داخلی و بین المللی و شرایط داخلی این اقلیم نشان می دهد که کردستان پس از همه پرسی، چه مستقل بشود یا نشود دچار مشکلات عدیده ای خواهد بود. مشکلاتی که نه تنها گریبانگیر کردها خواهد بود بلکه دامنه آن به همسایگان و حتی منطقه نیز کشیده خواهد شد. فارغ از دلایل اصرار بارزانی برای برگزاری همه پرسی و اهداف شخصی و سیاسی وی که زیاد درباره آن گفته شده است، به نظر می رسد میزان برخی حمایت های منطقه ای از این اقدام، واکنش های دیرهنگام بین المللی و برخورد غیر جدی دولت بغداد با مسعود بارزانی، در اصرار اربیل بر برگزاری همه پرسی مؤثر بوده است.
بایستههای رسالت راهبردی و جدید خبرگان
در یادداشت روزنامه جوان به قلم محمدجواد اخوان می خوانید: رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر اعضای مجلس خبرگان رهبری، وظیفهای جدید را برای این نهاد تبیین فرمودند. «نگاه کلان و راهبردی به حرکت انقلاب» رسالت جدیدی بود که معظم له بر دوش این نهاد مهم نهادند که در ادامه تلاش میگردد تا بایستههای این رسالت و مأموریت جدید مورد بررسی قرار گیرد. یکی از الزامات هر حرکت جمعی، پایش مداوم و انطباق آن با نقشه راههای از پیش تعیین شده است. بهرغم آنکه اسناد بالادستی همچون قانون اساسی، سند چشمانداز بیستساله و هدفگذاری پنج مرحلهای تحقق تمدن اسلامی موجود است، اما مشاهده میشود که روزمرگی، تغییرات مداوم و غلبه منفعتطلبی جناحی و جریانی به جای نگرش ملی و حاکمیتی سبب میشود گاه انحراف از مسیر، توقف یا پسرفت در حرکت کلان کشور رخ دهد. گاه به دلیل همین روزمرگیها این اشتباهات در زمان وقوع مشاهده نمیگردد و هنگامی رخ مینماید که ممکن است جبران آن به آسانی میسر نباشد. وجود نگاهی کلان و راهبردی بیرون از مجاری اجرایی معمول میتواند میزان صحت این حرکت را پایش و بازخوردهای لازم را ارائه نماید.
بدتر از داعش
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: با فرا رسیدن روز برگزاری همه پرسی برای تجزیه عراق و جدایی اقلیم کردستان از پیکره اصلی این کشور اخبار و گزارشها حاکی از اصرار مسعود بارزانی بر انجام این همه پرسی علیرغم مخالفت جهانی با آن است. تا آنجا که به مسعود بارزانی و همفکرانش مربوط میشود، آنها با تمامی توان و ظرفیت و ابزارهای در اختیارشان تلاش میکنند چنین اقدامی را عملیاتی کنند. بارزانی چه طرح خود را پس بگیرد یا به تعویق بیندازد و یا همه پرسی را به هر قیمت ممکن برگزار کند، در هر حال در مسیری گام برداشته که مفهومی جز «انتحار سیاسی» ندارد و مسئول عواقب غیرمنتظره تصمیمات و اقدامات خود است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که مسعود بارزانی دوره رسمی ریاستش را مدتها پیش به پایان برده و اکنون ریاست، تصمیمات و اقداماتش به کلی غیرقانونی است. اینکه چرا مسعود بارزانی و همفکرانش علیرغم وجود چنین فضای سنگین مخالفت داخلی، منطقهای و بینالمللی همچنان بر طبل سماجت و یکه تازی میکوبند و خواستار برگزاری همه پرسی به هر قیمت ممکن هستند، بسیار معنیدار است و نشان میدهد که وی حتی علیرغم ادعای خود که منافع کردهای عراقی را مدنظر دارد، عملاً تحت تاثیر مسائل پشت پرده تلاش میکند تا موضع قدرتهای شیطانی را در این مقوله اجرایی کند، چرا که در غیر اینصورت این همه اصرار و یکجانبه گرایی تحت هیچ شرایطی قابل درک و توجیه نیست.
