دستاوردهای دیپلماسی تعاملی در سفری کوتاه، اما پربار/ طنین اعتدال در جهان نه رقص شمشیرها/ هدیه ملی به دولت و مردم
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، در یادداشت روزنامه حمایت به قلم محمد صالح جوکار می خوانید: انقلاب اسلامی در تبعیت از آموزههای دینی و اخلاقی، همواره به تمام تعهدات و پیمانهای خود پایبند بوده و حتی یک مورد را هم نمیتوان سراغ گرفت که جمهوری اسلامی در نقض وعدههای خود پیشقدم شده باشد. قراردادهای الجزایر در سالهای 1975 و 1981 میلادی که اولی با صدام و دومی با طرف آمریکایی در ماجرای لانه جاسوسی بستهشده بود، نمونهای از حسن وعده ایران در پیمانهای بینالمللی است و در هیچکدام از آنها بهعنوان ناقض عهد شناخته نشد. در عهدنامه الجزایر که آمریکا مجبور به امضای قرارداد و واگذاری امتیازاتی به ایران اسلامی شده بود، ایران به وعده خود در خصوص آزادسازی گروگانها عمل کرد ولی واشنگتن نهتنها همه توافقات خود را نادیده گرفت بلکه آشکارا بند دوم و سوم این قرارداد (عدممداخله سیاسی و نظامی در ایران، لغو تحریمهای اقتصادی و تجاری و آزادسازی داراییهای مسدود شده) را نقض کرد. بنابراین، نقض عهد در قاموس آمریکاییها یک اصل پذیرفتهشده و عادی است و این شیوه را تاکنون ادامه دادهاند. اوج این عهدشکنی در توافق هستهای ایران با گروه 1+5 مشاهده شد بهگونهای که کاخ سفید برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای خود، تفسیر جدیدی از برجام را ارائه داد و بهصراحت اعلام کرد که منظور از توافق هستهای، فقط مسائل فنی نیست و مطالبات دیگری را فراتر از موضوع فعالیت صلحآمیز هستهای کشورمان مطرح کردند.
انقلابی باشید چه جای گله از دشمن؟
محمد ایمانی در یادداشت روزنامه کیهان نوشته است: راهبرد ما در مقابل غرب، در پایان چهارمین دهه پیروزی انقلاب اسلامی باید واجد کدام ویژگیها باشد؟ ماجرای برجام و نقشه غرب، یکی از تجارب مهم است که اگر درست فهمیده شود، با همه هزینههایش، دارای ظرفیت کمنظیر اجماعسازی برای پیشرفت است. درباره تحولات اخیر در مناسبات ما با غرب و نقشه راه انقلاب اسلامی گفتنیهایی هست. ترامپ هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که ایران را تهدید میکند و ژستهای ابرقدرتی و الهامبخشی میگیرد. اما کسی که با مرتجعترین حاکمان دنیا در ریاض رقصید، غلط میکند از موضع مدعی دموکراسی حرف بزند. کسی که گفت «داعش را اوباما و کلینتون درست کردند»، شکر زیادی میخورد درباره تروریسم حرف بزند و ایران را متهم کند. کسی که میگوید «به توافق موجود با ایران پایبند نمیمانیم»، بیجا میکند به توافق جدید یا تکمیل توافق قبلی دعوت کند. کابارهداری که اشتباها رئیسجمهور شد و میگوید «700 میلیارد دلار برای ارتش و دفاع خود هزینه خواهیم کرد، ارتش ما قویترین ارتش خواهد بود»، غلط میکند درباره «موشک دوربرد» کشوری دیگر نظر بدهد.
دیدبانی برای انقلاب اسلامی
در یادداشت روزنامه جام جم به قلم عباسعلی کدخدایی می خوانید: دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در پنجشنبه گذشته، فرصتی شد تا ایدههای معطوف به آینده انقلاب اسلامی و بویژه راهبردهای بنیادین آن یکبار دیگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوهگر شود و نقشه راهی برای آینده انقلاب و نظام مقدس اسلامی باشد. در دیدارهای گذشته مقام معظم رهبری، معظمله مطالبهگری را از وظایف مجلس خبرگان رهبری دانسته بودند و در این دیدار راهکار تحقق آنرا نیز تبیین فرمودند. پر واضح است که برای مطالبهگری البته نیاز به برنامهریزی و طراحی است که این مهم در کلام معظمله در قالب تشکیل هیات اندیشهورز جلوه کرد. مقصود از هیات اندیشهورز را میتوان گروهی از نخبگان حوزه و دانشگاه و نیز اعضای مجلس دانست که البته دارای نگاه کلان، راهبردی و عمیق باشند، تاکیدی که مقام معظم رهبری برای این هیات داشتند. باید توجه شود لازمه دیدبانی انقلاب اسلامی آن است که فارغ از قیل و قالهای سیاسی همه دستاندرکاران و نیز اتاقهای فکر آنان مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در ابعادی وسیع و با نگاهی راهبردی رصد نموده و با تیزبینی و تیزهوشی، عمق این موضوعات را ارزیابی کرده و سپس از مسئولین ذیربط مطالبه شود تا در این مسیر حرکت کرده و انقلاب و نظام اسلامی را نیز به این موضوع هدایت کنند.
