کلید شخصیت امام حسین(ع) /دنیا مانند لُماظه است
به گزارش ، سخنانی که از حسین بی علی (ع) نقل شده نادر است. ولی همان مقداری که هست از همین روح حکایت میکند. از حسین بن علی پرسیدند: شما سخنی را که با گوش خودت از پیغمبر شنیده باشی، برای ما نقل کن. ببینید انتخاب حسین ازسخنان پیغمبر چگونه است! از همین جا شما میتوانید مقدار شخصیت او را به دست آورید.
حسین (ع) گفت آنچه که من ازپیغمبر شنیدهام این است :" اِنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ مَعالِیَ الاُمورِ وَاَشرافَها وَ یُکرِهُ سَفسافَها"-جامع الصغیر، جلد اول،ص 75- خدا کارهای بزرگ و مرتفع را دوست میدارد، از چیزهای پست بدش میآید. رفعت و عظمت را ببینید که وقتی میخواهد سخنی از پیغمبر نقل کند اینچنین سخنی را انتخاب میکند؛ در واقع دارد خودش را نشان میدهد.
سخن دیگر از او این است :" مَوتٌ فی عِزَّ خَیرٌ مِن حَیاةٍ فی ذُلٍّ" مردن با عزت و شرافت، از زندگی با ذلت بهتر است.
جمله دیگری که باز ازاو نقل کردهاند این است :" اِنًّ جَمیعَ ما طَلَعتُ عَلَیهِ الشَّمسُ فی مشارقِ الاَرضِ وَ مغاربها، بَحرِها و بَرِّها و سَهلِها وجَبَلها عِندَ ولیٌّ مِن اَولیاءِ الله و اَهلِ المعرِفَة بِحقِّ اللهِ کَفَیی الظِّلالِ".
ضمنا شما از اینجا بفهمید یک مردی حماسه الهی است فرقش با دیگران چیست، میگوید: جمیع آنچه خورشید بر آن طلوع می کند تمام دینا و مافیها ، دریای آن و خشکی آن، کوه و دشت آن در نزد کسی که با خدای خودش آشنایی دارد و عظمت الهی را درک کرده و درپیشگاه الهی سر سپرده است، مثل یک سایه است.
بعد اینطور ادامه میدهد:" الا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لِاَهلها "-لمعه من بلاغه الحسین،ص 95- آیا یک آزاد مرد پیدا نمیشد که به دنیا و مافیهای آن بی اعتنا باشد؟
دنیا و مافیها برای انسانی که بخواهد خود را برده وبنده آن کند، به آن طمع داشته باشد و آن را هدف کار خودش قرار بدهد مثل لُماظّه است ، میدانید لُماظه چیست" انسان وقتی غذا می خورد، لای دندانهایش یک چیزهایی مثلا یک تکه گوشتی باقی میماند که با خلال آن را در میآورد. همان را لُماظّه میگویند. یزید و ملک یزید و دنیا و مافیهایش در منطقه حسین (ع) لماظه هستند. بعد میگوید : ایها الناس! دردنیا به جز خدا چیزی پیدا نمی شود که این ارزش را داشته باشد که شما جان و نفس خودتان را به آن بفروشید؛ خودتان را نفروشید، آزاد مرد باشید، خودفروش نباشید.
جملهای دیگر، :" اَلنّاسُ عَبیدُ الدُّنیا" مردم را به حالت بردگی و بندگیشان این طور تحقیر می کند که عیب مردم این است که بنده دنیا هستند. برده صفت هستند ، بنده مطامع خودشان هستند. روی همین جهت، دین – که جوهر آزادی است وانسان را از غیر خدا آزاد و بنده حقیقت میکند – درعمق روحشان اثر نگذاشته است." وَالدّین لَعقٌ عَلی اَلسِنَتهِم یَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعائِشُهُم، فَاذا مُحصوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ."-تحف العقول،ص 250-
*کتاب حماسه حسینی،جلد اول،متفکر شهید استاد مرتضی مطهری. صص 36-37