همه پرسی تجزیهطلبانه
کاظمی قمی سفیر پیشین ایران در عراق در یادداشت روزنامه ایران نوشت: برگزاری همهپرسی اقلیم کردستان عراق توسط برخی از رهبران اقلیم بویژه شخص مسعود بارزانی کاملاً مغایر با قانون اساسی است و غیرقانونی به شمار میرود. دلایل غیرقانونی بودن این همهپرسی نیز روشن است. با توجه به مفاد قانون اساسی عراق به عنوان میثاق ملی این کشور، تمامی طیفها و قبایل و جریانات سیاسی بر وحدت ملی و استقلال و یکپارچگی و نظام سیاسی مبتنی بر تمرکز صحه گذاشتند. بر این اساس اقدامی که در اقلیم کردستان با نام همهپرسی انجام میشود، به نوعی تجزیهطلبی به شمار میرود. پارلمان عراق مخالفت صریح خود را با چنین اقدام تجزیهطلبانهای اعلام کرده است. بارزانی با ادعای رهبری این اقلیم، بیش از دو سال است که مسئولیتش را به اتمام رسانده و باید با برگزاری انتخاباتی آزاد فردی به جای وی برگزیده میشد. اقدامی که تاکنون انجام نگرفته است. از سویی دیگر مرجع قانون گذاری این اقلیم نیز وجاهت قانونی ندارد زیرا پارلمان کردستان نزدیک به دو سال تعطیل و بسته بوده است. در نتیجه چنین مرجع قانونگذاری صلاحیت هدایت همهپرسی را ندارد. بنابراین میتوان به طور قطع اعلام کرد که برگزاری رفراندوم اقدامی تجزیهطلبانه به شمار میرود.
كلان نگری خبرگانی
در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: مأموریت واگذار شده به مجلس خبرگان از سوی رهبر انقلاب برای رصد سیاستها و راهبردهای كلان انقلاب اسلامی، جدای از تازگی و حساسیت آن، نیاز دارد تا همه مراكز و اشخاص صاحب فكر و اندیشه را پای كار بیاورد. هیات های اندیشه ورزی كه رهبری معظم برای نظارت و ارزیابی حركت انقلاب از ابتدا تاكنون به آن اشاره كردند، باید به مثابه دیده بان مجلس خبرگان عمل كنند و از این جهت همه كسانی كه در خود چنین استعدادی میبینند و دل در گرو انقلاب و آرمانهای آن دارند، باید به كمك مجلس خبرگان بیایند. افزون بر این، مجلس خبرگان و اعضای محترم آن براساس این مأموریت، میبایست از انجام كارهای خرد و كوچكی كه احیاناً به دستگاههای اجرایی بازمی گردد یا در حد حوزه انتخابیه نمایندگان محترم است، فاصله بگیرند و خود را برای این مأموریت حساس و مهم تجهیز کنند. این نكته را هم باید یادآوری كرد كه با این مأموریت، جایگاه مجلس خبرگان ارتقایی ویژه یافته و علاوه بر وظایف خطیر پیشین، وظیفه نظارت و سیاستگذاری كلان انقلاب اسلامی را هم عهده دار شده است و با تعیین چنین رویكردی، میطلبد تا این مجلس، برنامهای مشخص برای اجرای وظایف واگذار شده تدوین و ضمن اشراب مراكز فكری و برنامه ریز كشور، افكار عمومی را از نتایج اقدامات خود مطلع کند.
صدای جنگ، ندای صلح
جاوید قرباناوغلی مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات در یادداشت روزنامه شرق نوشته است: مجمع عمومی سازمان ملل امسال شاهد دو رویکرد متفاوت بلکه متضاد از سوی رؤسای جمهور دو کشور عضو سازمان ملل متحد بود. رویکرد اول را دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، کشوری که خود را مهد دموکراسی در جهان میداند، به نمایش گذاشت. او در نطقی مهیج و کینهتوزانه علیه ایران و توافق بینالمللی برجام، تعهد دولت متبوعش را در این معاهده بینالمللی به سخره گرفت، برجام را مایه شرمساری آمریکا اعلام و تهدید کرد درصورتیکه این توافق منافع آمریکا را تأمین نکند، به آن پایبند نخواهد بود. ترامپ همچنین درباره کرهشمالی یکی دیگر از اعضای سازمان ملل-فارغ از اینکه موافق یا مخالف این کشور باشیم- در تریبونی که فلسفه تأسیس آن حفظ صلح و امنیت بینالمللی، توسعه روابط دوستانه میان ملل و کشورهای عضو، همکاری در حل مشکلات بینالمللی و ترویج روحیه مدارا و احترام به یکدیگر است، تهدید کرد که «ممکن است آمریکا به جایی برسد که چارهای جز با خاک یکسانکردن کرهشمالی نداشته باشد». اما رویکرد دوم از سوی رئیسجمهوری کشورمان ارائه شد که در سخنانی آرام، متین و با ادبیاتی متفاوت، تصویری یکسره متضاد با آنچه رئیسجمهور آمریکا از ایران ترسیم کرده بود، ارائه داد و بر رویکرد اعتدال- شعار اصلی او در عرصه داخلی- تأکید و اعلام کرد ادبیات جاهلانه، زشت و کینهتوزانه و مشحون از اتهامات بیپایه از زبان رئیسجمهور آمریکا در شأن سازمان ملل متحد نبود و در تقابل با خواست همه دولتها از این اجلاس قرار دارد.