سخیف، زشت و ابلهانه
حسن کربلایی در یادداشت روزنامه رسالت نوشته است: سخنان ترامپ در سازمان ملل با واکنش منفی رهبران جهان روبه رو شد. تنها کسی که از این سخنان آشفته استقبال کرد نخست وزیر رژیم اشغالگر صهیونیستی بود. رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای در تحلیل و تفسیر آشفتهگویی رئیس جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل، دقیق ترین و پرمعناترین مطلب را عنوان فرمودند. مقام معظم رهبری دلیل این سبک مغزی و سخیف گویی را شکستهای پی در پی آمریکا در منطقه و ناکامی های واشنگتن در سطح جهان توصیف نمودند. امروز جهان شاهد حاکمیت یکی از بی ریخت ترین دموکراسی ها در آمریکاست. رئیس جمهور آمریکا یک کاباره دار بوده و ادبیات سیاسی آمریکا و دیپلماسی خارجی را در سطح عربده های مستانه در یک کاباره فرو کاهیده است. مختصات نطق ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل زشت، سخیف و ابلهانه طراحی شده بود. نطق وی در قالب ادبیات گانگستری و کابویی بود به طوری که بوی باروت از دهان وی استشمام می شد. وی هنگامی که مردم کره شمالی را به نابودی کامل تهدید کرد آب پاکی بر چهره حقوق بشری آمریکا و نیز صلح طلبی رهبران این کشور ریخت و چهره خشن و جنگ طلبی آمریکا را بیش از پیش به نمایش گذاشت. او در تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم اتمی علیه کره شمالی، چین و روسیه به قدری احمقانه عمل کرد که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به راحتی می توانستند آلودگی های رادیواکتیویته را دور دهان او ببینند. امروز جهان چه تصویری از آمریکا و رئیس جمهور آن دارد؟! این تصویر متعلق به این روزها نیست بلکه باید برگشت به اوج تبلیغات ریاست جمهوری آمریکا، آن هنگام که دموکرات ها و جمهوری خواهان برای کسب رای بیشتر سوابق زشت و پلید اخلاقی نامزد رقیب را برای مخاطبان فاش می کردند.
ترامپ در پازل ما
در یادداشت روزنامه جوان به قلم عبدالله گنجی می خوانید: «فضای رسانهای جهان به طرز غریبی دارد به نفع ایران میچرخد، از بس که ترامپ نفرت برانگیز است.... باورنکردنی است شباهت بخشهایی از نطق ترامپ در سازمان ملل با نظرات هیتلر. این میزان خودخواهی و یکسونگری درتاریخ امریکا به گمانم سابقه ندارد.» (مسعود بهنود) «سرابهای دور و دراز ترامپ در سیاست خارجی در مورد کرهشمالی و ایران شکست کامل خواهد خورد و در مورد ونزوئلا هم شانس موفقیتش بسیار کم است ... ترامپ ریاکارانه از ماجرای شیوع وبا در یمن و نابودی زیرساختهایش با حمایت امریکا و نسبت دادنش به ایران و نیز ماجرای 490 هزار پناهنده روهینگیایی عبور کرد.»(نامور حقیقی). سخنرانی عصبی و شعاری رئیسجمهور امریکا در سازمان ملل، نمایش بینقاب واقعیت و حقیقت درونمایه امریکا بود.»(مهاجرانی) و... عبارات و نظرات فوقالذکر از کسانی است که سالهاست مرز خود با نظام جمهوری اسلامی را مشخص کرده و در حوزه تمدنی ترامپ سکنی گزیدهاند و در عین واقعگرایی، منتظر روزی هستند که افول نظام جمهوری اسلامی را ببینند. قطعاً یکی از راههای وصول آنان به آرزوهایشان امید به غرب و ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی آن است. اما دولتمردان امریکا در مقابل منطق نظام جمهوری اسلامی ایران چنان عنان پاره کردهاند که مخالفان نظام جمهوری اسلامی نیز احساس شرم میکنند و مشی روشنفکری آنان سکوتشان را میشکند و به صورت ناخودآگاه به حقانیت نظام اسلامی و سبکسری امریکا در منازعه فعلی اعتراف میکنند. سخنرانی ترامپ در سازمان ملل معادل هزاران ساعت کار رسانهای نظام جمهوری اسلامی برای ارائه یک تصویر واقعی از امریکا مؤثر بود و این آورده را نباید بدون نگاه اعتقادی تحلیل کرد. فراموش نکنیم که تفاوت ترامپ با اسلافش در این است که آنان توافق کردند و عمل نکردند اما هیچ موقع نگفتند عمل نمیکنیم اما ترامپ صراحت بیان دارد و اجازه نمیدهد دستکش مخملینی که اوباما به سمت ما دراز کرده بود ما را فریب دهد.
پردهبرداری از ۳ سناریوی برجامی دشمن؛ مثلث برجام بیفرجام!
در یادداشت روزنامه وطن امروز که ماشاالله ذراتی نوشته است، می خوانید: برجام، این بهاصطلاح مهمترین دستاورد دولت تدبیر و امید این روزها در وضعیت ناامیدانه و متزلزلی به سر میبرد؛ از وضعیت تحریمها گرفته که از همان دولت اوباما دنبال شد و در دوران ترامپ و کنگره جدید با شدت و حدت بیشتری پیگیری و به مادر تحریمها ختم شد، تا لفاظیها و تهدیدات ترامپ و تیمش، تا اظهارات رئیسجمهور فرانسه و اشاره تلویحی وی به برجامهای بیشتر تا برسیم به اظهارات گابریل، وزیر خارجه آلمان که با اشاره صریح به «وضعیت فوقالعاده دشوار» برجام خواستار اجرای دقیق توافق از سوی همه طرفها شد!. جدا از تحلیل و ارزیابی اظهارات و کنشهای اخیر سران 1+5 درباره برجام و پیشبینی آینده، 3 موضوع بسیار مهم و راهبردی در بطن و زمینه فضای کنونی در رابطه با برجام نگرانیها را بسیار جدیتر میکند. در این یادداشت به این سه موضوع مهم که آنها را «امتداد»، «التهاب» و «بسندگی» برجام نامیدهایم خواهیم پرداخت. موضوع نخست که جدا از همه اظهارنظرها و کنشها و واکنشها درباره برجام قابل توجه و تامل است بحث «امتداد» برجام است. از ابتدا قرار بود مذاکرات هستهای طی زمان و گامهایی مشخص طی شده و به یک توافق پایدار با محدودیت زمانی منجر شده و طبق مکانیزمی مشخص و مدون به دور از جنجال و بر اساس متن حقوقی به پیش رود تا زمان آن طی شود اما به نظر میرسد قرار نیست برجام فرجامی داشته باشد.
«مدرسه» از آنچه است تا آنچه باید باشد
در یادداشت روزنامه خراسان می خوانید: سال تحصیلی جدید از امروز با شور و تکاپوی 13 میلیون دانش آموز و حدود یک میلیون فرهنگی در 105 هزار مدرسه کشور آغاز می شود. کم و بیش تمامی ما اولین روز حضورمان در مدرسه را به یاد داریم، اگرچه روز اول مدارس، حالا با شور، هیجان و طمطراق متفاوتی نسبت به گذشته و حداقل نسبت به دهه 60 برگزار می شود، اما صفا و سادگی آن سال ها را حقیقتا نمی توان از یاد برد؛ میز و صندلی های چوبی که گاهی هنوز آهنگ قیژ و قیژشان توی گوشمان می پیچد، شأن و جایگاه مهمی که «معلم»ها برایمان داشتند و شعارها و فضای جنگ و جبهه ای که به واسطه جنگ تحمیلی در کشور و بالطبع در مدارس حاکم بود، همه خاطرات خوبی است که نسل ما آن را فراموش نمی کند. حالا اما فضا به گونه دیگری است؛ والدین انگار به تحصیل فرزندانشان و کم وکیف معلم و مدرسه بیشتر اهمیت می دهند. برخی از آن ها می خواهند تجربه ناکامی تحصیلی خودشان گریبانگیر فرزندانشان نشود؛ امروز حتی برخی والدین درباره شکل و ظاهر «معلم» هم نظر می دهند و اگر حرفشان برسد در انتخاب معلم فرزندشان اعمال سلیقه می کنند. مسئولان مدرسه و معلم نیز شرایط سخت تری را نسبت به گذشته تجربه می کنند؛ سطح تحصیلات والدین در مقایسه با سال های قبل افزایش یافته و مدرسه به نوعی در سیبل نظارت والدین قرار گرفته است.