تدبیر برای آینده عراق
در یادداشت روزنامه آرمان می خوانید: تحولات اخیر در کردستان عراق به مرحلهای رسیده است که ابعادی ملی، منطقهای و بینالمللی یافته است. تحولات جنگ دوم خاورمیانه و شکلگیری فضای ممنوعه پروازی در شمال و جنوب عراق توسط آمریکا و متحدانش در آن جنگ، موقعیتی بسیار ویژه را برای دو گروه کرد و شیعیان عراق فراهم کرد تا در مقابل ضربات مهلک و ویرانگر رژیم بعث عراق به رهبری صدامحسین تا حدودی خود را در ایمنی بیابند و از آن زمان ما شاهد شکلگیری و تولد واژه اقلیم در کنار نام کردستان عراق در ادبیات و محاورات سیاسی هستیم؛ فرصتی که شیعیان عراق از آن در جهت احقاق موقعیت تاریخی خودشان متناسب با 65درصد جمعیتی که از آن خودشان میدانند، استفاده کردند و این موضوع به شکلگیری قانون اساسی جدید عراق انجامید که نوعی فدرالیسم را برای عراق به ارمغان میآورد و عملا مهر پایانی بود بر حکومت مستبدانهای که توسط حزب بعث عراق ساختاردهی شده بود، اما در واقع، ریشه آن به سیاستهای استعماری انگلستان در پایان جنگ جهانی اول برمیگشت که با فروپاشی امپراطوری عثمانی و شکلگیری کشورهای جدید در حوزه خاورمیانه رقم میخورد و عراق در کنار کشورهای جدیدالتاسیسی همچون اردن، سوریه، لبنان و فلسطین که بعدها زادگاه اسرائیل غاصب شد، نتیجه این سیاست استعماری و همپیمانی بین انگلستان و فرانسه در قرارداد سایکس-پیکو به حساب میآید و بعد از جنگ دوم و پایان دوره قیمومیت انگلستان و فرانسه بر کشورهای جدیدالتاسیس شاهد استقلال فرمایشی این کشورها بوده و عملا خاورمیانه جدید در راستای این سیاستها بر نقشه جغرافیا شکل گرفت و مسئولان وزارت مستعمرات انگلیس تصمیم گرفتند در ازای خدماتی که شریف مکه در حجاز به آنها نموده بود، ولی به خاطر اینکه عبدالعزیز از خاندان سعودی در حجاز ظهور کرده بود و سیاستهای انگلستان را گردن ننهاده بود، به گونه دیگر قدردانی نمود و در این میان دو فرزند شریف مکه را برای پادشاهی در عراق و اردن انتخاب کرد و آنها را بر تخت سلطنت نشاند. ملک فیصل را برای عراق و ملک عبدا... را برای اردن نامزد کرد و بر تخت سلطنت نشاند و تا امروز نیز کشور اردن توسط فرزند و نواده عبدا... اداره میشود و پسوند هاشمی نیز نشان از آن سیاست استعماری دارد.
کمبود تقاضا و طرحهای ضربتی
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: چندی پیش مقالهای در «دنیایاقتصاد» منتشر شد که در آن به «شکایت اکثریت قریب به اتفاق فعالان حوزه تولید از کمبود تقاضا برای کالاها و خدماتی که تولید میکنند یا میتوانند تولید کنند» اشاره شده و این سوال مطرح شده بود که «آیا این گلایهها واقعیت دارند؟ آیا به راستی بازار کشش کافی برای جذب کالاها و خدماتی را که تولید میشوند یا با همین بنگاههای موجود میتوانند تولید شوند، ندارد؟»
در آن مقاله، آمار و ارقام مبسوطی در مورد «ظرفیت بلااستفاده» در بنگاههای تولیدی در صنایع مختلف ارائه شده بود که نشان میداد گلایه تولیدکنندگان بیمورد نیست و صنایع مختلف با کمبود شدید تقاضا، کسادی بازارها و ظرفیتهای بلا استفاده دست به گریبانند. در پایان همان مقاله این سوال مطرح شده بود که دلیل ایجاد این عدم توازن میان ظرفیت تولید با تقاضای موثر چه بوده و چه باید کرد که در آینده، ظرفیتسازیها با حساب و کتاب صورت گیرد، موازیکاریها کاهش یابد و استفاده از فناوریهای منسوخ و ماشینآلات قدیمی، سرمایههای کشور را به بیراهه سوق ندهد؟ هفته گذشته مشاور اقتصادی رئیسجمهور همچنین وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت سخنانی گفتند و آمارهایی ارائه کردند که نهتنها درستی گلایههای تولیدکنندگان را بدون هیچ شک و تردیدی اثبات میکرد، بلکه به برکت در دست داشتن آماری که تاکنون (دست کم به این شکل) رونمایی نشده بود، ابعاد واقعی و هشداردهنده مساله کمبود تقاضا و کسادی بازارها را نشان میداد و دلیل آن را هم روشن میساخت.