غلبه منطق بر جهل
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: در کنار محکومیت جهانی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا به خاطر سخنان سخیفی که در مجمع عمومی سازمان ملل گفت، سخنرانی متین و منطقی و مستدل رئیس جمهور روحانی تفاوت اساسی میان این دو رئیسجمهور را در منظر جهانیان به نمایش گذاشت. سخنان ضد ایرانی، ضد صلح و ضد اخلاق دونالد ترامپ نشان داد ملت آمریکا اکنون گرفتار رئیس جمهوری است که نه جایگاه ریاست جمهوری را میشناسد و نه میفهمد در جائی مثل سازمان ملل چگونه باید صحبت کرد. دروغها و تهمتهای او علیه ملت و دولت ایران نیز نشان داد اصولاً او از واقعیتهای ایران اطلاع درستی ندارد و آنچه در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل گفت، دیکتهای بود که عوامل نفوذی صهیونیستها برای او تهیه کرده بودند تا هدفشان را که حمایت از موجودیت غاصبانه رژیم صهیونیستی و سرپوش گذاشتن بر ناکامیهای دولت آمریکا در ایجاد ناامنی در منطقه خاورمیانه است تامین کنند. پاسخ مستدل، صریح و متین رئیسجمهور روحانی به رئیسجمهور آمریکا درست همان چیزی بود که شان نظام جمهوری اسلامی و منزلت ملت با فرهنگ ایران اقتضا میکرد. رئیس جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «ادبیات جاهلانه، زشت، کینه توزانه و مشحون از اطلاعات غلط و اتهامات بیپایهای که از زبان رئیسجمهور آمریکا علیه ملت ایران، دیروز در این مجمع محترم شنیده شد، نه تنها در شان سازمان ملل نبود بلکه در تقابل با خواسته امروز ملتها از این اجلاس یعنی اتحاد دولتها برای مقابله با جنگ و تروریسم قرار داشت.»
دستاوردهای دیپلماسی تعاملی در سفری کوتاه اما پربار
سیدرضا صالحی امیری استاد دانشگاه در یادداشت روزنامه ایران نوشته است: سفر رئیس جمهوری کشورمان به نیویورک به منظور شرکت در هفتاد و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دستاوردهای مهمی به همراه داشت. از جمله این دستاوردها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: یکی از پیامهای روشن سفر، تبیین سیاستها و استراتژی جمهوری اسلامی برای رهبران جهانی و افکار عمومی است. با وجود همه خشونتها، جنایات و گستردگی ویروس تروریسم در خاورمیانه، ایران اسلامی با درک دقیق شرایط و شناخت واقعیتهای موجود از کانونهای اصلی ثبات در منطقه به شمار میرود و البته دستیابی به این مهم با هزینهای سنگین همراه بوده است. تقدیم شهدای عزیز و پرداخت هزینههای قابل توجه مالی و نظامی برای مقابله با تروریسم، بخش کوچکی از این واقعیت است. اما متأسفانه جهانیان کمتر به آن معترفند. تشریح ضرورت تداوم برجام برای حفظ صلح و ثبات منطقهای از دیگر نکات مهمی است که رهیافت این سفر محسوب میگردد. اذعان رهبران سیاسی و رؤسای جمهوری بسیاری از کشورها بر حفظ و تداوم برجام دلیل روشنی است بر آگاهی جهانی نسبت به ابعاد صلحآمیز برجام. سایه پدیده شوم ترامپیسم همچنان تهدیدی برای جهانیان محسوب میشود و ادبیات خشن، بیمنطق و جاهلانه او نشان از فقدان درک لازم از مسائل ملی، منطقهای و بینالمللی کشور ایران داشته و حاکی از نوعی لجامگسیختگی در سیاست خارجی امریکا است. ترامپ برای جلب رضایت اسرائیل با ادبیات نامتعارف [که میتوان از آن به عنوان لمپنیسم سیاسی نام برد]، در واقع چراغ سبز به رژیم غاصب اسرائیل نشان داده و از این راه میخواهد بر انبوه بحرانهای داخلی، منطقهای و خاورمیانهای امریکا سرپوش بگذارد.
طنین اعتدال در جهان نه رقص شمشیرها
در یادداشت روزنامه آرمان می خوانید: حسن روحانی پس از چهارسال بار دیگر در سازمان ملل طنین اعتدال را در مقابل رقص شمشیرهایی که همواره مانع جهانی عاری از خشونتند، به گوش جهانیان رساند. جهانیان خوب مشی اعتدالی رئیسجمهوری اسلامی ایران را در چهار سال قبل در همین مکان به یاد دارند و با رأی بسیار بالای 190 رأی در مقابل یک رأی مخالف رژیم صهیونیستی به گفتمان اعتدال منتخب مردم ایران اسلامی رأی دادند و خواستار جهان عاری از خشونت شدندو حتی آن زمان کشورهایی چون آمریکا نیز بدان رأی مثبت دادند. سخنرانی رئیسجمهور در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل از جنبههای گوناگون واجد مفاهیم و پیامهای متعددی بود. در حالی که پیش از سخنرانی رئیسجمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل، دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در تقسیم کاری مشخص ضمن سیاهنمایی گسترده علیه ایران اتهامهای متعددی را با رویکرد اینکه ایران کشور ناامنکننده و صادرکننده خشونت و تروریسم است، بیان کردند، رئیسجمهور در سخنرانی دقیق و حسابشده خود ضمن ترسیم چهرهای صلحطلب از ایران قاطعانه خط قرمزهای ایران را در حوزه مسائل دفاعی و هستهای ترسیم کرد. از سخنان ترامپ و نتانیاهو بهخوبی مشخص بود که آنها از یکی از مهمترین دستاوردهای برجام که خارج کردن موضوع ایران از حالت امنیتی است بهشدت ناراحت هستند و تاکید چندباره آنها روی نقش ناامنکننده ایران در منطقه و جهان اهمیت این مساله را برای آنها نشان میدهد. در این حالت روحانی میتوانست با انتخاب متنی بسیار تند و هجومی بهنوعی پاسخی کوبنده به آنها بدهد، اما آیا اینگونه پاسخ دادن به نوعی افتادن در دام طرف مقابل و تکمیل کردن ضلع سوم این مثلث نبود؟ روحانی با شناخت دقیق از متن آنچه در حال جریان است، سعی کرد ضمن انتخاب سخنانی با رویکرد ایجابی -که بخش عمده سخنان وی را تشکیل میداد- درباره سابقه ایران در کمک به مظلومان، از یهودیان عهد باستان تا فلسطینیان امروزین و تشریح فلسفه کمک ایران به مظلومان منطقه، از جمله مردم یمن و سوریه، مانند همیشه انتخابات را رویکرد حل مسائل منطقه معرفی کرد و در ضمن با بهکاربردن عبارتهایی همچون «سخنان جاهلانه و زشت و مبتنی بر اطلاعات غلط» برای سخنان ترامپ پاسخ قاطعی به ادعاهای رئیسجمهور آمریکا داد.
هدیه ملی به دولت و مردم
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: «دولت باید برای سامان دادن به امور مختلف، کلیه بدهیهای خود را به عهده بگیرد (و برای پرداخت آنها اوراق قرضه منتشر کند) تا بتواند در آینده با شرایط بهتری قرض کند. این کار به دولت امکان خواهد داد تا انعطاف مالی در بودجه ایجاد کند و منبع تامین مالی جدیدی علاوهبر مالیاتها و سایر درآمدها در اختیار داشته باشد تا در مواقعی که هزینههای دولت به هر دلیلی افزایش پیدا میکند، بتواند آنها را تامین مالی کند». «حجم بالای اوراق قرضه دولتی میتواند برای رونق کسبوکار مفید باشد؛ چراکه در کشورهایی که بدهی دولت به خوبی مدیریت میشود، اعتماد عمومی جلب میشود و اوراق بدهی میتوانند همان کارکرد و وظایف پول را انجام دهند. اوراق قرضه میتوانند دارایی مطمئنی برای بخش خصوصی باشند. در چنین شرایطی فعالان اقتصادی این اوراق را بهراحتی معامله میکنند، از آنها بهعنوان ذخیره ثروت استفاده میکنند و تضامین لازم برای کسب اعتبار و وامهای مختلف را در دسترس قرار میدهند. به بیان دیگر، اوراق قرضه دولتی بهطور کلی همانند روغنی هستند که چرخهای اقتصاد را به جریان میاندازند. با این نگاه، بدهی دولت و اوراق قرضه دولتی میتوانند یک هدیه ملی تلقی شوند که اقتصاد را بهتر و کارآمدتر میکنند.